فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲۸٬۲۳۹ مورد.
منبع:
صفه ۱۳۸۴ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
طراحی شهری یک فرایند مساله گشایی گروهی است که در آن با استفاده از تکنیک هایی که به طور فزاینده ای در طراحی شهری برای سنجش وضعیت و تدوین راهبرد به کار گرفته شده است . ماتریس سوآت ( SOWT ) است . به طور کلی ماتریس سوآت یک چارچوب مفهومی است که برای شناسایی و تحلیل تهدیدها و فرصت ها در محیط خارجی یک سیستم و بررسی قوت ها و ضعف های درونی آن به کار گرفته می شود . تکنیک تحلیل وضعیت سوآت که در آغاز توسط برنامه ریزان شرکت های خصوصی و محافل رشته مدیریت بازرگانی برای پاسخگویی به چالش های فراروی موسسات خصوصی تدوین شده است ...
فرایند خلاقیت در معماری
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۲ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
نماد و نشانهشناسی در فرش ایرانی
حوزه های تخصصی:
طراحی پوشاک ایران در دوران اشکانیان( پارتیان) (مطالعه بر روی الگو، برش و دوخت لباس ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی باغ سازی ایران در دوران ساسانی و اسلامی براساس توصیف های بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ به مثابه تمثالی از بهشت، همواره در میان باورهای ایرانیان، جایگاه مقدسی داشته است. برخلاف اندیشه های رایج مبنی بر هویت و ساختار یکسان باغ ایرانی در طول تاریخ، شاخصه های اصلی باغ سازی در ادوار گوناگون بسیار متغیّر بوده است. به نظر می رسد این تفاوت ها با تغییر آیین های دینی که تعاریف متفاوتی از بهشت آرمانی ارائه می دهند، نمود بارزتری یافته و مستلزم تأملی دقیق تر است. این پژوهش سعی بر این دارد تا ضمن بررسی مصادیقی از دوران ساسانی و دستیابی به الگوی کلی باغ سازی در این دوران، تغییرات صورت گرفته در آن با ورود به دوران اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهد؛ همچنین با بررسی شاخصه های بهشت آرمانی و مبانی نظری مرتبط با این مقوله در ادیان زرتشت و اسلام، حکمت دستیابی به این الگوها و دلایل تفاوت های کالبدی باغ های این دو دوره مشخص می شود. در این تحقیق، با استناد به آموزه های اوستا و قرآن و سایر منابع دینی، با روش تحقیق تفسیری تاریخی شاخصه های مورد اشاره در توصیف باغ های بهشتی تبیین می شود؛ سپس با روش تطبیقی به بازبینی مبانی نظری باغ سازی ایرانی در دوران ساسانی و اسلامی می پردازیم تا امکان انطباق مؤلفه ها و عناصر باغ ایرانی با مبانی نظری فرهنگ دینی (زرتشتی و اسلامی) فراهم شود. بررسی ها نشان می دهد صفات و مفاهیم نمادین مرتبط با باغ سازی، مبنایی فرهنگی و صبغه ای دینی دارد و ویژگی های خود را از صفات بهشت آرمانی مذهب و آیین حاکم بر جوامع می گیرد و همین تفاوت هاست که به ساختارها و الگوهای کالبدی متفاوت در هر برهه از زمان می انجامد. تمدن ایران در دوره رواج و گسترش آیین های میترایی، مزدیسنا و زرتشتی با تفسیر ویژه از طبیعت به تقدیس آن می پرداخت؛ اما با ورود دین اسلام، احترام به طبیعت جای تقدیس آن را گرفت و به تبع آن، تغییرات کالبدی چشمگیری از منظر برون گرایی درون گرایی، محوربندی، موقعیت قرارگیری، تعداد طبقات کوشک و... در باغ های ایرانی به وجود آمد. بررسی ها حاکی از آن است که کوشک های ساسانی نسبت به اسلامی، بعد درون گرای قوی تری نسبت به طبیعت پیرامونی داشته اند؛ با این حال، مرزبندی و تعریف حریمی مشخص برای باغ، با آغاز دوره اسلامی معنی و مفهوم می یابد. با گذر از دوران ساسانی به اسلامی، محوربندی و تقسیمات کلی پلان باغ ها از تقسیمات دوتایی به الگوی چهارباغ متحول و بر تعداد طبقات کوشک ها نیز افزوده شد.
بیان هایی پیرامون شناخت تعامل فرهنگ و طراحی (محصول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نخستین این مقاله ارائهی بیان هایی از چگونگی کارکرد فرهنگ و طراحی، کشف رابطهی میان این دو و تعیین ویژگی های فرهنگی طراحی است. هر چند در ساختار ابتدایی مقاله، طراحی به طور کلی مد نظر بوده است، لیکن در ادامه، نگاه ویژه به حیطهی طراحی محصول معطوف شده است. آگاهی یافتن از آخرین پژوهش هایی که در این عرصه صورت گرفته است نیز از دیگر اهداف جنبی این مقاله می باشد. لذا می توان پرسش های پژوهشی این تحقیق را چنین مطرح کرد: -فرهنگ چیست و چگونه میتواند در بستر طراحی تعریف شود؟، -تعامل میان فرهنگ و طراحی اساسا ً چگونه است؟ برای نیل به اهداف یادشده، ابتدا طراحی و سپس فرهنگ به طور عام مورد کنکاش قرار گرفته اند تا دامنه -ی تعاریف و نظریه هایی که پبرامون آنها وجود دارند، مشخص شوند. در ادامه عرصه های همپوشانی (تعامل) فرهنگ و طراحی محصول تعیین شده، بیان هایی از چگونگی ارتباط متقابل آنها پیشنهاد شده است. در این مقاله، توانایی تولید، به اشتراک گذاردن و تبادل معنا به عنوان مهمترین حیطهی درون-تعاملی میان آنها (فرهنگ و طراحی) شناسایی شدند. چهار بیان بنیادی درباب مفاهیم تعامل فرهنگ و طراحی مطرح شدند که هر یک بستری از تعامل این دو را تشریح میکردند. در نهایت مدل هایی نظری از تعامل فرهنگ و طراحی محصول بیان شده است.
اگر هر کس بادکنک سفیدی می داشت
منبع:
نقد سینما ۱۳۷۶ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
ادراک نابینایان از معماری و ضوابط و الگوهای طراحی برای آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری، با مجموعه احساسات و ایده هایی برای بهتر زیستن فرایندی است فیزیکی که در قالب ساخت و خلق بناهایی برای عملکردهای مختلف و رفع نیازهایی همچون زیست، امنیت، آسایش و نیازهای بی شمار دیگر بشری نمود می یابد. شباهت های ناگزیر در ساخت و سازهای جوامع گوناگون طی هزاره ها و بر حسب نیازهای مشترک، الگوهای نسبتا مشابهی به وجود آورده است و درک و فهم انسان از این فرایند، وابستگی تام به ابزار درک وی از فضا دارد.بخش کوچکی از جمعیت بشری که دارای ابزارهای متعارف ادراک فضا نیست، نیازمند فضایی متفاوت با دیگران است. از این میان، نابینایان فاقد ابزار اصلی درک فضا و معماری هستند. برای جلوگیری از احساس طرد شدن در ذهن قشر مذکور از یک طرف، نمی توان آنها را جدا از افراد سالم اجتماع و در یک محدوده مشخص محصور کرد و از طرف دیگر اختصاص یک پروژه بزرگ به درصد بسیار کمی از افراد جامعه، توجیه اقتصادی نیز نخواهد داشت و چه بسا با پیشرفت های روزافزون علوم و فناوری به زودی در روند طراحی معمارانه برای فضاهای مختص نابینایان در جهت رفع درصدی از مشکل نابینایی، نیازمند حفظ اصول و مبانی بصری و زیباشناختی خاص یک پروژه معماری یا معماری منظر نیز باشیم. بنابراین آنچه در این تحقیق پیش روست، تلاشی است برای تشخیص درک نابینا از معماری و ارایه الگوی صحیحی از فضای مناسب با ادراک او. اگر چه رعایت رعایت صحیح معیارها، ضوابط و استانداردهای تبیین شده توسط کارشناسان و صاحبنظران ذی ربط، می تواند شرایط مطلوب توام با اطمینان خاطر و امنیت فضای کار و زندگی را برای نابینایان تامین نماید، اما از آنجایی که یک نابینا نیز به هنگام فراغت و تفریح فضایی متفاوت از الگوهای تکراری روزمره را نیز طلب می کند، به نظر می رسد در بعضی شرایط خاص و متفاوت بر حسب نوع کاربری یک پروژه معماری یا معماری منظر می توان از تکرار همان الگوهای واحد طراحی، با شرط رعایت تمهیدات ویژه جهت حفظ ایمنی نابینایان، پرهیز نمود.
بررسی قالی های تصویری دوره قاجار (موجود در موزه فرش ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قالی های تصویری، گروه نسبتا بزرگی از قالی های دوره قاجار را تشکیل می دهند که تعداد قابل توجهی از آنها در موزه فرش ایران نگهداری می شوند. مطالعه و بررسی چنین مجموعه وسیع و گسترده ای که در دوره قاجار، خلق شده و رواج یافت، روشنگر بسیاری از نکات و مسایل مربوط به تاریخ قالی بافی به ویژه در زمینه طرح و نقش قالی ها است. پدیده تصویرگری در قالی های قاجار، به عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی و هنری این دوره به شدت هم بسته است. مقاله حاضر می کوشد ضمن بررسی عوامل زمینه ساز و موثر بر روند تصویرگری در قالی های قاجار، قالی های تصویری موزه فرش ایران را بر اساس مضامین و موضوعات به کار رفته در آنها دسته بندی و معرفی کند.
در این مقاله به تاثیرپذیری از فرهنگ و هنر غرب، گرایش به واقع گرایی در هنر، ظهور دو پدیده چاپ و عکس و تفکر انسان محور، به عنوان عوامل موثر در پدیده تصویرگری در قالی ها توجه شده است و بیست نمونه تصویر از قالی های تصویری موزه فرش ایران در قالب گروه های مختلف با مضامین مشترکی چون پادشاهان و مشاهیر، اروپاییان، ایران باستان، مذهب و داستان های ادبی مورد بررسی قرار می گیرد.گردآوری مطالب و تصاویر، به روش کتابخانه ای و میدانی بوده و نگارش آن با رویکرد توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است.
هنر درمانی (رنگ، فرم و فضا و تاثیرات آن بر گرافیک محیطی بیمارستان کودکان)
منبع:
رهپویه هنر ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و هنر در فلسفه ویتگنشتاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: استنباط ویتگنشتاین از فلسفه و نیز پژوهش هایی که خود او در بستر این استنباط در زمینه تبیین های مربوط به رفتار انسانی انجام داده، پیامدهای گسترده ای برای روش های علوم انسانی و مطالعه انسان، در حکم موجودی اجتماعی و فرهنگی از جمله مطالعات مربوط به ادبیات، هنر و فرهنگ دارد. از آنجا که مطالعه این پدیده ها مطالعه رفتار ارادی انسان است- مطالعه اعمالی که تحت حاکمیت هنجارها، معیارها، قراردادها و دیگر انواع مختلف «قواعدی» قرار دارند که انسان بر اساس آن ها فراورده های فرهنگی را تولید و مصرف می کند و نوعا دلایلی برای تولید و مصرف آن فراورده ها دارد فلسفه ویتگنشتاین، همان طور که نشان داده شده است، زمینه های قانع کننده فلسفی و منطقی برای رسیدن به نتیجه تاثیر فرهنگ بر تولید اثر هنری فراهم می آورد.
روش پژوهش: روش این مطالعه از نوع اسنادی است. که از میان کلیه اسناد و متون مرتبط با نظام فلسفی ویتگنشتاین استخراج گردیده است.
یافته ها و نتیجه گیری: بنابر آموزه های ویتگنشتاین متاخر، زبان بستر پیدایش پدیده های فرهنگی اجتماعی است و «هنر» که خود نوعی زبان است همانند زبان با سبک زندگی و فرهنگ جامعه انسانی مرتبط است بنابراین آفرینش هنری در بستر فرهنگی نضج می گیرد و معنا می یابد.
مسجد و مدرسه معیرالممالک
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی و سینما: تبیین فیلم و جامعه
منبع:
فارابی ۱۳۷۸ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
تحلیل چگونگی استمرار معماری چهار طاقی از دورة ساسانی به اسلامی در ایران با تکیه بر روش نقد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهار طاقی از شکل های ارزشمند معماری ایران در دوران پیش از اسلام و بعد از آن بوده که در ساخت بنا های مذهبی و جز آن به کار رفته است. بنابر شواهد موجود باستان شناسی، این نوع معماری در پیش از اسلام به ویژه از دورة ماد در نقشة آتشکده ها مشاهده شده است. پس از مدتی این شکل از معماری کاربرد عام تری یافت و در بنا ی کاخ ها نیز به کار رفت. طرح چهارطاقی در دوران اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفت؛ هرچند در چهار قرن نخست هجری آثار و نشانه های استفاده از آن بسیار محدود بود. باوجود این، از دورة سلجوقی به بعد با لزوم گسترش فضا های معماری مانند مسجدها، این نقشه در ساخت بنا های مختلفی مانند مسجد، آرامگاه و کاخ و کوشک کاربرد گسترده ای یافته است. نگارندگان در پژوهش حاضر برآن اند تا با توجه به نظریة کهن الگویی یونگ، علل و عوامل انتخاب این شکل از معماری و نحوة انتقال آن از دورة ساسانی به اسلامی را با ذکر شواهدی از جنبة امر قدسی در منابع اسلامی بررسی و تحلیل کنند. به بیان روشن تر، این پرسش مطرح است که آیا معماری چهارطاقی الگویی برگرفته از باورهای مسلط جامعه و یا به تعبیری، اندیشة ناخودآگاه قومی مردمان ایران از دورة پیش از اسلام است که در فرهنگ مذهبی و ادبیات دورة اسلامی راه یافته، ریشه دوانده و سپس در ذهن آدمیان این مرز و بوم تحول یافته و در ساخت دیگر بناها ازجمله کاخ ها، کوشک ها، مسجد ها و بناهای آرامگاهی به کار رفته است. هدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است.
راز جاودانگی آثار معماری (تحلیلی بر نگرش های نوگرا و فرانوگرا و رویکردهای فراگیرتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر تداوم و جاودانگی یک اثر معماری و تعاریف گوناگون ارایه شده از یک اثر جاودانه از آن جهت ضروری است که امروزه پس از دو دوره هنری نوگرا و فرانوگرا و تلاش آنها برای ایجاد یک میراث نوین هنری ماندگار و اصیل، عمر هنر بسیار کمتر از گذشته شده است. به طوری که امروزه شاهد شکل گیری آثار هنری هستیم که نه تنها در میان جامعه معماران بلکه بین عامه مردم نیز جایگاهی نداشته و چیزی برای عرضه به آیندگان ندارد. این امر علاوه بر از دست رفتن سرمایه کشور باعث فراموش شدن و بی ارزش شدن هنری چون معماری می شود. در واقع چنین معماری دچار روزمرگی شده و بریده از آرمان ها، اسیر حالت مصرفی، همچون هر کالایی، دارای تاریخ مصرف و انقضا می گردد. توجه به این مسایل که جاودانگی تا چه حد به ویژگی های فیزیکی اثر و تا چه حد در فرهنگ یا عوامل متافیزیکی ریشه دارد؟ بداعت نخبه پسندانه چقدر به جاودانگی کمک می کند و جایگاه فرهنگ عامه در این روند چگونه می تواند باشد؟ در این مقاله با رویکردی کیفی، شهودی و پدیدارشناسانه تعاریف گوناگون از یک اثر جاودانه در قالب سه نگرش نخبه پسند، عام پسند و دیدگاه فراگیر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است و در نهایت آثار معماری و مصادیق شکل گرفته با این نگرش ها بررسی شده است. برحسب نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار نظر کرد که هر دو تعریف نخبه گرا و مردم گرا، که حتی در ارایه اصول مربوط به ماندگاری یک اثر ناتوانند، نمی توانند به جاودانگی یک اثر کمک کنند. آنچه که از بررسی ها بدست آمد نشان می دهد که لازمه جاودانگی یک اثر، توجه هم زمان به تمام ابعاد انسانی مطرح در حوزه معماری چون انسان، هنرمند، جامعه، تاریخ، طبیعت وخداوند است و هنرمند (در نگرش نخبه پسند) و جامعه (در نگرش عام پسند) هر دو به عنوان انسان در ارتباط با دو بعد دیگر طبیعت و خدا است که به وحدت نزدیک می شوند و می توانند آثار جاودانی را بیافرینند. اصول ارایه شده توسط مرحوم «پیرنیا» برای معماری سنتی ایران چون مردم واری، نیارش، خودبسندگی و پرهیز از بیهودگی، به این جهت مایه جاودانگی است که هم در طبیعت مشاهده می شود و هم از صفات فعل خداوند است، این صفات بیش از آنکه بومی و سنتی باشد عقلانی اند و به همین جهت معماری اسلامی ایران مظهری از معماری جاودان را شکل می دهد.
نگاهی به دیدگاه ریچارد فورمن نویسنده کارگردان و نظریه پرداز معاصر تئاتر (تئاتر هستی شناسانه هیستریک)
حوزه های تخصصی:
مقاله: آموزش هنر در مدارس
حوزه های تخصصی: