مقالات
حوزه های تخصصی:
باغ، دارای ظرفیتِ بازنماییِ اجتماعی، زیباشناختی و هنری است و ترکیبی از عناصر ایستا و پویا بوده که حفاظت و احیای آن، با چالش های نظری، عملی و تکنیکی همراه است. «باستان شناسی باغ» به مثابه حرفه ای، زیرمجموعه فعالیت های باستان شناسی تلقی می شود که پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه در چند دهه اخیر، مرکز توجه پروژه های احیای باغ های تاریخی در کشورهای توسعه یافته بوده؛ با این حال در سطح ملی و تا حدی بین المللی، موضوع باستان شناسی باغ، مرکز توجه جدی متخصصان مرمت و معماری منظر نبوده و در منشورهای جهانی و پروژه های مرمتی داخلی، جایگاه شایسته خود را نیافته است. پرسش های کلیدی این نوشتار، به شناخت الف) جریان های تاریخی باستان شناسی باغ و تبیین افق های آینده آن، ب) گونه شناسی روش ها و تکنیک ها، ج) بازشناسی کارکردها و چالش های متعاقب آن معطوف هستند و هدف این پژوهش در نهایت، تدوین چارچوبی مفهومی از باستان شناسی باغ در تجربه احیای باغ های تاریخی و مقدمه ای بر کاربست آن در باغ ایرانی است. بدین منظور، از روش استدلال منطقی مبتنی بر تحلیل، طبقه بندی و نقد داده های مکتوب و کتابخانه ای بهره برده شده و در رویکردی استنتاجی، به نتایج منتهی خواهد شد. مدل مفهومی به دست آمده، در 3 وجه شامل «کارکرد»، «روش» و «چالش» تدوین شده و نتایج، نشان دهنده حرکت از روش های مخرب در کاوش به سمت تکنیک های غیر مخرب (سنجش از دور، عکس برداری هوایی و مساحی ژئوفیزیکی) هستند. کارکردهای باستان شناسی باغ نیز تنوعی از «احیا» تا «تفسیر» را در بر داشته و نشان دهنده توجه به موضوعات «مردم شناسی» و مباحث میان رشته ای هستند. چالش های «اصالت یابی»، «تاریخ گذاری»، «تفسیر داده ها» و «تخصص گرایی» نیز در این زمینه قابل طرح بوده که ناشی از «روش های کاوش» و «رشته های درگیر» هستند. در نهایت، پیشنهاد هایی برای استفاده از باستان شناسی باغ در کشور مبتنی بر چالش ها و فرصت ها ارائه شده اند.
شکل گیری شاخصه های معماری شهری دوره هخامنشی در دهانه غلامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهانه غلامان، محوطه ای هخامنشی واقع در سیستان (زرنگ دوره هخامنشی) است که در ابتدای این دوره بدون هیچ گونه پیشینه استقراری ایجاد شده و پس از 150 سال متروک می شود. این محوطه، با انتقال آب از یکی از شعبه های هیرمند مشروب شده و با وجود زمین های مساعد کشاورزی و نیز محیط نیزارهای اطراف هامون تغذیه می شود. سازه های معماری این محوطه با توجه به شرایط بومی، با استفاده از مصالح بوم زاد، خشت، ساخته شده و پراکندگی سازه ها در این محوطه نیز همچنان که با قابلیت های طبیعی سازش یافته، از الگو و سبک ایرانی مبتنی بر بافت اجتماعی و کاست هند و اروپایی پیروی کرده و باعث ایجاد چند بلوک (محله) شهری متفاوت شده اند؛ الگویی که با استقبال جوامع شهری در خاور نزدیک، در دوره های تاریخی اشکانی و ساسانی نیز همچنان ادامه می یابد. همچنین، مدلی که عامل شکل گیری بافت شهری در شهرهای سلطنتی دوره هخامنشی شده، با سبک و سیاقی متفاوت در این محوطه دیده می شود. هر چند شکل گیری این شهر، متأثر از نفوذ نخبگان دوره هخامنشی در منطقه سیستان بود، ولی متروک شدن آن، به دلیل عدم شکل گیری هویت شهری یا شهریگری نزد ساکنین آن اتفاق افتاد. با این حال، بر اساس انباشت حافظه معماری بومی در این محوطه، این فرض پایه گذاری می شود که از اواخر عصر مفرغ و پایان کار شهر سوخته تا دوره هخامنشی، علی رغم به دست نیامدن آثار و شواهد باستان شناختی، استقرارهایی در این منطقه وجود داشته اند
ربع رشیدی و تأملی بر طرح های بازآفرینی و مطالعات پیرامونی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات میدانی در سایت ربع رشیدی تبریز، تناقضاتی را آشکار کرده و نظرات ارائه شده را با چالش جدی مواجه ساخته اند؛ که یکی، عدم انطباق اطلاعات نقشه های جغرافیایی موجود و چاپ شده با مکان مورد بحث بود، نکته دوم، عدم انطباق طرح های بازآفرینی ارائه شده در مکان موجود فعلی با واقعیت، مقیاس و اصل اوصاف ربع رشیدی در وقف نامه و سوانح الافکار و سایر اسناد و مدارک تاریخی است. مطالعات و بررسی های پژوهش حاضر، نتایج مطالعات قبلی را مورد تردید جدی قرار داده و چند سؤال ایجاد کرده اند؛ اول این که آیا مکان محصور فعلی موسوم به قلعه رشیدی، همان اصل ربع رشیدی بوده یا بخشی از آن مجموعه بزرگ بوده است؟ فرضیه اول پژوهش؛ ربع رشیدی موصوف در وقف نامه با وسعت بسیار، نمی تواند در مکان محصور و محدود چند هکتاری فعلی بگنجد. سؤال دوم؛ برج بزرگ جنوب قلعه که قبلاً رصدخانه فرض شده بود، بر خلاف معمول، چرا در پایین ترین قسمت ساخته شده است؟ فرضیه دوم؛ برج رصدخانه معمولاً در بالاترین سطح محدوده ساخته می شود، لذا برج مذکور، کاربری رصدخانه نداشته و فقط دفاعی بوده است. نتایج پژوهش مشخص نمودند که مکان موجود فعلی قلعه رشیدی بر خلاف تصور قبلی، نمی تواند کل ربع رشیدی باشد، بلکه جزئی از رشیدآباد است. نقشه های تاریخی و اسناد و روایت های مردم محل، این مکان را به عنوان قلعه رشیدی معرفی می کنند. پژوهش حاضر، طرح کامل برج و باروی قلعه دستکاری شده در عصر صفوی را به دست آورده و طرح سه بعدی آن را نیز بازآفرینی نموده است. کلیات اصیل طرح روضه ربع رشیدی و فضاهای معماری نیز با مراجعه به متن وقف نامه، به صورت جدول استخراج شده و به نمودار تبدیل شدند. با استفاده از آنها، نقشه روضه بر اساس یک مقیاس حدودی نزدیک به واقع، ترسیم شد. تحقیقات میدانی نشان داده که در سطح زمین، آثار چندانی از ربع رشیدی موصوف وقف نامه باقی نمانده اند. هدف از انتشار نتایج تحقیق، بیان واقعیت ها و حقایق ربع رشیدی به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های علمی و آکادمیک ایران در قرن هشتم ه.ق بوده که بر اساس نقد اصولی و شناختی مستند، انجام شده است.
تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران: موضوعات، روش ها و منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجوه مختلف معماری عامه مردم، در تاریخ معماری ایران کمتر شناخته شده اند. مردم عادی، در بخش مهمی از آثار معماری زندگی می کرده و نسبت به آن آثار، ذهنیتی داشتند. آنها همچنین نسبت به پیشه معماری، روند طراحی و ساخت، معمار و حامیان و بانیان آثار معماری، باورهای مختلفی داشتند. با توجه مورخان به ذهنیت مردم گذشته نسبت به پدیده های مختلف زندگی خود، رویکرد تاریخ ذهنیت به عنوان یکی از شاخه های تاریخ فرهنگی، در تاریخ نگاری مطرح شد و با گذشت زمان توسعه یافت. از این رویکرد تاریخ نگاری، می توان در مطالعات معماری ایران و برای شناخت ذهنیت مردم عادی نسبت به معانی مختلف معماری در گذشته بهره برد. این رویکرد به جای توجه به کالبد معماری خواص و همچنین اندیشه های رسمی، تصورات و دیدگاه های جمعی و روزمره مردم عادی نسبت به معماری را مطالعه می کند. این رویکرد، از روش های مختلف میان رشته ای رایج در علوم انسانی بهره می گیرد و آدابی خاص خود دارد. موضوعات و مصادیق تاریخ ذهنیت در معماری ایران، متنوع هستند. موضوعاتی چون؛ ذهنیت مردم نسبت به معماری خصوصی، نگاه آنها به معماری اسطوره ای و تصور افراد از مفهوم آبادانی، در حیطه موضوعی این رویکرد هستند. این رویکرد با نگاه خاص خود، برای شناخت، از همه منابع تاریخی مرتبط بهره می گیرد؛ با این حال، برخی از منابع چون؛ ادب منظوم عامیانه، قصه های عوام، سفرنامه ها، زندگی نامه ها، منابع شفاهی و تصویری و اشیای مربوط به معماری، بهتر و بیشتر راه را برای مورخ تاریخ ذهنیت در معماری می گشایند. هدف از این مقاله، بررسی مفاهیم اصلی رویکرد تاریخ ذهنیت در معماری و شناخت آداب و روش های رایج و موضوعات و مصادیق آن و معرفی موضوعی منابع اصلی رویکرد است.
مفهوم یابی کیفی واژه «نور» از متن قرآن کریم و معادل سازی آن در کالبد فضای عبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آن را اصلی ترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است. نور در معماری سنتی و در فرهنگ اسلامی، نمادی از خداوند و وحدت الهی است؛ به همین خاطر، جایگاهی خاص در معماری فضاها به خصوص فضاهای مذهبی مانند مساجد دارد. امروزه در مساجد معاصر، کمتر به مقوله نور به عنوان یک عنصر هویت بخش توجه شده است. هدف از نگارش این مقاله، شناسایی خصوصیات کیفی نور (طبیعی) بر اساس متون قرآنی در راستای تحقق پذیری فضای معنوی است. قرآن به دلیل جامعیت خود، نقش محوری در رابطه با علم و دین دارد. لذا با ملحوظ نگه داشتن ظاهر و باطن قرآن و تدبر در آن، می توان به لایه های درونی مفاهیم قرآنی رسوخ کرد و در دانش امروزی از این مفاهیم بهره برد. واژه "نور"، یکی از واژه های مهم قرآن است و کاربردهای مختلف آن در آیات قرآنی، شبکه شعاعی گسترده ای را تشکیل می دهند. در راستای تحقق این امر، تحقیق حاضر، از دو بخش تشکیل یافته است؛ بخش اول، مفهوم یابی کیفی برای واژه نور از آیات قرآنی که به روش تحلیل محتوا با رویکرد استنباطی-اجتهادی صورت گرفته و نتیجه آن، استخراج مؤلفه های کیفی "اصل آیتی"، "اصل هدایت"، "اصل عدالت" و "اصل تعالی" است. بخش دوم، مربوط به معادل سازی این مفاهیم در کالبد فضای عبادی است که در این قسمت، از روش های پیمایشی (زمینه یابی) و هم بستگی استفاده شده و نتیجه این بخش از تحقیق این است که هر یک از این مفاهیم با نمودهای عینی، قابل حصول در کالبد مسجد هستند. بدیهی است که با حضور کیفی نور (طبیعی) در فضای عبادی، مفاهیم عینی و ذهنی در فضا به وجود آمده اند و باعث حس معنویت (سیر از ظاهر به باطن) توسط مخاطب شده و در نهایت، افزایش تعلق به مکان مقدس را منجر خواهد شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که کاربر فضای عبادی، تجلی مفاهیم مذکور در فضای عبادی را به شرط رعایت الگوهای مشخص شده در تحقیق حاضر، آشکارا درک می نماید.
ارزیابی نظام رنگی منظر بافت های تاریخی با رویکرد ادراک زیباشناختی منظر شهری؛ مورد پژوهی: محله حسن آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر، دیدگاهی نو در ارتباط انسان و محیط و نحوه تفسیر فضا ارائه می دهد. دیدگاه نوین منظر به محیط و فضای زیست انسان، حاصل تغییر در نگاه سنتی و کلاسیک به رابطه انسان و محیط است. با این نگاه، رویکرد «حفاظت از مناظر شهری تاریخی» که تحت عنوان HUL شناخته می شود، یکی از رویکردهای نوینی بوده که جهت پاسخ گویی و حفاظت گسترده از منظر مراکز تاریخی شهرها ارائه شده است. تلاش این رویکرد بر آن است تا با یک نگاه مکان محور، چشم انداز حفاظت تاریخی را به کلیه ارزش های تاریخی فرهنگی که در منظر شهرهای تاریخی بروز می یابند، گسترش دهد. یکی از مؤلفه هایی که می تواند در این میان مورد توجه ویژه قرار گیرد، "نظام رنگی" منظر بافت های تاریخی بوده که بازتابی از هویت و فرهنگ بومی مکان است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر آن است که "نظام رنگی" منظر بافت های تاریخی با نگاه ویژه به کیفیت های دخیل در ادراک زیباشناختی منظر، مورد شناسایی، تحلیل و ارزیابی قرار گیرد و معیارهای ارزیابی در هر دسته از کیفیت های زیباشناختی ادراک منظر رنگی، مشخص شوند. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی و تحلیلی است؛ بدین منظور، پس از بررسی مبانی و دست یابی به چارچوب نظری پژوهش، معیارهای ارزیابی بر اساس چهار گروه کیفیت دخیل در ادراک زیباشناختی مکان استخراج شده و در محله حسن آباد با استفاده از تکنیک های پرسش نامه و دلفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند بهره گیری از الگوهای رنگی دارای پیشینه نمادین در معماری مکان، استفاده از مصالح بوم آورد، تلفیق منظر طبیعی و مصنوع و حفاظت از پالت رنگی واجد ارزش در ساخت وسازهای جدید، نقش تعیین کننده در ارتقای ادراک زیباشناختی نظام رنگی منظر بافت های تاریخی ایفا می نمایند.