فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۳۴-۱۹
حوزه های تخصصی:
فعالیت های انسانی طی پنجاه سال گذشته اکوسیستم های موجود در سرتاسر جهان را سریع تر و گسترده تر از هر زمان دیگری در تاریخ تغییر داده اند. این تغییرات ضرورت درک بهتر از نحوه مدیریت و سازگاری با تغییرات را نشان می دهند. بسیاری از چالش های مدیریت اکوسیستم های اجتماعی زیست محیطی که امروزه با آن مواجه شده ایم، با فرآیندهای پویا مرتبط اند. روستاها نمونه ای بارز از این اکوسیستم ها هستند که پیوسته دستخوش تغییرات می شوند. این شرایط نه تنها ضرورت بازنگری در تعاملات انسان و محیط را در سطح وسیع مطرح می نمایند، بلکه ضرورت نحوه مداخله و چگونگی مدیریت اکوسیستم هایی را که به رفاه انسان بستگی دارد نیز مدنظر قرار می دهند. روستای مزار به عنوان یک اکوسیستم فعال در زمان حاضر شناخته می شود؛ چراکه نشانه های پیوند جامعه روستایی با محیط طبیعی تا حدودی در آن مشاهده می شود و خدمات اکوسیستم نیز کم وبیش به این چرخه وابسته اند. این تحقیق به منظور کمک به شناسایی تغییرات و هدایت تحول مطلوب سیستم روستای مزار، بدون به خطرانداختن یکپارچگی سیستم، با استفاده از رویکرد تاب آوری طراحی شده است. در واقع چگونگی دستیابی به نحوه مداخله و مدیریت روستای مزار به عنوان یک اکوسیستم پویا در این تحقیق مدنظر است. در اینجا با استفاده از روش کیفی مفاهیم و مؤلفه های تاب آوری روستا ارزیابی و تحلیل شده اند تا روشی جایگزین برای تفکر و شیوه مدیریت آن فراهم شود. در این تحقیق، داده های آماری از سازمان های مربوطه به جهت شناسایی وضعیت کنونی روستا بررسی و تحلیل شده اند و مصاحبه های عمیق از افراد بومی جهت ارزیابی مؤلفه های تاب آوری انجام شده اند. ابزار پژوهش شامل داده های آماری موجود و مصاحبه بر اساس مؤلفه های تاب آوری بوده اند که میزان تغییرات و نحوه گذار سیستم را مبنی بر میزان اهمیت مؤلفه هایی، همچون تنوع، مدولار، ذخایر، بازخوردها، پیچیدگی، نظارت، اعتماد و رهبری تعیین می نمایند. در بررسی های انجام شده با استفاده از ساختار و سرمایه انساتی موجود در روستا می توان برخی از مؤلفه های تاب آوری را که مغفول مانده اند، تقویت نمود و در نهایت به جامعه ا ی تاب آوری در روستای مزار دست پیدا کرد.
بررسی و سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر مبارکه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
171 - 189
حوزه های تخصصی:
قلعهنهچیر واقع در جنوب غربی استان اصفهان از بناهای منصوب به دوره ی صفوی و قاجار است که تا بعد از انقلاب اسلامی مسکونی بوده و آخرین یادگارهای بجای مانده از آن مربوط به دوتن از نائب الحکومه های لنجانات قدیمو پدران شان است. متأسفانه این بنا به دلایل مختلفی چون عوامل طبیعی و انسانی، متروکه و با آسیب های جدی مواجه شده است. همچنین در بررسی پیشینه این بنا منبعی در رابطه با تزیینات وابسته به معماری موجود نیست و تا بحال کسی به آن نپرداخته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی و سیر تحول تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر از ابتدای ساخت تا اوایل دوره ی پهلوی است. و سؤال اصلی این تحقیق این است که انواع و ویژگی های تصویری نقشمایه ها و موضوعات به کار رفته در تزیینات دیوارنگاره در بنای مورد نظر کدام است و سیر تحوّل در آن ها به چه صورت بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و مقایسه ای و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که در پژوهش میدانی با حضور در قلعه مذکور، عکس برداری، مستند نگاری و دسته بندی تزیینات دیوارنگاره بر اساس اسلوب کار، محل قرار گیری و مضامین، به مطالعه سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه ی نهچیر پرداخته شده و یافته ها بیانگر آن است که تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر نه تنها دارای ویژگی های شاخص تزیینات دیوارنگاره ی دوره قاجار است، بلکه می توان ریشه برخی نقوش را در دوره ی صفویه و حتی پیش از آن نیز جستجو کرد که تلفیقی از چکیده نگاری و طبیعت نگاری (متأثر از تزیینات اروپایی) هستند. همچنین سیر تحول تزیینات نشان از کاهش کیفیت آنها از نظر اجرا و نوع مصالح بکار رفته از ابتدای قاجار تا دوره ی پهلوی اول است.
بازنمایی خاطره شهری به مثابه تصاویر عکاسانه سوررئالیستی در کتابِ «دوران کودکی در برلین حوالی 1900»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
31 - 40
حوزه های تخصصی:
فضا، مکان، و شهر مفاهیمی کلیدی در نوشته های «والتر بنیامین»، فیلسوف و متفکر آلمانی، محسوب می شوند. وی در آثارش خصوصاً تجربه ادراکی مواجهه با فضاهای شهری مدرن را مورد مطالعه قرار داده است. در میان نوشته های شهری بنیامین، کتاب «دوران کودکی در برلین حوالی 1900» از جایگاهی متمایز برخوردار است. این کتاب از طریق پروژه ناتمام «وقایع نامه برلین» ظهور پیدا کرد و روایت تجربیات و خاطرات دوران کودکی وی از زندگی در برلین مدرن در سال های انتهایی قرن نوزدهم و سال های ابتدایی قرن بیستم است. بنیامین، به منظور یافتن راهکاری مناسب برای بازنمایی خاطرات دوران کودکی اش از تجربه کلان شهری، از ظرفیت های تکنولوژی های بازتولیدی مدرن، همچون سینما و عکاسی، بهره می گیرد. پژوهش حاضر سبک نگارشی بنیامین در اثر مذکور در توصیف فضاهای شهری را با شیوه عکاسی «اوژن آتژه»، عکاس فرانسوی، از فضاهای شهری پاریس مقایسه می کند. خودِ او آتژه را از پیشگامان عکاسی سوررئالیستی محسوب می کرد و معتقد بود تصاویر شهری آتژه از کیفیتی رؤیایی و وهم گونه برخوردارند. هدف پژوهش: مقاله حاضر می کوشد این نکته را آشکار سازد که بهره گیری بنیامین از تکنولوژی های نوین، خصوصاً عکاسی، در بازنمایی خاطرات شهری دوران کودکی اش چگونه نقشی تعیین کننده در سبک نگارش و ساختار متن ایفا می کند. مقاله بر آن است که دلالت های اجتماعی و سیاسی ای را که بنیامین، با اتخاذ رویکرد عکاسانه-سوررئالیستی، در بازنمایی خاطرات کودکی اش از شهر برلین به آن ها اشاره کرده است برجسته سازد. روش پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر این نتیجه را مطرح می کند که تصاویر عکاسانه-متنیِ بنیامین از تجربه و خاطره کلان شهری نه تنها در رابطه با گذشته بلکه در پیوند با زمان حال و آینده معنا پیدا می کنند. تصاویرِ «بی صدا» و سوررئالیستیِ او از خاطرات دوران گذشته برلین، در مواجهه با تبلیغات پرشکوه و نویدهای فریبنده حزب نازی، پژواک و معنای خود را پدید می آورند.
الگوها و اصول کالبدی خانه های سنتی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۱۰۲-۸۷
حوزه های تخصصی:
خانه های سنتی در طول زمان و به صورت تجربی برای رسیدن به کارایی بیشتر، به اصول و الگوهایی دست یافته اند که به صورت پیدا یا پنهان در همه خانه ها تکرار می گردند و موجب می شوند به بهترین شکل با فرهنگ و اقلیم منطقه هماهنگ باشند. برخی از آن ها در محدوده مکانی یا زمانی بزرگ تر و برخی در محدوده کوچک تر استفاده می گردند. هدف از این پژوهش، شناخت و بررسی اصول و الگوهای کالبدی خانه های سنتی شهر کاشان و ارائه مصادیق آن است. نوع پژوهش کاربردی و کیفی است و با روش توصیفی و تحلیلی بر اساس مصداق پژوهی انجام یافته است. داده های این پژوهش از طریق برداشت های میدانی و مراجعه به منابع مکتوب گردآوری شده اند. جامعه بررسی شده، خانه های سنتی کاشان و محدوده مکانی آن، باروی جلالی و بازه زمانی آن، قاجاریه و پهلوی اول است. مورد پژوهی شامل هشت خانه اند که به صورت تصادفی از مجموعه خانه های میراث فرهنگی انتخاب شده اند. یافته های این پژوهش در سه الگوی اصلی از یکدیگر تفکیک شده اند: الگوی ارتباط با پیرامون و شهر؛ الگوی سازماندهی فضایی و شکل گیری؛ الگوی زیستی و عملکردی. این الگوها در مجموع شامل هشت اصل می گردند: هماهنگی با بافت زمینه؛ سادگی بدنه خارجی؛ فضای منفی هسته شکل دهنده؛ انسجام فضای مثبت؛ سازمان فضایی ترتیبی و مفصلی؛ محرمیت؛ تنوع فضای عملکردی؛ جبهه های متعدد برای فعالیت های مختلف. نتایج این پژوهش بیانگر نحوه شکل گیری خانه ها بر اساس الگوها و اصول ذکرشده اند که از حیاط شروع می شوند و تا ارتباط با شهر به صورت رفت وبرگشت تکامل پیدا می کنند. این تحقیق می تواند با تبیین این اصول زمینه را برای شناخت سایر اصول و الگوهای شکل دهنده خانه های سنتی هموار سازد.
حفاظت از سازه های خشت و گلی سنتی در شهرهای کویری با استفاده از رویه های جاذب رطوبت و صدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
117 - 137
حوزه های تخصصی:
حفظ آثار و بناهای معماری، امروزه بسیار موردتوجه جهانیان واقع شده است چراکه این بناها ثروت فرهنگی و نمایانگر قدمت، هویت، تاریخچه و تمدن هر سرزمین و از سوی دیگر رونق دهنده صنعت گردشگری در هر کشوری هستند. یکی از این بناهای معماری که به عنوان معماری خاکی نیز شناخته می شود، سازه های خشت و گلی است که در ایران نیز، مخصوصاً در شهرهای کویری با اقلیم گرم و خشک، بسیار به چشم می خورد. عوامل متعددی باعث خرابی این سازه های خشت و گلی می-شود که یکی از عوامل اصلی تخریب این نوع سازه ها، رطوبت است که منشأ اصلی آن، عمدتاً تجمع رواناب حاصل از باران در کنار دیوارهای خشت و گلی است. یک راه حل برای حفاظت از این بناها در برابر رواناب باران استفاده از رویه های جاذب رطوبت است که علاوه بر خاصیت نفوذپذیری، قابلیت جذب صدا، کاهش آلودگی صوتی و ایجاد تبخیر برای خنک شدن هوا را نیز دارد. این پژوهش به منظور بررسی عملکرد آسفالت متخلخل در معابر بافت سنتی به منظور نفوذ رواناب برای جلوگیری از رسیدن رطوبت به بناهای معماری خشت و گلی و درنتیجه حفاظت آن ها و همچنین بررسی خاصیت کاهش آلودگی صوتی برای تأمین آرامش روانی بافت سنتی، ایجاد فرایند تبخیر برای تأمین آسایش حرارتی بافت سنتی و میزان مقاومت آسفالت متخلخل و مقایسه آن با آسفالت معمولی (نفوذناپذیر) با ساخت نمونه های آزمایشگاهی انجام شده است. علاوه بر این ازآنجاکه در معابر بافت سنتی-گردشگری، زیبایی بصری نیز اهمیت ویژه ای دارد، با اجرای یک قطعه آسفالت متخلخل دریکی از معابر محلی، سرعت تغییر رنگ آسفالت متخلخل در طول زمان از رنگ سیاه به رنگ خاکستری به کمک پردازش تصویر با کد نویسی در متلب بررسی و با آسفالت معمولی مقایسه شد. نتایج نشان می دهد نفوذپذیری و تبخیر آسفالت متخلخل به ترتیب ۰۰۱۷۸/۰ متر بر ثانیه و ۶/۱۳ گرم در روز است درحالی که این مقادیر برای آسفالت معمولی صفر است. همچنین نتایج گویای آن است که میزان آلودگی صوتی تولیدشده حاصل از ترافیک آسفالت متخلخل و میزان مقاومت فشاری مارشال آن به ترتیب٪۸ و٪۲۳ کمتر از آسفالت معمولی است و سرعت تغییر رنگ در آسفالت متخلخل در جهت کاهش تیرگی رنگ، به مراتب بیشتر از آسفالت معمولی است.
تأثیر انعطاف پذیری در ارتقاء کیفیت معماری داخلی محیط مسکونی (نمونه موردی: خانه شریفی ها)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
76 - 88
حوزه های تخصصی:
ماهیت، میزان کمبود و وجوه نیازهای سکونتی، برحسب گروه های درآمدی و قشرهای اجتماعی متفاوت است. بدیهی است هریک، به تبع ویژگی های خود، راه حل های متفاوتی را طلب می کند. یکی از این راه حل ها، مسکن انعطاف پذیر می باشد. واحد مسکونی انعطاف پذیر، این امکان را به ساکنان می دهد که خانه خود را متناسب با فرهنگ، شیوه زندگی، الگوهای رفتاری، نیازهای فضایی و ... ساماندهی کنند. از آنجا که انسان ها معمولاً تنوع طلب هستند و ثابت ماندن شرایط محیطی، موجب نارضایتی آنها می گردد، لذا وجود امکاناتی برای ایجاد تغییرات فضایی در محیط زندگی خود را مطلوب ارزیابی می کنند. اهداف پژوهش پیش رو، دستیابی به مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت مسکن، معرفی انواع روش های انعطاف پذیری در فضای مسکونی و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت محیط زندگی با استفاده از انعطاف پذیری است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی - تحلیلی است. ابتدا با مطالعه منابع و اسناد کتابخانه ای و اینترنتی، به معرفی مؤلفه های مؤثر جهت ارتقاء کیفیت محیط مسکونی پرداخته شده و مؤلفه انعطاف پذیری به عنوان اساسی ترین و مهم ترین عامل، یاد شده است. در همین راستا، ابتدا گونه های مختلف انعطاف پذیری در مسکن که شامل: تنوع پذیری (فضای چندعملکردی)، تطبیق پذیری (جابجایی فصلی و روزانه) و تغییرپذیری (تفکیک و تجمیع) است، مورد بررسی قرار گرفته و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت مسکن با استفاده از انعطاف پذیری، راهکارها و نتیجه حاصله از هرکدام در قالب مدلِ مفهومی پژوهش استخراج گشته اند. در بخش دوم پژوهش، نحوه عملکرد هریک از مؤلفه ها در نمونه موردی (خانه شریفی ها)، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
برساخت سویه های اجتماعی حاشیه نشینی و شناسایی آسیب های زیست پذیری شهرستان هویزه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی شکل رایج رشد شهری در اکثر کشورهای در حال توسعه است و شکلی از نحوه زیست که نه شهرنشین اند و نه روستانشین را سامان داده اند. براین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی فرآیند شکل گیری تجربه حاشیه نشینی در محلات حاشیه نشین شهرستان هویزه در استان خوزستان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر روش کیفی به ش یوه نظریه داده بنیاد و تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و مش اهدات میدانی مشارکتی بوده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق 20 نفر از س اکنان مناطق هویزه، به ش یوه هدفمند انتخاب ش ده اند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داشتند. بعد از کدگذاری، 21 مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد. در بعد شرایط شامل (فقدان حمایت و مهارت، بی توجهی به عدالت فضایی، ضرورت تغییر فضا به تغییر اجتماعی، حس رهاشدگی، تجربه مستقیم جنگ، بسترهای ذهنی کنشگران، انتقاد تاریخی به فضای تولیدشده، و ...)، در بعد کنش- تعامل (تقابل، تعارض و مقایسه، احساس استیصال در تغییر وضعیت، چرخه فقر) و در بعد پیامدها (حاشیه نشین شدن حاشیه نشینان، اصول حق به شهر به عنوان حلقه مفقوده، تلفیق هراس و روایت، تکنیک خودحمایتی) است که حول یک مقوله هسته به نام (زیست لاکچری- فقیرانه و بازگشت به عادت واره) شکل گرفته ا ند. همچنین طبق نتایج حاصل از تحلیل فضایی، در بین مؤلفه های آسیب پذیری، آسیب پذیری امنیتی و روحی در اکثر مناطق هویزه وجود دارد.
مطالعه عناصر توالی و انتقال اطلاعات در ساختار روایی آثار حمید امجد و محمد یعقوبی از دیدگاه مانفرد فیستر
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
89 - 106
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با تمرکز بر جلوه های ساختاری نمایشنامه های حمید امجد و محمد یعقوبی به مطالعه تطبیقی عناصر توالی و انتقال اطلاعات در ساختار روایی آثار انتخابی این دو نویسنده میپردازد. روش این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و بررسی مستقیم متون حاصل شده است. پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش که اصل کارکرد مؤلفه های مؤثر در روند انتقال اطلاعات در آثار امجد و یعقوبی از نظر فیستر چگونه است پاسخ دهد.بر مبنای روش پیرنگ محوری که مانفرد فیستر در تحلیل درام، با وجود تنوع موضوعی، مضمونی، فضا سازی، شخصیت پردازی و حتی قالب هایی که امجد با استفاده از نمایش های سنتی ایرانی برای آثار خود برمی گزیند، در ساختار روایی بر مبنای محور زمانی و بر اساس روند جریان انتقال اطلاعات در آثارش، او همواره از یک الگوی خطی بهره می گیرد و این مسئله هرگز با تمهیدات ویژه زبانی و شکل های مختلف زبان پریشی همراه نبوده است. بهره گیری از فرم های بسته روایی، پایان های شبه باز با تأکید بر موقعیت و رویداد از ویژگی های بارز نمایش های وی محسوب می شود. در مقابل، محمد یعقوبی با ساختار شکنی در برخورد با پلات و دیگر عناصر درام،روند ارایه اطلاعات را از طریق شگردهای زبانی بسیار پیچیده و خلاقانه تر انجام داده و پایان بندی های غیر متعارف و "شبه باز" و "باز"در آثار او تفاوت های معناداری با آثار حمید امجد ایجاد کرده است.
تجلی باورهای دینی بر کتیبه نگاری مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
97 - 121
حوزه های تخصصی:
مفاهیم و باورهای مذهبی در دوره های صفوی و قاجار بر اشیاء مختلف منعکس شده اند که یکی از نمودهای آن در تزیین سلاح ها و به ویژه شمشیرها بوده است. در این دو دوره، هنرمندان از انواع مختلف نقوش تزیینی چون گیاهی، هندسی، انسانی، جانوری و کتیبه ای جهت مزیّن نمودن شمشیرها بهره گرفته اند. تمرکز پژوهش حاضر، بر کتیبه های حاوی مضامین مذهبی بر روی شمشیرها بوده است. انتخاب شمشیر از میان انواع مختلف سلاح ها در این بررسی، به منظور تحدید دامنه ی موضوع؛ و همچنین تنوع قابل توجه کتیبه های به کار رفته بر شمشیرهاست. از اهداف اصلی این پژوهش، طبقه بندی صوری و محتوایی کتیبه های مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار و همچنین تبیین رابطه ی میان مفاهیم کتیبه ها با باورهای مذهبی بوده است و سؤال های این پژوهش عبارتند از: 1- کتیبه های مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار چه انواعی داشته اند و با چه قلم نگارشی و فنون تزیینی بر شمشیرها نقش بسته اند؟ 2- چه رابطه ا ی میان مضامین کتیبه ها با باورهای مذهبی دوره های صفوی و قاجار وجود داشته است؟ روش تحقیق، توصیفی، تطبیقی - تحلیلی است و اطلاعات آن از طریق مطالعات منابع کتابخانه ای و بررسی های میدانی بر روی 50 نمونه شاخص از شمشیرهای هر دو دوره (از70 نمونه کتیبه دار) استخراج شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کتیبه های مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار گونه هایی چون کتیبه های قرآنی، اسماء الحسنی، دعایی و تعویذی، حدیث جوانمردی، عبارات استعانت از پیامبران و معصومین و بدوح دارند که اغلب با قلم نسخ و ثلث و با فنونی چون طلاکوبی و قلمزنی بر شمشیرها حک شده اند. استفاده از این نوع کتیبه ها با جنبه ی تعویذی و حفاظت بخشی، متأثر از باورها و نگرش مذهبی هنرمندان و صاحبان شمشیرها، جهت حمایت روحی و روانی جنگاوران و در راستای تداعی حضور الهی به عنوان حامی، یاریگر و نصرت بخش در جنگ بوده است، حتی اگر جنگ ها در راستای تحکیم دین اسلام و شعائر مذهبی نبوده باشد.
صنایع دستی، حلقه اتصال هویت و برند در صنعت بسته بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی مفاهیمی نظیر برند و بسته بندی و نیز معرفی و بیان صنایع دستی و ویژگی های هنرهای سنتی و بومی ایران، تلاش شده با برشمردن توانمندی ها و پتانسیل این صنایع و هنرها، امکان استفاده آن ها در صنعت بسته بندی به منظور هویت مندی و ارتقای برند تبیین گردد. در این راستا و در عصر حاضر، رویکردهایی نظیر طراحی پایدار و سبز نیز از اهمیت بسیار زیادی در فرایندهای طراحی بسته بندی برخوردارند که توجه به این مهم نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در بخش دیگری از این نوشتار، ضمن اشاره به اهمیت هویت در طراحی بسته بندی، به اهمیت مفهوم COO پرداخته و اهمیت استفاده از داشته های فرهنگی و سنتی هنر ایران مورد توجه قرار گرفته است، زیرا ارتقای صنایع دستی در دنیای امروز منفک از چالش های پیش رو نیست. در واقع به نظر می رسد صنایع دستی با حفظ ویژگی های اصیل خود، به خصوص داشتن بار فرهنگی، یگانگی و منحصربه فرد بودن، می تواند به عنوان یک بسته بندی کامل و با رعایت نکات کلیدی آن نظیر حفاظت از محصول، هویت سازی، جاذبه خرید و تشخص بخشی و... مورد استفاده صاحبان صنایع و مشاغل قرار گیرد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و برای تبیین هدف پژوهش، نمونه های طراحی شده از صنایع دستی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. سپس این نمونه ها بر اساس قیمت تمام شده و کاربردشان و همچنین، هزینه تولید تقسیم بندی شد و در پایان، بر اساس این تقسیم بندی، پیشنهادات پژوهشگران مبنی بر به کارگیری روش های مدیریتی و تشویقی به منظور توسعه امکان استفاده از صنایع دستی به عنوان بسته بندی ارائه گردید.
بررسی سیاست های فرهنگی و دینی ایران در جهت توسعه گردشگری حلال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
25 - 40
حوزه های تخصصی:
در اکثر صنایع امروزی از قبیل صنایع غذایی، آرایشی، حمل ونقل و ... می توان رد پایی از مسئله حلال پیدا نمود. گردشگران مسلمان بیش از هر زمان دیگر توجه بازارهای گردشگری را به خود معطوف کردهاند. از آنجا که ایران کشوری اسلامی و قوانین آن مطابق با موازین اسلام است، می توان با توجه به پیشینه فرهنگ اسلامی گردشگری حلال را در این کشور رونق بیشتری داد. از این رو ضروری است که به سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در جهت توسعه گردشگری حلال توجه شود. هدف این مقاله، شناسایی و رتبه بندی سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در رابطه با بهبود و پیشرفت و توسعه گردشگری حلال با بررسی رابطه شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه اینگونه گردشگری با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. این روش جزو روش های تجزیه و تحلیل سیستم است که به بررسی تعاملات میان عناصر آن پرداخته و مبتنی بر نظر خبرگان است. گروه خبرگان در این تحقیق متشکل از خبرگان حوزه گردشگری مذهبی و دست اندرکاران میراث فرهنگی و گردشگری و مدیران مراکز اقامتی پذیرنده گردشگران مسلمان خارجی بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که شاخص های برندسازی اسلامی با تأکید بر فرهنگ کشور ایران، بازاریابی و تبلیغات جهت شناساندن فرهنگ دینی-اسلامی ایران به گردشگران مسلمان و ایجاد تصویر مناسب از اوضاع فرهنگی کشور به منظور جذب گردشگران مسلمان اساسی ترین شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه گردشگری حلال است که باید در وهله اول در سیاست های اجرایی کشور بر آنها تأکید شود.
بررسی تأثیر طراحی داخلی بیمارستان ها بر بهبود سلامت روان بیماران
حوزه های تخصصی:
طراحی و معماری مراکز درمانی به عنوان یک ضرورت در روند درمان مطرح می شود. همچنین بر اساس چنین پژوهش هایی می توان الگویی مناسب جهت طراحی مراکز درمانی بر مبنای انعطاف پذیری بالا، صمیمیت و آرامش ارائه نمود که تضمین کننده تسریع روند درمان بیماران و ارتقای سلامتی افراد جامعه خواهد بود. عناصر کالبدی محیط بر رفتار انسان در محیط تأثیرگذار می باشند که این عناصر در محیط های بیمارستانی اهمیت بیشتری دارند. عناصری از محیط ساخته شده که می تواند حس کنترل و رفاه بیمار را بهبود بخشد، تمرکز مطالعه خواهد بود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نور، صدا، رنگ، مبلمان و دیگر عناصر تأثیرگذار در طراحی داخلی بیمارستان ها بر سلامت روان بیماران بود. روش تحقیق بکار گرفته در این نوشتار مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و رویکردی توصیفی دارد. نتایج نشان می دهد با بهره گیری از معماری داخلی فضاهای درمانی و توجه به محیط کالبدی می توان به خلق فضاهایی مناسب و واجد ارزش فضایی پرداخت تا استرس و اضطراب بیماران را که ناشی از حضور در مراکز درمانی و یا بیماری است؛ کاهش داد و بر سلامت روان افراد تأثیر مثبت گذاشت و در جهت ارتقای سلامتی افراد که مهم ترین هدف بیمارستان ها است گام برداشت.
ترکیب آتریوم و حیاط مرکزی در هندسه های مختلف و میزان تاثیرات آن بر کاهش مصرف انرژی در ساختمان های آموزشی
حوزه های تخصصی:
طراحی ساختمان هایی که ویژگی صرفه جویی در انرژی و همچنین حفاظت منابع طبیعی را در خود داشته باشند، در زمره اصلی ترین مسئولیت های معماران قرار می گیرد. آتریوم به عنوان یک میانجی اتلاف گرما از فضاهای مجاور را کاهش میدهد و همچنین برای فضاهای مجاور گرما تولید میکند. حیاط مرکزی عنصری است که در بهبود شرایط آسایش در مناطق گرم و خشک نقش موثری را ایفا کرده است. فضای باز حیاط مرکزی با محوریت خود، ابعاد معین جهت گیری و مکان یابی هدفمند عنصری تعیین کننده در بهره مندی انرژی های اقلیمی بوده است، اما امروزه با توجه به محدودیت های موجود در شهرهای بزرگ شاهد کاهش سهم فضای باز جهت ایجاد آسایش حرارتی در معماری معاصر هستیم. لذا با تاکید به نقش سنتی حضور حیاط در زندگی ایرانی، در این مقاله به امکان احیای این عنصر با در نظر گرفتن هندسه های مختلف و همچنین عملکرد آن به عنوان آتریوم در ساختمانهای آموزشی پرداخته می شود لذا در این راستا یک ساختمان آموزشی در برنامه شبیه سازی انرژی پلاس شبیه سازی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که ترکیب حیاط مرکزی و آتریوم تاثیر بسزایی در کاهش مصرف انرژی بویژه در ماه های گرم سال دارد. همچنین مشخص شد که اگر در معماری حیاط مرکزی و آتریوم از هندسه مستطیل استفاده شود کاهش مصرف انرژی بمراتب بیشتری نسبت به سایر فرم ها بهمراه دارد.
شناخت و سنجش مولفه های دخیل در فرسودگی بافت قدیم شهر گرگان
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر، شهرها بخاطر ماهیت سرزندگی و پویایی از یک سو و مواجهه با ابعاد گوناگون کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی از سوی دیگر، همواره در راه تحول و توسعه خود با چالش ها و معضلات متعدد و نوظهوری از جمله بافت فرسوده شهری روبرو می شوند. به طوری که، بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از دیگر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفته اند. تا آنجا که لزوم احیای بافت های قدیم و تاریخی شهری، امری ناگزیر می باشد. این در حالی است که به دنبال دگرگونی های جوامع شهری ایران و همچنین توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها به دلیل رشد جمعیت و معضلات تأمین مسکن و ارائه خدمات شهری، باعث شکل گیری و تقابل دو بخش قدیمی و جدید شهر شده است. در این بین، در شهر گرگان به دلایل مختلف و تحت تاثیر مولفه های تاثیرگذار تحول شهری، فاصله رشد و کیفیت زندگی در این دو بافت شدت یافته و عدم تطابق این بافت ها با نیازهای نوظهور، اغلب بافت قدیمی و تاریخی این شهر تبدیل به بافت فرسوده شهری شده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی، شناخت عمقی و تحلیل مولفه های موثر در شکل گیری و تشدید فرسودگی بافت های قدیم و تاریخی شهر گرگان می باشد. این مقاله کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر حدود 15000 نفر از ساکنین بافت های قدیمی و تاریخی شهر گرگان بوده که تعداد 300 نفر بعنوان حجم نمونه ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای- مکانی و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی پرسشنامه های توزیعی با روش خرد جمعی دلفی تحت نظر گروهی از کارشناسان و متخصصین مطالعات شهری تایید شده و پایایی آن بر اساس ضریب کلی آلفای کرونباخ برابر با 86/0 می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولفه های چالشی از قبیل نبود فضای لازم و مناسب برای پارکینگ خودروها، وجود انواع آلودگی های محیطی، کمبود و کم توجهی به سازه ها و مصالح ساختمانی مناسب و گرانی روزافزون آنها با توجه به درآمد ساکنین بافت های قدیمی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی و کم توجهی به معضلات روزافزون آن و همچنین عدم توجه کافی مسئولین شهری به احیا، مرمت و نوسازی اینگونه بافت ها، اغلب باعث تخریب فضاها و بناهای موجود و تشدید فرسودگی بافت قدیم و تاریخی شهر گرگان شده است.
بررسی تاثیر کیفیت فضای بازی و مشارکتی نوباوگان در بهبود یادگیری فضایی آنها در اماکن بازپروری کودکان بی سرپرست
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
77-86
حوزه های تخصصی:
اهمیت پرورش صحیح کودکان به عنوان سرمایه های انسانی در هر جامعه بر کسی پوشیده نیست به شکلی که در نقش زیر مجموعه ای چون خانواده، اثرات مثبت و منفی آن بر کودکان ایفای نقش می کند. اما برخی از این کودکان در قالب بی سرپرست یا بد سرپرست با مشکلاتی اعم از؛ اختلالات دلبستگی عاطفی، نقص رشد شناختی و اجتماعی، اختلال و اختشاش هویت، بیماری های روانی و نا به هنجاری های رفتاری اجتماعی رو به رو می شوند که تمام این مشکلات مربوط به نقایص و کاستی های دوره رشد کودکی آنهاست. سرپرستی دسته ای از این کودکان که سنین 3 تا 6 سالگی را شامل می شود، با توجه به شکل گیری اولیه ذهن الهام دهنده در آنها باید در جهت تعادل، بین فضاهای زیستی و تجربه فرم های سازنده فضایی برای آنها باشد تا بتواند نیازها و مشکلات ارتباط با فضا از جمله فضاهای مشارکتی را در آنها شناخته و در جهت بهبود آن گام بردارد که این خود نقطه اشتراک فضاهای مشارکتی و یادگیری فضایی است. از این رو سعی شد تا با بهره از گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و استنتاج آن و با استفاده از تفسیر متغیرهای یادگیری فضایی در بهبود کیفیت فضای بازی و مشارکتی به توصیف رابطه متقابل میان آنها پی برده و همچنین با پاسخ به پرسشی چون: "چگونه می توان با بهره از مولفه هایی تاثیرگذار در کیفیت فضای بازی و مشارکتی این دسته از کودکان به سطح یادگیری فضایی مطلوب تری از دید آنها دست یافت؟" که پاسخ به این پرسش می تواند منجر به تفسیر راهکاری در جهت رفع نیاز فضاهای مشارکتی از طریق مولفه ای چون بازی انگیزی در این دسته از کودکان شود، تا با پرورش حواس پنجگانه آنها نیز بتواند به رشد شناختی و بازپروی ذهنی آنها دست یابد که این مهم خود در جهت یادگیری و درک فضایی منجر به باز تعریف واژه بازپروری می شود، تا این اصل در اماکن مدنظر تنها در قالب یک نام تلقی نشود.
امکان سنجی تأثیرپذیری از فضاهای شهری دوره رنسانس اروپا در میدان نقش جهان اصفهان
حوزه های تخصصی:
در فضاهای شهری ایران که در طول سالیان متمادی تحت تأثیر آموزه ها و الگوهای فکری و هنری این سرزمین شکل گرفته اند. میادین شهری را می توان مهم ترین فضای زندگی شهری و جمعی در فضای شهرها دانست. در عصر صفوی و به ویژه در دوره ی شاه عباس کبیر، با رونق گرفتن فرهنگ و هنر در شهرها، معماران عصر صفوی کوشیدند تا با حفظ ویژگی ها و ارزش های معماری ایرانی، با تبادلات فرهنگی و هنری ای که با دنیای غرب در عهد رنسانس به واسطه ارتباطات تجاری و سیاسی داشتند، نوآوری هایی را در زمینه معماری و شهرسازی به منصه ظهور برسانند. که از این نوآوری می توان به افزایش بار بصری در فضای شهری و دادن نقش نمادین به بناهای همگانی اشاره نمود. میادین دوره رنسانس غالباً به عنوان نماد یا به صورت زمینه ای برای یک مجسمه، دارای بنای یادبود یا یک المان شهری بودند و همچنین بعضاً واجد صحنی مقابل یک ساختمان مهم به کار می رفته اند. میدان نقش جهان اصفهان را می توان از جمله فضاهای شهری تاریخی دانست که تقریباً دست نخورده باقی مانده است. این میدان در ابعادی به عرض 165 و طول 510 متر بنا شده است که بدنه آن دارای دو طبقه می باشد. و از نظر نوع هندسه، تناسبات، محورگرایی، نشانه های شهری و بسیاری از اصول و قواعد شهرسازی و طراحی شهری شباهت های زیادی به میادین اروپا در دوره رنسانس دارد. در این پژوهش سعی شده که ضمن مطالعه میزان تأثیرپذیری فضای شهری میدان نقش جهان اصفهان از فضاهای شهری سنتی ایران، در مورد امکان تأثیرگذاری مفاهیم و عناصر شهری میادین رنسانس اروپا نیز بررسی انجام پذیرد.
تحلیل سبک معماری نما های آثار وارطان هوانسیان در تهران از سال 1339-1300
منبع:
رف سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 96
حوزه های تخصصی:
نماسازی و طراحی نما در فرایند طراحی معماری بنا همواره از اهمیت بنیادین برخوردار بوده است، در این راستا مفاهیم تأثیرگذار معماری غرب بر اندیشه معماران ایرانی و سیر و تحول سبک های مدرن، آرت دکو، سبک بین الملل و استریم لاین و تمایز هر یک از این سبک ها در طراحی نماهای آثار معماری وارطان هوانسیان تأثیر به سزایی دارد. مهم ترین هدف این مقاله تحلیل و ارزیابی سبک های به کاررفته در طراحی نماهای ساختمانی از آثار وارطان هوانسیان است. با این فرض که سبک نماهای به کاررفته در آثار وارطان چه تأثیراتی از سبک اروپایی گرفته است. این پژوهش با طرح تحقیق مطالعه تطبیقی به پرسش های تحقیق پاسخ می گوید. در این نوشتار ابتدا از لحاظ تاریخی به تحلیل نماهایی وارطان هوانسیان از سال 1339-1300می پردازیم سپس شباهت های هر یک از آثار را بررسی و نتایج حاصل از آن با سبک های اروپایی مقایسه می شود. از نظر تاریخی سبک معماری وارطان به چهار دسته نئوکلاسیک، آرت نوو، آرت دکو و مدرن تقسیم می شود. با تحلیل و ارزیابی آثار او به این نتیجه دست خواهیم یافت که در دوره اول 1319-1300، سبک طراحی نما بیشتر مدرن استفاده شده است. در دوره دوم 1329-1320، سبک طراحی نما پر تزئین تر و بدون تقارن، نسبت به دوره اول است و به سبک آرت دکو توجه شده است. در دوره سوم 1339-1330، سبک طراحی نما تزئینات کمتر و بدون تقارن، نسبت به دوره اول و دوم است و هم از سبک آرت دکو و مدرن بهره گرفته است. بیشتر آثار او شاخص های تقارن، پر و خالی، سایه روشن، گوشه های گرد در نما، تزئینات در پنجره ها و بالکن های بیرون زده مطرح است و هرکدام از این ویژگی ها مربوط به سبک های مختلف در آثار او است.
مفاهیم غنایی منظومه مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی با تاکید بر جلوه های مادی معشوق در تطبیق با لیلی و مجنون مصور خمسه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
430 - 446
حوزه های تخصصی:
مفاهیم غنایی در ادبیات شرق به ویژه ادب فارسی جایگاه ویژه ای دارد. تا جایی که هر کس بارقه ای از عشق در دلش یافته بی درنگ سراغ شعر و ادبیات رفته است. امیر خسرو دهلوی و نظامی گنجوی از شعرایی هستند که مفاهیم غنایی یکی از موضوعات اصلی آثارشان است. بن مایه ی عشق مجازی از مضامین شعری منظومه های امیرخسرو دهلوی بوده است. امیر خسرو دهلوی و آثارش جایگاه والایی در ادب غنایی فارسی دارد. هر چند در هر دوره ای از سبک های رایج فارسی این بن مایه ها دستخوش تغییرات بوده اند اما نگاه دهلوی به عشق ادامه ی همان نگاه شاعران سبک عراقی است که با تلفیقی از عشق حقیقی و مجازی است. بررسی مفاهیم غنایی در اشعار امیرخسرو از نقطه نظر وسع آثار غنایی دارای اهمیت بسزایی است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که مفاهیم غنایی در منظومه مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی، پاک و عاری از هر گونه لاابالی گری است و بسته به حالات روحی و روانی شاعر گاه با معشوقی مهربان و رئوف و گاهی معشوقی متکبر و بی توجه به عاشق است. این مفاهیم غنایی را می توان در منظومه لیلی و مجنون نظامی و نگاره های موجود در آن نیز مشاهده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مفاهیم متعالی انسانی در آثار منظوم امیرخسرو است. 2. بررسی جلوه های مادی معشوق در منظومه لیلی و مجنون امیر خسرو دهلوی و نظامی. سؤالات پژوهش: 1. مفاهیم غنایی منظومه های امیر خسرو با تأکید بر جلوه های مادی معشوق چگونه است؟ 2. جایگاه جلوه های مادی معشوق در منظومه لیلی و مجنون امیرخسرو دهلوی و نظامی چگونه است؟
بازشناسی جایگاه عوامل فرهنگی در بازآفرینی محله های قدیمی و تاریخی شهرها (نمونه موردی محله پای توپ بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
239 - 260
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: بافت های تاریخی به عنوان میراثی ارزشمند و معرف هویت شهر، امروزه با مسائل متعددی مواجه هستند. بی توجهی به زمینه فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در مداخلات معاصر یکی از مهم ترین مسائل پیش روی این بافت . درنتیجه اندیشیدن به ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی و هویتی در محله های تاریخی و قدیمی پیش از هر نوع مداخله و یافتن پیوندی مناسب میان این ابعاد و ابعاد کالبدی و فضایی امری ضروریست. هدف: هدف این پژوهش نیز در همین راستا، بازشناسی جایگاه عوامل فرهنگی در بازآفرینی محله های قدیمی و تاریخی شهرها است. روش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته و در جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و برداشت های میدانی استفاده شده است. یافته ها: در این پژوهش پس از به دست آوردن دانش نظری مورد نیاز از مطالعه ی مبانی نظری و تدوین اصول و انگاره های فرهنگی و ابعاد مختلف بازآفرینی فرهنگ-مبنا، و مطالعه ی تجارب پیشین مرتبط، مصادیق آن ها را در نمونه ی مورد مطالعه ی خود شناسایی نمودیم. در این راستا نیز از تدوین تعداد 30 پرسشنامه برای شهروندان در محدوده ی مورد مطالعه استفاده کردیم. اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در SPSS تحلیل گردید. همچنین بخشی از پتانسیل های فرهنگی موجود در نمونه موردی، از این پرسشنامه ها استخراج گردید. نتیجه گیری: بدین ترتیب نحوه ی استخراج و به کار بردن این اصول و انگاره های فرهنگی در بازآفرینی در یک نمونه ی عینی از جامعه ی چند-فرهنگی را تدوین نمودیم. در نهایت با توجه به مفاهیم استخراج شده از ابعاد مختلف فرهنگ و شناختن جایگاه آن در بازآفرینی محله های تاریخی و قدیمی، همچنین معرفی مصادیق آن در نمونه ی موردی، راهبردها و چگونگی تحقق عوامل فرهنگ در بازآفرینی را تبیین نمودیم.
خرده فرهنگ های دهه شصت و چگونگی بازنمایی پارودیک آن در سینمای دهه نود ایران (مورد کاوی: نهنگ عنبر، مصادره، هزارپا)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
27-37
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر خرده فرهنگ های دهه شصت مورد توجه فرهنگ پژوهان و جامعه شناسان قرار گرفته است. دهه ای که به واسطه رویدادهای مهم تاریخی و اجتماعی اش دهه ای مهم در تاریخ معاصر ایران به شمار می آید. در این میان و در راستای تولیدات فرهنگی با موضوعات و مضامین این دهه، در سینمای دهه نود ایران نیز مجموعه فیلم های کمدی پدید آمده اند که تمرکز خود را بر بازنماییِ پارودیک خرده فرهنگ های این دهه گذارده و با استفاده از عناصر و رمزگان مشترک آنها توانسته اند تا رابطه ای موثر و مقبولی با مخاطبان برقرار کنند؛ ادعایی که محبوبیت و فروش بالای این فیلم ها صحه ای بر آن است. از این رو آثار مذکور بستری مناسب برای مطالعه خرده فرهنگ ها و تامل در چرایی و چگونگی این خوانش پارودیک ایجاد کرده است. این پژوهش در تحلیل اجتماعی خرده فرهنگ ها ابتدا از دیدگاه دیک هبدیج بهره می گیرد و در ادامه از آرای لیندا هاچن در مطالعات پارودی و تقسیم بندی سینمایی دن هریس در رابطه با انواع پارودی سود جسته است. در این پژوهش سعی می شود با تمرکز به سطوح معنایی این آثار و استفاده از زمینه های تاریخی و عناصر بصری خرده فرهنگ ها؛ به ویژگی های این نگاه پارودیک پرداخته شود. پژوهش می کوشد نشان دهد که چگونه اتخاذ آگاهانه شیوه بازنمایی پارویک، امکان خوانش انتقادی خرده فرهنگ های این دهه را برای فیلمسازان فراهم کرده است.