پیکره

پیکره

پیکره دوره دهم پاییز 1400 شماره 25 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نقش مضامین مذهبی در کتیبه های نستعلیق بناهای دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتیبه های نستعلیق معماری صفوی مضامین مذهبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
بیان مسئله: مضامین کتیبه ها در بناهای صفوی تنوع بسیاری داشته و مطالعه اولیه این آثار نشان می دهد که هنرمندان عهد صفوی برای نگارش متون مذهبی غالباً از کتیبه های ثلث و کوفی و برای کتیبه های غیرمذهبی از قلم نستعلیق بهره گرفته اند با این حال، این مورد قطعیت نداشته و کتیبه های نستعلیقی دیده می شود که حاوی مضامین مذهبی است. هدف: پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و دسته بندی مضامین مذهبی به کار رفته در کتیبه های نستعلیق صفوی صورت پذیرفته است. روش پژوهش: این تحقیق بنیادی به روش توصیفی و تحلیلی؛ بر پایه مطالعات کتابخانه ای و یافته های میدانی تدوین شده است. تمام نمونه های در دسترس در بازه زمانی حکومت صفوی، مورد مطالعه قرار گرفته و پس از جمع آوری داده ها اقدام به طبقه بندی مضامین مذهبی به کار رفته در نمونه ها شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در میان حدود ۲۵۰ کتیبه نستعلیق موجود، ۳۳ اثر که حدود ۳۱ درصد این آثار را تشکیل می دهد، حاوی مضامین مذهبی است. این مضامین در سه گروه قابل دسته بندی هستند و به ترتیب فراوانی عبارتند از، ذکر و منقبت، آیات قرآن و احادیث. نتایج بیانگر آن است که آیات قرآن در هیچ موردی، به تنهایی نوشته نشده اند. علاوه بر آیات، تنها دو حدیث قدسی« لولاک لما خلقت الافلاک و حدیث نبوی» و حدیث نبوی«انا مدینه العلم و علی بابها » در کتیبه ها مورد استفاده قرار گرفته و بقیه نمونه ها عمدتاً اشعاری هستند که به منقبت ائمه با محوریت پیامبر(ص)و حضرت علی(ع) پرداخته اند. از جمله این شاعران می توان به عبدالرحمن جامی، هلالی جغتایی و شیخ بهایی اشاره کرد. درباره فراوانی مضمونی کتیبه های مذهبی نستعلیق صفوی، نتایج نشان می دهد که بیشترین تکرار به دعای « نادعلی » (۴ مورد) و حدیث «مدینه العلم» (۳ مورد) تعلق دارد که همانا تأیید و تأکیدی بر وجود گرایش های شیعی در شکل گیری این آثار است.
۲.

مطالعه ویژگی های طرح و نقش، رنگ و بافت قالی های عشایر عرب خمسه اسکان یافته در روستاهای شهرستان سرچهان (مطالعه موردی: طایفه غنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قالی عرب خمسه شهرستان سرچهان عشایر عرب غنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۷
بیان مسئله: ایل خمسه به همراه ایل قشقایی از ایلات تولیدکننده قالی در استان فارس محسوب می گردد. طایفه غنی از ایل عرب خمسه از معروف ترین طایفه قالی باف این ایل می باشد. این طایفه در طول سه دهه اخیر به صورت خودجوش و هدایت شده در روستاهای شهرستان سرچهان ساکن شده اند. از زمان اسکان تاکنون، قالی بافی در این روستاها ادامه داشته است. این مقاله به دنبال پاسخ دهی به این پرسش هست که وضعیت کنونی قالی بافی طایفه غنی در روستاهای سرچهان از نظر طرح و نقش، رنگ و ساختار بافت چگونه است؟ هدف: شناسایی ویژگی های فنی و فرمی قالی طایفه غنی اسکان یافته در روستاهای سرچهان هدف این پژوهش می باشد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و انتخاب نمونه ها تصادفی بوده است، به جز بخش های تاریخی که از طریق مطالعه کتابخانه ای به دست آمده، بخش اعظم گردآوری اطلاعات مقاله بر پژوهش های میدانی استوار است که از منطقه به دست آورده شده است و در بخش تخصصی این پژوهش ابزار گردآوری اطلاعات کارت مشاهده می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش بر اساس تحلیل ۲۸ تخته قالی نشان می دهد طرح ترنجی، لچک ترنجی، سه ترنجی، چهار ترنجی و چند ترنجی (ترنج دو ردیفه) از اصلی ترین و متنوع ترین طرح قالی این طایفه می باشد که در آن ترنج ها به هم پیوسته و در نمونه لچک دار نیز لچک ها به هم پیوسته هستند، نقوش گیاهی، جانوری و انسانی به شکل هندسی و الگوپذیری از طبیعت پیرامون و همچنین با تکیه بر باورها و اعتقادات آن ها بافته شده، نقوش مرغ و درخت به اشکال گوناگون از بسامد بیشتری برخوردارند. و در نمونه های متأخر از تعدد و تنوع نقوش کاسته شده و نقوش غیرهندسی به صورت طبیعی استفاده شده است. از نظر فنی، ساختار بافت با استفاده از گره متقارن، مواد اولیه پشمی (تار، پود، پرز) و چله کشی ثابت می باشد. الیاف به کار رفته با مواد شیمیایی رنگرزی شده که رنگ زمینه تمام قالی مورد بررسی لاکی بود.
۳.

نشانه های تصویری تنعم در تک پیکر نگاری های درباری زنانه عصر زند و قاجار در قیاس با نگارگری مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقاشی قاجار نقاشی زند پیکرنگاری درباری مکتب اصفهان نشانه تصویری تنعم مکنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۰۳
بیان مسئله: پیکرنگاری درباری، سبکی در نقاشی ایرانی است که مقارن با دوره زند شکل گرفته و تقریباً تا پایان فرمانروایی سومین پادشاه قاجار دوام می آورد. این نوع پیکر نگاری در زمام داری طولانی مدت فتحعلی شاه شناخته شده تر است و نمونه های آن از قواعد ثابتی پیروی می کند. از آنجا که نمادینه های تصویری در مقایسه وانمود آشکارتری پیدا می کند پرسش اصلی آن است، نشانه های تصویری تنعم در تک پیکر نگاری های درباری زنانه عصر زند و قاجار، در قیاس با نگاره های مکتب اصفهان چگونه اند. هدف: جستجو در نشانه های تصویری تنعم در تک پیکر نگاری های عصر زند و قاجار است که به فرم زنانه محدود شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: این مقاله با نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده دوازده تابلو از پیکرنگاری های درباری در مقابله با چهار نگاره از مکتب اصفهان به شیوه تحلیلی تطبیقی به مقصود خود دست پیدا می کند. یافته ها: برخلاف پیکره های زنانه در مکتب اصفهان که معمولاً با حالت لمیده و در فضای خارجی بر زمینه ساده با حداقل فضا سازی به تصویر درآمده اند؛ در عصر زند و نیمه نخست قاجار، زنان با حالت های مختلف نشسته، ایستاده، حرکات موزون و البته کمتر لمیده؛ بیشتر قاب تصویر مبتنی بر فضای داخلی را به اشغال درآورده و انواع خوراک، نوشیدنی و حیوانات خانگی به نشانه مکنت در خدمت آن ها بوده است. اسلوبی که نه فقط در سبک نقاشی که در نگاه به دولتمندی از یک سو و جنسیت زنانه از سوی دیگر برخلاف دوره پیشین تعریف می شود.
۴.

تأثیر اصالت ایرانی-تورانی نگارگر درنمایش جایگاه اجتماعی زن نگاره های خواستگاری نسخه مصور ورقه و گلشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زن ورقه و گلشاه بینامتنیت خوانش نگاره نگارگر بافت فرهنگی - اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۰
بیان مسئله: پژوهش هایی با موضوع «زن»، اغلب سویه ای جدید از فرهنگ اجتماعی دوران مختلف را آشکار می سازد. جایگاه زنان در جغرافیای فرهنگی ایرانی، از دوران باستان تا به امروز، فراز و فرودهای بسیاری داشته است. یکی از راه های مطالعه این جایگاه، بررسی نسخ مصور تاریخی است. در این پژوهش دو نگاره با مضمون خواستگاری، از نسخه مصور «ورقه و گلشاه» مورد بررسی قرار می گیرد. این نسخه به عنوان کهن ترین نسخه مصور رقم دارِ فارسی، متعلق به اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم ه.ق بوده و تصویرگر آن «مؤمن محمد خویی» است. این پژوهش به دو سؤال زیر پاسخ می دهد: اصالت ایرانی-تورانی نگارگر و بافت فرهنگیِ او، چه تأثیری بر خوانش شخصی وی از متن ادبی داشته و این خوانش چگونه در بازنمایی تصویری داستان تأثیر گذاشته است؟ هدف: درک میزان تأثیر اصالت و بافت فرهنگی اجتماعیِ نگارگر، در نوع بازنمایی متن ادبی با ریشه ای غیرایرانی هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش: رویکرد تحقیق، کیفی است. داد ه های آن بر پایه اطلاعات کتابخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی علمی به دست آمده و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی است. در تحلیل داده ها از نظریه نشانه شناختیِ بینامتنی مایکل ریفاتر استفاده شده است. یافته ها: در نتیجه حاصل از این پژوهش می توان بیان کرد که نگارگر بافت فرهنگیِ متن ادبی که شامل نگاه مادی و زمینی به مقوله «عشق»، مولد بودن مردان در هرگونه فرهمندی و تصمیم گیری است را در خوانش شخصی خود، حل کرده و نگاهی ایرانی تورانی را که در آن زن، ماهیتی «فاعل و فعال» در عشق، تصمیمات و صحنه های اجتماعی دارد، به نمایش گذاشته است.
۵.

جستاری درباره آشنایی زدایی در سنت خوشنویسی ایران (مطالعه موردی آثار سیاه مشق میرزا غلامرضا اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشنویسی سنتی سیاه مشق آشنایی زدایی فرم گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
بیان مسئله: از میان گرایش های خوشنویسی می توان به سیاه مشق قاجاری از نوع کارهای میرزا غلامرضا اصفهانی اشاره کرد که در آن ها جلوه های بصری فرم گرایانه در این آثار بر خوانش ادبی آن ترجیح داده شده است. حال آنکه در گرایش های مختلف خوشنویسی سنتی به رغم تفاوت در بیان بصری، حروف و عبارات به نیت خوانش متن مطرح شده اند. اما در سیاه مشق های میرزا غلامرضا، بعضاً کاربرد مرسوم نوشتار در درجه دوم اهمیت قرار گرفته یا به کلی نادیده گرفته شده. در این نوشتار این آثار نماد آشنایی زدایی از عملکرد متداول خوشنویسی تلقی می گردند. این مقاله با تحلیل برخی مصادیق شاخص در آثار سیاه مشق های میرزا غلامرضا و برخی از معاصرین وی در اواخر دوره قاجار می کوشد تا از منظری نو به جنبه های فرمالیستی و انتزاعی آن ها بپردازد. هدف: بررسی و بازخوانی گرایش های فرم گرایانه در خوشنویسی سنتی و به طور اخص سیاه مشق های یاد شده، هدف این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش که به صورت کیفی ارائه شده به شیوه توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مطالعات میدانی و منابع مستند کتابخانه ای یافته های خود را بیان نموده است. یافته ها: آنچه می توان از یافته های این نوشتار برشمرد این است که سیاه مشق های نستعلیق در به کارگیری عناصر خوشنویسی از متن ترکیبی موزون را ایجاد می کنند که با معیارهای معمول و متعارف سنت خوشنویسی تفاوت دارد. از لحاظ کاربرد نیز تأکید بر فرم های نوشتاری منجر به جذابیت و رویکرد زیباشناختی خط بدون توجه به مأموریت مرسوم آن یعنی خوانایی متن است.
۶.

پیکرنگاری درمکتب نگارگری آل اینجو در سده هشتم (نمونه های موردمطالعه: نگاره های نسخ خطی شاهنامه ۷۳۳ق و سمک عیار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویرگری نگارگری ایران مکتب شیراز آل اینجو سمک عیار شاهنامه ۷۳۳

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
بیان مسئله: در میان مکاتب نگارگری، آثار نگارگری به جا مانده از مکتب شیراز قرن هشتم هجری قمری به دلیل حفظ سنت های هنری ایران باستان و رویکرد بیانی آن ها، شاخص و منحصر به فرد هستند. با توجه به این موضوع که ترکیب بندی نگاره ها بر اساس چیدمان پیکره ها از ویژگی های اصلی مکتب نگارگری شیراز در دوره آل اینجو بوده، این پژوهش با هدف مطالعه و مقایسه شیوه شخصیت پردازی در نگاره های دو نسخه خطی به جا مانده از مکتب شیراز، یعنی سمک عیار با ۸۰ نگاره و شاهنامه ۷۳۳ ه.ق. با ۵۲ نگاره، علاوه بر پاسخ به این پرسش که شخصیت پردازی و طراحی پیکره ها در نگاره های مکتب آل اینجو چه خصوصیاتی داشته، به وجوه اشتراک و افتراق نگاره های این دو نسخه پرداخته است. هدف: مقاله حاضر با هدف شناخت و بررسی شخصیت پردازی در نگارگری مکتب شیراز به مطالعه بصری دو نسخه خطی شاهنامه ۷۳۳ (سنت پترزبورگ) و نسخه خطی سمک عیار (آکسفورد) خواهد پرداخت. روش پژوهش: این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، کیفی بوده و از منظر هدف، بنیادی است. جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. در نگارش و تدوین این پژوهش از ابزارهای گوناگونی از جمله مشاهده و سیاهه وارسی استفاده شده است. یافته ها: شخصیت ها در نگاره های مورد بررسی را می توان بر اساس جایگاه اجتماعی به شش گروه پادشاهان، زنان درباری، زنان غیر درباری، زنان عیار، ملازمان و جنگجویان تقسیم کرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر کدام از این گروه های شش گانه در پیروی از قراردادهای بصری از منظر نوع تن پوش و حالت قرارگیری در نگاره ها تفاوت هایی دارند و نحوه و محل قرارگیری شخصیت ها در نگاره های دو نسخه نشان دهنده ویژگی های شخصیتی و جایگاه اجتماعی آن ها در هر داستان است. چنانچه شکل ظاهری و نوع طراحی شخصیت های انسانی در هر دو نسخه یکسان است؛ اما شیوه برخورد نگارگر با شخصیت ها در هر نسخه متفاوت است. نگارگر نسخه خطی سمک عیار برای اشخاص عالی رتبه، از جمله پادشاهان فضای بیشتری در نگاره در نظر گرفته است. او پادشاهان را چه نیکو و چه ظالم، نشسته بر تخت ترسیم کرده؛ اما نگارگر نسخه خطی شاهنامه ۷۳۳ه.ق. تخت را محلی برای نشان دادن ظلم شاهانه در نظر گرفته است. پادشاهان در این نسخه خطی بر تخت تکیه نزده اند، مگر آنکه در جبهه شر قرار گرفته باشند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۷