فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
154 - 170
حوزه های تخصصی:
معماری، همواره در هر دوره و در هر منطقه جغرافیایی، ویژگی های خاص خود را به مثابه یک پدیده فرهنگی و اجتماعی بازتاب می دهد. معماری هرگز از عوامل تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ و رسوم جامعه در عصرهای مختلف جدا نبوده است و تحولات بروز یافته در جامعه بر معماری، نیز تاثیر بسزائی داشته است. معماری دوره پهلوی اول و دوم، هم زمان با تحولات عظیم در عرصه معماری غرب همراه بوده و متاثر از اندیشه ها و گرایش های نظری معماری کشورهای غربی و هم جوار خود بوده است. شناخت این گرایش ها و رویکردهای معماری، کمک شایانی به شناخت کامل معماری این دوران کرده و در تبیین جایگاه عناصر تاثیرگذار بر معماری دوره معاصر ایران نقش حائز اهمیتی ایفا خواهد نمود .ﻣﻌﻤﺎری ایﻦ دوره اﻏﻠﺐ ﺗﻘﻠیﺪ و اﻗﺘﺒﺎس از ﻣﻌﻤﺎری غربی دیﺪه ﻣی ﺷﻮد و ﺑﻨﺎﻫﺎ در درﺟﻪ اول دارای ﺗﺰییﻨﺎت ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﻨﺎﻫﺎی ﻏﺮﺑی و در ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر کﻠی ﺷﺒیﻪ ﺑﻪ ﺑﻨﺎﻫﺎیی ﺑﻪ ﺳﺒک ﻏﺮﺑی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اند. سوال اصلی تحقیق به این صورت می تواند مطرح شود که گرایش ها و رویکردهای نظری معماری در طراحی بناهای دولتی و حکومتی دوره پهلوی اول و دوم، چه می تواند باشد. برای پاسخ به این سوال بایستی از روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و توصیفی-تحلیلی استفاده شود تا بتوان به نتیجه مورد نظر که به نظر می رسد تاثیرات معماری این دوره از معماری غرب و کشورهای هم جوار می باشد، دست پیدا کرد.
بررسی دیوارنگاره های بوم پارچه ایران از نظر شیوه اجرا با نگاهی بر منتخبی از آثار اروپا
حوزه های تخصصی:
برای حفظ آثار ارزشمند معماری، در قدم اول نیاز به شناخت کامل و همه جانبه از این آثار است. از بخش های ارزشمند آثار معماری، آرایه ها و دیوارنگاره های آن است. دیوارنگاره بوم پارچه گونه ای از دیوارنگاره ها است که از نظر مواد و مصالح، روش اجرا و بطور کلی از نظر ماهیت، با دیوارنگاره های معمول و متواتر تفاوت دارد. با توجه به این نکته که اولین مرحله برای حفظ اثر هنری، فهم و ادراک آن است، تفاوت این آثار به گونه ای است که انجام روش های معمول حفاظت و مرمت (بدون ادراک صحیح اثر) باعث خدشه دار شدن اصالت و تمامیت این آثار خواهد شد. متأسفانه تا کنون بصورت ویژه، پژوهشی در مورد معرفی و فن شناخت دیوارنگاره های بوم پارچه انجام نشده و شناخت کافی در حوزه های مختلف مربوط به این آثار وجود ندارد. سیر تحول، مواد و مصالح و نحوه اجرای این آثار، تأثیر عدم شناخت فنی دیوارنگاره های بوم پارچه در حفاظت اثر، که در واقع شناخت این ها مقدمه ای برای ارائه راهکار صحیح مرمتی است، از مجهولات این تحقیق است. هدف مقاله پیش رو شناخت فنی در حوزه اجرای این گونه از دیوارنگاره ها و همچنین شناخت سیر تحول این آثار، از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تحلیل داده های بدست آمده است. به دلیل کمبود پژوهش و ثبت اطلاعات فنی به زبان فارسی در این حوزه، بیشتر مطالعات انجام شده در این تحقیق معطوف به دیوارنگاره های بوم پارچه اروپایی است. این تحقیق از نظر روش، یک تحقیق کیفی است و با توجه به نوع و ضرورت مسأله، دو رویکرد نظری و تاریخی را می توان معرفی نمود. مطالعات نشان داد که در دوره رنسانس جهت حل برخی از مشکلات دیوارنگاره های بزرگ و سقف نگاره ها، در مراحل اجرا به مرور زمان تغییراتی را بوجود آوردند که در نهایت شیوه ای متفاوت و جدید از دیوارنگاره بوجود آمد که در این تحقیق به نام دیوارنگاره بوم پارچه نامیده می شود. گونه ای از دیوارنگاره بوم پارچه در ایران، از دوره ایلخانی به جا مانده است که در مقایسه با آثار اروپایی، قدمت بیشتری دارد. در حوزه چگونگی بوجود آمدن این شیوه، مراحل و شیوه اجرا، نمونه های آن در طول تاریخ، تأثیر عدم شناخت فنی دیوارنگاره های بوم پارچه در حفاظت آن، در پژوهش حاضر شناخت نسبتاً مناسبی به دست آمد.
بررسی تأثیر ویژگی های کالبدی- محیطی مسکن حمایتی پساسانحه بر زندگی زنان سرپرست خانوار از دیدگاه نظریه ناهماهنگی شناختی، مورد مطالعاتی مجتمع نرگس، پس از زلزله 1382 بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رخداد سوانح، بر عملکرد اجتماعی-روانی جوامع تاثیر گذاشته و موجب ناهماهنگی های شناختی در ابعاد مختلف می شوند. به سبب تاثیر راهبردهای مواجهه با این پیامدها و سنجش عملکرد مسکن حمایتی بر بازتوانی بازماندگان سانحه، پژوهش به بررسی نقش ویژگی های کالبدی- محیطی مسکن حمایتی زنان سرپرست خانوار، ارائه شده توسط بنیادی خیریه، در فرایند کاهش ناهماهنگی ها و تجارب تروماتیک پس از زلزله 1382 بم، پرداخته است. پژوهش اکتشافی و از رویکردهای پژوهش-روایت و مردم نگاری با تکینک مشاهده مشارکتی با 8 خانواده بین سالهای 2016 تا 2018، با هدف بررسی تجارب بی خانمانی از زلزله تا اقامت در مجتمع؛ معانی و ادراکات؛ حوادث قابل توجه و رفتار فضایی-مکانی استفاده شد. انتخاب نمونه به صورت داوطلبانه و داده ها به روش تحلیل محتوا طبقه بندی و سازماندهی شدند. بر اساس یافته ها، تجربه مصائب و مشکلات پیش از اسکان در مسکن حمایتی سبب الزام انطباق، دلبستگی مکانی و انگیزه های استمرار سکونت شده-اند. ویژگی های کالبدی- محیطی پاسخگو و سازگار با انگیزه ها، حمایت مالی و معنوی؛ توجه به حریم و قلمرو؛ احیای سبک زندگی در خانواده گسترده؛ همسانی ظاهری(عدالت)؛ اطمینان؛ امنیت؛ نور و منظر مطلوب مسکن؛ تجهیزات و تسهیلات رفاهی؛ بهبود کیفیت زندگی؛ تعامل با محیط سبز؛ آشناییت و انس با عناصر معماری؛ سازگاری بومی و آسایش اقلیمی بوده اند.
بررسی قلعه حصاری گازرانی اسفراین؛ قلعه ای رعیتی در خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
300-284
حوزه های تخصصی:
قلعه حصاری گازرانی از قلعه های اواخر قاجار، در جنوب شرقی شهرستان اسفراین، از توابع استان خراسان شمالی واقع است. پس از بررسی نقشه های هوایی و مطالعه میدانی، مشخص شد که قلعه های بسیاری از دوره قاجار با سبک معماری تقریباً مشابه در منطقه اسفراین وجود دارد که نشان دهنده شرایط تاریخی و شیوه معیشت به ویژه در این منطقه بوده است. این پژوهش با هدف آغاز یک زمینه مطالعاتی به منظور درک تصویری جامع از تحولات سیاسی و اجتماعی و سبک معماری دوران قاجار در منطقه انجام شده است. در این مقاله، پس از بررسی مختصر انواع قلعه های ایران و درک جایگاه قلعه گازرانی از لحاظ طبقه بندی های موجود، شناخت کاملی از وضعیت فعلی و گذشته آن در زمینه تاریخ و معماری و محیط پیرامون آن حاصل شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی، همراه با نقشه برداری و ثبت مطالعات میدانی انجام شده و کوششی برای شناساندن و درک ارزش های تاریخی و معماری قلعه حصاری گازرانی به عنوان یکی از آثار ارزشمند اواخر قاجار است. همچنین ارتباط روابط اجتماعی و اقتصادی و شیوه معماری دوره تاریخی مذکور در منطقه را تبیین کرده است.
سنجش فضایی مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی مناطق پیراشهری، شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۹۸-۸۳
حوزه های تخصصی:
امروزه راهبردهای زیست محیطی در برنامه ریزی روستایی، سازماندهی فعالیت های مرتبط با منابع طبیعی با هدف حفاظت از محیط از طریق آگاه سازی جوامع محلی می باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد تبیین تحلیل فضایی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان شهرستان گرگان می باشد. تحقیق حاضر از حیث روش، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان گرگان تشکیل می دهند. برای انتخاب خانوارهای نمونه، کلیه روستاها با توجه به طبقه ای (برحسب خانوار) که در آن قرار داشتند، کدبندی و با استفاده از نرم افزار Mini-Tab، تعداد هشت روستا به شیوه کاملاً تصادفی (چهار روستا در منطقه دشتی و چهار روستا در مناطق پایکوهی) انتخاب شدند. بدین ترتیب حجم کل خانوارهای انتخابی، ۹۹۵ به دست آمده که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 177 نفر انتخاب گردیده است که به منظور صحت بیش تر، 180 نفر برای مطالعه انتخاب شدند که این تعداد به روش تخصیص متناسب، بین هشت روستای نمونه به صورت تصادفی سیستماتیک توزیع شده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد که اعتبار ابزار تحقیق نیز با استفاده از اعتبار صوری (مراجعه به متخصصان) تأیید شد و برای تعیین ارزیابی پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که با توجه به عدد به دست آمده (۸۷/۰) می توان گفت پرسشنامه تحقیق از پایایی بالایی برخوردار است. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه معنا دار بین عوامل اجتماعی و آگاهی های زیست محیطی روستاییان می باشد، همچنین نتایج گویای آن است که بین عوامل اقتصادی و آگاهی های زیست محیطی روستاییان، هیچگونه رابطه معنادار ی وجود ندارد.
مفهوم یابی کیفی واژه «نور» از متن قرآن کریم و معادل سازی آن در کالبد فضای عبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
۷۸-۶۵
حوزه های تخصصی:
تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آن را اصلی ترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است. نور در معماری سنتی و در فرهنگ اسلامی، نمادی از خداوند و وحدت الهی است؛ به همین خاطر، جایگاهی خاص در معماری فضاها به خصوص فضاهای مذهبی مانند مساجد دارد. امروزه در مساجد معاصر، کمتر به مقوله نور به عنوان یک عنصر هویت بخش توجه شده است. هدف از نگارش این مقاله، شناسایی خصوصیات کیفی نور (طبیعی) بر اساس متون قرآنی در راستای تحقق پذیری فضای معنوی است. قرآن به دلیل جامعیت خود، نقش محوری در رابطه با علم و دین دارد. لذا با ملحوظ نگه داشتن ظاهر و باطن قرآن و تدبر در آن، می توان به لایه های درونی مفاهیم قرآنی رسوخ کرد و در دانش امروزی از این مفاهیم بهره برد. واژه "نور"، یکی از واژه های مهم قرآن است و کاربردهای مختلف آن در آیات قرآنی، شبکه شعاعی گسترده ای را تشکیل می دهند. در راستای تحقق این امر، تحقیق حاضر، از دو بخش تشکیل یافته است؛ بخش اول، مفهوم یابی کیفی برای واژه نور از آیات قرآنی که به روش تحلیل محتوا با رویکرد استنباطی-اجتهادی صورت گرفته و نتیجه آن، استخراج مؤلفه های کیفی "اصل آیتی"، "اصل هدایت"، "اصل عدالت" و "اصل تعالی" است. بخش دوم، مربوط به معادل سازی این مفاهیم در کالبد فضای عبادی است که در این قسمت، از روش های پیمایشی (زمینه یابی) و هم بستگی استفاده شده و نتیجه این بخش از تحقیق این است که هر یک از این مفاهیم با نمودهای عینی، قابل حصول در کالبد مسجد هستند. بدیهی است که با حضور کیفی نور (طبیعی) در فضای عبادی، مفاهیم عینی و ذهنی در فضا به وجود آمده اند و باعث حس معنویت (سیر از ظاهر به باطن) توسط مخاطب شده و در نهایت، افزایش تعلق به مکان مقدس را منجر خواهد شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که کاربر فضای عبادی، تجلی مفاهیم مذکور در فضای عبادی را به شرط رعایت الگوهای مشخص شده در تحقیق حاضر، آشکارا درک می نماید.
رفتارهای شهروندی مردم شهر تهران؛ فعال یا فرسایش هنجارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهروندی به عنوان پویاترین شاخص جامعه مدرن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر باهدف توصیف انواع رفتارهای شهروندی فعال مردم شهر تهران انجام گرفته است، همچنین سعی شده ابعاد و رفتارهای شهروندی فعال در شهر تهران برحسب متغیرهای زمینه ای تحلیل آماری شوند. این مطالعه به روش پیمایش انجام شده و جامعه آماری آن را «کلیه افراد 15 سال به بالای شهر تهران» تشکیل می دهند. شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چندمرحله ای» بوده و حجم نمونه طبق فرمول کوکران برابر با 2400 نفر می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک «پرسشنامه» استفاده شده است. به لحاظ عملیاتی مفهوم شهروندی فعال در قالب چهار بُعد: میزان مشارکت شهروندی، میزان مسئولیت پذیری شهروندی، میزان جامعه پذیری شهروندی و میزان هویت شهروندی موردسنجش قرارگرفته است. یافته های حاصل بیانگر آن است که حدود نیمی از مردم، شهروند فعال (46 درصد) و در مقابل یک چهارم (26 درصد) شهروند منفعل هستند. همچنین میانگین شاخص شهروندی فعال برابر با 36/3 می باشد. این میانگین برای بُعد میزان مشارکت اجتماعی در امور مختلف شهر برابر با 9/2، برای مسئولیت پذیری اجتماعی برابر با 25/3، برای میزان جامعه پذیری شهروندی برابر با 61/3 و در نهایت برای میزان احساس هویت شهروندی برابر با 64/3 گزارش شده است. در واقع مشاهده می شود که میزان مشارکت شهروندی مردم تهران منفعل تر و در مقابل احساس هویت شهروندی در بین آنها بیشتر است. درمجموع از 13 رفتار شهروندی موردمطالعه فقط چهار رفتار همسایگی، مسئولانه جمعی، ترافیکی و اخلاق شهری مطلوب بوده می باشد.
تحلیل حریم دیداری خانه های شناشیردار رو به دریا و درون بافت شهری تاریخی نمونه موردی: خانه های لبه ساحل در بافت قدیم بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
203-215
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی و تاریخی هر شهر، پاسخی مناسب برای زندگی افراد در زمان خود بوده و اصول و ارز ش های جامعه خود را به کالبد معماری بدل کرده اند. گرچه نیازها و فرهنگ جوامع امروز با انقلاب های صنعت و اطلاعات دگرگون شده، اما همچنان ریشه های عمیقی در فرهنگ حاکم بر بناهای تاریخی خود وجود داشته و میتوان از آن ها آموخت. یکی از اصول واجد ارزش خانه های سنتی حریم و علی الخصوص حریم دیداری یا قابلیت کنترل میزان دید به درون خانه با توجه به فضای رو به آن است. در این مطالعه سعی بر آن است که تاثیر عنصر دریا و دید به آن بر حریم بصری بناهای مسکونی بافت قدیم شبه جزیره بوشهر بررسی شود. در این راستا با روش پژوهش در عمل، مطالعات میدانی انجام شده است؛ بدین صورت که با نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، شش بنای مسکونی درون و لبه بافت تاریخی که دارای عنصر شناشیر خارجی هستند، انتخاب و برداشت شده اند. با معرفی عناصر موثر در حریم دیداری، تعداد، سطح و دید آن ها، میزان باز، نیمه باز یا بسته بودن فضای خانه توسط این عناصر در نمای بناهای داخل بافت و رو به دریا مقایسه و تاثیر عامل دریا در حریم بصری خانه ها استنتاج شده است. آن چه از نتایج برآمده نشان دهنده این است که دریا باعث کاهش نیاز به حریم بصری خانه ها شده به گونه ای با وجود ثبات تناسبات، نماهای درون بافت دارای فضاهای بسته بیشتر و فضاهای باز کمتری نسبت به خانه های لبه بافت هستند اما میزان فضای نیمه باز در آن ها یکسان بوده و تحت تاثیر عامل دریا قرار نگرفته است.
تأملی بر نمودهای منظر آیینی در استان کرمان
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
13 - 20
حوزه های تخصصی:
ضرورت مسئله: مناظر آیینی حاصل تعامل اجتماع با محیط پیرامونی بوده و نقشی روایتگر در بازگویی وجوه فرهنگی جوامع مختلف در زمینه هایی نظیر باورها، اعتقادات و آیین ها دارند. آیین به عنوان یک مؤلفه فرهنگی، از عوامل بازشناسی یک گروه انسانی از گروه دیگر است و عامل مهمی در شکل گیری شهرهای ایرانی و حیات اجتماعی آنها به شمار می رود. برگزاری آیین ها در قالب تعامل میان انسان و محیط پیرامونی ، سبب اضافه شدن بعد معنایی به کالبد فضا شده و برهم نهی دو وجه عینی و ذهنی ناشی از این تعامل مناظر آیینی را ایجاد کرده است. از این رو منظر آیینی عامل مهمی در زمینه شناخت و ادراک منظر شهرهای ایرانی است و این مسئله ضرورت پرداختن به مناظر آیینی و آیین ها را در شناخت منظر شهرها روشن می سازد.<br />طرح مسئله: بازتاب باورهای اسطوره ای و طبیعت گرایانه ایرانیان در آیین ها، شکل گیری ارتباطی نزدیک میان مناظر آیینی و عناصر طبیعی را به همراه داشته است. صورت یافتن معنای مجرد طبیعت گرایی، به شکل همنشینی آب، درخت و مکان مقدس در مناظر آیینی دیده شده و این الگو در امتداد تکامل جهان بینی و تحولات فرهنگی و مذهبی ایرانیان استمرار یافته است. شکل برگزاری آیین ها به عنوان اعمال جمعی برخاسته از باورهای مشترک، ماهیتی اجتماعی به مناظر آیینی بخشیده؛ به گونه ای که برخی فضاهای عملکردی با پذیرش وجه معنایی برخاسته از آیین ها مبدل به فضاهای جمعی شده و بعد اجتماعی به شکل سنت تفرج-زیارت در این مناظر تجلی یافته است. در استان کرمان الگوی شکلی مشابه و طبیعت گرای مناظر آیینی در کنار تداوم ابعاد معنایی و اجتماعی، موجب شکل گیری نقاط عطف کالبدی و معنایی شده و این مناظر در قالب عملکردهای مختلف نظیر مرکز شهر، ورودی روستا، توقفگاه و... بر نحوه تعامل افراد با محیط اثرگذار بوده اند.<br />پرسش ها و روش جمع آوری اطلاعات: این نوشتار با پرسش از چرایی و چیستی اثرگذاری آیین ها و مناظر آیینی بر ادراک منظر شکل گرفته و به بررسی مشخصه های مختلف منظر آیینی و نمودهای آن در شهرها و روستاهای استان کرمان می پردازد.<br />نتیجه گیری: دو مشخصه اصلی طبیعت گرایی و جمع گرایی مناظر آیینی به شکل الگوی کالبدی و معنایی مشترک بر تعامل ایرانیان با محیط پیرامونی شان تأثیر گذاشته است. چگونگی و شکل اثرگذاری مناظر آیینی در استان کرمان در قالب نقاط عطف منظرین و عملکردهای متفاوت دیده می شود که گاه به شکل فضاهایی مستقل در بستر طبیعی دیده شده و گاه در متن شهرها، روستاها و در پیوند تنگاتنگ با سایر فضاها شکل می گیرند و در هر حال بر نحوه ادراک و شناخت منظر اثر می گذارند.
بازتاب مهرپرستی در نقوش سفال های نیشابور در دوره سامانیان
حوزه های تخصصی:
سفالینه ها، دست ساخته هایی هستند که نقوش شان رازهایی از گذشتگان به همراه دارند. ظروف سفالین، همواره وسیله ای مناسب جهت بیان تخیلات، اعتقادات و آیین های مردم زمان خود با استفاده از نقاشی و پرداخت نقوش بوده اند. در این میان سفالینه های نیشابور در دوره سامانیان از جایگاه ویژه ای برخوردارند. این سفالینه ها به نوعی حلقه رابط میان دو دوره از مهم ترین دوره های تاریخ هنر ایران، یعنی هنر قبل و پس از اسلام، هستند و در بر گیرنده نقوش و تصاویر نمادینی که با آیین و رسوم ادیان پیش از اسلام در ایران ارتباط تنگاتنگ دارند. برخی از نقوش این سفالینه ها واجد مضامینی مأخوذ از آیین مهرپرستی است؛ مهرپرستی یکی از مذاهب آیینی مورد توجه و مطرح در ایران طی قرون متمادی پیش از ظهور اسلام است و در دوره اسلامی ایران نیز به صورتی دیگر تداوم یافته است. در این مقاله، که از جمله پژوهش های کیفی است، به بررسی تأثیرات این آیین کهن ایرانی بر نقوش سفال های نیشابور در دوره سامانیان اشاره می شود. این تأثیرات در برخی از این نقوش به صورت مستقیم و در برخی به صورت رمزی و در پوشش نمادهای برگرفته از آیین مهرپرستی مشهود است. گفتار حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی عهده دار بررسی این تأثیرات است.
اولویت بندی شاخص های طراحی فضای مابین مجتکع های مسکونی براساس اصول پدافند غیر عامل (نمونه موردی : شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
1 - 23
حوزه های تخصصی:
فضاهای باز مابین بلوک های مسکونی به دلیل عدم مالکیت خصوصی و تعلق آن به عموم ساکنان، می توانند در مواقع بحرانی به منظور اهدافی مانند امدادرسانی، اسکان موقت و مانند آن، نقش بسیار مهمی در کاهش آسیب پذیری ها داشته باشند. براین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و با هدف بررسی و شناسایی محدودیت ها و توانایی های فضاهای باز از نظر چگونگی ترکیب توده و فضا، تنوع پذیری عملکردی برای مواقع بحرانی و همچنین چگونگی دسترسی مناسب از منظر پدافند غیرعامل می پردازد. به همین منظور معیارهای کلی تبدیل فضای مابین مجتمع های مسکونی به فضای باز شهری براساس اصول پدافند غیرعامل، توسط 24 نفر از کارشناسان و اساتید حوزه معماری، مسکن و شهرسازی، برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران به روش دلفی در طی دو مرحله شناسایی شدند پس از شناسایی مهمترین معیارها با تکمیل ماتریس تصمیم گیری شباهت به گزینه ایده آل با تاپسیس توسط گروه خبره، معیارها اولویت بندی شدند.نتایج نشان میدهد که سه شاخص سلسله مراتب حریم و قلمرو، انعطاف پذیری و نفوذپذیری به ترتیب دارای اولویت برای طراحی فضای باز مابین بلوک های مسکونی طبق اصول پدافندغیرعامل میباشند. در آخر سه معیار دارای اولویت در بلوک های مسکونی شهرک اکیاتان تهران تحلیل شد. با طراحی هوشمندانه این فضاها به کمک این سه معیار نه تنها می توان تا حدود زیادی از آسیب پذیری فضای مسکونی در شرایط بحرانی و در زمان اولیه حمله دشمن، جلوگیری نمود بلکه می توان با ایجاد فضاهایی زیبا و متباین به غنای معمارانه فضاها در مواقع عادی نیز افزود.
ارزیابی آسیب پذیری شهر پردیس با رویکرد پدافند غیرعامل و استفاده از روش همپوشانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
16 - 32
حوزه های تخصصی:
شناسایی مناطق مستعد آسیب در مقابل حملات نظامی، از مهم ترین موضوعات مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری است، همچنین بسیاری از صاحب نظران مباحث شهری، حفظ امنیت شهروندان را از مهم ترین وظایف حکومت ها برشمرده اند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مناطق شهر پردیس بر اساس اصول پدافند غیرعامل و شناسایی مناطق دارای بیشترین و کمترین میزان آسیب پذیری در برابر حملات نظامی است. بر این اساس با به کارگیری داده های مکان مبنا مستخرج از بانک اطلاعات مکانی شهرداری پردیس و اطلاعات سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران، ابتدا معیارهای گردآوری شده با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای ارزش گذاری شده و سپس با استفاده از توابع فازی، استانداردسازی می شوند. در آخرین مرحله نقشه های استاندارد شده با استفاده از تکنیک گاما همپوشانی شده و نقشه آسیب پذیری تولید می شود. خروجی های پژوهش نشان از تمرکز نواحی دارای کمترین میزان آسیب پذیری در مرکز شهر پردیس و سه فاز ابتدایی آن دارد. فازهای ششم، هشتم، نهم، دهم و یازدهم بعنوان مناطق دارای بیشترین میزان آسیب پذیری و به تبع آن کمترین میزان دسترسی پذیری شناخته شده اند. تعداد جمعیت ساکن در هر پهنه نشان از پراکنش صحیح جمعیت اسکان یافته در شهر پردیس است بطوری که تنها حدود هشت درصد از جمعیت شهر پردیس در نواحی دارای آسیب پذیری متوسط به بالا زندگی می کنند.
جایگاه معماری پایدار در زیبایی شناسی معماری
حوزه های تخصصی:
منتقدین معماری پایدار بر این باورند که معماری سبز فاقد زیبایی بصری است، زیرا معماران این سبک فقط با در نظر داشتن تعدادی معدودی از المان ها اثر معماری خود را خلق می کنند که هیچ اثر زیبایی در آن نیست و فقط جنبه های مصرف انرژی در ساختمان پایین آورده می شود. اما نمونه های اجرایی این سبک معماری نشان می دهد که معماری پایدار در کنار پایین آوردن مصرف انرژی و همچنین سازگاری با محیط اطراف خود می تواند بسیار زیبا هم باشد. در این مقاله ابتدا با ایجاد نظمی منطقی تعریفی از مفهوم زیباشناسی با استناد به گفته های محققان و اندیشمندان حوزه های مختلف تبیین گردیده است. پس ازآن به ارائه تعریفی از معماری پایدار پرداخته و درنتیجه با استفاده از ویژگی های مهم استخراج شده از مفهوم زیبایی شناسی با توجه به تعریف معماری پایدار، می توان جایگاه معماری پایدار را در زیبایی شناسی معماری یافت. در نهایت می توان این گونه گفت که امروزه با توجه به آلودگی های گوناگون زیستی در زمین و محدودیت در منابع نوسازی و بازسازی ساختمان ها به صورت پایدار به نظر می رسد نه یک تفنن بلکه یک ضرورت است که هم معماران و طراحان وهم مالکین بنا باید به آن توجه و اهتمام ویژه داشته و به سمت آن حرکت نمایند اما در کنار آن بایستی به مسائل زیبایی شناسی برای دلپذیر بودن آن ها از لحاظ بصری تأکید کرد، زیرا باید در کنار توجه به صرفه جویی در مصرف انرژی به زیبا بودن معماری آن ها هم توجه داشت.
روایت «دیگری» فهم معماری معاصر ایران در مواجهه با دیگری (از منظر معماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
59 - 72
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: معماری معاصر ایران همواره در بوته نقد و تحلیل متفکران و معماران قرار داشته است، زیرا با مشکلات عدیده ای روبه روست. یکی از این مشکلات، که در دیدگاه بزرگان به طور مشترک بیان می شود، فقدان هویت است. در چنین بستری، پرداختن به مسئله «من، خود، خویشتن و هویت» نمی تواند به تنهایی مشکل گشای مسائل امروز باشد. زیرا شناخت ما از خود در رویارویی با دیگری شکل گرفته است. «من» به تنهایی نمی تواند موجد اثر باشد، ناگزیر باید «دیگری» نیز در تقابل با آن حضور یابد تا واجد مفهوم شود. توجه نکردن به مفهوم «دیگری» در معماری معاصر ما باعث شده است که درکی عمیق از «من» به مثابه امرِ بنیادین هویت محورحاصل نشود و عارضه چندپارگی و چهل تکه بودن در همه زمینه ها و به ویژه معماری حادث شود. هدف و روش تحقیق: این پژوهش در پی بررسی مفهوم «دیگری» در مواجهه با معماری است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که «معماری معاصر ایران از دیدگاه معماران و صاحب نظران چه «دیگری» هایی را برای خود متصور است و در تعامل با چه نیروهایی صورت بندی می شود؟». این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» و نوع داده بنیاد و، به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تفسیری» است که شیوه مواجهه ما با «دیگری» را درک و بینش جدیدی تولید می کند. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود درباره موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، بنابراین «نتایج» آن «خالص» است. «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی درمورد مفهوم «دیگری» را می توان در شش صورت «ایده های گذشته»، «مردم»، «اقتصاد»، «حکومت»، «معماری جهان» و «زمینه» دسته بندی کرد.
ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم در مسکن معاصر از منظر روانشناسی محیطی، نمونه موردی: برج مسکونی میلاد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
61 - 72
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب ازبین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران می شود. هدف: نوشتار حاضر، با تعیین عوامل مؤثر بر تأمین حریم در فضای مسکن معاصر از دیدگاه روانشناسی محیطی، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. روانشناسی محیطی، با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه می کند. روش تحقیق: این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با روش پژوهش از نوع استدلال منطقی است. نتیجه گیری: نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درون گرایی و قلمروپایی در مسکن معاصر، خلاصه می شود. نتیجه اصلی تحقیق روی 6 نوع تیپ پلان متفاوت از واحدهای برج مسکونی میلاد تبریز حاکی از آن است که کنترل ارتباطات فضایی در طرح معماری منجر به کنترل ارتباطات رفتاری در تعاملات انسانی می شود که از مهم ترین فاکتورهای تأمین انواع حریم ها ازجمله حریم بصری، دسترسی و...، و در نهایت حریم روانی در مسکن معاصر است.
شناسایی نمونه پیکره های انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
115 - 127
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری نگارگری مکتب اصفهان از وقایع و تحولات سیاسی، نظامی و تجاری دوره صفویه باعث پدیدارشدن نمونه پیکره های غیرایرانی در نگارگری مکتب اصفهان شد. این پژوهش به هدف شناسایی نمونه پیکره های انگلیسی و عوامل تأثیرگذار بر نگارگری مکتب اصفهان بر اساس مؤلفه های چهره و پوشاک انجام گرفته است. بر این اساس سؤال های اصلی تحقیق به این گونه است که: 1.چگونه پوشش های انگلیسی وارد نگارگری مکتب اصفهان شده است؟ 2.مشخصه های چهره انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان کدامند؟ روش تحقیق مقاله توصیفی-تحلیلی و تحلیل داده ها به صورت کیفی(شرح و تفسیر) است. همچنین فنون جمع آوری اطلاعات به صورت متن خوانی آمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در آثار مورد بررسی (از جمله اروپایی با سگ از رضا عباسی، دیدار خسرو و شیرین از محمد قاسم و...) پوشاکی مانند لباس، چکمه و کلاه تأثیرات بیشتری از پوشش های دوره الیزلبت اول تا جیمز دوم انگلیس پذیرفته است. این در حالی است که چهره پردازی ها بیشتر به نمونه چهره های ایرانی وفادار بوده است.
بررسی شاخصه های تاثیرگذار کالبد فضای شهری در حوزه امنیت با رویکرد ارتقاء حضور زنان
حوزه های تخصصی:
امنیت از مهم ترین توقعات برای زندگی مطلوب در شهرهاست و جنسیت از مهم ترین عامل شخصیتی در درک امنیت؛ و احساس امنیت اجتماعی از مولفه های سرزندگی فضاهای عمومی محسوب میشود. فقدان احساس امنیت زنان در فضاهای باز عمومی شهرها موجب کاهش سرزندگی در این مکان ها میشود. خلق فضای شهری مناسب برای تمامی گروه های اجتماعی، از طریق شناخت نیازهای کیفی و فضایی در شهر، باید به گونه ای باشد که به منظور ارتقای کیفیت محیطی و ایجاد بستری مناسب برای زندگی فعال شهری عمل کند. وجود جنسیت، خواه ناخواه تفاوت هایی را ایجاد می کند، این تفاوت در نیازها، فعالیت ها و متعاقب آن در رفتارها نمود پیدا میکند و هر رفتار به کالبد مناسب خود محتاج است. بنابراین ایجاد فضاهای شهری مناسب و پاسخگو به نیازهای زنان و روابط بین محیط و فعالیت های آن ها، فضای شهری را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی معیارهای تأثیرگذار بر امنیت زنان در فضای شهری است. روند کار با تکیه بر روش کتابخانه ای شامل بررسی مبانی مرتبط در حوزه امنیت شهری، استخراج معیارها و اعمال آن ها می باشد براساس معیارهای کالبدی منتخب از بررسی های نظری شامل اندازه فضا، فرم فضا، آسایش بصری و آسایش محیطی مورد تحلیل قرار گرفته اند.یافته های پژوهش نشان میدهد که ویژگی های کالبدی در قالب این معیارها؛ در فضاهای باز عمومی از عوامل بسیار موثر در بالا بودن احساس امنیت در فضاهای شهری است. از طرف دیگر، تفاوت الگوهای موجود در شهر به سبب ایجاد ویژگی های کالبدی متفاوت تا حدودی بر تفاوت احساس امنیت در فضاهای باز عمومی موثر بوده است همچنین جمع بندی و پیشنهادات لازم ارائه شده است.
Urban regeneration of a dysfunctional historic texture: a reflection on social theme in the northern zone of Naqsh-e Jahan Square of Esfahan
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۷, Summer ۲۰۱۹
21 - 30
حوزه های تخصصی:
Nowadays, an important matter has emerged which is to pay attention to the problems of releasing historic textures. Urban regeneration with emphasis on social themes has always been a fundamental approach to eliminate the shortcomings of historic textures. Redefining social life and public events, creating unity and integrity, and social justice and etc. are of the main approaches to urban regeneration according to historical values and the existing identity in these textures.<br style="box-sizing: border-box;" /> This research is trying to identify the social themes of dysfunctional historic textures in the northern zone of Naqsh-e Jahan Square of Esfahan, and suggest proper solutions based on the current and past situation of this neighborhood, so that it can revitalize this area through a comprehensive plan and become able to play novel roles alongside its historic identity, in coordination with new urban centers. To do so, methods of desk research, survey research and questionnaire have been employed. The volume of the samples have been calculated with Cochran formula method and the data analyses have been done with SPSS software first, and then using GIS, they have been positioned on a limited-blocks level and by overlaps of indicators, known factors of the inefficiencies have been introduced so that the problems causing inefficiencies in textures with social themes can be tackled.
عکاسی، دستگاه تداوم ساز شمایل نگاری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
17 - 28
حوزه های تخصصی:
می توان ساخت شمایل را برخاسته از نگاه و فهم عمیق انسان از جهان بینی او دانست که از دیوارنگاره های کهن تا شمایل های مذهبی مسیحی و سرانجام نمودهای عصر مدرن را شامل می شده و عموماً با کتمانِ نوعی ترس، خواست تسلط بر آنچه که می تواند چندپاره در آینده رخ دهد، به منظور دورکردن بلایا و مرگ و نیز دستیابی به مغفرت، بهروزی و سعادت همراه بوده است. در این صورت این پرسش به ذهن خطور می کند که چگونه است که پس از اختراع عکاسی، با قرارگرفتن عکس ها در کنار شمایل ها که گاه خود برخاسته از متن مذهبی نیز هستند، شمایل نگاری با ایجاد واقع گرایی عکاسانه، وارد ساحتی مدرنیستی می شود؟ به عبارتی سؤال اساسی این است که عکاسی، به ویژه در عکس هایی با موضوع اجتماعی و در میان آنها عکس های خصوصی و خانوادگی، چگونه به عنوان رسانه ای مدرن، خاستگاهی شمایلی داشته و می تواند در بستر زندگی امروز، با ویژگی های ذاتی خود همچون وضوح، دقت در جزئیات، اشارتگری به «آن -جا -بودگی» مصداق و در نتیجه، واقع گرایی عکاسانه، کارکردی غیرواقع گرایانه و متافیزیکی بیابد؟ فرض بر این است که جوهره ناب عکاسی که همانا «ارجاع» به مصداق است، با تکیه بر کیفیات و فرم عکاسانه، می تواند در ساخت کیفیت شمایل وار و مدرن عکس ها در بطن زندگی امروز مطرح شود. هدف اصلی بررسی کیفیات خاص عکاسی به ویژه در دوران گذار از مدرنیزم با نگاهی به چند نمونه عکس مطرح و نیز مرور متون نظری مرتبط و مؤخر در ارتباط با نشانگان عکاسی است تا صورت و محتوای عکاسی به مثابه «دستگاه تداوم ساز شمایل سازی مدرن» (با وجود تأکید بر اصالت نمایه ای آثار عکاسی براساس روش های نشانه شناسانه) روشن شود. روش (تحقیق) براساس نشانه شناسی عکاسی «رولان بارت»<sup>1</sup> و نیز «کریستین متز»<sup>2 </sup>است که به نحوه مطالعه نشانگان متن عکس در نشانه شناسی جایگاهی ویژه بخشیده اند. به این نتیجه خواهیم رسید که عکاسی در فلسفه و جایگاه وجودی خود، خصلت های شمایل نگاری در گذشته را تداوم داده و بر اصالت و هویت متنی آن در عصر دیجیتال به نحوی گسترده تر تأکید داشته که اصالتی عکاسانه نیز به شمایل نگاری مدرن بخشیده است.
ردپایی از آیین مهر در فرهنگ مردمان چهارمحال و بختیاری با بررسی موردی دو غار پیرغار و آقاسیدعیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان چهارمحال و بختیاری با دارا بودن فرهنگ و پیشینه ای کهن در طول تاریخ، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وجود برخی دیدگاه ها و اعتقادات در میان مردم منطقه، حلقه های پیوسته با آیین ها و ادیان باستانی نظیر «کیش مهر» را یافته است. این نوع دیدگاه ها در قالب افسانه ها و داستان های محلی متبلور می شوند. نکته قابل توجه اینکه شکل گیری اسطوره ها و افسانه ها، مستلزم مکانی اسرارآمیز و باستانی نظیر غار است، که غارهایی نظیر «پیرغار» و غار«آقاسیدعیسی» در استان چهارمحال و بختیاری نمونه های بارز این واقعه، گشته اند. هدف از انجام این پژوهش موردی، شناخت ریشه های اعتقادی این دو مکان تاریخی -که مورد تقدس مردم منطقه هستند- می باشد. لذا، این تحقیق موردی برپایه روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته و گردآوری داده ها از طریق کتاب خانه ای و میدانی)مشاهده ، مصاحبه و مستندنگاری(، حاصل شده اند و نتایج حاکی از آن است که ریشه های عمیقی از آیین مهر و مقدسات آن در فرهنگ مردمان منطقه چهارمحال و بختیاری وجود دارند و این اعتقادات در قالب نوین و با شکلی منطبق با دین اسلام، به حیات خود ادامه می دهند و تقدس آنها کماکان حفظ گردیده است. هم چنین حضور عناصری نظیر غار و پیر یا بزرگی به نام سید، نقاط مشترک افسانه های این دو غار با مهر یا میترا در آیین مهر شده است.