هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره 24 پاییز 1398 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
از جمله عوامل مهم در پیشبرد روند آموزش معماری، نقش «خود» و انگیزه های درونی دانشجو است؛ این درحالی است که کمتر تحقیقاتی پیرامون آموزش معماری خودانگیخته و عوامل موثر بر آن انجام شده و بیشتر مطالعات متمرکز بر رشته های تئوری محور بوده است. دراین راستا شناسایی عوامل موثر بر افزایش حضور خودانگیخته دانشجویان معماری ضرورت می یابد. مطابق با این هدف، با توجه به تفاوت سیستم دریافت و ادراک اطلاعات در انگیزه ی دانشجویان، 26 نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در دو گروه 13 نفره با تیپ شخصیتی حسی و شهودی مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهشگران با اتکاء بر روش تئوری داده بنیاد، مصاحبه های عمیقی انجام داده اند و بعد از آنالیز داده ها، عوامل موثر بر خود انگیختگی دانشجویان معماری در پنج حوزه ی«آموزش دانش نظری»، «آموزش مهارت طراحی»، «ارزشیابی»، «ملاحظات رفتاری» و «ملاحظات کالبدی» را شناسایی کرده اند. نتایج بدست آمده، نشان دهنده ترجیحات نسبتا متفاوت دو تیپ شهودی با روند ایده محور و تیپ حسی با روند برنامه محور است. این تفاوت ها، ضرورت توجه به آموزش های چندگانه در مراحل مختلف کارگاه معماری را جهت ایجاد خودانگیختگی دانشجویان بیان می کنند. در این روند، ویژگی های شخصیتی دانشجویان می تواند به عنوان معیار تدریس آموزش معماری، هدایتگر اساتید در انتخاب شیوه های کارآمدتر و همراه با افزایش خودانگیختگی در دانشجویان باشد.
جستاری در چگونگی آموزش تاریخ معماری از رهگذر توجه به «تفکر تاریخی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نگاهی به چرایی و چگونگی آموزش تاریخ معماری و پیشنهاد چارچوبی کاربردی در زمینه آموزش تاریخ معماری است. روش تحقیق دراین مقاله روش استدلال منطقی است که نهایتا با رویکردی مصداقی، نتایج تحقیق را تبیین می نماید. در زمینه تدریس تاریخ، این مقاله ایجاد «بینش» را فراتر از انتقال «دانش» تلقی می کند. در رویارویی با بازخوردهای منفی در اثر اشتباه رایج نگاه «دانشی» به این درس، اهمیت موضوع «تفکر تاریخی» روشن می گردد که تفحص در آن از رهگذر توجه به «چیستی تفکر تاریخی» و «دستیابی به تفکر تاریخی» صورت می گیرد. با اتکا به تعاریف و برداشت های مطروحه از این مباحث، انواع برداشت های تاریخی با توجه به «شناخت سیر تکامل» و «شناخت جوهر تجارب تکرارشونده» اهمیت می یابند. بر این مبنا، کیفیت مطلوب در تدریس تاریخ باتوجه به سه مقوله «برانگیزش قوه کشف، تفسیر و تحلیل روابط وقایع تاریخی»، «انتزاع و ساده سازی وقایع تاریخی» و «استخراج قواعد و سنتهای تاریخی» قابل دستیابی می گردد. این مولفه ها موجد درک ویژگی «تداوم» در تاریخ است. باتوجه به چنین فرایندی، تکثر اطلاعات تاریخی بصورت قواعدی هم گرا و بینشی کل نگر ساده سازی می شوند. در اینصورت فراگیری تاریخ آسان می شود، تصمیم گیری در زمینه مسائل معاصر و پیش بینی پیامدهای این تصمیمات میسر می گردد و مفهومی به نام «تاریخ زنده» قابلیت ارائه دارد.
تحلیل تطبیقی وظایف و کارکردهای شوراهای شهری در ایران بر اساس یافته های حاصل از مطالعه موردی شورای شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های اعضای شوراهای شهری در ایران را می توان در سه سطح وظایف،کارکردها و نقش ها مورد بررسی قرار داد. هدف این مقاله دسته بندی وظایف قانونی شوراهای شهر در ایران و نشان دادن خلاء وظایف و به تبع آن سوء کارکردهای مهم شوراها در ایران با ارجاع به ایده ال های مدل شورا-مدیر شهر و تحولات جدید در سیاست و اداره اثربخش حکومت های محلی(شهرداری ها) است. مقاله در تحلیل سطح اول به بررسی فهرست قانونی وظایف شوراها در ایران و مقایسه آن با وظایف شوراهای شهری که با مدل شورا-مدیر شهر کار می کنند می پردازد. در این بخش ابتدا تلاش می شود با مبنا قرار دادن فهرست وظایف ایده ال در این مدل، موارد مشابه و متفاوت و در نهایت خلاءِ وظایف شوراهای شهری در ایران با ارجاع به یک ساختار و مدل مدیریت شهری جدیدتر مشخص شود. در ادامه با استفاده از چند مولفه تلاش می شود تبیینی از تفاوت ها و تنوع های موجود در فهرست وظایف این دو شورا ارائه شود. در سطح تحلیل کارکردی با استفاده از یک مدل مفهومی چهار مولفه ای تلاش می شود سوءکارکردهای مهم شورای شهر آمل در سیاستگذاری و کنترل شهر مورد شناسایی و تحلیل قرار گیرند. به نظر می رسد اعمال سیاست و کنترل توسط شورای شهر آمل(قابل تعمیم به شهرهای هم رده خود) با موانع نهادی،سازمانی و مالی متعددی روبروست.
ارتقای ایده آفرینی در طراحی معماری مبتنی بر پیشینه ها به روش اقدام پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل رواج رجوع به نمونه های مشابه در شروع هر طرح معماری، نیاز به روش یا تمرینی وجود دارد که توانایی دانشجویان را در برداشت صحیح از نمونه ها ارتقا دهد و این مهارت را به آنها بیاموزد که در دام کپی برداری یا برداشت های سطحی گرفتار نشوند. در این پژوهش با هدف ارتقای توانایی دانشجویان مبتدی معماری در برداشت صحیح از نمونه ها، مطالعه ای به روش اقدام پژوهی در طول یک ترم تحصیلی در یک کلاس درس دانشجویان سال دوم کارشناسی معماری انجام شده و توانایی دانشجویان در بهره گیری صحیح از نمونه ها در ایده آفرینی با گروه شاهد مقایسه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تمرین کشف کیفیات معماری از نمونه ها، کشف رابطه بین نمونه ها و کشف رابطه بین نمونه و ایده طراحی که منجر به ارتقای تفکر ارتباطی در دانشجویان می شود، راهکاری موثر برای ارتقای ایده آفرینی است. بنابراین تمرین هایی در جهت ارتقای کنجکاوی و تفکر اکتشافی در دانشجویان در دروس پایه معماری به عنوان یک تمرین موثر پیشنهاد می شود. در عین حال دانشجویان باید با کیفیات و ارزش های معماری آشنا شوند. بنابراین کل آموزش معماری در ارتقای توانایی دانشجویان در برداشت از نمونه ها در ایده آفرینی موثر است.
بررسی تأثیر ویژگی های کالبدی- محیطی مسکن حمایتی پساسانحه بر زندگی زنان سرپرست خانوار از دیدگاه نظریه ناهماهنگی شناختی، مورد مطالعاتی مجتمع نرگس، پس از زلزله 1382 بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رخداد سوانح، بر عملکرد اجتماعی-روانی جوامع تاثیر گذاشته و موجب ناهماهنگی های شناختی در ابعاد مختلف می شوند. به سبب تاثیر راهبردهای مواجهه با این پیامدها و سنجش عملکرد مسکن حمایتی بر بازتوانی بازماندگان سانحه، پژوهش به بررسی نقش ویژگی های کالبدی- محیطی مسکن حمایتی زنان سرپرست خانوار، ارائه شده توسط بنیادی خیریه، در فرایند کاهش ناهماهنگی ها و تجارب تروماتیک پس از زلزله 1382 بم، پرداخته است. پژوهش اکتشافی و از رویکردهای پژوهش-روایت و مردم نگاری با تکینک مشاهده مشارکتی با 8 خانواده بین سالهای 2016 تا 2018، با هدف بررسی تجارب بی خانمانی از زلزله تا اقامت در مجتمع؛ معانی و ادراکات؛ حوادث قابل توجه و رفتار فضایی-مکانی استفاده شد. انتخاب نمونه به صورت داوطلبانه و داده ها به روش تحلیل محتوا طبقه بندی و سازماندهی شدند. بر اساس یافته ها، تجربه مصائب و مشکلات پیش از اسکان در مسکن حمایتی سبب الزام انطباق، دلبستگی مکانی و انگیزه های استمرار سکونت شده-اند. ویژگی های کالبدی- محیطی پاسخگو و سازگار با انگیزه ها، حمایت مالی و معنوی؛ توجه به حریم و قلمرو؛ احیای سبک زندگی در خانواده گسترده؛ همسانی ظاهری(عدالت)؛ اطمینان؛ امنیت؛ نور و منظر مطلوب مسکن؛ تجهیزات و تسهیلات رفاهی؛ بهبود کیفیت زندگی؛ تعامل با محیط سبز؛ آشناییت و انس با عناصر معماری؛ سازگاری بومی و آسایش اقلیمی بوده اند.
نمای خورشیدی مدولار با مقاومت حرارتی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشگیری از اتلاف حرارت و استفاده از پتانسیلهای محیط، دو راهبرد اصولی در طراحی ساختمان با رویکرد صرفه جویی در مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر است. با افزایش تراکم ساختمانی و کاهش نسبت سطوح بام و محوطه به سطح زیربنای ساختمان، امکان استحصال انرژی خورشیدی با روشهای متداول محدود شده است. درحالیکه مساحت نما، متناسب با سطح زیربنا و به تبع آن تقاضای انرژی میباشد. ضمن آنکه نصب تجهیزات خورشیدی روی سطوح افقی با پتانسیل عملکردی بالا، مداخله ای نامطلوب در معماری محسوب میشود. در پژوهش حاضر، تعبیه تیغه های آلومینیومی جاذب پرتوهای خورشید، به شکل یک سایبان کرکره ای، درون یک محفظه شفافِ تحت خلأ با پوسته ی موجدار پیشنهاد میشود. خلأ، مقاومت حرارتی را تامین میکند. پوسته موجدار، تحمل نیروهای ناشی از خلأ را ممکن میسازد و برخلاف فرم مسطح، وابستگی بازدهی گردآور را به زاویه ارتفاع خورشید میکاهد. انتقال حرارت با فناوری لوله گرمایی، از عبور سیال از نما جلوگیری و نیاز به مراقبتهای تأسیساتی را برطرف میکند. جدار حاصل عایق حرارت بوده، امکان استحصال انرژی خورشیدی را در تمام سال برای گرمایش و سرمایش جذبی فراهم آورده و ضمن تأمین شفافیت و روشنایی ، سایه اندازی کامل دارد. شبیه سازی نرم افزاری حاکی از کارایی مطلوب جدار پیشنهادی میباشد.
رابطه بین سلامت روان دانشجویان با فضای کالبدی خوابگاه: «موردپژوهی چهار بلوک خوابگاه دختران دانشگاه شهید بهشتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن دانشجویی ضروری ترین نیاز دانشجویان غیربومی می باشد. دانشجویان با ورود به خوابگاه و دوری از خانواده، بخش زیادی از حمایت های اجتماعی خانواده و جامعه بومی خود را از دست می دهند و دچار احساس تنهایی، غربت، افسردگی، اضطراب، عدم تعلق و دلبستگی به محیط جدید می شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر در ایجاد سلامت روانی، در خوابگاه های دانشجویی است. برای دستیابی به اهداف فوق، پس از مطالعات کتابخانه ای، از روش مطالعه میدانی استفاده گردید. در این مطالعه مقطعی، 310 نفر از دانشجویان دختر مستقر در چهار بلوک خوابگاهی وابسته به دانشگاه شهید بهشتی، انتخاب شدند. در دو بلوک 1 و 2، تعمیرات اساسی و تغییراتی در معماری فضاها انجام شده و در دو بلوک 3 و 4 تغییرات کالبدی صورت نگرفته است. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات فردی و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) بود. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد در مقیاس های فرعی سلامت روان (علائم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی) اختلاف آماری معنی داری بین دو نوع اسکان وجود دارد؛ به طوری که ساکنان بلوک های 1 و 2 (فرم آپارتمانی) نسبت به ساکنان بلوک های 3 و 4 (فرم خطی) دارای سلامت روانی بیشتری هستند.
توسعه چارچوب مفهومی ارزش در بازطراحی معماری داخلی استفاده مجدد بناهای واجد ارزش نمونه موردی: زندان قصر به عنوان باغ موزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش حفاظت و توسعه یک چالش کلیدی در زمینه میراث فرهنگی است که در هر اقدام حفاظتی و در هر مقیاسی از جمله معماری داخلی وجود دارد. در این باره چالش اصلی این است که معمار داخلی در فرآیند استفاده مجدد بناهای واجد ارزش تا چه میزان حق دخل و تصرف در اجزای تشکیل دهنده معماری داخلی را دارد. این مقاله برای ارائه پاسخی کاربردی به واکاوی مفهوم مدیریت تغییر در فرآیند بازطراحی معماری داخلی می پردازد. پس از آن مفهوم ارزش مورد بررسی قرار می گیرد؛ چون ارزش ها هستند که مشخص می کنند چه نوع و میزان تغییراتی می تواند و چه تغییراتی نباید صورت پذیرد. بدین وسیله آشکار می سازد که وظیفه معمار داخلی پس از تعیین حدود و چگونگی تغییرات در معماری داخلی مبتنی بر ارزش های بنا، مدیریت تغییرات به هدف حفظ و ارتقای اهمیت معنایی بناست. در این پژوهش در گام نخست، با راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا اسناد و نظریه های اصلی درباره ارزش مورد واکاوی قرار می گیرد؛ در گام دوم چارچوبی نظری برای بازشناخت ارزش های یک بنا در مقیاس معماری داخلی که قابلیت کاربرد در ارزیابی بازطراحی های صورت گرفته را نیز داراست، پیشنهاد می گردد. در ادامه، چارچوب پیشنهادی در یک نمونه موردی به روش کیفی مورد سنجش قرار گرفت.