فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲۷٬۷۱۶ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
99 - 110
حوزه های تخصصی:
حضرت علی(ع) طبق آیات قرآن و روایات اسلامی، دارای فضائل بسیاری است و نگارگران ایرانی، در مقاطع تاریخی مختلف، تصویر ایشان را مصور کرده اند. در نسخه های خطی آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی متعلق به دوره ایلخانی، نگاره هایی از ایشان دیده می شود. از آنجا که آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی، به ترتیب دارای محتوایی علمی تاریخی و تاریخی است، شخصیت پردازی های گوناگونی از حضرت علی(ع) ارائه شده است که اهمیت موضوع، ضرورت انجام پژوهش را ایجاب کرده است. اهداف پژوهش، شناخت ویژگی های شخصیتی حضرت علی(ع) در نگاره های نسخه های خطی آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی و شناسایی ذهنیت های تأثیرگذار در انتخاب موضوع نگاره های مرتبط با حضرت در دو نسخه است. پرسش ها عبارت اند از: 1. در نگاره های نسخه های خطی آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی، به کدام یک از ویژگی های شخصیتی حضرت علی(ع) توجه شده است؟ 2. انتخاب موضوع نگاره های مرتبط با حضرت علی(ع) در نسخه های آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی تابع چه ذهنیتی صورت گرفته است؟ در پژوهش پیش رو، اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و تصویری به شیوه توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی بررسی شده و نمونه ها شامل سه نگاره از نسخه آثار الباقیه بیرونی و دو نگاره از نسخه جامع التواریخ رشیدی به صورت هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد نگارگر در نسخه علمی تاریخی آثار الباقیه ، به ابعاد شخصیتی حضرت علی(ع) تأکید کرده، نظیر رزمنده بودن، خانواده دوستی، جانشینی پیامبر و به طورکلی عقاید شیعی و در نسخه جامع التواریخ رشیدی، نگارگر شخصیت حضرت علی(ع) را برجسته نکرده و دیدگاهی مستندگونه داشته است و شخصیت حضرت را به عنوان رزمنده ای در سپاه اسلام نشان داده است.
طراحی در بافت روستاهای تاریخی با رویکرد معماری میان افزا (نمونه پژوهشی: طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری سپورغان شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
۵۲-۳۵
حوزه های تخصصی:
معماری میان افزا به عنوان رویکردی عملی در جهت ایجاد ساختارها و سازمان های جدید برای تأمین فضاهای قابل استفاده در بافت های تاریخی همواره مطرح بوده که برخاسته از گرایش های توسعه شهری است و می تواند به عنوان رویکرد طراحی در بافت های تاریخی روستاها نیز مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش برای یافتن پاسخ به این سؤال که "با توجه به رویکرد معماری میان افزا چگونه می توان در بافت تاریخی و سنتی روستاهای تاریخی مداخله کرد؟" انجام شده؛ با این فرض که به کارگیری مدل می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر در طراحی در بافت روستایی شود و عدم کاربست آن، غفلت از برخی مؤلفه های مؤثر در این طراحی را در بر خواهد داشت. این امر، ضرورت تدوین دستور کار برنامه ریزی طراحی در بافت روستاهای تاریخی برای بهره گیری از زیرساخت ها و ظرفیت های موجود را لازم می نماید. بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر، دست یابی و تدوین مدل دستور کار برنامه ریزی طراحی بر اساس اصول معماری میان افزا در بافت روستاهای تاریخی و کاربست آن در نمونه پژوهشی است. روش تحقیق این پژوهش، از نوع کیفی- کمی است. در این میان، مؤلفه ها و الگوهای زمینه گرایی، شاخصه های فیزیکی و چندوجهی توسعه میان افزا و همچنین رویکردهای طراحی بناهای میان افزا در حوزه معماری در جهت نیل به این هدف، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و مدل مستخرج از مبانی نظری به جهت آزمون برای طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری در روستای سپورغان شهرستان ارومیه، به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند به کارگیری این مدل طراحی می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر، از جمله الگوهای کالبدی- معماری و الگوهای محیطی- عملکردی در طراحی در بافت روستایی شده که علاوه بر حفظ ارزش های میراث معماری زمینه با طبیعت آن نیز هماهنگ شود.
بررسی نقش مقوله اقتصاد در چرخه صنعت سینمایی کشور (تحلیل هزینه و درآمدهای مرتبط با ساخت، تولید، پخش و اکران فیلم های سینمایی)
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
148-157
حوزه های تخصصی:
امور و صنایع بدیع هنری و فرهنگی نقش مهمی را در ثبات حوزه اشتغال، رشد بهینه اقتصادی، تقويت ماهیت و هویت ملی و
استحصال به توسعه پايدار دارا می باشند. هنر، فرهنگ و امور مربوط به اقتصاد سه حوزه موثر و غیرقابل تفکیک از یکدیگر
می باشند. اقدامات متقن، ایجابی، امری و دستوری ، در هیچ یک از این سه حوزه، بدون در نظر گرفتن الزامات حوزه های
دیگر، نتایج غیر موثر و نامطلوبی را در سایر حوزه ها خواهد داشت. رشد بهینه و موثر صنعت سینمای ملل به عنوان حوزه ای
که هم از لحاظ امور اقتصادی و هم امور سیاسی و هم چنین فرهنگی اهمیت دارد، به عنوان یک صنعت استراتژیک و نظام مند
در دستور کار دولت ها قرار دارد. مهم ترین دلیل محصورماندن سینمای کشور، فقدان عرضه مناسب فیلم های سینمایی کشور
در عرصه و بازار سینمای بین المللی است. سینمای ایران با وجود ظرفیت های بسیار بالا، هنرمندان مستعد، سابقه پخش و
تولید، نیروی انسانی فکور، فهیم و متعهد و هم چنین درخشش قابل توجه بسیاری از هنرمندان این مرز و بوم در جشنواره های
سینمایی معتبر جهانی، از نگاه اقتصادی و تولیدی دور نمای روشنی ندارد. هزینه های تولید و پخش فیلم در ایران طی سالیان و
دهه های اخیر، همواره به عنوان یکی از گفتاراساسی و مورد بحث میان فعالان، مدیران و منتقدان حوزه های رسانه ای تبدیل
شده است. اقتصاد هر کشوری را باید به مثابه یک کل که به تمام بخش ها و اجزاء آن کشور متصل و به هم پیوسته است و به
نوعی موتور محرک آن است دانست. به عبارتی برای اینکه یک کشور دارای فرآیند و زیر بناهای اقتصادی بهینه و موثری
باشد، باید در تمام بخش ها و زیربخش ها با رشد و شکوفایی محسوسی روبرو گردد. در صنعت اقتصادی سینما بصورت
سالانه، مبالغ بسیار زیاد و هنگفتی هزینه تولید و پخش فیلم های سینمایی می شود و درآمد و عایدی در خور توجه و بالایی را
بخود اختصاص داده و رونق بسیاری را در پی خواهد داشت. در این مقاله، صنعت سینما و جریانات اقتصادی فعال حول محور
آن و هم چنین هزینه های ساخت، تولید، پخش و اکران فیلم ها را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم.
مشکلات با پرسپکتیو: مطالعات موردی تصویرسازی ایران دورۀ قاجار
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
89 - 100
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی توزیع فضایی جرم در محدوده های شهری و پیراشهری با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت از زندگی کشاورزی به صنعت و سپس خدمات و تحول در الگوهای فضایی توسعه و اسکان، شهرها و کلان شهرها را به مثابه مراکز تجمع جمعیت و تمرکز منابع توسعه مطرح نمود. این تمرکز در فضا و سرزمین که ناگزیر از تنوع، تضاد و تعارض در ترکیب، منافع و رفتار بازیگران است، علاوه بر ارتقای کیفیت زندگی می تواند بستری برای شکل گیری جرم باشد. پیامدهای این بسترسازی به ویژه در مواردی که رشد کالبدی بدون برنامه ریزی فضایی باشد، بیشتر نمایان می شود. این پژوهش باهدف بررسی الگوهای فضایی جرائم در محدوده های شهری و پیراشهری و استفاده از آن در برنامه ریزی شهری انجام گرفته است. رویکرد پژوهش، توصیفی-تحلیلی و روش آن، فراترکیب است. نتایج مؤید این هستند که عواملی همچون تراکم جمعیت و اکولوژی اجتماعی می توانند فرصت هایی برای ارتکاب جرم ایجاد نمایند، اما رفتار اجتماعات مختلف در مواجهه با این فرصت ها از الگوی ثابتی پیروی نمی کند. مقایسه ی وضعیت شهرهای ایران و دیگر نقاط جهان روشن نمود که بررسی پراکندگی جرائم توسط پژوهشگران داخلی و خارجی به لحاظ شکلی و محتوایی متفاوت بوده و رویکرد تحقیقات خارجی، کاربردی تر است. نتایج می توانند در تدوین سیاست ها و برنامه های توسعه شهری و اقدامات اجرایی برای ارتقای امنیت شهری موردتوجه قرار گیرند.
مطالعه تطبیقی نقوش قالی های موجود در نگاره های دوره تیموری ایران با قالی های موسوم به هولباین عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
۵۸-۴۳
حوزه های تخصصی:
با آغاز قرن 8 ه.ق./ 14 م. تا پایان سده 10 ه.ق./ 16 م. یکی از دوره های درخشان قالی ایران شکل می گیرد که با توجه به اهمیت این دوره در تغییرات سبکی فرش دستباف به دلیل محدود بودن نمونه های موجود، ابهامات زیادی در زمینه ماهیت قالی ایران در این عصر به وجود آمده اند. با وجود منابع اندک در این عصر، شامل قالی های باقی مانده و نگارگری های دوره تیموری و ترکمانان، سؤال های بی شماری در مورد ساختار قالی ایران در این دوره وجود دارند و همین ابهامات موجب شده که متخصصان حوزه تاریخ فرش غیرایرانی، وجود فرش قبل از عصر صفوی را در هاله ای از ابهام قرار دهند؛ درصورتی که می توان با مطالعه تطبیقی فرش های منقوش در نگاره های این دوران با نمونه های هم عصر در آناتولی، به ارتباط سبکی قالی ایران در این بازه زمانی با قالی آناتولی پی برد. این پژوهش با هدف مقایسه تشابهاتِ فرش های دوره تیموری ایران (911-771 ه.ق./ 1506-1370 م.) با فرش های هولباین ترکیه (حدود 8 تا 12 ه.ق./ 14 تا 17 م.) به منظور بیان روابط سبکی فرش ایران تیموری با فرش آناتولی در این بازه زمانی صورت می پذیرد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که علت وجود و تداوم ویژگی های مشابه در فرش های دوره های تیموری ایران و عثمانی ترکیه چه بوده است؟ در این راستا، این پژوهش به صورت تطبیقی- تحلیلی، داده های خود را با روش اسنادی و حصول اشباع نظری تأمین کرده و با دسته بندی مؤلفه های تطبیقیِ پیکره ها در سطح توصیف، به تبیین تشابهات آنها در سطح تحلیل پرداخته است. برآیند یافته ها نشان می دهد این ویژگی های مشابه در اصل از ایران به ترکیه راه یافته اند و فرم و محتوای فرش از طریق بافت اجتماعی- فرهنگی و ایدئولوژی حاکم بر طراحان آناتولی، سبکی جدید را مبتنی بر سنت های طراحی فرش در این منطقه، ارائه کرده است. همچنین این برهم کنش متقابل میان هنرمندان ایران و ترکیه، ناشی از قرارگیری در محیط، ایجاد ادراک مشترک میان افراد درگیر و مشارکت آنها در انتقال، آموزش و یادگیری است که حاصل آن، نگاشتن طرح های مشابه فرش است؛ لذا هنرمندان هر دو پیکره مطالعاتی در آموزش و تداوم این قالی ها نقش مهمی را ایفا کرده اند.
پیشنهادِ روش تهیه پالت رنگی مکان، رویکردی جهت حفاظت منظر شهری تاریخی(HUL)؛ مورد پژوهی: محله جلفا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«منظر رنگی» از مهم ترین ارکان هویتی بافت های تاریخی شهرها و یکی از عناصری است که فرهنگ بومی را در کالبد مکان بازتاب می دهد و از همین جهت است که به عنوان مولفه ای از رویکرد «حفاظت از منظر شهری تاریخی» (Historic Urban Landscape :HUL) به طور روزافزون، مورد توجه قرار گرفته است. مساله آن است که استفاده ناآگاهانه از رنگ و بی توجهی به آن در بازآفرینی بافت های تاریخی و توسعه های شهری همجوار با آن بافت ها، گاه منظر شهری را مخدوش کرده و شخصیت این بافت های یگانه را تهدید می نماید. این در حالی است که منظر شهرهای تاریخی، متأثر از نظام های رنگیِ ذاتیِ مصالح بومی و همساز با شرایط اقلیمی شکل گرفته است، اما امروز به سبب استفاده از مصالح ناهمخوان با زمینه طبیعی، مناظر تاریخی شهرها دستخوش آسیب های بصری و ادراکی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت و وسعت این بافت ها و ایجاد ساخت و سازهای ناهمگون با نظام رنگی بومی، این امر که چگونه می توان از ابزارهای امروزی به جای روش های مرسوم دستی و قدیمی جهت ثبت و تحلیل اطلاعات رنگ محیط استفاده کرد؛ به گونه ای که این روش از لحاظ اقتصادی نیز، به صرفه و در عین حال به لحاظ صحت نتایج، قابل اعتماد باشد، پرسش پژوهش حاضر است. بر این اساس، هدف این پژوهش معرفی روشی در راستای تهیه پالت رنگی مکان و تشخیص کدهای رنگی غالب در زمینه شهری است. محله جلفای اصفهان با توجه به ویژگی های برجسته آن، نظیر قرارگیری در ساختار تاریخی شهر اصفهان، بهره مندی از فرهنگ ویژه و وجود الگوهای رنگی منحصربه فرد، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی است و با توجه به ماهیت چند وجهی عنصر رنگ در موضوعات «روانشناسی»، «فرهنگ» و «بوم شناسی بصری»، به لحاظ راهبرد پژوهش از رویکرد سیستمی تبعیت می کند. سیستم رنگ مورد استفاده در پژوهش نیز، سیستم CIELab است. نتایج پژوهش نشان داد این روش قابلیت کاربرد به شکل گسترده برای تحلیل منظر رنگی و تهیه پالت پیشنهادی برای شهرهای تاریخی را در راستای تحقق رویکرد HUL داراست.
واکاوی عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی در گردشگری شهری با استفاده از رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
181 - 206
حوزه های تخصصی:
مالکیت روان شناختی یکی از مباحث اصلی مدیریت است که در دانش مدیریت، روانشناسی و در محدوده رفتار سازمانی راه یافته است. هدف این پژوهش واکاوی عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی در گردشگری شهری است. روش پژوهش فراترکیب است. جامعه آماری شامل مقالات خارجی معتبر و در دسترس پژوهشگر در پایگاه های داده امرالد، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر است که بین آن ها تعداد 42 پژوهش، که با موضوع پژوهش مرتبط بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری هدفمند (غیر تصادفی) و روش گردآوری داده های پژوهش مطالعه نظام مند است. روایی پژوهش با استفاده از تحلیل کسپ و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب کاپا بررسی و تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای رسیدن به موفقیت مالکیت روان شناختی باید عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی را شناسایی کنیم که شامل شخصیت، دلبستگی، خودمختاری، عدالت درک شده، کنترل درک شده توسط گردشگر، انگیزه، سرمایه گذاری گردشگران در گردشگری، دلبستگی ملی گردشگران، شهرت برند درک شده، جذبه تبلیغات شبه- مالکیت، خود پنداره، عامل اجتماعی فرهنگی، ایجاد دانش، سیستم کاری با عملکرد بالا و احساس قدرت است.
تحلیل تولیدات کارگاه های شاخصِ سفال امروز مازندران از منظر هویت بومی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
85 - 94
حوزه های تخصصی:
هنر اقوام مختلف به خصوص در زمینه تولید صنایع دستی، همواره یکی از اصلی ترین عوامل شکل گیری فرهنگ در یک قوم محسوب می شود و سرامیک ها به عنوان زیر مجموعه ای از صنایع دستی، نشان دهنده فرهنگ مردم یک منطقه اند. منطقه مازندران که به واسطه شاخصه های محیطی اش شناخته می شود، دارای گستره فرهنگی غنی ای است که از دیرباز سفال گری در آن شکل گرفته، اما به نظر می رسد علی رغم وجود کارگاه های متعدد سفال گری در منطقه، تولیدات سفال با ویژگی های هویتی مازندران تناسبی ندارند؛ همین موضوع ضرورت آسیب شناسی و بررسی شرایط کارگاه های مربوطه را سبب ساخته است. هدف از انجام این پژوهش بازشناسی تولیدات کارگاهی سفال امروز مازندران از منظر هویت بومی با رویکرد آسیب شناسی این آثار بوده است. پژوهش مذکور از زیرمجموعه پژوهش های کاربردی بوده است و از جنبه ماهیت و روش جزء تحقیقات توصیفی و تحلیلی قرار دارد. شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق شامل مطالعات کتابخانه ای (منابع مکتوب و اینترنتی) و تحقیق میدانی شامل مشاهده و مصاحبه با کارگاه ها و نواحی تولید در منطقه مورد پژوهش است. پس از آشنایی با هویت، فرهنگ، قومیت و اکولوژی مازندران و شناخت ویژگی های طبیعی این منطقه و در نهایت بررسی آثار تولید شده در کارگاه های شاخص این استان، مشخص شد روند تولید سرامیک با آسیب هایی مواجه هست که از آن جمله می توان به افزایش سفال گران غیر بومی، کمرنگ شدن نقش سفال گران سنتی، افزایش تولیداتی با هویت غیربومی و تغییر ذائقه خریداران سفال اشاره کرد.
چالشی در باب هنرمند مؤلف: ارتباط بین آثار رنه مگریت با نوشته های ادگار آلن پو و ترجمه شارل بودلر
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
12 - 24
حوزه های تخصصی:
هنـر و ادبیـات، همـواره رابطـه نزدیکـی داشـتهاند و بازتـاب ایـن نزدیکـی و الهامبخشـی، در آثـار ادبـی و هنـری بسـیاری مشـهود اسـت. گاهـی هـم ترجمـه، عنصر مهمـی تلقی گردیـده که سـبب نزدیکی نقـاش و نویسـنده از دو فرهنـگ مختلـف شدهاسـت؛ ترجمـه، بهمثابـه پلـی اسـت کـه ارتباطـی فرامـرزی میان ایـن دو حوزه را شـکل دادهاسـت. در پژوهـش حاضـر، تأثیرپذیـری رنـه مگریت، نقاش سورئالیسـت از نوشـتههای ادگار آلن پو، نویسـنده آمریکایـی کـه بـه لطـف شـارل بودلـر، ترجمـه و چـاپ شـده بودنـد، واکاوی شدهاسـت. ایـن پژوهـش، به شـیوه توصیفـی- تحلیلـی، ایـن اثربخشـی را در قالـب دو نمونـه ادبـی کـه بـه صـورت هدفمنـد انتخـاب شـدهاند مورد بررسـی قـرار داده و شـارل بودلـر، دلیـل اصلـی ایـن تأثیرپذیـری درنظـر گرفته شدهاسـت. هدف از ایـن پژوهش، ارائـه درکـی عمیقتـر از تأثیرپذیـری نقاشـی از ادبیـات بـه میانجی ترجمه اسـت و پرسشـی که مقاله سـعی دارد بـه آن پاسـخ دهـد، ایـن اسـت که بـا درنظر گرفتـن نقش میانجـی مترجم (بودلـر)، آثار آلـن پو چـه تأثیری روی آثـار مگریـت گذاشـتند و ایـن امـکان، چگونـه فراهـم گردیده کـه نقاش بـه این الهامپذیری رسـیده اسـت.
ترجمان بصری استعاره «نی» در نگاره های لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا از استعاره «نی» برای بیان حکایت هجران انسان از اصل خویش و طرح مسئله عشق مجازی و حقیقی استفاده کرده اند. یکی از ابداعات نگارگران، پیوند میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز با داستان لیلی و مجنون است. استفاده از استعاره «نی» در قالب «چوپان نی نواز» به عنوان عامل تذکر برای دعوت به روز الست و مبدأ وجود انسان به این دلیل بوده است تا مخاطبان را از ورای ظاهر داستانی عاشقانه، به نوای عهد الست و عشق حقیقی انسان برای سیر از وضع موجود به مقام محمود انسانی متوجه سازند. نگارگران با شناخت مبانی عرفانی سعی در ترجمان بصری این مضامین داشته و ازاین رو میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز و سایر عناصر تصویر با داستان لیلی و مجنون ارتباط برقرار کرده اند. هدف این مقاله مشخص نمودن پیوند مفاهیم عرفانی با نگارگری ایران و نشان دادن هویت جدید تصویری در نگارگری برای بیان مضامین عرفانی است. روش پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی بوده است. در این مقاله نگاره های مکاتب هرات و تبریز به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده که از میان آن ها تعداد چهار نگاره با مضامینی از داستان لیلی و مجنون به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. مقاله در پی پاسخ به این پرسش هاست: نی در ادبیات عرفانی، استعاره از چیست؟ ترجمان تصویری استعاره نی در نگاره های لیلی و مجنون چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد نگارگران از طریق ترجمان بصری صحنه های گوناگون لیلی و مجنون و بهره گیری از استعاره نی در قالب چوپان نی نواز، مصادیقی همچون مقام عشق، عاشق، معشوق، فنا، بقا و... را در قالب اشکال، رنگ ها و ترکیب بندی، صورت تجسمی بخشیده اند.
ارزیابی روش تدریس اکتشافی هدایت شده برای درسِ هندسه نقوش دوره کارشناسی صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب روش مناسب تدریس، از جمله موارد ضروری در افزایش کیفیت فرایند آموزش است و تأثیر گذاری عمیق بر یادگیری فراگیران خواهد داشت. با توجه به ماهیت دروس هنر و صنایع دستی، ضروری است روش هایی انتخاب شود که علاوه بر یادگیری، آنچه را در آموز ش هنر اهمیت دارد، نیز به فراخور مورد توجه قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان یادگیری و رضایت از تدریس دانشجویان رشته صنایع دستی ورودی 1397 دانشگاه اراک، به بررسی روش های آموزش مستقیم و اکتشافی هدایت شده در درس «هندسه نقوش در صنایع دستی ایران 1» پرداخته است. پرسش های تحقیق نیز چنین مطرح می شود که: روش تدریس اکتشافی هدایت شده چه تأثیری در میزان یادگیری دانشجویان درس هندسه نقوش در صنایع دستی ایران دارد؟ و همچنین میزان رضایتمندی دانشجویان درس هندسه نقوش در صنایع دستی ایران از روش تدریس اکتشافی هدایت شده چگونه است؟ روش پژوهش، نیمه تجربی و با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل که به روش تصادفی انتخاب شده اند، انجام شده است. ابزار گردآوری داده، آزمون نهایی عملی مشترک و همچنین پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت و مشتمل بر 20 سؤال و ۴ خرده مقیاس برای بررسی میزان رضایت از تدریس است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آزمون عملی، سه مؤلفه کیفی «کشف روش ترسیم»، «ایده پردازی و ترسیم نقوش بدیع» و «زمان» و همچنین میانگین نمرات اکتسابی هر دو گروه و برای داد ه های حاصل از پرسشنامه رضایتمندی، میانگین پاسخ ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن است که روش آموزشی اکتشافی هدایت شده، از تأثیرگذاری بیشتری در فرایند یادگیری عمیق دانشجویان در این درس برخوردار است. همچنین میزان نمرات اکتسابی دانشجویان و رضایت از تدریس آن ها در روش اکتشافی هدایت شده بیشتر بوده است. به طور کلی، چنین روشی قابلیت افزایش میزان خلاقیت دانشجویان این درس را خواهد داشت.
بازنگریِ نقدهای وارد بر نظریۀ نهادی؛ کدام نظریۀ نهادی؟
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
25 - 33
حوزه های تخصصی:
نظریـۀ نهـادی هنـر، بهعنـوان نظریهای فرهنگـی در پـی توجیهناپذیری لذت ناشـی از آثار هنری معاصـر و تجلیل از آنهـا توسـط نظریههـای تقلیـدی و بیانگرانـۀ هنـر بـه مشخصسـاختن فراینـدی میپـردازد کـه در آن بسـتر اجتماعـی- فرهنگـی، تعیینکننـدۀ تعریـف اثـر هنـری اسـت و بسـیاری از آثـار معاصـر را بدین طریـق در تعریف خـود میگنجانـد. چنیـن بسـتری کـه مقدمـات لازم آن را آرتـور دانتـو فراهـم میکنـد، توسـط جـورج دیکـی، اشـکال و سـازوکارهای آن بـا مؤلفههایـی چـون مصنوعیـت اثـر، جهـان هنـر و اعطـای شـأن توسـط اعضـای این جهـان مشـخص میگـردد. طبـق نظر او، لزوم شمردهشـدن یک شـیء به عنوان شـیء هنری آن اسـت که توسـط اعضـای محیطـی نهـادی بـه آن اعطای شـأن شـود. پژوهش حاضر بر آن اسـت که بـا تکیه بر آرای دیکـی و چهار نسـخه تعریفـی کـه از ایـن نظریـه ارائـه داده اسـت و نیز بررسـی نقدهـای وارد بر آن، به این پرسـش پاسـخ دهد کـه کـدام یـک از نقدهـا باعث پیشـروی و بسـط این نظریه شـدهاند و کـدام یک، به سـوء تعبیرهای ناشـی از فهم نادرسـت ایـن نظریـه منجر گشـتهاند. اطلاعات ایـن تحقیق، براسـاس منابع کتابخانـهای گردآوری شـده و مبتنی بـر روش توصیفـی- تحلیلـی بـه تجزیه و تحلیـل کیفی دادهها پرداخته اسـت. بـا توجه به دادههای بهدسـتآمده، اینگونـه بـه نظـر میرسـد کـه بسـیاری از نقدهـای وارد بر نظریـۀ دیکـی، بیتوجه به تعریـف نهایی او، بـر مبنای تعاریـف اولیـۀ ایـن نظریـه مطرح میشـوند و از این نظریـه، توقع نگاهـی ارزشگذارانه دارند. این در صورتی اسـت کـه چنیـن نقدهایـی، فهـم ابهامـات اصلی ایـن نظریه را مخـدوش سـاخته و باعث سـوء تعبیرهایی ناشـی از عدم توجـه بـه رونـد اصلاحی این نظریه توسـط دیکی شـده اسـت.
بررسی الگوها و گونه شناسی کالبدی ایوان در خانه های تاریخی؛ مطالعه موردی: خانه های قاجار و پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۶۰-۴۵
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی فضاهای معماری ایران و خانه های تاریخی نشان دهنده ی ترکیب و ارتباط سه فضای باز، بسته و نیمه باز است. ارتباط بین این سه فضا و به طورکلی ارتباط درون و بیرون، یکی از اصول معماری ایرانی است. ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز، علاوه بر ارتباط و فصل مشترک فضاهای باز و بسته، کارکردهای مختلف عملکردی، اقلیمی، فرهنگی و کالبدی دارد. همچنین غالباً معیاری برای تشخیص ارزش و هویت معماری و اجتماعی صاحبان خانه های تاریخی محسوب می شود. در این پژوهش برای نیل به هدف اول که شناخت و گونه شناسی ایوان ها در دوره ی قاجار و پهلوی اول است از طریق روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی گونه شناسی و مفهوم ایوان پرداخته شده و در ادامه مبتنی بر مشاهدات میدانی و برداشت های صورت گرفته از ایوان خانه ها، تلاش می شود تا ویژگی های کالبدی ایوان در دوره های قاجار و پهلوی اول بر پایه ی دو نظام دقیق «کالبدی و فضایی» و «کارکرد و عملکردی»، تحلیل شود. بعد از ارائه ی الگوها و مقایسه ی نظام های کالبدی در چهار دوره ی (اوایل، اواسط و اواخر قاجار و پهلوی اول) یافته های زیر به دست می آید. با بررسی ایوان ها ازنظر الگویی، می توان آن ها را بر اساس ویژگی های نظامی کالبدی خانه ها در سه گونه ی «ایوان درکل»، «ایوان درمیان» و «ایوان بیرون زده» بررسی و دسته بندی کرد. درباره ی هدف نهایی پژوهش که چگونگی و چرایی تغییرات در ایوان ها است این نکته قابل بیان است که ایوان، مانند دیگر اجزا و عناصر خانه های تاریخی انعطاف پذیر بوده و براثر تغییرات ایجادشده در سطح جامعه و معماری، پیکره بندی و سازمان فضایی و مخصوصاً کالبد ایوان ها تغییر یافتند. در پی تحولاتی که بعد از جنگ ایران و روسیه در ایران پدید آمد، زنجیره ای از حوادث به وجود آمد که در دوره ی پهلوی اول به اوج خود رسید. مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری که بر الگوی معماری خانه ها و ایوان ها اثر گذاشته اند. از مهم ترین این عوامل که بر تغییرات ایوان ها تأثیر زیادی داشتند می توان به ارتباط با کشورهای غربی، تضعیف باورها و ارزش ها، افزایش جمعیت، تمکن مالی صاحب خانه و تحولات نوسازی و شهری اشاره کرد.
واکاوی میزان اثرگذاری عناصر عینی و ذهنی بر حس «حریم» در فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
17 - 28
حوزه های تخصصی:
عوامل فرهنگی، هویتی و شخصیتی، عناصر متفاوتی هستند که می توانند در درجه اهمیت وزنی متفاوتی، حریم را تشکیل دهند. بررسی عناصر اثرگذار بر ایجاد یا مخدوش شدن حریم، هنگامی موضوعیت پیدا می کند که در یک بستر مکان مند و زمان مند، منطبق بر شرایط فرهنگی و هویتی معین، مورد تحلیل و نقد قرار بگیرند و در آن تحلیل عناصر و اجزای اثرگذار، آزموده شوند و درصد وزنی و اثرگذاری هریک مشخص شود. هدف پژوهش پیش رو، بررسی تحلیلی عوامل مختلف اثرگذار بر ایجاد حریم است. در راستای رسیدن به این هدف، در بخش تحلیلی تلاش شده با طراحی پرسشنامه، مؤلفه های تأمین کننده حریم افراد، شناسایی و اولویت بندی شود. متن پیش رو یک پژوهش توصیفی-تحلیلی است که در ابتدا حریم را به عنوان یک مفهوم معنایی از جنبه نظری در منابع کتابخانه ای مورد مطالعه قرار داده و سپس از طریق پیمایش میدانی (مصاحبه آزاد و پرسشنامه) سعی در ارائه یک تجزیه و تحلیل کیفی-کمی داشته است. براساس مورد پژوهشی صورت گرفته، نتایج به روشنی بیانگر این است که ادراک حس حریم تابع المان های عینی و ذهنی است و این مؤلفه ها به صورت توأمان در ادراک حریم نقش دارند. عناصر عینی در هنگام ارتباط با «دیگران» واجد اثرگذاری بیشتری می شوند. در بخش سنجش ذهنی حریم، تفاوت ادراکی از نظر جنسیتی ناچیز است. جامعه آماری زنان بر خلاف مردان صیانت از بدن و پوشش را محرکه مؤثرتری در تأمین حریم می پندارند؛ لیکن «امنیت» و منشأ آن «سوءاستفاده دیگران»، توافقاً اصلی ترین دغدغه جامعه آماری از هر دو جنس است.
واکاوی فرآیند تأویل در معماری خُرده فرهنگ از منظر نشانه شناسی اومبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم چگونگی تأویل بناهای معماری خرده فرهنگ ها از طریق بسط رویکرد نشانه شناسی اومبرتو اکو به این حوزه است. پارادایم این پژوهش تفسیری است و قصد دارد پدیده معماری خرده فرهنگ ها را با دقت تفسیر کند و بر اساس تحلیل مفاهیم و نظریه پیش رفته است. تحلیل ها نشان دادند تأویل بناهای معماری در خرده فرهنگ ها به سه دلیل با تأویل بناهای معمول متفاوت است: اول. در رمزگان فرآیندی، نحوی و معنایی. در رمزگان فرآیندی عناصر رمزگان سیستمی اول به رمزگانِ سیستمی ناشناس پیوند زده می شود. این ناشناس بودن شکل گیری تأویل را به تأخیر انداخته و به همین دلیل این امکان را می یابد که ظاهری خلاقانه به خود بگیرد. در رمزگان نحوی این امکان وجود دارد که همنشینی متفاوتی از اجزاء معماری شاهد باشیم. در رمزگان معنایی معمولاً صورت های بیانی فرهنگ اکثریت و فرهنگ اقلیت تلفیق شده و به صورت محتوایی خرده فرهنگ دلالت داده می شوند. دوم. دانشی که براساس آن دال ها به مدلول هایی در ذهن مخاطب دلالت کند، خرده فرهنگ پشتوانه تاریخی ندارد و به همین دلیل جز برای جمعیت اندک مردم گروه اقلیت برای دیگران مبهم و گنگ خواهد بود و تنها با مطالعات تاریخی و فرهنگ شفاف خواهد شد. سوم. شناخت اصول و معیارهای خرده فرهنگ براساس صورت های بیانی و محتوایی است.
Application of Planning Standards in Regulating Road Reserves (Case Study: Kisii Town in Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
An efficient road network remains among the topical issues in the international urban development forum. This is because roads link interrelated land uses in addition to connecting them with the contiguous metropolitan areas, thus a key contributing factor for an accelerated socio-economic uplift. To sus tain this, planning s tandards that delimit urban road reserves are usually prepared and enforced through development control to ensure that roads are exclusively maintained for their intended purpose. This s tudy, therefore, through a case s tudy was undertaken in Kisii Town, Kenya inves tigates the extent to which the unauthorized developments on urban road reserves are regulated. It was s teered by the public interes t theory of regulation by targeting residential developments which were proportionately and randomly drawn from the seven residential neighbourhoods. Data were collected using a high-resolution satellite image and a ques tionnaire. Data analysis relied on GIS, t-tes t, logis tic regression, and linear regression. Research findings demons trated a s tatis tically significant difference between the approved physical planning s tandards that are used in regulating road reserves and the extent of compliance by developers. Compliance generally declined by a mean of four metres, signifying that the County Government of Kisii did not undertake adequate development control. Non-compliance was mos tly heightened by the developers’ unawareness of the building plan approval process and that the buildings needed to be inspected during cons truction. This s tudy deepens the international debate on development control by spatially and s tatis tically illuminating how the extent of compliance with the planning s tandards that regulate road reserves may be empirically analyzed.
کارکرد نمادین رنگ در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
449 - 467
حوزه های تخصصی:
رنگ ها در تمدن های گوناگون دارای ارزش ها و کارکردهای گوناگونی اعم از روانی، فلسفی، آئینی، مذهبی و غیره هستند. رنگ ها می توانند حامل پیام های گوناگون آشکار یا ضمنی بوده و بر احساس، ارتباطات، تفکر، اندیشه، و رفتارهای شخصی یا گروهی تأثیرگذار باشند. ایران زمین با قدمتی کهن در بافتار سنتی و یا مدرن خود از وجوه و ویژگی های رنگ در همه زمینه های زیستی و داشته های فرهنگی، هنری و مذهبی اش بهره برده است. رنگ ها همواره هویتی آشکار یا پنهان داشته اند که به تناسب اعتقاد ایرانیان مورداستفاده قرار گرفته اند. در قرآن و احادیث و روایات حتی به لحاظ فیزیولوژیک بارها به خواص اثربخش رنگ ها اشاره شده است. سواد رسانه ای و آگاهی مخاطبان به خصوص در سال های اخیر فیلم سازان و تولیدکنندگان هنر صنعت رسانه انیمیشن را به سوی سینمای بصری رهنمون ساخته و رنگ به عنوان عنصری مهم نقش قابل توجه ای دارد. هنر انیمیشن ایران زمین نیز با قدمتی طولانی، متأثر از چنین رویکردی سال ها در تلاش است که از خصایل رنگ ها در تبلور و پرتوافشانی دین و فرهنگ ملی سود جوید. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی در صدد آن است تا منزلت و جایگاه این باور ملی درخصوص نقش نمادین رنگ را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر واکاوی چگونگی استفاده از رنگ ها در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی با تکیه بر فرهنگ کهن ایرانی اسلامی می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی تحلیلی، توصیفی بر اساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ایی و آرشیوهای صوتی تصویری می باشد. از این رو، فیلم «شاهزاده روم» به صورت انتخاب هدفمند مورد مداقه قرار خواهد گرفت.اهداف پژوهش:واکاوی تأثیر رنگ ها و معانی آن ها در هنر، فرهنگ، متون اسلامی و مخاطب.2. بررسی لزوم استفاده از رنگ ها برای القای یک فضای مذهبی در انیمیشن های ایرانی.سؤالات پژوهش:رنگ ها در مذهب شیعه و فرهنگ ایرانی دارای چه ویژگی هایی هستند؟2. چگونه می توان از رنگ ها در فیلم های انیمیشن استفاده کرد به گونه ای که حامل باورهای فرهنگی و اعتقادات ملی و مذهبی باشند؟
ارزیابی و تحلیل ساختار و شاخصه های کالبدی- فضایی و گونه شناسی ساباط های شهر کازرون
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر نخستین اقدام در شناسایی دقیق و مطالعه آماری ساباط های شهر کازرون که در گویش محلی برخی محلات تاقک گفته می شود است. براین اساس هدف این پژوهش بررسی نوع معماری و گونه شناسی ساباط های شهر کازرون در قالب شاخصه های کالبدی_ فضایی از نظر متغیرهای کمی و کیفی پرداخته است. این نوشتار بر پایه روش کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نظر در انجام پژوهش، از روش کتابخانه ای- اسنادی، تحلیل محتوا، روش میدانی و همچنین تصاویر هوایی گرفته شده در دهه 1340 استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Excel و همچنین جهت ترسیم نقشه ها و نمایش پراکندگی فضایی ساباط ها در سطح شهر از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیای GIS Arc استفاده شده است. یافته های پژوهش در بخش میدانی موجب شناسایی 9 ساباط در سطح بافت محلات تاریخی شهر کازرون گردیده است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل شاخص های کمی، کیفی و مشخصات کالبدی ساباط ها نشان می دهد که ساباط های شهر کازرون از پراکندگی و نمای متفاوت، جنس کف ساباط، نوع گذر و همچنین ابعاد و تناسبات کالبدی برخوردارند. از نظر متغیرهای شرایط اقلیمی (سایه اندازی و نفوذپذیری تابش آفتاب) و مؤلفه های امنیت (دارا بودن درب ورودی) ساباط های موجود از تنوع و گونه های مختلف تشکیل شده اند. خروجی این پژوهش می توان برای نخستین بار به: 1- شناسایی ساباط های باقی مانده در سطح شهر کازرون، 2- مستندنگاری و تهیه گزارش جامع از وضعیت کالبدی و معماری ساباط ها، 3- دسته بندی و گونه شناسی ساباط ها و 4- تهیه نقشه Gis از نمایش موقعیت و پراکندگی فضایی ساباط ها اشاره کرد.
اشکال حضور زبان و ادب فارسی در فرآیند تولید نگاره ها در نقاشی ایرانی
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 105
حوزه های تخصصی:
فاصله گرفتن نقاشی معاصر ایران از زبان و ادبیات فارسی، با توجه به تاریخ طولانی پیوند این دو مدیوم، موضوعی در خور توجه است. قابلیت های تصویری و نمایشی زبان فارسی، چنان است که دستمایه ی بسیاری از مهم ترین هنرهای کاربردی و میراث تجسمی و بصری ایران قرار گرفته است. پژوهش ها اغلب حضور زبان و ادب فارسی در نگارگری را، به برگردان تصویری متن ادبی توسط نگاره، تقلیل داده و حضور زبان و ادب فارسی را در کل فرآیند تولید یک نگاره نادیده می گیرند. اما واقعیت این است که برای درک حضور زبان و ادب فارسی در نقاشی ایرانی، باید این حضور را در سراسر فرآیند تولید نقاشی ایرانی، جستجو کرد. این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوی انجام شده، در ابتدا اجزای سه گانه ی فرآیند تولید نگاره در کتابخانه ها، یعنی جزء اول: «نگارگر، نگارگران و شاگردانشان»، جزء دوم: «نگاره به عنوان محصول» و جزء سوم : «عمل فنی نگارگر بر روی نگاره»، از یکدیگر تفکیک شد. سوال این است که زبان و ادب فارسی در نقاشی ایرانی، به چه اشکالی در نقاشی ایرانی حضور یافته است؟ یافته ها نشان می دهد که پیوند میان زبان و ادبیات فارسی و نگارگری را می توان به شکل صور سه گانه وحدت ذهن نگارگر و نویسنده متن ادبی، ادبیات به عنوان واسطه میان نگارگر و عرفان، ارتباط درونی متن و تصویر، نگاره به مثابه بازنمایی امر ظاهری و باطنی در ادبیات و عرفان، تهیه مضمون از ادب غنایی و حماسی، القای غیر مستقیم احساسات و جنبه های روانشناسانه از طریق نشانه ها و همچنین کارکرد اسلوب کنایی در نقاشی ایرانی مشاهده نمود. نتایج پژوهش حاضر و اهمیت حضور زبان و ادب فارسی در تمامی مراحل تولید نقاشی ایرانی، می تواند راهگشای نقاشی معاصر ایران که از ادبیات و زبان فارسی، دور افتاده است، قرار گیرد.