قدرت گرفتن و به سلطنت رسیدن رضاشاه، محصول همراهى جمعى از روشنفکران و فعالا سیاسى و فکرى، براى پایان دادن به وضع پرآشوب کشور و استقرار تمرکز سیاسى و برقرارى نظم و امنیت در کشور بود. یکى از روشنفکرانى که در آن زمان یار رضاخان شد و او را تا رسیدن به سلطنت و بعد از آن همراهى کرد، عبدالحسین تیمورتاش بود. وى بعد از رسیدن رضاشاه به سلطنت، به پاس زحماتش، به وزارت دربار پهلوى انتخاب شد و در این سمت نیز مصدر خدمات شایانى براى رضاشاه بود؛ ولى به یکباره از وزارت دربار پهلوى به زندان افتاد و در آن جا به طرز فجیعى کشته شد. این پژوهش، مى کوشد تا به شکل علمى و روشمند، علل صعود و سقوط تیمورتاش را مورد ارزیابى و تجزیه و تحلیل قرار دهد. نگارنده، در این پژوهش در پى پاسخگوئى به دو پرسش زیر است: پرسش اول: چرا رضاشاه با وجود گزینه هاى متعدد، تیمورتاش را به وزارت دربار پهلوى برگزید؟ پرسش دوم: با وجود خدمات برجستها ى که تیمورتاش به حکومت پهلوى کرد، رضاشاه چرا به یکباره او را از مقام خود فرو گرفت؟ در پاسخ به این پرسش ها، دو فرضیه مطرح شده است: فرضیه اول: رضاشاه، تیمورتاش را به خاطر لیاقتش و همچنین، به علت تلاش هاى بىا مانش براى رساندن او به سلطنت، و به خاطر نیازى که به او داشت، به مقام وزارت دربار برگزید. فرضیه دوم: قدرت گیرى روزافزون تیمورتاش در مقام وزارت دربار و تبدیل شدن او به شخص دوم مملکت، باعث شد تا دیکتاتور ظنینى چون رضاشاه، از وجود وی براى بقاى تاج و تختش بیمناک شود و او را از مقام خود عزل نماید.