آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

در عصر صفوی که یکی از درخشان ترین دوره های هنر ایرانی – اسلامی است، جریان های ادبی و هنری، روایت گری کامل از فرهنگ مردم آن روزگار است که افق های دید هنرمند را گسترش می دهد. ارتباط تنگاتنگ میان شعر و نقاشی ایرانی در این عصر و درهم تنیدگی شعر با طنز از ویژگی های بارز هنر این دوره است. از میان شاعران طنزپرداز معروف این دوره می توان به بیدل و کلیم اشاره کرد که مفاهیم طنزآمیز و انتقادی را با شگردهای هنری خاص خود آورده اند. مسئله ای که اینجا مطرح است زیبایی شناسی طنزهای موجود در آثار ادیبانی چون بیدل و کلیم و بازشناسی این زیبایی در هنر دوره صفوی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیل و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شاعران مذکور در ساختار طنزهای خود با زبان ادبی – هنری و با آگاهی از رموز بلاغت، کلام رندانه خود را در خطاب به اهل تفکر و تأمل سروده اند. از میان نقاشان معروف این عصر نیز می توان به کمال الدین بهزاد و رضا عباسی اشاره کرد که با نگرشی جدید به خلق نقاشی های پرمایه پرداخته اند. نقاشان نیز همانند شاعران طنزپرداز، مفاهیم و معانی جامعه پیرامون خود را با بیان زنده و جاندار که حاکی از تشخیص ویژه آنهاست، به خوبی تصویر کرده اند. همگامی و هماهنگی میان شعر و نقاشی را می توان در محافل اجتماعی آن روزگار بویژه در قهوه خانه دانست که با حضور اقشار مختلف مردم به طرح و نقد شعر و پیوند آن با  نقاشی پرداخته اند. اهداف پژوهش: 1.تبیین انگیزه شاعران از طرح مقوله های طنزآمیز در خلال آثارشان. 2.بازشناسی انعکاس فرهنگ مردم عصر صفوی در شعر و نقاشی های آن دوره. سؤالات پژوهش: 1.بیدل و کلیم از عناصر بلاغی چگونه در طنزهای خود بهره جسته اند؟ 2.آیا نقاشی های عصر صفوی توانسته است بازتاب دهنده فرهنگ مردم آن روزگار باشد؟

تبلیغات