فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
75 - 90
حوزه های تخصصی:
کیفیت فضای شهری نشانه ای از میزان کیفیت محیط می باشد. با توجه به ماهیت پیچیده ای که فضاهای شهری دارند برای ارزیابی آنها با توجه به رویکرد هر تحقیق می توان از شیوه هایی متناسب استفاده نمود؛ ارزیابی فضای شهری می تواند بر اساس مجمموعه ای از ملاکها و معیارها انجام شود که صاحبنظران مختلف ارائه نموده اند، همچنین می توان ارزیابی فضای شهری را در سطوح و لایه های مختلف انجام داد که در آن انطباق یا عدم انطباق سطوح مختلف ارزیابی ملاک موفق یا ناموفق بودن فضای شهری تلقی گردد، این تحقیق با هدف ارزیابی فضای شهری در سه سطح فضای فیزیکی، ذهنی و اجتماعی و در دو مقیاس کلان و خرد مورد انجام گرفته است و نظریه تولید فضای هنری لوفور به عنوان نظریه مبنا مدنظر قرارگرفته است. سایت چمران شیراز با توجه به وسعت، قابلیت های گسترده و چندعملکردی بودن آن به روش مطالعه موردی به عنوان بستر ارزیابی این تحقیق انتخاب گردیده است. نوع تحقیق ترکیبی و روش تحقیق اکتشافی و با استراتژی استقرایی با استفاده از تاکتیک های مشاهده مستقیم و بررسی ساختار سایت و تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه پرسشنامه به متخصصان و غیر متخصصان است. از جمله نتایج این تحقیق اینکه چند عملکردی بودن فضا و گستردگی قابلیتها در سطوح مختلف ارزیابی فیزیکی، ذهنی و اجتماعی می تواند نشان از غنی بودن فضا باشد به گونه ای که فضا با توجه به اقتضائات زمانی و شرایط اجتماعی واکنش های متناسب را نشان داده و حتی با وجود تعارضات و تناقضات احتمالی بتواند کارکرد قابل قبولی را در مجموع از خود نشان دهد و در گذر زمان کارکردها و نقش های جدیدی نیز متناسب با تغییرات اجتماعی بپذیرد و این قابلیتی است که هر فضای شهری آنرا در خود ندارد و می توان با استخراج خصوصیاتی از یک فضای شهری که آنرا دارای توانمندی انطباق با شرایط مختلف می نماید در طراحی های آتی از این موضوع بهره گرفت.
زیبایی شناسی تصاویر طنز بیدل و کلیم و انعکاس آن در هنر عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
461 - 479
حوزه های تخصصی:
در عصر صفوی که یکی از درخشان ترین دوره های هنر ایرانی – اسلامی است، جریان های ادبی و هنری، روایت گری کامل از فرهنگ مردم آن روزگار است که افق های دید هنرمند را گسترش می دهد. ارتباط تنگاتنگ میان شعر و نقاشی ایرانی در این عصر و درهم تنیدگی شعر با طنز از ویژگی های بارز هنر این دوره است. از میان شاعران طنزپرداز معروف این دوره می توان به بیدل و کلیم اشاره کرد که مفاهیم طنزآمیز و انتقادی را با شگردهای هنری خاص خود آورده اند. مسئله ای که اینجا مطرح است زیبایی شناسی طنزهای موجود در آثار ادیبانی چون بیدل و کلیم و بازشناسی این زیبایی در هنر دوره صفوی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیل و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شاعران مذکور در ساختار طنزهای خود با زبان ادبی – هنری و با آگاهی از رموز بلاغت، کلام رندانه خود را در خطاب به اهل تفکر و تأمل سروده اند. از میان نقاشان معروف این عصر نیز می توان به کمال الدین بهزاد و رضا عباسی اشاره کرد که با نگرشی جدید به خلق نقاشی های پرمایه پرداخته اند. نقاشان نیز همانند شاعران طنزپرداز، مفاهیم و معانی جامعه پیرامون خود را با بیان زنده و جاندار که حاکی از تشخیص ویژه آنهاست، به خوبی تصویر کرده اند. همگامی و هماهنگی میان شعر و نقاشی را می توان در محافل اجتماعی آن روزگار بویژه در قهوه خانه دانست که با حضور اقشار مختلف مردم به طرح و نقد شعر و پیوند آن با نقاشی پرداخته اند. اهداف پژوهش: 1.تبیین انگیزه شاعران از طرح مقوله های طنزآمیز در خلال آثارشان. 2.بازشناسی انعکاس فرهنگ مردم عصر صفوی در شعر و نقاشی های آن دوره. سؤالات پژوهش: 1.بیدل و کلیم از عناصر بلاغی چگونه در طنزهای خود بهره جسته اند؟ 2.آیا نقاشی های عصر صفوی توانسته است بازتاب دهنده فرهنگ مردم آن روزگار باشد؟
نقش و جایگاه ارزش و قابلیت های فرهنگی تاریخی در قوانین و سیاست گذاری حفاظت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
171 - 187
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تا پیش از مشروطه، گسترش و حفاظت در شهرهای ایران روندی سنتی و آیینی داشت و امور مربوط به آ ن ها، بر اساس اصول بر آمده از تجربه بودند، ولی با شروع حرکت های اصلاحی، نگرش به شهر تغییر کرد؛ شکل گیری مجلس شورای ملی و تصویب قانون بلدیه نقطه عطفی در مفهوم جدید از شهر محسوب می گردد؛ در تعریف جدید، قوانین از ابزارهای مهم شهری می باشد و به عنوان بازوی حمایتی برای توسعه و حفاظت از شهر عمل می کند. به نظر می رسد شکل گیری قانون در شهرهای ایران تا حدودی توانسته است کاستی های چندی را برطرف نماید، ولی تطبیق آن ها با ارزش های فرهنگی–تاریخی نشان می دهد عملیاتی کردن قوانین مذکور، در موارد بسیاری همسو و هم جهت با ارزش های فرهنگی تاریخی نبوده اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی این مسئله است که تصویب قوانین و مقررات مذکور تا چه اندازه در راستای ارزش های فرهنگی–تاریخی بوده و آیا تصویب آن ها توانسته است ارزش های توسعه ای و فرهنگی را در کالبد شهر متجلی سازند؟ روش: پژوهش جاری از نوع پژوهش های بنیادی-نظری می باشد و روش تحقیق، تفسیری-تاریخی است که تحلیل ها و استدلال های کیفی برای نتیجه گیری استفاده شده است. یافته ها : در این پژوهش ابتدا قوانین و سیاست گذارهای مصوب در زمینه حفاظت شهری مطالعه گردید و با ارزش ها و قابلیت های فرهنگی تاریخی به دست آمده تطبیق داده شد و نقشی که ارزش های فرهنگی تاریخی در دوره ها و رویکردهای مختلف مداخله شهری داشته است؛ مشخص گردید. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که لازم است اولاً بین بافت تاریخی فرهنگی و سایر بافت های شهری قدیم یا کهن، تفاوت وجود داشته باشد و ثانیاً قوانین و مقررات مداخله در بافت های با ارزش مبتنی بر ارزش ها و برای متجلی ساختن ارزش ها در زمان حال باید طراحی و تدوین گردد و ثالثاً متناسب با نیازهای روز هر جامعه قوانین و مقررات مداخله مورد بازبینی قرار گیرند.
بازنمود تروما در هنر معاصر
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا درون مایه “تروما” و بازنمودِ آن در هنر معاصر را مورد واکاوی قرار دهد. در این جا، با برّرسیِ مفهوم تروما و ریشه این واژه در تاریخِ بشر، سعی شده تا شناختی جامع از بدن و روانِ آدمی، به عنوان سوژه و محتوایِ هنرهای تجسّمیِ معاصر، تحقّق یابد. براین اساس، نوشتارِ حاضر، بحثی مبسوط در بابِ بازنماییِ آسیب هایِ روانی و جسمانی در آثار هنری خواهد بود. در واقع متن، در جهتِ ارائه تحلیلی از چگونگیِ به کار رفتنِ غیرمستقیمِ این درون مایه در آثار، با کنکاشی در حوزه هنرهایِ تجسّمیِ معاصر و جریان های متنوع آن از جمله هنرهای تنانی ، هنرِ اجرا ، هنر رسانه های نو. هنر چیدمان، هنر تصادفیو … این موضوع را در فضایی گفتمانی قرار خواهد داد. هدف دیگر این نوشتار، بحث در بابِ این مفهوم با در نظر گرفتنِ زمینه هایِ شکل گیریِ آن در نزد هنرمندان زن و مرد است. به این معنا که متن، به نحوی انتقادی، این درونمایه را در نسبتِ با هویّتِ جنسی برّرسی خواهد کرد و بحثی انتقادی را حولِ محور تروما و جنسیّت مطرح می کند. همچنین این مقاله بخشِ تحلیلیِ خود را به واسطه یِ مفاهیم فلسفی و فرهنگی همچون روانکاوی، جنسیّت و دیگر نظریه هایِ تجسّمی بسط می دهد. بخش انتهاییِ این نوشتار مشتمل است بر تجربه شخصیِ نویسنده، که به عنوان یک هنرمند، برای حدود ۱۵ سال بر مفهوم تروما و جنسیّت متمرکز بوده است. علاوه بر این، اگرچه که تمرکزِ متن به طور خاص بر هنر معاصر قرار دارد، با این وجود از طریق نگاهِ زمینه محور به این درون مایه و بازنمایی آن در آثار هنر معاصر، شناختی را نیز در باب سایر دوره هایِ تاریخ هنر فراهم می آورد.
برّرسی دستاوردهای هنرمندان امپرسیونیست در بازنمایی مفهوم گذر زمان در نقاشی
حوزه های تخصصی:
هنرمندان امپرسیونیست اعتقاد داشتند که نقاش باید فضایِ بسته آتلیه و در حقیقت روش های گذشته را رها کرده و برای خلق تصاویر به دامان طبیعت رفته و به شکار و ثبت لحظات گذارا بپردازد. در اواخر قرن نوزدهم و با شکل گیری جنبش امپرسیونیسم در حقیقت شیوه های کلاسیک خلق آثار هنری کارکردهای خود را از دست داده و هنرمندان به دنبال روش های جدیدی برای بازنمایی واقعیِ سوژه و ثبت لحظات موقّتی و حالات در گذر بودند. دستاوردهای هنرمندان امپرسیونیست در بازنمایی و ثبت مفهوم گذر زمان و موقّتی بودن لحظات چه بوده است؟ به نظر می رسد هنرمندان این جنبش با آزمودن روش های مختلف از قبیل توجّه ویژه به مقوله نور در اثر، سرعت در خلق اثر، نوع و روش رنگ گذاری، ترکیب های رنگی جدید همچنین استفاده از لکّه های رنگی و نمایش حرکت و سرعت در تابلویِ نقاشی تلاش کردند تا لحظات در حال گذر و موقعیّت های متغیّر را به تصویر درآورند. هدف این پژوهش برّرسی و تحلیل آثار هنرمندان این جنبش برای مشخّص شدن میزان توفیق آنها در ثبت لحظات در حال گذر و نمایش تغییر زمان در آثار مختلف خواهد بود. بدیهی است که در مسیر این برّرسی بهترین و برجسته ترین آثار هنرمندان این دوره به نسبتِ تأثیرگذاری در دستاوردهای مذکور مورد نظر بوده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی پس از ذکر تاریخچه ای مختصر به شرح دستاوردها و میزان موفقیّت این هنرمندان در مقوله بازنمایی لحظه ای سوژه ها و تحلیل دقیق گزیده ای از آثار این هنرمندان (غالباً هسته اصلی گروه) که در بازنمایی این مهّم موّفق عمل کرده اند، پرداخته است. مطالب و تصاویر مورد نیاز در پژوهش حاضر به روشِ کتابخانه ای گردآوری شده اند.
هنر روایت: درکِ نسبت تخیّل هنری و همدلی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
122-125
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی دانشی نوین است که از عُمر آن بیش از دو دهه نمی گذرد. در ایران ما این دانش را که به حوزه نقد، نظریه و به تازگی حوزه هایِ شناختی نیز ورود پیدا کرده، از طریقِ ترجمه کتاب ها و مقالات می شناسیم. با این حال روایت شناسی با سرعتی باورنکردنی به بستر پژوهش ها و مطالعاتِ ما راه پیدا کرده و امروز یکی از برجسته ترین زمینه های مطالعاتی به شمار می رود. در این جستار قصد داریم با تمرکز بر مطالعات کیت اوتلی به رابطه این دانش با روانشناسیِ نوین بپردازیم. کیت اوتلی استاد بازنشسته دانشگاه تورنتو است که زمینه تخصّصی اش، روانشناسی شناختی است. مرور فعالیّت های تحقیقاتی اوتلی، نشان می دهد که تمرکز او به طور مشخّص معطوف به جلوه هایِ عواطفِ انسان در هنر روایی می باشد.
بررسی مجدد زیبایی شناسی معماری: از جفری اسکات تا مارک فاستر گِیج
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
150 - 159
حوزه های تخصصی:
بررسی های توپوگرافی در محوطه ی باستانی دهنو، پاسارگاد، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردِ غیر تخریبی در باستان شناسی به انگیزه نگه داشتِ بازمانده های پیشینیان برای آنان که پس از ما می آیند و آیندگان ما هستند، امری بایسته و بی گمان خردمندانه تر از به کارگیری روش های ویرانگر است. یکی از روش های غیر تخریبی، بررسی های توپوگرافی است که کمک های ارزشمند و بسزایی به باستان شناسان در پژوهش های میدانی می کند. در بررسی های توپوگرافی یک نقشه بردارِ باستان شناس، به همه فرورفتگی ها و برجستگی های موجود در محوطه و چگونگی پیوند آن ها با انسان می پردازد. مانده های دیوارها و ساختارهای معماری، بازمانده های گورها و اجاق های باستانی، برون زدِ تخته سنگ های بزرگ در تپه های باستانی، مانده های کانال های ساخته شده در گذشته و امروز محوطه، گستره های گردهماییِ تکه های سفال و سنگ، و روی هم رفته، کم ترین شیب ها و کوچک ترین پدیده ها از دیگر نکته های برجسته و درنگ کردنی است و همگی آن ها به کمک جی پی اس برداشت می شوند. از سویی، به گمان بسیاری از پژوهشگران، پاسارگادِ بناشده در روزگار کورش بزرگ و جانشینانش، فراتر از محوطه ای بوده که امروزه برای ما دانسته شده است. اگر به پاسارگادِ هخامنشیان همچون پازلی نگریسته شود، بی تردید کنار هم نهادنِ تکه های این پازل، نیازمند انجام پژوهش های باستان شناسی در روستاها و محوطه های پیرامون آن است. یکی از این محوطه ها، تپه باستانیِ جای گرفته در شرقی ترین بخش روستای دهنو است. در سال 1396 خورشیدی، تیم بررسی های توپوگرافی هیأت مشترک بررسی های باستان شناسی ایران–فرانسه؛ به پژوهش های میدانی در این محوطه پرداخت. در این نوشتار، با کمک نگاره ها و نقشه های توپوگرافی، به بازگویی بررسی ها و چگونگی انجام آن ها در محوطه، پرداخته شده و از پژوهش های کتابخانه ای برای آشنایی با مفاهیم پایه ای بهره برده شده است. برآیندها، نشان از استقرار در تپه باستانی در دوره اسلامی دارند ولی برای آگاهی از این که تپه دهنو باید در کجایِ پازل پاسارگادِ هخامنشیان قرار داده شود، نیاز است تا پژوهش ها و بررسی های بیشتر در این محوطه و دیگر پهنه های پیرامونی صورت گیرد.
پیکرنگاری درمکتب نگارگری آل اینجو در سده هشتم (نمونه های موردمطالعه: نگاره های نسخ خطی شاهنامه ۷۳۳ق و سمک عیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۵
77 - 92
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در میان مکاتب نگارگری، آثار نگارگری به جا مانده از مکتب شیراز قرن هشتم هجری قمری به دلیل حفظ سنت های هنری ایران باستان و رویکرد بیانی آن ها، شاخص و منحصر به فرد هستند. با توجه به این موضوع که ترکیب بندی نگاره ها بر اساس چیدمان پیکره ها از ویژگی های اصلی مکتب نگارگری شیراز در دوره آل اینجو بوده، این پژوهش با هدف مطالعه و مقایسه شیوه شخصیت پردازی در نگاره های دو نسخه خطی به جا مانده از مکتب شیراز، یعنی سمک عیار با ۸۰ نگاره و شاهنامه ۷۳۳ ه.ق. با ۵۲ نگاره، علاوه بر پاسخ به این پرسش که شخصیت پردازی و طراحی پیکره ها در نگاره های مکتب آل اینجو چه خصوصیاتی داشته، به وجوه اشتراک و افتراق نگاره های این دو نسخه پرداخته است. هدف: مقاله حاضر با هدف شناخت و بررسی شخصیت پردازی در نگارگری مکتب شیراز به مطالعه بصری دو نسخه خطی شاهنامه ۷۳۳ (سنت پترزبورگ) و نسخه خطی سمک عیار (آکسفورد) خواهد پرداخت. روش پژوهش: این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، کیفی بوده و از منظر هدف، بنیادی است. جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. در نگارش و تدوین این پژوهش از ابزارهای گوناگونی از جمله مشاهده و سیاهه وارسی استفاده شده است. یافته ها: شخصیت ها در نگاره های مورد بررسی را می توان بر اساس جایگاه اجتماعی به شش گروه پادشاهان، زنان درباری، زنان غیر درباری، زنان عیار، ملازمان و جنگجویان تقسیم کرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر کدام از این گروه های شش گانه در پیروی از قراردادهای بصری از منظر نوع تن پوش و حالت قرارگیری در نگاره ها تفاوت هایی دارند و نحوه و محل قرارگیری شخصیت ها در نگاره های دو نسخه نشان دهنده ویژگی های شخصیتی و جایگاه اجتماعی آن ها در هر داستان است. چنانچه شکل ظاهری و نوع طراحی شخصیت های انسانی در هر دو نسخه یکسان است؛ اما شیوه برخورد نگارگر با شخصیت ها در هر نسخه متفاوت است. نگارگر نسخه خطی سمک عیار برای اشخاص عالی رتبه، از جمله پادشاهان فضای بیشتری در نگاره در نظر گرفته است. او پادشاهان را چه نیکو و چه ظالم، نشسته بر تخت ترسیم کرده؛ اما نگارگر نسخه خطی شاهنامه ۷۳۳ه.ق. تخت را محلی برای نشان دادن ظلم شاهانه در نظر گرفته است. پادشاهان در این نسخه خطی بر تخت تکیه نزده اند، مگر آنکه در جبهه شر قرار گرفته باشند.
جایگاه نظریه گراف در تحلیل و مدل سازی شبکه ارتباطی: از نظریه تا کاربست، مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
213 - 237
حوزه های تخصصی:
برای مدل سازی و نمایش شبکه فضایی، رویکردهای متعددی وجود دارد اما فقدان بررسی و مطالعه ارتباط میان رویکردها به چشم می خورد. بنابراین در مرحله مدل سازی شبکه، محققان غالبا بی اطلاع از تنوع رویکردهای موجود در سایر زمینه های تحقیقات شهری، پژوهش های پیشین صورت گرفته در رشته خویش را در پی می گیرند. بافت های مسئله دار به دلیل اتصال پذیری پایین و دسترسی دشوار، در برابر سوانح طبیعی آسیب پذیر می باشند. در این خصوص اصلاح هندسی شبکه معابر نیز، بدون اولویت بندی مشخص، سبب افزایش هزینه های مدیریت شهری و بازدهی کم در حوزه مدیریت ریسک خواهد شد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا پس از بررسی زمینه های نظری مدلسازی و نمایش شبکه فضایی، از طریق اولویت بندی مداخلات در خصوص بازگشایی و اصلاح هندسی، منجر به کاهش فاصله ی سفر، افزایش دسترسی و اتصال پذیری شود. جهت روشن شدن نقش و کاربرد نظریه گراف در مدل سازی شبکه، از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد و سپس مدل بلوک بندی مجدد، در یکی از بافت های شهر رشت، مورد آزمون قرار گرفت. در این خصوص شاخص پیچیدگی (گراف دوگان)، بهینه سازی توپولوژیکی (الگوریتم مربوطه)، بهینه سازی هندسی (الگوریتم مربوطه و برنامه نویسی در نرم افزار MATLAB)، مرکزیت و اتصال پذیری (SPACE SYNTAX) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی بیان می دارند که جهت تعیین ویژگی های مورفولوژیکی طرح شهری، مناسب خواهد بود تا از گراف دوگان استفاده شود. شاخض پیچیدگی در بلوک مورد مطالعه 8 به دست آمد که از طریق بهینه سازی توپولوژیکی، این عدد به 2 کاهش یافت. با به کارگیری بهینه سازی هندسی نیز میانگین فاصله سفر از 17.4 به 10.68 تقلیل پیدا کرد. یافته های پژوهش حاضر می توانند در طرح های بازآفرینی مورد توجه قرار گیرند تا نواحی تاب آور را پدید آورند.
باز بینی طرح باغ صفوی: باغ بیرم آباد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
170-158
حوزه های تخصصی:
تصور رایج بر این است که باغ ایرانی چنانکه در فضایی مسطح واقع شده باشد، بر اساس الگوی ثابت چهارباغ و اگر در دامنه کوه باشد و توپوگرافی آن ایجاب کند، شکلی سکویی و پلکانی دارد، اما گاه شواهد تاریخی الگوهای دیگری جز این موارد را نشان می دهد. در این مجال این پرسش مطرح می شود که باغ سازی در دوره صفوی چگونه بوده است؟ آیا همیشه از الگویی که به باغ ایرانی معروف است، پیروی می کرده است؟ این مقاله فرضیه الگوی تعیین شده برای باغ را با تمرکز بر باغ بیرم آباد کرمان به چالش می کشد. باغ بیرم آباد تنها باغ به جامانده از دوران صفوی در کرمان است. بیرام بیگ افشار برای اولین بار بنای آن را در دوره شاه اسماعیل گذاشت. گنجعلی خان، حاکم کرمان در زمان سلطنت شاه عباس، هم زمان با ایجاد تحولات عمرانی در ساختار شهر کرمان، باغ را مرمت کرد و توسعه داد. این باغ با وجود دو عمارت که هر دو متعلق به دوران صفوی هستند و دو محور اصلی و قرار گرفتن بخشی از عمارت اصلی در خارج از حصار باغ، یکی از مصادیق متفاوت از الگوی شناخته شده باغ ایرانی است. در این پژوهش، پرسش اصلی این است که دلیل پدیدآمدن شکل متفاوت باغ بیرم آباد چیست؟ فرضیه های ارائه شده نیز بدین ترتیب هستند: ۱. باغ سازی دوره صفوی از قالب خاصی پیروی نمی کرده است و یکی از نکات تأثیرگذار بر آن، وضعیت و امکانات متفاوت بستر قرار گیری باغ بوده است. ۲. مفاهیم سیاسی- اجتماعی بر طرح توسعه باغ بیرم آباد تأثیرگذار بوده و به قدری قدرتمند شده که القای مفهوم مورد نظر بر طراحی باغ بر اساس ریخت شناسی زمین تفوق حاصل کرده است. در این مقاله، پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پژوهش های کتابخانه ای و میدانی، به روش توصیفی- تحلیلی به بازبینی و بررسی ساختار باغ بیرم آباد پرداخته و صحت فرضیه های مزبور نشان داده شد.
مطالعه الگوهای تخریبِ نقوش برجسته سنگی در محوطه تاریخی-فرهنگی تاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
630-606
حوزه های تخصصی:
محوطه تاریخی-فرهنگی تاق بستان در دیواره رشته کوه های پرآو-بیستون قرار گرفته است. این محوطه از دوران ساسانی باقی مانده است که شامل سه بخش اصلی از نقش برجسته های سنگی با نام های متداول تاق بزرگ، تاق کوچک و نقش اردشیر دوم است. این آثار از زمان خلق (دوره ساسانی) تا کنون دائماً در معرض عوامل محیطی بوده اند و تخریب های رخداده در سطوح آن کمتر بررسی شده اند. بدین سبب در این پژوهش با هدف بررسی الگوهای تخریبِ نقوش برجسته سنگی، الگوهای تخریب از طریق مشاهده و بررسی میدانی و به روش ماکروسکوپی شناسایی شدند. در بررسی های انجام شده معلوم گشت که رسوبات سطحی به طور گسترده (عمدتاً در تاق بزرگ) در تنالیته رنگ های روشن تا نارنجی و قهوه ای و حتی سیاه، سطح نقوش برجسته را پوشانده اند، به طوری که ظرافت های نقوش ساسانی از دید عموم مخفی مانده است. در ضلع غربی تاق بزرگ این رسوبات سطحی باعث مخدوش شدن بخش اعظمی از نقش برجسته ها (خصوصا صورت ندیمان و همراهان شاه) به شکل پوسته های زمخت شده اند. تاق کوچک و نقش اردشیر دوم، کمتر تحت تأثیر رسوبات انحلالی قرار گرفته اند؛ زیرا رسوبات در تاق بزرگ عمدتاً در اثر خروج آب از کانال های طبیعیِ موجود در زیر تاق نشأت گرفته و در اثر جاری شدن آب در بین نقوش، مواد معدنی محلول در آن به شکل پوسته ای رسوب کرده اند. در نقش درخت زندگانی نقش فرشته و دیواره های ضلع شرقی و غربی تاق کوچک و نقش اردشیر دوم اثراتی از فعالیت میکروارگانیزم ها و بقایای باکتریایی مشاهده می شود. خوردگی حفره ای در اثر فعالیت گلسنگ در این نواحی موجب مخدوش و ناهموار شدن سطح شده است. همچنین سیمان های مرمتی بکار رفته جهت پَرکردن درزه های صخره، باعث شکل گیری شوره هایی در نواحی اطراف خود شده اند. بنابراین از مطالعه الگوهای تخریب معلوم گشت که جریان آب در بین نقش برجسته ها و انحلال رخ داده توسط این جریان در کنار فعالیت میکروارگانیزم ها و مداخلات نادرست پیشین، از مهم ترین عوامل مخدوش کننده سطوح نقش برجسته سنگی تاق بستان هستند.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با گذر از رویکرد نیازمبنا به دارایی مبنا؛ (موردکاوی محله فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای ساماندهی اسکان های غیررسمی بر نیازهای سکونت گاه ها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایه ها و توانمندی های ساکنان این سکونت گاه ها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایه های محلی و با کمترین دخالت های دولت صورت می گیرد. لذا هدف مقاله واکاوی رویکرد توسعه دارایی مبنا به منظور ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی با انتخاب اسکان غیررسمی محله فرحزاد در شمال غرب تهران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کمی کیفی)، به لحاظ ماهیت در دسته پژوهش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. به منظور برداشت دارایی های محله فرحزاد از روش مطالعه اسناد، پیمایش های میدانی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کنشگران محلی و ساکنین استفاده شده است. تعداد 93 خانوار برای پرسشنامه و مصاحبه به طور تصادفی انتخاب شده اند و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد وجود شبکه های نسبتاً قدرتمند غیررسمی بین نهادهای مردمی فعال، نهادهای مذهبی و ساکنان و قومیت ها، سرمایه اجتماعی بالا و روددره فرحزاد و سرمایه های کالبدی محله از دارایی های این محدوده هستند. متناسب با دارایی های مطالعه و احصا شده، برنامه های اولویت دار و نهادهای مجری مشخص شده اند تا با اجرای برنامه ها بهبود شرایط زیست و معیشت و کاهش آسیب های اجتماعی در محله فرحزاد محقق گردد.
ارزیابی نقش عوامل فضایی فقر شهری و پهنه بندی در راستای اقدامات پدافند غیر عامل (نمونه ی مورد مطالعه ی کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
24 - 36
حوزه های تخصصی:
ایران ازجمله کشورهای درحال توسعه است که در دهه های گذشته با افزایش نرخ شهرنشینی و گسترش فقر شهری، نواحی فقیر شهری در آن افزایش یافته است؛ به طوری که درحال حاضر برنامه ریزی برای اسکان کم درآمدها و سامان دهی محله های فرودست شهری، به ویژه درکلان شهرها و مناطق پیرامون آن ها، از مسائل مهم توسعه شهری در کشور است. هدف این پژوهش بررسی عوامل فضایی و تأثیر آن بر پهنه بندی کاربردی برای پدافند غیر عامل در مناطق کلان شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، مطلوبیت فقر شهری در قالب دو شاخص فقر کالبدی و فقر پدافند غیر عامل، با استفاده از آزمون T تک نمونه ای بررسی شده است. الویت بندی شاخص های پژوهش با استفاده از مدل تصمیم گیری شبکه ای ANP انجام شده است. برای نمایش و ارزیابی فضایی فقر شهری در سطح مناطق نیز از نرم افزار ARC GISاستفاده شده است. نتیجه ی نهایی حاکی از آن است که وضعیت شاخص فقر کالبدی و فقر پدافند غیر عامل در مقایسه با متوسط جامعه وضعیت نامطلوبی دارد و ازنظر شاخص فضایی فقر که بیش ترین امتیاز را در مقایسات زوجی معیارها نیز به دست آورده بود، منطقه ی 1 شهرداری شهر تهران (بالاترین رتبه) و پس از آن منطقه ی 2 و منطقه ی 3 قرار می گیرند. مناطق ضعیف از نظر فقر پدافندی نیز به ترتیب مناطق 18 (پایین ترین رتبه)، 17 و 19 می باشد.
مدل ترکیبی مدیریت ریسک و مدیریت ارزش مبتنی بر تصمیم گیری چند معیاره در انتخاب پیمانکاران پروژه های عمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
31 - 39
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش یک رویکرد تلفیقی مبتنی بر مدیریت ریسک و مهندسی ارزش بهمنظور انتخاب پیمانکاران در پروژه های عمرانی توسعه داده شده است. این مدل بر اساس معیارهااو زیرمعیارهای مستخرج از ادبیات تحقیق طراحی شده است که میزان اهمیت آنها به کمک روش بهترین - بدترین امتیازدهی میشود. سپس پیمانکاران با استفاده از روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری اولویت بندی شدند. مطابق باا نتایج محاسباتی میتوان گفت که معیار ریسک استراتژیک با وزن محلی( 384.0 )بیشترین امتیاز را در بین معیارها و معیار سایر ریسکها با وزن محلی(080.0 ) کمترین امتیاز را در بین معیارها کسب نموده است. در بعد ریسک عملیاتی، زیرمعیار خطای تکنیکی بیشترین وزن محلی ( 477.0 ) و زیرمعیار تقلب کمترین وزن محلی (165.0) را داشته است. در بعد ریسک استراتژیک زیرمعیار نارضایتی اجتماعی بیشترین وزن محلی ( 380.0 )و زیرمعیار نارضایتی زیست محیطی کمترین وزن محلی (136.0 )را گزارش کرده است. در بعد ریسک منابع انسانی زیرمعیار شرایط ریسک هزینه ای بیشترین وزن محلی (470.0) زیرمعیار ریسک فنی کمترین وزن محلی (149.0 )را داراست. در بعد سایر ریسکها زیرمعیار ریسک مالی بیشترین وزن محلی (517.0)و زیرمعیار ریسک خارجی کمترین وزن محلی (096.0 )را دارد. در بعد مهندسی ارزش زیرمعیار حجم گردش مالی بیشترین وزن محلی (469.0 )و زیرمعیار صرفه جویی مالی کمترین وزن محلی(251.0) را دارد. در نهایت اولویت بندی پیمانکاران بر اساس مقایسه نتایج حاصل از حل روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری گزارش شده است. قابل ذکر است که به منظور مقایسه عملکرد این روشها از یک رویکرد ابتکاری مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو استفاده شده است.
مطالعه تاریخی بازتاب تحولات نشانه ای جنسیت بر روی سنگ قبور زنان از دوره قاجار تا دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش شده است تا با تحلیل نشانه شناختی پیرس و تقسیم بندی نشانه به شمایلی، نمایه ای و نمادین، نشانه های مرتبط با زنان بر روی سنگ قبر مطالعه شود. هدف پژوهش دستیابی به تغییرات نشانه ای مرتبط با زنان و علت منع استفاده از تصویر برای زنان در این حوزه بوده است. بدین منظور در هر دوره مقایسه ای با مردان نیز صورت گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که در ایران در ارتباط با زنان مسلمان بر روی سنگ قبر، در ابتدا نشانه های نمایه ای استفاده می شده که علت اصلی استفاده از نشانه نمایه ای بیسوادی بوده و برای زنان و مردان یکسان بوده است. در برخی آرامستان های قدیمی برخی مناطق، نمونه های نادری از تصاویر شمایلی زنان دیده شده است. در دوره قاجاریه که استفاده از سنگ قبر تصویری برای بزرگان متداول می شود، برای زنی قدرتمند چون مهدعلیا از نشانه شمایلی استفاده نمی شود و به نظر می رسد منع مذهبی دلیل آن بوده است. در دوره پهلوی نیز با بررسی سنگ قبر فعالان حوزه فرهنگ و هنر به نظر می رسد برای هم مردان و زنان استفاده از تصویر متداول نبوده که دلیل آن تا حدی به نبود تکنولوژی برمی گردد. در ایران امروز استفاده از تصاویر شمایلی زنان مجدداً متداول شده اگرچه در برخی شهرها منع مذهبی همچنان وجود دارد اما از نظر بیشتر فقهای بزرگ اگر مفسده ای نداشته باشد ایرادی وجود ندارد. روش تحقیق بر اساس هدف بنیادی است و بر اساس روش و ماهیت، تاریخی و توصیفی-تحلیلی بوده است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و بخشی نیز به شیوه میدانی بوده است.
مطالعه عناصر ساختاری نقاشی پرده بزرگ درویشی دوره قاجار براساس تاریخ نگاری بخش قدیم و جدید موجود در موزه آستان قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
43 - 59
حوزه های تخصصی:
پرده درویشی نقاشی است که به وقایع عاشورا می پردازد و با نقاشی قهوه خانه ای متفاوت است. پرده های درویشی در ابعاد بسیار بزرگ بوده و برای عزاداری رسمی شاه و به سفارش دربار تهیه می شده است. یکی از بهترین نمونه های تصویری پرده درویشی در موزه آستان قدس رضوی قرار دارد. این نقاشی دارای دو قسمت است و از آن به عنوان بزرگترین پرده نقاشی ایران یاد می شود و تا به حال مورد پژوهش قرار نگرفته است. قسمت راست نقاشی از ویژگی های رنگ گذاری، ترکیب بندی و طراحی بسیار دقیقی برخوردار است ولی قسمت چپ تابلو بعدها اضافه شده و دارای نقاشی و قلم گذاری و رنگ بندی از ارزش بصری و کیفیت پایین تری برخوردار است. این نقاشی در بخش قدیم براساس معیارهای نقاشی رسمی قاجاری، زاویه دید، زبان نمادین، حرکت محوری پیکره ها، نسبت های هندسی، واقع گرایی تصویر، دید چندوجهی، رنگ گذاری، عناصرانسانی، حیوانی، گیاهی کار شده است که این کیفیات در بخش جدید که در دوره دیگری به اثر اضافه شده دیده نمی شود. مفروض این پژوهش مطالعه عناصر ساختاری و ویژگی های بصری این نقاشی و مقایسه دو بخش قدیم و جدید در نقاشی است. در این راستا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این دو سوال اساسی است که در پرده بزرگ درویشی از چه ویژگی های بصری و عناصر ساختاری استفاده شده است؟ تفاوت ویژگی ساختاری و بصری در بخش قدیم و جدید اثر چیست؟ محتوای پژوهش حاضر کیفی و بر مبنای تحلیل عناصر ساختاری در نقاشی است. این نقاشی براساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که بخش اصلی و قدیم نقاشی توسط نقاشان درباری کار شده و دارای ویژگی نقاشی پیکره نگاری رسمی قاجار است و قسمت دیگر جدیدتر و بعدها به اثر اضافه شده و از کیفیت تصویری پایین تری نسبت به نقاشی بخش قدیم تر برخوردار است.
انعکاس مفاهیم بی عدالتی و فلاکت جامعه روستایی در ادبیات نوین ترکیه و ایران ( با تأکید بر داستان های محمود دولت آبادی و اورهان کمال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
118 - 130
حوزه های تخصصی:
در ادبیات نوین ایران و ترکیه پیدایش و سیر تحول داستان و انواع آن از ابتدا روال مشابهی را پیموده است. ادبیات داستانی هر دو کشور از بدو شکل گیری متأثر از ادبیات غرب هستند که این تأثیر عمدتاً از طریق ترجمه ی متون و آثار ادبی به دست آمده است. نتیجه ی این تاثیر، شکل گیری جریان های گوناگون داستان نویسی خواه از لحاظ شکل و خواه از لحاظ مضمون و محتوا است. اورهان کمال یکی از برجسته ترین داستان نویسان ترکیه است که آثار متعددی از او به فارسی ترجمه شده است و یکی از پیشروان ادبیات روستایی است. محمود دولت آبادی نیز یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است که ادبیات اقلیمی در آثار او مشهود است. این تحقیق کاوشی است تطبیقی با هدف شناخت شباهت ها و تفاوت های موجود در داستان های «برخاک های حاصلخیز» اورهان کمال و «جای خالی سلوچ» دولت آبادی که بر مبنای روش تحلیلی _ توصیفی نوشته شده است. با بررسی هر دو اثر می توان به این نتیجه رسید که کمال و دولت آبادی پلیدی، پریشانی، بی عدالتی و فقر و فلاکت موجود در جامعه ی روستایی را با ریزبینی و دقت توصیف می کنند. اهداف پژوهش: واکاوی عوامل مؤثر بر فلاکت و از هم پاشیدگی جامعه روستایی در کشورهای ایران و ترکیه. تطبیق رمان اقلیمی جای خالی سلوچ و رمان بر خاک های حاصلخیز. سؤلات پژوهش: آیا کشورهای ایران و ترکیه رویدادهای تاریخی، شرایط اجتماعی و فرهنگی مشترکی در پایان آغاز سده چهاردهم شمسی تجربه کرده اند؟ کدام تصیم سیاسی مشترک باعث نابودی جامعه روستایی در ترکیه و ایران شد؟
قالب های هنری دین در زیبایی شناسی هگل و دلالت های تربیتی آن؛ انعکاس در هنر مجسمه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
131 - 149
حوزه های تخصصی:
هنر، دین و فلسفه با یکدیگر دارای روابط عمیقی هستند. فلسفه هگل یکی از مظاهر آمیختگی این سه مقوله است. هنر مجسمه سازی را می توان یکی از جلوه گاه های این نوع هنر دانست. در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده روش استنتاجی فرانکناست. در این روش در ابتدا محقق به استنتاج اصل تربیتی از هدف غائی و گزاره واقع نگر مبنایی پرداخته و سپس به استنتاج روش تربیتی از اصلی که در استنتاج پیشین به دست آمده و گزاره واقع نگر مصداقی پرداخته است. حوزه پژوهش شامل کتاب های هگل، سایر منابع و پژوهش ها حول محور مفاهیم زیباشناسی هگل، مبانی نظری زیباشناسی وی و زمینه های تربیتی آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بیان ژرف ترین ارزش های ذاتی هر تمدن و آشکارسازی ایده مطلق ازجمله اهداف اساسی تربیت زیباشناسی استنتاج شده از نظرات هگل است که نیل به آن در گرو استفاده از اصولی چون شیوه بیان ارزش های ذاتی هر تمدن متناسب با دوره تاریخی خود است که شیوه بیان هنری، دینی و فلسفی و ارتباط آنها با یکدیگر از روش های رسیدن به این اهداف و اصول است. همچنین رساندن انسان به حد کمال و حقیقت غایی از دیگر اهداف اساسی تربیت زیباشناسی هگل است که انتقال و اشاعه باورهای دینی از اصول آن و استفاده از قالب های هنری سمبولیک، کلاسیک و نمادین به منظور بیان اعتقادات دینی ازجمله روش های آن است. اهداف پژوهش استنتاج اهداف تربیت زیباشناختی هگل با بررسی قالب های هنری دین در زیباشناسی وی. استنتاج اصول تربیت زیباشناختی هگل با بررسی قالب های هنری دین در زیباشناسی وی سؤالات پژوهش کدام اهداف تربیت زیباشناختی را می توان از اندیشه های هگل استنتاج کرد؟ کدام روش های تربیت زیباشناختی را می توان از اندیشه های هگل استنتاج کرد؟
ارزیابی کیفی کاربری جایگاههای سوخترسانی خطی کلانشهر اصفهان بر اساس ترکیب منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون خودروها و به تبع آن گسترش استفاده از حمل ونقل شخصی از ویژگی های شهرهای امروزی است. ازاین رو تأمین سوخت موردنیاز و در همین راستا، انتخاب مکان مناسب جایگاه های سوخت رسانی به عنوان یکی از موضوعات مهم و کلیدی تلقی می گردد. در سال های اخیر با توجه به کمبود فضاهای بزرگ و مناسب جهت احداث جایگاه سوخت جدید، برای نخستین بار در کشور، فاز نخست طرح احداث پمپ بنزین های خطی به عنوان راهکاری برای کاهش صف وسایل نقلیه در مقابل جایگاه های عرضه سوخت در کلان شهر اصفهان اجرا شده است. لذا ارزیابی جایگاه های سوخت خطی اجراشده به ویژه به لحاظ کیفی (ماتریس های سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت و وابستگی) اهمیت فراوانی دارد. در این راستا در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است؛ ضمن اینکه برای تحلیل وضعیت جایگاه ها از ترکیب روش های فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که 34 درصد از کل پمپ بنزین های خطی شهر اصفهان به لحاظ ارزیابی کیفی کاربری در وضعیت مکانی نسبتاً نامناسب قرار گرفته اند. پیشنهاد های کلی این پژوهش، توجه به تأمین زیرساخت های لازم برای احداث پمپ بنزین های خطی، رفع نقصان های جایگاه های خطی موجود و انجام مطالعات یکپارچه حمل ونقل و کاربری زمین پیش از اجرای فاز دوم پروژه می باشد.