ایران از زمان های بسیار دور، مهد هنر فرش بافی بوده است و همواره بهترین فرش ها در ایران تولید می شده است. این هنر آن چنان در ایران رواج داشته که به سختی می توان شهر و یا حتی روستایی را یافت که از آن بهره ای نداشته باشد. طرح های فرش ایران بسیار متنوع است. ساده ترین این طرح ها موسوم به طرح های روستایی و عشایری است که دارای نقوش ساده، شکسته و هندسی است. این فرش ها ذهنی باف بوده و بدون استفاده از نقشه بافته می شوند. فرش های این گروه با وجود بافت درشت و نقش ساده از اصالت در طرح و نقش برخوردار هستند که موجب مقبولیت آن ها می گردد. طالقان یکی از مناطقی است که در حدود صد و پنجاه سال پیش فرش های ذهنی باف زیبا و منحصر به فردی تولید می کرد که متأسفانه ارزش آن ها در خارج از ایران بیشتر شناخته شده است. به همین مناسبت، مطالعه ای در مورد فرش این منطقه انجام شد، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی، ویژگی های فنی و ظاهری فرش طالقان شناسایی شده و نقش مایه های به کار رفته در فرش طالقان به شش گروه تقسیم بندی شد که عبارتند از: نقوش گیاهی، نقوش حیوانی، نقوش انسانی، نقوش برگرفته از طبیعت، نقوش برگرفته از اشیاء و نقوش ابتکاری. هدف از این مقاله مروری بر ویژگی های فنی و ظاهری فرش طالقان و معرفی اجمالی نقش مایه های به کار رفته در آن است.
همجواری مکان استقرار شهرها با اراضی حاصلخیز کشاورزی زمینه گسترش فضاهای شهری را در داخل و پیرامون این اراضی فراهم آورده و در مواردی به محصور شدن قطعات بزرگی از آن ها در داخل محدوده های شهری منجر شده است. تداوم این روند ناکارامدی فرم شهر و تخریب سریع تر اراضی کشاورزی را در پی دارد. که مقابله با آن ضرورت استفاده فعال از ابزارهای گوناگون اقتصادی، اکولوژیکی و شهرسازی را، متناسب با شرایط محلی، آشکار می سازد. ولی آنچه در کشورمان شاهد آن هستیم فقط برخورد انفعالی در چهارچوب مصوبات شهرسازی و طرح های کالبدی است که نتیجه ای جز به تاخیر ا نداختن فرایند تخریب، اتلاف منابع و استفاده ناکارآمد از فضا نداشته است......
این مطالعه بر محور سوال انجام شده است که اگر قرار باشد فیلمنامه ای با محوریت «حضرت مهدی» نگارش شود آن فیلمنامه از چه الگوی تکنیکی و فرمی تبعیت خواهد کرد. الگو های طراحی فیلمنامه های سینمای کلاسیک عموماً بر الگوی ارسطویی استوار است که با توجه به مبانی فلسفی و خاستگاه های فرهنگی چنین الگو هایی_ نمی تواند ظرف ایده الی برای طرح شخصیت های قدسی مانند معصومین و حضرت حجت7 قرار گیرد. با توجه به ابعاد عدیده ساختار در فیلمنامه (مانند پیرنگ ماجرا، شخصیت پردازی، دیالوگ نویسی و...) این مطالعه تنها بر بعد «شخصیت پردازی» در فیلمنامه متمرکز شده که از طریق احصاء مختصات تکنیکی و مقتضیات شخصیت پردازی در فیلمنامه_ کارآمدی انها را در طرح شخصیت حضرت مورد ارزیابی قرار می دهد. فرضیه این مقاله این است که قابلیت های تکنیکی فیلمنامه ها با الگو های ارسطویی عموماً مناسب طرح شخصیت های زمینی اند و باید در ویژگی های ساختاری این الگو ها از جمله اصل شخصیت پردازی تصرف کرد و قابلیت های نوینی را در ساختار فیلمنامه ارائه داد.