فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
۳.

هرمنوتیک فلسفی در اندیشه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر گادامر تأویل هرمنوتیک فلسفی هرمنوتیک متون‌ فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 216
هرمنوتیک‌ فلسفی‌ که‌ مارتین‌ هایدگر آن‌ را بنیان‌ نهاده‌ بود، مورد نقد برخی‌ از متفکران‌ پیرو سنتِ‌ ایده‌آلیستی‌ آلمان‌ قرار گرفت. گادامر در دفاع‌ از هرمنوتیک‌ فلسفی‌ با التزام‌ به‌ اصول‌ مطرح‌ شده‌ هایدگر، اندیشه‌های‌ جدید خود را در این‌ باره‌ مطرح‌ کرد. هستی‌شناسی‌ فهم‌ و تجربه‌ و تاریخ‌مندی‌ آن‌ دو، هستی‌شناسی‌ زبان‌ و جای‌گاه‌ هرمنوتیکی‌ آن، منطق‌ مکالمه‌ یا دیالکتیکی‌ بودن‌ فهم‌ و معرفت، ادغام‌ افق‌ها، رابطة‌ متن‌ و تأویل‌کننده‌ یا خوانندة‌ آن، پیش‌فرض‌های‌ فهم‌ و تأویل‌ مفاهیم‌ و اصول‌ محوری‌ هرمنوتیک‌ فلسفی‌ گادامر را تشکیل‌ می‌دهند. وی‌ در تأکید خود بر دیالکتیکی‌ بودن‌ فهم‌ و معرفت، وام‌دارِ‌ افلاطون‌ و هگل‌ است. چنان‌که‌ در تأکید بر جنبه‌ کارکردی‌ و پراگماتیسمی‌ فهم‌ از حکمت‌ عملی‌ ارسطو الگوبرداری‌ کرده‌ است اهتمام‌ گادامر به‌ تفسیر متن، که‌ در آغاز در هرمنوتیک‌ فلسفی‌ هایدگر چندان‌ مورد توجه‌ نبود، هرمنوتیک‌ فلسفی‌ را کاربردی‌تر و قابل‌ فهم‌تر کرده‌ است. این‌ اهتمام‌ از نگرش‌ خاص‌ گادامر به‌ زبان‌ نشأت‌ می‌گیرد که‌ اندیشه‌ای‌ کاملاً‌ ابتکاری‌ به‌ شمار می‌رود. او زبان‌ را صرفاً‌ وسیله‌ای‌ برای‌ بیان‌ و انتقال‌ افکار نمی‌داند. بلکه‌ برای‌ زبان‌ هویتی‌ عینی‌ قائل‌ است‌ که‌ نقش‌ انسان‌ درک‌ و شناخت‌ آن‌ است‌ نه‌ وضع‌ و ساختن‌ آن.اندیشه‌های‌ گادامر را برخی‌ از معاصران‌ آلمانی‌ وی‌ چون‌ اریک‌ هرش‌ و هابرماس‌ نقد کردند. اساسی‌ترین‌ نقد هرمنوتیک‌ فلسفی‌ دو مطلب‌ است: یکی‌ این‌که‌ روش‌شناسی‌ فهم‌ را چندان‌ جدی‌ نمی‌گیرد. کاری‌ که‌ در کانون‌ هرمنوتیک‌ ماقبل‌ فلسفی‌ قرار داشت. با این‌ که‌ بدون‌ داشتن‌ روش‌ استوار منطقی‌ برای‌ فهم، دست‌ یافتن‌ به‌ فهم‌ میسور نخواهد بود. دیگری‌ این‌که‌ این‌ تفکر فلسفی‌ به‌ نسبی‌گرایی‌ و شکاکیت‌ لجام‌گسیخته‌ای‌ در معرفت‌ می‌انجامد
۵.

ماهیت تکنولوژی از دیدگاه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
تعداد بازدید : 527
مارتین هایدگر از جمله معدود فیلسوفانى است که درباب تکنولوژى تامل فلسفى نموده و از ظواهر امر فراتر رفته و سعى در کشف «روح حاکم بر تکنولوژى جدید» و بنیادهاى وجودى آن مى‏نماید. او در درس - گفتار خود تحت عنوان «پرسش از تکنولوژى‏» به این مهم پرداخته و سعى مى‏کند تا با نقد دیدگاه رایج از تکنولوژى، تکنولوژى به عنوان یک ابزار انسانى، به سوى ماهیت تکنولوژى گام بر دارد. او با گفتن این سخن که «ماهیت تکنولوژى هم، به هیچ وجه، امرى تکنولوژیک نیست‏» سعى مى‏کند تا ماهیت تکنولوژى را از مصادیق و ظواهر آن تفکیک نماید او در این درس - گفتار خود - به تبیین رابطه تکنولوژى با حقیقت پرداخته و آن را «نحوه‏اى از انکشاف حقیقت‏» مى‏شمارد، انکشافى تعرض‏آمیز که به موجب آن نگاه انسان به عالم و آدم عوض شده و همه چیز براى او در قالب یک «منبع ذخیره‏» آشکار مى‏شود، منبع ذخیره‏اى که آماده تصرف و ذخیره شدن است. به گفته هایدگر: «اکنون هوا مورد تعرض قرار مى‏گیرد تا نیترژن خود را عرضه کند، زمین مورد تعرض قرار مى‏گیرد تا مواد معدنى خود را عرضه کند، مواد معدنى هم به عنوان منبع اورانیم مورد تعرض قرار مى‏گیرند و اورانیم هم به عنوان منبع انرژى.....»
۶.

رویکردی تطبیقی به وجود شناسی در فلسفه هایدگر و ملاصدرا

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود حرکت اصالت وجود وجودشناسی لوگوس و کلام الهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 884
چکیده وجودشناسی (Ontology) یکی از عمده‏ترین مباحث فلسفی است که در فلسفه جدید غرب بدان بی‏مهری شده است. در دوران جدید، مارتین هایدگر برای احیای وجودشناسی تلاش زیادی کرد و مانند ملاصدرا کوشید تا از قلمروی مفهومی وجود فراتر رفته و به عرصه حقیقت عینی وجود نزدیک شود. از نظر هایدگر شناخت وجود تنها در شناخت دازاین و تحلیل اگزیستانسی مقدور است و ملاصدرا هم راه شناخت وجود را ادارکات حضوری انسان می‏داند. هر دو فیلسوف در فلسفه وجودی خود، مباحث مهمی درباره انسان، جهان، خدا، حرکت، زمان و لوگوس یا کلام الهی مطرح کرده‏اند که به اختصار در این مقاله بررسی ومقایسه می‏شود.
۱۲.

زیبایی شناسی و هنر از دیدگاه هایدگر: هنر، مجلای حقیقت

کلید واژه ها: هایدگر هنر شعر زیبایی شناسی سکناگزینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : 432 تعداد دانلود : 504
فلسفه هنر و زیبایی شناسی همواره در دیدگاه بزرگان اندیشه و تفکر جایگاهی ویژه داشته و مورد اهتمام و توجه بوده است. این مقوله اغلب در قالب زیبایی شناسی پیگیری شده است. اهمیت هایدگر، در این زمینه به مخالفت کلی او با شیوه و نگرش مابعدالطبیعی آغاز شده از نظریات افلاطون، و دیدگاه خاص مبتنی بر آن، یعنی زیبایی شناسی به طور خاص و نیز نقطه نظرات خاص هایدگر در رابطه با ""منشأ اثر هنری""، ""شاعرانه سکنی گزیدن انسان""، و ""راه نجات بودن هنر در عصر عسرت بار کنونی"" و لزوم واکاوی محتوای این اندیشه و تفسیر و شرح آن، از سوی دیگر، مربوط می شود . در مقاله حاضر سعی شده است تا با اشاره ای گذرا بر چرائی مخالفت هایدگر با رویکرد زیبایی شناسانه به هنر، نوع نگاه وی به این مقوله تا جای ممکن و با رجوع به آثار متعدد وی بررسی و تبیین گردد. تأکید اصلی هایدگر در مقوله هنر، بر مفهوم ""چیز"" استوار است. که یک طریق تقرب به آن، با شروع بررسی مفهوم آن و نیل به مفهوم اثر هنری تحقق می یابد و می توان آن را شروعی از مابعدالطبیعه و تعالی از آن محسوب کرد. و طریق دوم، شرح و تفسیر ""چیز"" به عنوان بیانگر عالمیدن چهارگانه آسمان، زمین، قدسیان و فانیان است که حاصل آفرینش و سکنا گزینی شاعرانه انسان است. در نهایت این شاعری است که نجات دهنده انسان از عصر عسرت بار کنونی حاصل از تفکر مابعدالطبیعی به وجود آورنده تکنولوژی می باشد.
۱۵.

زبان شناسی و هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارگرایی هرمنوتیک تفسیر و تأویل زبانشناسی تحلیل متون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 244
این‌ مقاله، کوششی‌ برای‌ ارتباط‌ میان‌ تعابیر و تفاسیر متفاوتی‌ است‌ که‌ در اثر نهضت‌های‌ معاصر ساختارگرایی‌ و پساساختارگرایی‌ با دانش‌ نشانه‌شناسی‌ و هرمنوتیک‌ دربارة‌ مقولة‌ زبان‌شناسی‌ پدید آمده‌ تا توجه‌ دقیق‌تری‌ بر مسأله‌ زبان‌ و تفسیر معنا، در جهت‌ تأکید بر دیالکتیکی‌ از فرضیات‌ و انتظارات‌ مثبت‌ و منفی، به‌عمل‌ آید. همچنین‌ سعی‌ شده‌ که‌ سنت‌های‌ جدید زبان‌شناسانه‌ و تحلیل‌ انتقادی‌ حرکت‌های‌ پیشتازانة‌ گوناگونی‌ را که‌ در تاریخ‌ تفسیر ادبی‌ ارائه‌ شده، بازنماید؛ کوششی‌ که‌ بر بخش‌ گسترده‌ای‌ از این‌ نوشته، جنبة‌ کلامی‌ می‌دهد.
۱۶.

ایمان دینی و رنج های وجودی

کلید واژه ها: اضطراب ناامیدی تنهایی کارکردهای دین رنج‏های وجودی ایمان دینی معناداری زندگی رنج شیرین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : 109
چکیده از جمله کارکردهای اصلی دین در روزگار ما، و در واقع در همه قرون و اعصار، کاهش رنج‏های انسان است. رنج‏های وجودی از زمره اصلی‏ترین رنج‏های انسان به‏شمار می‏آیند. رنج‏هایی از قبیل تنهایی، ناامیدی، پوچی و مانند آن. در این مقاله تلاش کرده‏ایم تا ابتدا تصویری کلی از وضعیت بحرانی انسان معاصر ارائه دهیم، سپس با نگاهی اجمالی به سه رنج اصلی انسان، یعنی رنج نرسیدن، از دست دادن و رنج ناشی از تکرار و خستگی، به اختصار راه‏های مختلف مواجهه با این رنج‏ها را بیان کرده‏ایم. هم‏چنین تلاش کرده‏ایم تا شیوه مواجهه امام علی (ع) را به عنوان کسی که تجربه‏ای عمیق در باب رنج‏های وجودی انسان و معناداری زندگی دارد، بیان کنیم. سخن اصلی این مقاله این است که در حیات دینی، رنج، درد و سختی وجود دارد، ولی همه این امور در پرتو تصویری معنوی از حیات، معنادار، تحمل‏پذیر و شیرین می‏گردد.
۱۸.

یورگن هابرماس و دموکراسی مشورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی مشورت هابرماس، یورگن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای نو مارکسیسم و مکتب فرانکفورت
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : 328
هابرماس ضمن آسیب‏شناسى جوامع مدرن، سرمایه دارى متاخر را تحقق ناقص عقل در تاریخ و بهره‏گیرى متناقض و ناهماهنگ از آن مى‏داند. او با کاربست مفاهیم جهان زیست، کنش ارتباطى و شناسایى متقابل، بر آن است تا با زبانى کردن قداستها و داعیه‏هاى اعتبار، زمینه‏هاى شکل‏گیرى همکارى و تشریک مساعى، قطعیات و یقینیات مشترک و توافق ارزشهاى فراگیر را هر چه بیشتر فراهم آورد. به نظر او، گفتگو و استدلال تلاشى براى ترمیم توافقهاى از هم فروپاشیده در جوامع سنتى و ماقبل مدرن است. اما نباید انتظار داشت که استدلال بطور روزمره منتج‏به توافق باشد. بلکه سخن بر سر آن است که نمى‏توان بر هیچ چیزى جز هنجارهایى که در خود فرایند استدلال وجود دارد، اتکا نمود. در این رابطه، دموکراسى مشورتى پروژه نهادینه کردن حقوق و وظایفى است که براى تداوم عمل استدلال ضرورى است. این نوع از دموکراسى کانون توجه را از نتایج نهایى به ویژگى فرایندهایى که این نتایج‏به وسیله آنها قابل دستیابى هستند، تغییر مى‏دهد. بدین سان، در میان تکثر، تعارض و تنوع زندگى مدرن انگیزشى ارتباطى به سوى حل و فصل وجود دارد. بدون این انگیزش، جایگزینى عقلانى براى خشونت و اعمال فشار به عنوان روشهاى تشکیل اراده‏هاى جمعى و حل منازعه وجود نخواهد داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان