فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
۳۴۱.

تأثیر تمرین هوازی بر وخامت کلی و مقدار شاخص های خطر متابولیک در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک: مطالعه فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراتحلیل تمرین هوازی سندرم متابولیک امتیاز Z متابولیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۱۱ تعداد دانلود : ۵۱۷
به دلیل عدم ارائه تأثیر واحد تمرین بر وخامت کلی خطر متابولیک و نیز مربوط بودن سال چاپ مطالعات فراتحلیلی موجود به قبل از سال (2011)، نتایج موجود قطعیت ندارند؛ لذا، هدف از این فراتحلیل، تعیین تأثیر تمرین هوازی بر خطر کلی سندرم متابولیک و مقدار هر یک از شاخص هقزی خطر در آزمودنی های مبتلا به سندرم متابولیک می باشد. جهت انجام پژوهش، کارآزمایی های بالینی و تصادفی مربوط به بررسی تمرین هوازی بیشتر از چهار هفته بر وضعیت متابولیک بیماران سندرم متابولیک چاپ شده تا سال (2015) مورد تحلیل واقع شد . فاکتور اصلی مورد مطالعه، امتیاز z سندرم متابولیک و فاکتورهای ثانویه شاخص های خطر متابولیک بود . شایان ذکر است که مدل های اثرات تصادفی و ثابت جهت تحلیل ها استفاده شدند و اندازه اثر بر حسب تفاوت استاندارد میانگین در تناوب های اطمینان 95 درصد گزارش شد . ناهمگونی بین مطالعات نیز توسط آزمون خی دو بررسی گشت و مقدار I2 بیش از 50 درصد به عنوان ناهمگونی قابل ملاحظه قلمداد گردید. علاوه براین، در ارتباط با فاکتور اصلی، هشت پژوهش مورد فراتحلیل قرار گرفت که شامل 561 آزمودنی در قالب گروه های تمرین هوازی (288 نفر) و کنترل (273 نفر) بود . تغییرات استاندارد میانگین برای امتیاز z سندرم متابولیک برابر با ( 0/33- ) و برای فاکتورهای ثانویه شامل: قند خون برابر با ( 0/36-)، لیپوپروتئین پرچگال برابر با ( 0/3)، فشار متوسط سرخرگی برابر با ( 0/23-)، تری گلیسرید برابر با (0/1- ) و دور کمر برابر با (0/40- ) محاسبه گردید. یافته ها نشان می دهند که تأثیر متوسط تمرین هوازی بر بهبود وخامت کلی خطر متابولیک در بیماران سندرم متابولیک، بر فواید بالینی تمرین هوازی تأکید می کند. با این حال، تعیین تأثیر عواملی مانند سن، جنسیت، نژاد و پارامترهای تمرینی در فراتحلیل های آماری آینده می تواند بسیار کاربردی و ارزشمند باشد.
۳۴۲.

اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی (پلایومتریک با و بدون انسداد عروق و قدرتی-توانی) بر عوامل آمادگی حرکتی منتخب دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی توان سرعت تمرینات پلایومتریک انسداد عروق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۰۸ تعداد دانلود : ۵۴۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی بر آمادگی جسمانی دختران بود. 30 دختر به سه گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق، تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق و تمرین قدرتی-توانی تقسیم شدند. تمرینات شش هفته اجرا شد. پیش و پس از تمرینات آزمون های آمادگی جسمانی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه وتحلیل شد.نتایج حاکی از افزایش معنا دار سرعت، توان انفجاری و چابکی در هر سه گروه تمرینی بود.افزایش سرعت در گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق (8/16درصد) نسبت به گروه تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق (6/9درصد) و تمرین قدرتی- توانی (3/7درصد) تفاوت معنا داری داشت. توان انفجاری دو گروه تمرینی پلایومتریک (7/18 درصد در گروه بدون انسداد و 18 درصد در گروه با انسداد) نسبت به گروه تمرین قدرتی-توانی (6/4درصد) تفاوت معنا داری داشت. در چابکی در دو گروه تمرینات پلایومتریک (7/6 درصد در گروه با انسداد و 5/6 درصد در گروه بدون انسداد) نسبت به گروه قدرتی-توانی (3 درصد) تفاوت معنا داری مشاهده شد. اما در تعادل و توان بی هوازی بین سه گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت تمرینات پلایومتریک (چه با انسداد و چه بدون انسداد) نسبت به تمرینات قدرتی-توانی، تأثیر بیشتری بر سرعت، توان انفجاری و چابکی دختران ورزشکار دارد.
۳۴۳.

تأثیر تمرینات ویبریشن کل بدن (WBVT) بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، غلظت هورمون رشد و IGF-1 دختران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی هورمون رشد IGF-1 تمرینات ویبریشن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۰۱ تعداد دانلود : ۴۹۴
ویبریشن کل بدن به عنوان روشی جدید و مکمل برای فعالیت عصبی عضلانی، باعث تحریک مکانیکی این سیستم می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات منتخب ویبریشن بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، مقادیر هورمون رشد و IGF-1 دانشجویان دختر تمرین کرده بود. 20 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین و انحراف استاندارد سنی 2/2±75/21سال، وزن 28/7±25/54 کیلوگرم و BMI 44/2±1/20 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10n=) و کنترل (10n=) قرار گرفتند. تمرینWBV به مدت10 روز با فرکانس 30 هرتز و دامنه 10 میلی متر در 6 وضعیت بدنی مختلف انجام شد. نمونه های خونی 24 ساعت قبل و بعد از تمرینWBV اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری t همبسته و مستقل استفاده شد. یافته های تحلیل آماری نشان داد 10 روز برنامه تمرین WBV منجر به افزایش معنی دار قدرت، سرعت، توان، مقادیر هورمون رشد و IGF-1 در گروه تجربی شد (05/0≥P)، در حالی که چابکی در این گروه تغییر معنی داری نداشت. یافته ها نشان داد برنامه تمرینیWBV می تواند به عنوان یک شیوه تمرینی جدید و مکمل در کنار سایر روش های تمرینی جهت بهبود مقادیر هورمون های آنابولیکی و عوامل آمادگی جسمانی استفاده شود
۳۴۴.

تأثیر شدت فعالیت هوازی بر ابعاد خودپندارة سالمندان 60 تا 70 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندان خودپنداره فعالیت هوازی آزمون راکپورت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۹۴ تعداد دانلود : ۵۵۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شدت فعالیت هوازی (شدت کم و متوسط) بر ابعاد خودپندارة سالمندان 60 تا 70 سال انجام شد. آزمودنی های آن، 45 سالمند مرد بودند که به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارده شدند. پروتکل تمرینی افراد شامل 8 هفته فعالیت هوازی در قالب آزمون یک مایل پیاده روی/دویدن راکپورت بود. شدت فعالیت کم تا متوسط نیز با استفاده بلت های مخصوصی که به سینة آزمودنی ها متصل شده بود، اندازه گیری و کنترل شد. تمامی آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامة خودپندارة تنسی-2 را تکمیل کردند. نتایج نشان داد در مرحلة پس آزمون، اختلاف معناداری بین سه گروه در ابعاد خودپنداره وجود دارد (0.05 P<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد گروه فعالیت با شدت متوسط، دارای میانگین نمرات بالاتر و بهتری نسبت به دو گروه دیگر بود. همچنین، گروه فعالیت با شدت کم نیز دارای میانگین نمرات بهتری نسبت به گروه کنترل بود. براساس نتایج پژوهش، انجام فعالیت هوازی با شدت متوسط، به عنوان یک روش مفید برای افزایش ابعاد خودپنداره به سالمندان توصیه می شود.
۳۴۵.

اثر همزمان مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج و تمرین مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت عضلانی تمرینات مقاومتی ترکیب بدن اسیدلینولئیک مزدوج لپتین سرم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۹۳ تعداد دانلود : ۷۲۰
مطالعات حیوانی، خواص بسیار مفید ازجمله کاهش وزن و بهبود ترکیب بدن را پس از استفاده از اسیدلینولئیک مزدوج گزارش کرده اند. با این حال، درخصوص تأثیر ترکیب با تمرینات مقاومتی، اطلاعات محدودی وجود دارد. بنابراین، در این مطالعه اثر مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج به همراه تمرینات مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی در مردان غیرورزشکار بررسی شد.در کارآزمایی نیمه تجربی با طرح دوسوکور، 23 مرد غیرورزشکار به صورت تصادفی به دو گروه تمرین + مکمل (یازده نفر) و تمرین + دارونما (دوازده نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته (هر هفته سه جلسه) برنامه تمرین مقاومتی را براساس پروتکل کرامر (2004) اجرا کردند. گروه تجربی، روزانه سه کپسول 1000 میلی گرمی اسیدلینولئیک مزدوج و گروه کنترل سه کپسول دارونما (روغن زیتون) مصرف کردند. در ابتدا و انتهای دوره، قدرت عضلانی، ترکیب بدن و لپتین سرم آزمودنی ها سنجیده و داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و همبسته تحلیل شد. براساس یافته ها، در مقایسه با روش تمرین مقاومتی + دارونما، تمرین مقاومتی + مکمل، اسیدلینولئیک مزدوج موجب کاهش معنی دار توده چربی و لپتین سرم و افزایش معنی دار توده بدون چربی شد (05/0p<). این در حالی است که قدرت بالاتنه و پایین تنه دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به نتایج می توان گفت تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج می تواند در مردان غیرورزشکار ترکیب بدن را بهبود داده و لپتین سرم را کاهش دهد؛ ولی الزاماً موجب بهبود قدرت بالاتنه و پایین تنه نمی شود.
۳۴۶.

تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط گرم بر عملکرد هوازی و بی هوازی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مردان فعال تمرین تناوبی با شدت بالا محیط گرم عملکرد هوازی و بی هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۹۱ تعداد دانلود : ۷۲۵
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط گرم بر عملکرد هوازی و بی هوازی مردان فعال بود. 24 دانشجوی مرد فعال با توجه به برآورد  vVO 2maxبه سه گروه تمرین در محیط گرم (8 نفر)، تمرین در محیط طبیعی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) به صورت همتا تقسیم شدند. آزمودنی های گروه محیط گرم و طبیعی 12 جلسه طی دو هفته متوالی تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 5 وهله 150 ثانیه ای دویدن با شدت 90-85 درصد vVO 2maxروی نوار گردان بود و بین هر وهله 150 ثانیه دویدن با شدت 50 درصد vVO 2maxبه عنوان استراحت فعال قرار داشت. پیش و پس از پروتکل پژوهش، آزمون T maxو آزمون فزاینده بیشینه روی نوار گردان جهت بررسی عملکرد هوازی و آزمون وینگیت به منظور بررسی عملکرد بی هوازی در محیطی با دمای 1±23 درجه و رطوبت 5±35 درصد طبیعی اجرا شد. بررسی داده ها، از طریق تحلیل واریانس یکسویه در سطح 05/0P< نشان داد، تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط گرم، شاخص های vVO 2max، T max، مسافت حداکثر سرعت توان هوازی و میانگین توان بی هوازی به ترتیب به مقدار 3/14 درصد، 3/16 درصد، 4/33 درصد و 1/40 درصد نسبت به پیشرفت گروه تمرین در محیط طبیعی افزایشی معنا دار داشت، اما حداکثر توان بی هوازی (15 درصد) تنها نسبت به گروه کنترل افزایش معنا داری داشت (05/0P<). همچنین مقدار لاکتات پس از آزمون T maxتنها در گروه تمرین در محیط گرم (6/12-  درصد) کاهش معناداری نشان داد، اما در مقایسه های بین گروهی تفاوت معنادار نبود (05/0P<). گروه کنترل در هیچ یک از شاخص ها تفاوت معناداری نشان نداد (05/0P<). به طور کلی نتایج نشان داد دو هفته تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط گرم، عملکرد هوازی و برخی شاخص های عملکرد بی هوازی را نسبت به محیط طبیعی به طور معناداری بهبود می دهد.
۳۴۸.

تأثیر دو پروتکل پیش آمادگی متفاوت بر برون داد توان عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بی هوازی بوسکو پتانسیل سازی پس از فعال سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۸۹ تعداد دانلود : ۴۷۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات اجرای حرکت پویا به دنبال توالی ای از اعمال پیش آمادگی متفاوت بود. دوازده آزمودنی زن سالم، فعال و غیرورزشکار (سن: 1±16سال، قد: 34/6±162 سانتی متر، وزن: 21/9±60 کیلوگرم) داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو پروتکل پیش آمادگی به فاصله یک هفته شرکت کردند. پروتکل اول شامل اجرای 5 تکرار با 50 درصد و 2 تکرار با 75 درصد یک تکرار بیشینه حرکت اسکات و پروتکل دوم شامل اجرای 5 تکرار با 60 درصد و 2 تکرار با 90 درصد یک تکرار بیشینه جهت پیش آمادگی بود. آزمودنی ها آزمون های سارجنت و بوسکو 5، 15، 30 و 60 ثانیه ای را انجام دادند. نتایج نشان داد پروتکل دوم در هر پنج آزمون تغییرات بیشتر و معناداری نسبت به پروتکل اول ایجاد کرد (01/0P<). درصد تغییرات یا اختلاف بین دو گروه به ترتیب در آزمون سارجنت (05/19)، پرش بوسکو 5 ثانیه ای (20/15)، 15 ثانیه ای (58/14)، 30 ثانیه ای (37/11) و 60 ثانیه ای (06/11) کمتر بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت احتمالاً در اجرای پروتکل های پیش آمادگی هرچه شدت بیشتر باشد، اجرای پویای پیایند بهتر خواهد بود و به نظر می رسد اثر پروتکل های پیش آمادگی با گذشت زمان کاهش می یابد.
۳۴۹.

تأثیر سه برنامة تمرین ترکیبی هوازی مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح آدیپونکتین، پروتئین متصل به رتینول چهار و نیم رخ لیپیدی در مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین دیابت نوع دو تمرین هوازی مقاومتی پروتئین متصل به رتینول چهار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۸۴۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سه برنامة تمرین ترکیبی هوازی مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح آدیپونکتین، پروتئین متصل به رتینول چهار و نیم رخ لیپیدی در مردان مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. بدین منظور، 43 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو به صورت تصادفی در چهار گروه (سه گروه تمرین ترکیبی یک (سن0/3 ± 9/47، وزن1/1 ± 9/77 و شاخص تودة بدنی 5/3 ± 3/26)؛ دو (سن 3/6 ± 8/45، وزن 7/6 ± 8/80 و شاخص تودة بدنی 8/1 ± 9/26)؛ سه (سن 9/0 ± 5/47، وزن 7/11 ± 9/82 و شاخص تودة بدنی 9/2 ± 0/28) و گروه کنترل (سن 2/1 ± 9/46، وزن 3/4 ± 10/84 و شاخص تودة بدنی4/2 ± 2/28) تقسیم شدند و گروه های تمرینی، تمرین ترکیبی هوازی مقاومتی را به مدت 12 هفته و با شدت های مشخص (گروه یک: مقاومتی60-50 درصد یک تکرار بیشینه، هوازی80-70 درصد ضربان قلب بیشینه؛ گروه دو: مقاومتی70-60 درصد یک تکرار بیشینه، هوازی70-60 درصد ضربان قلب بیشینه؛ گروه سه: مقاومتی80-70 درصد یک تکرار بیشینه، هوازی60-50 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا نمودند. جهت انجام پژوهش، فرایند خونگیری به منظور تعیین سطوح آدیپونکتین، پروتئین متصل به رتینول چهار و نیم رخ لیپیدی، قبل و پس از 12 هفته انجام گرفت و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که سطوح پروتئین متصل به رتینول چهار در گروه دو و سه تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است ( P<0.05 ). مقادیر تری گلیسرید نیز در هر سه گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کاهش را نشان می دهد ( P<0.05 ). شایان ذکر است که برمبنای نتایج، تفاوت معناداری در وزن، شاخص تودة بدنی، درصد چربی، سطوح آدیپونکتین، کلسترول تام، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا و لیپوپروتئین کلسترول با چگالی پایین بین گروه ها مشاهده نمی شود و 12 هفته تمرین ترکیبی با شدت های مختلف، تأثیری بر شاخص های آنتروپومتریک و آدیپونکتین بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نداشته است. با این حال، می توان گفت که دو برنامة تمرین ترکیبی گروه دو و سه به واسطه کاهش سطوح پروتئین متصل به رتینول چهار و تری گلیسرید می تواند در بهبود اختلالات متابولیکی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مفید باشد.
۳۵۰.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میگرن تمرین هوازی CGRP

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۸۲ تعداد دانلود : ۶۶۸
میگرن عبارت است از حمله های مکرر سردرد که به طور معمول یکطرفه و با اختلال پیچیده عصبی-عروقی و تحریک همزمان مسیر های درد اعصاب حسی ترژمینال همراه است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن بود. آزمودنی های تحقیق 22 زن مبتلا به میگرن، در دامنه سنی 22 تا 53 سال بودند که به شکل دردسترس و غیرتصادفی در دو گروه تجربی (13 نفر) و کنترل (9 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی علاوه بر درمان دارویی به مدت دوازده هفته، سه جلسه هفتگی در تمرینات منتخب شامل فعالیت روی نوارگردان، و دوچرخه کارسنج به مدت 35 تا60 دقیقه و با شدت50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب شرکت داشتند. گروه کنترل تحت درمان دارویی، اما غیرفعال، و صرفاً در پیش آزمون-پس آزمون شرکت داشتند. تحلیل آماری داده ها نشان داد که پروتکل تمرینی موجب کاهش معنادار شدت سردرد، سطوح CGRP، درصد چربی؛ و افزایش معناداری در استقامت قلبی- عروقی گروه تجربی شد (05/0>P). شدت سردرد از 23/34 به 30/14 مورد کاهش، سطوح CGRP از50/53 به 45/48 درصد در پس آزمون کاهش، درصد چربی از 45/31 درصد به 25/25 درصد کاهش، و استقامت قلبی- عروقی از 81/24 به 81/41 میلی لیتر/کیلوگرم/ وزن بدن افزایش نشان داد. نتیجه گیری می شود که احتمالاً می توان از تمرینات هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به میگرن استفاده کرد.
۳۵۱.

تأثیر ده هفته تمرین تناوبی هوازی بر وضعیت آنتی اکسیدانی و اکسیدانی در بیماران دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی استرس اکسایشی دیابت نوع دو عملکرد اندوتلیال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۸۶ تعداد دانلود : ۸۱۴
پژوهش حاضر با هدف تأثیرپذیری وضعیت استرس اکسایشی ناشی از تمرینات تناوبی هوازی در بیماران دیابتی نوع دو طراحی و اجرا شد. 24 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان دارویی بودند، با میانگین سنی 50/6 ± 29/50 سال و شاخص توده بدنی 67/0 ± 21/27 کیلوگرم بر متر مربع در دو گروه تمرینی و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت ده هفته، سه جلسه در هفته و به مدت 40 دقیقه با شدت 80 درصد حداکثر تواتر قلبی (HR max) اجرا شد. شاخص های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX)، شاخص اکسیدانی مالون دی آلدئید و نیتریت/نیترات (NOx) اندازه گیری شد. داده ها با روش آماری آنوای دوطرفه بررسی شد. نتایج نشان داد تمرین تناوبی هوازی موجب افزایش معنادار نیتریت/ نیترات (004/0P=)، GPX (001/0P=) و کاهش معنادار MDA (029/0P=) شد. درحالی که تأثیر معناداری بر SOD (063/0P=) نداشت. علاوه بر این، به بهبود ظرفیت آمادگی هوازی (005/0P=) منجر شد، اما شاخص های متابولیکی تأثیر معناداری ناشی از تمرین تناوبی هوازی نشان ندادند. ازاین رو می توان نتیجه گرفت تمرینات تناوبی هوازی از راه کاهش اکسیدان ها و افزایش آنتی اکسیدان ها موجب افزایش فعالیت زیستی NO شده است. همچنین تناوب های تمرین ورزشی با افزایش آنتی اکسیدان ها و تنش برشی موجب بهبود وضعیت اکسایشی و عملکرد اندوتلیال می شود.
۳۵۲.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر مقدار لپتین سرمی و وضعیت آهن در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین هوازی لپتین وضعیت آهن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۵۴۴
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات هوازی بر مقدار لپتین سرمی و وضعیت آهن در زنان چاق بود. 28 زن چاق داوطلب شدند و تصادفی در دو گروه تمرین هوازی (14 نفر با سن 9/4 ± 1/37 سال، وزن 2/10±0/82 کیلوگرم، شاخص تودة بدن 3/4± 2/34 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (14 نفر با سن 3/5 ± 5/37 سال، وزن 5/9±9/79 کیلوگرم، شاخص تودة بدن 9/3± 0/34 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 9 هفته (چهار جلسه در هفته) به تمرینات هوازی با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خون گیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش های آماری t مستقل و آنالیز کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در مقدار لپتین سرمی بین دو گروه کنترل و تجربی وجود نداشت (05/0(P>. اما اجرای تمرینات هوازی موجب افزایش معنادار آهن سرم و کاهش معنادار فریتین سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد (05/0>P). همچنین، در دیگر شاخص های وضعیت آهن شامل ظرفیت اتصال آهن به ترانسفرین (TIBC)، مقدار هموگلوبین، هماتوکریت، MCH، MCHC و MCV تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0(P>. با توجه به نتایج می توان گفت که اجرای تمرینات هوازی تأثیر معناداری بر مقدار لپتین سرمی ندارد، اما می تواند وضعیت ضعیف آهن را در زنان چاق بهبود بخشد. این بهبود احتمالاً ناشی از تأثیر عوامل دیگری است و ارتباطی با مقدار لپتین سرمی ندارد.
۳۵۳.

مقایسه میزان تمرکز توجه و BDNF ناشی از اعمال تمرین استقامتی در دختران و پسران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون استروپ تمرین استقامتی تمرکز توجه BDNF دانشجوی غیرورزشکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۶۷۳
از مغز (BDNF) دانشجویان دختر و پسر غیرورزشکار و همچنین بررسی ارتباط بین تغییرات این دو عامل بود. بدین منظور، 30 دانشجوی غیرورزشکار (میانگین سنی 6/1±1/24 سال)، براساس پیش آزمون استروپ در چهار گروه پسران، دختران، پسران کنترل و دختران کنترل، توزیع شدند، و پس از نمونه گیری خونی، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین استقامتی با شدت 85-70 درصد ضربان قلبی بیشینه و به مدت 40 دقیقه، 3 جلسه در هفته به مدت 5 هفته ادامه دادند. نتایج نشان داد تمرین استقامتی موجب افزایش معنا دار میزان BDNF در هر دو گروه دختران و پسران شد (05/0>P)، ولی زمان پاسخ به آزمون استروپ، فقط در گروه پسران به صورت معنا داری کاهش یافت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد، تفاوت معنا داری بین پسران و دختران در اثرگذاری تمرین استقامتی بر زمان پاسخ به آزمون استروپ وجود نداشت (05/0P>)، اما میزان BDNF در گروه دختران به صورت معنا داری بیشتر از پسران بود (05/0>P). همبستگی بین تغییرات زمان پاسخ به آزمون استروپ و میزان BDNF در هیچ یک از دو گروه پسران و دختران، از نظر آماری معنا دار نبود (05/0P>). به طور کلی براساس یافته های این تحقیق به نظر می رسد تمرین استقامتی می تواند به افزایش میزان BDNF و بهبود تمرکز منجر شود، اما در این زمینه تفاوت هایی احتمالی بین دختران و پسران وجود دارد که نیازمند تحقیقات بیشتری است.
۳۵۴.

ﺗﺄثیر تمرین های متفاوت ورزشی بر مقادیر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی تمرین تناوبی شدید هیپوکمپ موش صحرایی بالغ عامل نوروتروفیک مشتق از مغز تمرین پر شدت تمرین بر سطح شیب دار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۵۷۴
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثرات احتمالی شیوه های متفاوت تمرینات ورزشی بر مقادیر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) در هیپوکمپ موش های صحرایی بالغ انجام شد. در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سن 8 هفته و میانگین وزن 10±170 گرم)، به طور تصادفی در 5گروه مساوی 7 تایی کنترل، تمرین استقامتی، تمرین تناوبی شدید، تمرین پر شدت و تمرین بر سطح شیب دار تقسیم شدند. گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته، تحت فعالیت ورزشی استقامتی بر روی نوار گردان مخصوص جوندگان قرار گرفتند. گروه تمرین تناوبی شدید، به مدت 8 هفته فعالیت ورزشی تناوبی با استراحت فعال بر نوارگردان اجرا کردند. گروه تمرین پر شدت، با شدت بالا بر نوارگردان دویدند. گروه تمرین بر سطح شیب دار، بر نوار گردان شیب دار فعالیت خود را انجام دادند. مقادیر BDNF با روش الایزا سنجیده شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه با α<0.05تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر BDNF هیپوکمپ پس از 8 هفته، در گروه های تمرین استقامتی (0.768=P)، تمرین تناوبی شدید (0.135=P)، تمرین پر شدت (0.163=P) و تمرین بر سطح شیب دار (0.172=P) نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری را نشان ندادند. هر چند تمرین های متفاوت ورزشی نتوانست موجب تفاوت معنادار سطوح BDNF شود، اما به نظر می رسد، تمرینات ورزشی با شدت و فشار بالاتر می تواند تغییر مقادیر BDNF هیپوکمپ را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد.
۳۵۵.

تأثیر تمرین مقاومتی بلندمدت بر عوامل رشدی و انسولین پلاسمایی دو بیمار مبتلا به سوختگی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی سوختگی انسولین پژوهش مورد منفرد عوامل رشدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۶۸ تعداد دانلود : ۷۸۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت ماه تمرین مقاومتی بر سطوحIGF1 , GH و انسولین پلاسمای افراد با سوختگی شدید بود. روش پژوهش از نوع مورد منفرد با طرح خط پایه چندگانه شرکت کنندگان بود. آزمودنی های این پژوهش دو زن با سوختگی شدید با میانگین سنی 20 تا30 سال در بیمارستان سوانح و سوختگی بودند، که پس از تعیین خط پایه، طی هشت ماه مداخله انفرادی، تمرینات مقاومتی را انجام دادند و یک ماه پس از پایان مداخله به مدت دو ماه پی درپی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. نمونه های خونی به صورت ناشتا و 24 ساعت پس از تمرینات در پایان هر ماه گرفته شد. تحلیل دیداری، تمرینات مقاومتی در هر دو آزمودنی موجب تغییر در PND (75 درصد برای آزمودنی اول در GH و 5/87 درصد برای آزمودنی دوم) و PND در ( IGF1برای هر دو آزمودنی100 درصد) و PND (انسولین آزمودنی اول 5/62 درصد و در آزمودنی دوم50 درصد) شد. به نظر می رسد تمرین مقاومتی طولانی مدت موجب افزایش هورمون ها و عامل رشدی در افراد با سوختگی شدید شده و در نتیجه موجب تسریع در بهبود جراحت ها شود.
۳۵۸.

طراحی برنامه تمرین شبیه سازشده مسابقات تکوا ندو بر پایه نیمرخ تغییرات تواتر ضربان قلب، سطح لاکتات خون و درک فشار کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب ورزشی تکواندو لاکتات خون درک فشار کار طراحی تمرین شبیه ساز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۶۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
وقوع آسیب های ورزشی در مسابقات تکواندو اغلب ناشی از برخوردهای فیزیکی هنگام مبارزه است. ازاین رو طراحی برنامه تمرین همسطح با فشار فیزیولوژیک یک مسابقه واقعی بر پایه تغییرات ,RPE, HR,LA انجام گرفت تا ورزشکار به جای مبارزه با حریف، فنون را با «میت» اجرا کند. به این منظور دوازده تکواندوکار زبده تیم ملی با میانگین سن 3±22 سال به صورت هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. مشخصات آنتروپومتریک و ظرفیت عملی با استفاده از تست درمانده ساز هوازی روی تردمیل و توان بی هوازی به روش RAST تعیین شد. آزمودنی ها به سبک وزنی المپیک برنامه مبارزه شبیه ساز را اجرا کردند. سطح لاکتات خون و ضربان قلب با تله متری پولار و مقیاس 10RPE بورگ پیش از مسابقه، بین هر یک از 3 راند مبارزه و در پایان راند سوم مسابقه و برنامه شبیه ساز با میت اندازه گیری شدند. برای مقایسه میانگین داده ها از تحلیل واریانس یکسویه استفاده شد. بین شاخص های سه گانه شدت کار هنگام مسابقه و تمرین ویژه اختلاف معناداری به دست نیامد (05/0P>). برنامه شبیه سازشده، فشار سایکوفیزیولوژیک همسطح با مسابقه واقعی بر عملکرد تکواندوکاران وارد می کند که احتمالاً بتوان جایگزین مسابقات تدارکاتی در پیش فصل مسابقات که امکان رخداد آسیب وجود دارد، کرد.
۳۵۹.

تأثیر میزان و سرعت موسیقی بر سرعت رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی سرعت رکاب زدن زیرایی میزان موسیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۶۲ تعداد دانلود : ۶۸۶
موسیقی قادر است حرکت بدن طی اجرای فعالیت های بدنی تکرارشونده (مانند دویدن، راه رفتن و تایپ کردن) را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر میزان و همچنین سرعت موسیقی بر سرعت رکاب زدن است. بدین منظور 17 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین سن 22/1±33/22 سال، وزن 30/10±23/57 کیلو گرم، شاخص توده بدن 51/3±09/22 کیلوگرم بر متر مربع و قد 63/4±55/160 سانتی متر انتخاب و طی چهار جلسه ارزیابی شدند (هر جلسه شامل دو وهله مشابه و مجزا بود). در جلسه اول آزمودنی ها بدون شنیدن موسیقی روی دوچرخه رکاب زدند. در جلسات دوم، سوم و چهارم آزمون دهنده ها طی رکاب زدن به قطعات موسیقی با میزان های 4/3، 8/6 و 8/7 گوش می دادند. از هر قطعه دو سرعت متفاوت (60 و 100 bpm) ساخته و برای آزمودنی ها پخش شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر (در سطح معناداری 01/0) تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میزان موسیقی بر سرعت رکاب زدن تأثیر معناداری ندارد (00/1=P). نتایج نشان داد که بین شرایط بدون موسیقی و میزان های با سرعت 60 bpm تفاوت معناداری وجود ندارد (517/0=P)، اما بین شرایط بدون موسیقی و میزان های با سرعت 100bpm این تفاوت معنادار است (001/0=P). از این رو به نظر می رسد قطعات موسیقی با میزان های مختلف (با زیرایی و همزمانی مشابه) تأثیر مشابهی بر سرعت رکاب زدن دارند و موسیقی قادر است سرعت رکاب زدن را هماهنگ و کنترل کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان