فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
۲۴۱.

توصیف نیمرخ ویژگی های پیکری (ترکیب بدنی، تیپ بدنی) و فیزیولوژیکی رویینگ کاران نخبه زن و مرد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیکرسنجی نیمرخ فیزیولوژیکی روئینگ روئینگ کار نخبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر توصیف نیمرخ پیکری (ترکیب بدنی، تیپ بدنی) و فیزیولوژیکی رویینگ کاران نخبه زن و مرد ایرانی و مقایسه با چند کشور دیگر بود که در راستای کمک به فرآیند استعدادیابی در کشور و بررسی وضعیت ملی پوشان ایرانی انجام شد. به همین منظور 25 قایقران سبک وزن و سنگین وزن تیم ملی ایران (18 نفر آقایان و 7 نفر بانوان) اعزامی به مسابقات آسیایی گوانجو 2010 مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش شناسی: نیمرخ پیکری بر اساس دستورالعمل ایساک شامل قد، وزن، پنج نقطه محیط اندام، دو پهنای استخوان بازو و ران به اضافه قد نشسته و طول دو دست بود. متغییرهای ترکیب بدنی شامل وزن، درصد چربی و BMI بوده و متغییرهای فیزیولوژیکی هوازی(HRVO2max, P < sub>max, Vo2max) و بی هوازی (حداکثر توان نسبی و مطلق بالاتنه و پایین تنه) نیز اندازه گیری شد. از آمار توصیفی به منظور توصیف داده های پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در تمام ویژگی های پیکرسنجی، تیپ بدنی، شاخص های فیزیولوژیکی بین گروه مردان و زنان سبک و سنگین وزن اختلاف معناداری وجود داشت(0.05/≥P ) و تنها در شاخصHRVO2max  در گروه سنگین وزن اختلاف معنادار نبود.                 بحث و نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر مشاهده شد که ملی پوشان ایرانی به لحاظ پیکری نسبت به فیزیولوژیکی در جایگاه مناسب تری قرار دارند، هرچند که در شاخص های فیزیولوژیکی هم در مقایسه با سایر پژوهش ها در خارج کشور در وضعیت مطلوبی قرار دارند، به نظر می رسد با بهبود و تغییر در کمیت و کیفیت برنامه های تمرینی ملی پوشان می توان به هرچه بیشتر شدن تعداد مدال های جهانی کمک کرد، زیرا نشان داده شده که ملی پوشان به لحاظ ویژگی های پیکری و فیزیولوژیکی در جایگاه مناسبی قرار دارند. لذا بهبود کیفیت تمرین باعث افزایش تاثیر قابلیت های جسمانی مناسب ورزشکاران در بهبود رکوردهای قایقرانان خواهد شد.
۲۴۲.

تأثیر کاهش وزن سریع بر سطوح نورومتابولیت های مغز کشتی گیران با استفاده از روش پروتون اسپکتروسکوپی رزونانس مغناطیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد مغزی کاهش وزن سریع آب زدایی حاد ان- استیل اسپارتات میواینوزیتول پروتون اسپکتروسکوپی رزونانس مغناطیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۷۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کاهش وزن سریع بر سطوح ان- استیل اسپارتات و میواینوزیتول مغز کشتی گیران با استفاده از روش پروتون اسپکتروسکوپی رزونانس مغناطیسی (HMRS) بود. بدین منظور، 21 نفر از کشتی گیران انتخاب شدند. از این تعداد، 11 نفر (سن = 14/2 ± 80/21 سال، وزن = 38/4 ± 47/72 کیلوگرم، شاخص توده بدنی = 34/1 ± 66/23 کیلوگرم بر مترمربع، توان هوازی = 22/2 ± 81/55 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) طبق معیارهای ورود به پژوهش به عنوان گروه تجربیو 10 نفر (سن = 05/2 ± 27/22 سال، وزن = 30/4 ± 02/69 کیلوگرم، شاخص توده بدنی = 73/0 ± 67/22 کیلوگرم بر مترمربع، توان هوازی = 90/1 ± 50/55 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. بعد از ارزیابی شاخص هایترکیببدنیو سطح آمادگی هوازی، متابولیت های مغزی شامل ان - استیل اسپارتات و میواینوزیتول (MI/Cr،NAA/Cr) با روش HMRS بررسی شدند. دوره کاهش وزن سریع در گروه تجربی، به مدت سه روز و با استفاده از روش های محدودیت شدید غذایی و آب زدایی حاد انجام گرفت. نتایج نشان داد که در مقایسه بین گروهی، میانگین تغییرات سطوح NAA/Cr در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش غیرمعناداری داشت (P = 0.146)؛ درحالی که میانگین تغییرات سطوح MI/Cr افزایش معناداری را در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در پس آزمون نسبت به پیش آزمون نشان داد (P = 0.001). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاهش وزن سریع در کشتی گیران می تواند موجب اختلال در سطوح متابولیت های مرتبط با سلامت عملکرد مغزی شود که می تواند در بخشی بیانگر کاهش عملکرد نورونی و میتوکندریایی و اختلال در اسمولالیته و حجم سلول های عصبی باشد.
۲۴۳.

بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح هورمون آدیپونکتین، نیمرخ لیپیدی و hs-CRP پلاسمایی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین تمرین هوازی HbA1c HS-CRP مقاومت به انسولین دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۴۹۳
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی، هموگلوبین گلیکوزیله، گلوکز خون ناشتا، hs-CRP ، مقاومت به انسولین و هورمون پپتیدی آدیپونکتین در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود . 22 زن غیرفعال و چاق مبتلا به دیابت (سن 2/3 ± 9/45 سال، شاخص توده بدنی 67/0 ± 7/30 کیلوگرم/متر مربع، سابقه بیماری 9/2 ± 4/5 سال و گلوکز خون 05/15 ± 7/152 میلی گرم/ دسی لیتر) انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم گردیدند. گروه آزمایش به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، جلسه ای 60 دقیقه) تمرین هوازی را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه به صورت دویدن در بخش اصلی تمرین اجرا کردند. دو روز قبل و بعد از دوره تمرینی نمونه گیری خونی انجام شد. HbA1c به روش الکتروکمی لومینسانس، آدیپونکتین و انسولین سرم، hs-CRP با روش الایزا، گلوکز، HDL-C و TG ، LDL-C با روش مستقیم و همچنین، کلسترول تام با روش آنزیمی اندازه گیری شدند. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون تی همبسته و آزمون تی مستقل نشان داد که پس از مداخله، سطوح گلوکز خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، HbA1c ، hs-CRP ، کلسترول، تری گلیسرید، LDL-C ، وزن، BMI و درصد چربی بدن، کاهش یافتند و هورمون آدیپونکتین افزایش معناداری در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشت. ارتباط معکوس و معنادار سطوح سرمی آدیپونکتین با گلوکز، کلسترول تام، تری گلیسرید، وزن بدن و درصد چربی بدن مشاهده شد. طبق یافته های پژوهش حاضر کاهش در چربی احشایی و سطوح لیپیدی ناشی از تمرین هوازی، احتمالاً بر عملکرد آدیپونکتین و کاهش مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی اثرگذار است.
۲۴۴.

مقایسه پاسخ برخی هورمون های متابولیکی به تمرین مقاومتی با شدت های مختلف با محدودیت و بدون محدودیت جریان خون در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محدودیت جریان خون هورمون رشد عامل رشد شبه انسولینی تستوسترون لاکتات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۴۴۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه پاسخ برخی هورمون های متابولیکی به تمرین مقاومتی با شدت های مختلف با محدودیت و بدون محدودیت جریان خون در دختران فعال بود. در این پژوهش که با روش نیمه تجربی و طرح متقاطع انجام شد، 11 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان با میانگین سنی 19 سال در سه وضعیت تمرین مقاومتی کم شدت با محدودیت و بدون محدودیت جریان خون و تمرین مقاومتی با شدت بالا بدون محدودیت جریان خون با فواصل یک هفته ای قرار گرفتند. جلسه های تمرین شامل حرکات فلکشن، اکستنشن بازو و زانو در سه نوبت با 15 تکرار بود. در گروه با محدودیت جریان خون، ناحیه پروکسیمال اندام موردنظر با تورنیکت (فشار 120-100 میلی متر جیوه) هنگام تمرین بسته می شد. نمونه خونی، قبل و بلافاصله بعد از تمرین حاد با هدف تعیین غلظت هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولینی، تستوسترون، کورتیزول و لاکتات گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری تکراری در سطح معناداری  P≤ 0.05استفاده شد. برمبنای یافته ها، هورمون رشد و لاکتات در هر سه وضعیت تمرینی افزایش معناداری نسبت به پیش آزمون نشان دادند (P<0.001)؛ اما تفاوت معناداری در مقادیر تستوسترون (P=0.307) و عامل رشد شبه انسولینی (P=0.831) مشاهده نشد. همچنین، هورمون کورتیزول در هر سه وضعیت تمرینی کاهش معناداری نسبت به پیش آزمون داشت (P<0.001). به نظر می رسد که تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون با شدت کم، به اندازه تمرین مقاومتی با شدت زیاد و بدون محدودیت جریان خون، بر پاسخ های هورمون رشد و فاکتورهایی مانند لاکتات (که می تواند باعث افزایش قدرت و هایپرتروفی شود) تأثیر داشته باشد.
۲۴۵.

مقایسه تأثیر ایسکمی پیش آماده سازی قبل و هنگام تمرین تناوبی بر برخی فاکتورهای عملکردی و همودینامیکی دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایپوکسی ایسکمی پیش آماده سازی تمرین تناوبی لاکتات کراتین کیناز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۷۸
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر ایسکمی پیش آماده سازی ( IPC ) قبل و هنگام تمرین بر برخی فاکتورهای عملکردی بود. تعداد 30 ورزشکار دختر داوطلبانه انتخاب شدند. ابتدا، آزمون فزاینده از آزمودنی ها گرفته شد و براساس برون ده توان حداکثری به سه گروه نورموکسی ( 10 NOR = )، کاهش خون موضعی قبل تمرین ( 10 BHIT = ) و کاهش خون موضعی هنگام تمرین ( 10 DHIT = ) تقسیم شدند. تمرین تناوبی و IPC برای هر دو گروه کاهش خون موضعی قبل تمرین و کاهش خون موضعی هنگام تمرین، به مدت هفت هفته انجام شد. جمع آوری نمونه خون، آزمون عملکردی و قدرت عضلات پا، در هفته های پایه و هشتم اندازه گیری شدند. برای مقایسه تفاوت آماری مقادیر پایه و هشتم از تی همبسته و برای تعیین تغییرات متغیرهای بین گروهی از آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر تمرین در متغیرهای Pmax ، VO2max ، زمان رسیدن به واماندگی و قدرت عضلات پاها، در گروه های Nor و BHIT بهبود یافته است. مقایسه آزمون بنفرونی در متغیرهای VO2max ، Pmax ، قدرت عضلانی پا، لاکتات و کراتین کیناز در سه گروه در پس آزمون، بهبود معناداری در گروه BHIT نسبت به دو گروه Nor و DHIT به غیراز کراتین کیناز دارد. به نظر می رسد که هفت هفته تمرین IPC  قبل از ورزش، برای بهبود توانایی جسمانی و فیزیولوژیک مفید است؛ اما احتمالاً IPC هنگام ورزش موجب بهبود توانایی فیزیوژیک نمی شود.
۲۴۶.

اثر دوزهای مختلف عصاره ریشه شیرین بیان با یک دوره تمرین مقاومتی بر فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام خون مردان کم تحرک و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی مکمل شیرین بیان گلوتاتیون پراکسیداز ظرفیت آنتی اکسیدانی تام فشار اکسیداتیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۳۰۱
هدف از این پژوهش بررسی اثر دوزهای مختلف ریشه شیرین بیان با تمرین مقاومتی بر فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام خون مردان کم تحرک و دارای اضافه وزن بود. در یک کارآزمایی نیمه تجربی- با طرح دوسویه کور، 90 مرد کم تحرک و دارای اضافه وزن به شش گروه 15 نفری (اول، تمرین مقاومتی غیرخطی با مصرف 250 میلی گرم مکمل شیرین بیان در روز؛ دوم، تمرین مقاومتی غیرخطی با مصرف 500 میلی گرم مکمل شیرین بیان در روز؛ سوم، مصرف 250 میلی گرم مکمل شیرین بیان در روز؛ چهارم، مصرف 500 میلی گرم مکمل شیرین بیان در روز؛ پنجم، تمرین مقاومتی غیرخطی با مصرف 250 میلی گرم دارونما در روز و ششم، کنترل با مصرف 250 میلی گرم دارونما در روز) تقسیم شدند. برنامه تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته و هفته ای سه جلسه اجرا شد. نتایج درون گروهی بیانگر افزایش معنادار گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام در گروه تمرین- مکمل 250 میلی گرم    ( 0.023 = P )، تمرین- مکمل 500 میلی گرم ( 0.014 = P )، و تمرین-دارونما ( 0.038 = P ) بود. بیشترین درصد افزایش معنادار گلوتاتیون پراکسیداز (10/4 درصد) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (71/29 درصد) به گروه تمرین-مکمل 500 میلی گرم اختصاص داشت. نتایج بین گروهی نشان داد که اختلاف معنادار افزایشی بین گروه تمرین-مکمل 250 میلی گرم، تمرین- مکمل 500 میلی گرم و تمرین- دارونما با گروه های مکمل 250، 500 میلی گرم و کنترل در میانگین غلظت گلوتاتیون پراکسیداز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام وجود داشت ( P < 0.05 ). انجام تمرینات مقاومتی همراه با مصرف مکمل شیرین بیان احتمالاً می تواند در تقویت وضعیت آنتی اکسیدانی مردان کم تحرک و اضافه وزن مؤثر باشد.
۲۴۷.

تأثیر تمرین مقاومتی و مکمل عصاره شکلات تلخ بر سطوح پلاسمایی مایوژنین سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی مایوژنین تمرین مقاومتی سارکوپنیا شکلات تلخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
مقدمه و هدف: تمرین ورزشی و تغذیه از جمله راهبرد های غیردارویی کنترل کننده کاهش توده عضلانی ناشی از سالمندی در سالمندان می باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل عصاره شکلات تلخ بر میزان مایوژنین سرمی، جهت بررسی آثار مایوژنیکی آن در سالمندان بود. مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 36 سالمند (65-85 سال و بطور مساوی زن و مرد) در مرکز خانه سالمندان انتخاب و پس از مراحل اخذ مجوزها، غربالگری و پرکردن فرم رضایت نامه به صورت تصادفی به چهار گروه: تمرین مقاومتی (10=n)، مکمل (10=n)، ترکیبی (10=n) و کنترل (6=n) تقسیم شدند. گروه تمرین و ترکیبی به مدت هشت هفته تمرین های مقاومتی منتخب را سه جلسه 60 دقیقه ای در هفته انجام دادند. گروه مکمل و ترکیبی نیز روزانه یک عدد قرص 500 میلی گرمی عصاره شکلات تلخ مصرف کردند. گروه کنترل در این دوره هیچ گونه تمرین و مصرف مکملی نداشتند. 48 ساعت قبل و پس از دوره مطالعه 6 سی سی نمونه خونی از ورید بازویی آزمودنی ها جهت بررسی میزان مایوژنین سرم گرفته و از آزمون آماری آنووا یک راهه و تی وابسته جهت تجزیه و تحلیل داده  ها استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">). یافته ها: نتایج نشان داد میزان مایوژنین در هر سه گروه در داخل و بین گروه ها تفاوت معنی داری نداشت (0.05<P < span lang="FA">). هرچند حداکثر قدرت پرس پا و سینه در گرو ه  های تمرین (0.03=P < span lang="FA">) و ترکیبی (P=0.01) در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری افزایش داشت. بحث و نتیجه گیری: تمرین مقاومتی و مصرف مکمل عصاره شکلات تلخ با وجود افزایش معنادار حداکثر قدرت عضلانی سینه و پا، تأثیر معنا داری بر افزایش عامل تنظیمی مایوژنین ندارد.
۲۴۸.

تأثیر تمرین تناوبی هوازی با شدت بالا بر آنژیوژنز بافت چربی در موش های صحرایی تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی آنژیوژنز تمرین ورزشی با شدت بالا غذای پرچرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۴۰۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا بر مورفولوژی و آنژیوژنز بافت چربی احشایی، در موش های صحرایی تغذیه شده با غذای پرچرب بود . تعداد 20 سر رت نر از نژاد ویستار با دامنه سنی چهار تا شش هفته و میانگین وزنی 73/3 ± 2/176 گرم، براساس همگن سازی وزنی ابتدا به دو گروه تغذیه با غذای نرمال و غذای پرچرب (10 سر در هر گروه) تقسیم شدند. پس از 10 هفته، دوباره هریک ازگروه ها به دو گروه مجزا (کنترل و تمرین) تقسیم شدند (پنج سر در هر گروه). گروه های تمرینی برای 10 هفته (پنج روز در هفته) تمرین تناوبی هوازی با شدت بالا را روی نوار گردان انجام دادند. حجم سلول چربی با روش استریولوژی و همچنین، چگالی مویرگی بافت چربی با روش ایمنوفلورسانس ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که رژیم غذایی پرچرب منجر به افزایش معنادار وزن بدن ( P < 0.001 )، وزن بافت چربی( P < 0.001 )، متوسط حجم سلول های چربی ( P < 0.001 )، گلوکز پلاسمایی ( P < 0.001 ) و کاهش چگالی مویرگی    ( P < 0.001 ) نسبت به رژیم غذایی نرمال می شود. همچنین، تمرین تناوبی با شدت بالا موجب کاهش معنا دار وزن بدن ( P < 0.001 )، وزن بافت چربی ( P < 0.001 )، حجم متوسط سلول های چربی ( P < 0.001 )، گلوکز پلاسما ( P = 0.01 )، انسولین ( P = 0.003 ) و شاخص مقاومت انسولینی ( P = 0.002 ) نسبت به رژیم غذایی به تنهایی می شود. به علاوه، آنژیوژنز بافت چربی در گروه تمرین + غذای پرچرب در مقایسه با گروه غذای پرچرب، به طور معنا داری بیش ت ر است ( P < 0.001 ). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین تناوبی با شدت بالا موجب کاهش وزن بدن و وزن بافت چربی، ازطریق افزایش آنژیوژنز و کاهش حجم سلول های چربی می شود که با بهبود هومئوستاز گلوکز همراه است.
۲۴۹.

اثر حفاظتی تمرین ورزشی تداومی و تناوبی بر کورتیکوسترون، وزن گیری و ناامیدی رفتاری در رت ها به دنبال یک دوره استرس مزمن غیرقابل پیش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنای اجباری بی حرکتی افسردگی تمرین ورزشی شدید استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۴۳۲
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است. احتمالاً انجام یک دوره تمرین ورزشی قبل از مقابله با شرایط استرس زا می تواند در کاهش علائم فیزیولوژیک و عملکردی افسردگی مؤثر باشد. با توجه به انواع روش های تمرین ورزشی، هدف این پژوهش بررسی اثر حفاظتی دو نوع تمرین تداومی و تناوبی شدید بر کورتیکوسترون، وزن گیری و ناامیدی رفتاری در رت ها به دنبال یک دوره استرس مزمن غیرقابل پیش بینی بود. تعداد 30 سر موش نر ویستار (نُه هفته، وزن20 ± 200 گرم) به سه گروه تمرین تداومی، تمرین تناوبی و بی تمرین تقسیم شدند. تمرین به صورت پیشرونده شامل دویدن روی نوارگردان بود که پنج روز در هفته و به مدت شش هفته به صورت فزاینده اجرا شد. تمرین تناوبی شامل دو تا شش وهله دودقیقه ای با سرعت 38 تا 42 متر بر دقیقه و تمرین تداومی نیز 22 تا 42 دقیقه با سرعت 23 تا 27 متر بر دقیقه بود. بعد از دوره تمرین، موش ها درمعرض سه هفته استرس قرار گرفتند. در پایان، آزمون شنای اجباری اجرا و میزان کورتیکوسترون پلاسما اندازه گیری شد. وزن موش ها نیز هر هفته اندازه گیری می شد. نتایج نشان داد که گروه تداومی نسبت به گروه بی تمرین به صورت معناداری کورتیکوسترون پایین تر و بی حرکتی کمتری در شنای اجباری دارند؛ بااین حال، موش های هر سه گروه به صورت معنا داری وزن گیری بسیار کمتری در دوره استرس نسبت به دوره تمرین دارند. درمجموع، تمرین تداومی اثر محافظتی قابل قبولی بر کورتیکوسترون ترشح شده و همچنین، بهبود ناامیدی دارد؛ بااین حال، هیچ یک از دو نوع تمرین بر بهبود وزن گیری موش ها مؤثر نیستند.
۲۵۰.

تأثیر 6 هفته پیش آماده سازی ورزش مقاومتی بر پویایی میتوکندریایی در بافت قلب رت های دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاردیومیوپاتی دیابتی پیش آماده سازی ورزش مقاومت MFN-2 OPA-1 Drp-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۶
مقدمه و هدف: کاردیومیوپاتی دیابتی به تغییرات قلب در نتیجه اختلال هوموستاز گلوکز اشاره دارد که منجر به اختلال عملکرد بطن می شود و با نقص عملکرد میتوکندریایی همراه است. از آنجایی که فعالیت ورزشی به عنوان محافظت کننده قلب شناخته می شود، هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 6 هفته پیش آماده سازی ورزش مقاومتی بر فرایندهای همجوشی و شکافت میتوکندریایی در بافت قلب رت های دیابتی نوع 2 بود. روش شناسی: 18 سر رت نر ویستار به روش تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند: گروه دیابت (تعداد = 6)، گروه دیابت + ورزش (تعداد = 6) و گروه کنترل (تعداد = 6)؛ گروه ورزش به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته تمرین مقاومتی (حمل وزنه با 40 الی 160 درصد وزن بدن روی نردبان) را اجرا کردند. برای القای دیابت نوع 2، رژیم غذایی پرچرب همزمان با شروع برنامه تمرینی اعمال گردید و تا انتهای مطالعه ادامه یافت و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، تزریق STZ به صورت داخل صفاقی با دوز 25 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن صورت پذیرفت. 7 روز بعد از تزریق STZ کلیه رت ها تشریح شدند و بافت بطن چپ قلب آنها استخراج شد. برای اندازه گیری میزان بیان mRNA ژن های MFN-2، OPA-1 و Drp-1 از روش Real time – PCR استفاده شد. همچنین، تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری 0.05≥ p انجام شد. یافته ها: کاهش میزان بیان ژن  های MFN-2 و OPA-1 و افزایش میزان بیانmRNA  ژن Drp-1 در حیوانات گروه دیابت در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (0.001≥ p ). همچنین، رت های دیابتی تمرین کرده در مقایسه با گروه دیابت میزان بیان ژن های MFN-2 و OPA-1 بالاتر (0.001≥ p ) و میزان بیانmRNA  ژن Drp-1 پایین تری (0.01≥ p ) را نشان دادند. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که 6 هفته پیش آماده سازی تمرین مقاومتی با تنظیم مثبت پروتئین های درگیر در همجوشی میتوکندریایی و تنظیم منفی شکافت میتوکندریایی افزایش یافته در بافت قلب می تواند خطر ابتلا به کاردیومیوپاتی دیابتی را کاهش دهد.
۲۵۱.

تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر برخی فاکتورهای اندوتلیال عروق و متابولیسم گلوکز در زنان یائسه دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نیتریک اکساید اندوتلین تمرین ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه و هدف: تحقیقات بسیار اندکی در زمینه تأثیر ورزش بر مسیرهای احتمالی موثر در بهبود فشارخون در بیماران دیابتی انجام شده است، بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر اندوتلین-1، نیتریک اکساید، متابولیسم گلوکز و فشارخون زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: 28 نفر زن یائسه دیابتی به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (15 نفر) با توده بدن 3±31.7 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 13±177 میلی گرم بر دسی لیتر و گروه کنترل (13 نفر) با توده بدن 3±29.8 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 10±161 میلی گرم بر دسی لیتر تقسیم شدند. تمرینات شامل 3 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه تمرین هوازی با شدت 70-60 درصد حداکثر ضربان قلب و تمرین مقاومتی با شدتی معادل 60 درصد یک تکرار بیشینه، به مدت 8 هفته برنامه ریزی شد. نمونه های خون قبل و پس از دوره تمرین در حالت ناشتا جهت اندازه گیری متغیرها گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و آنالیز کوواریانس در سطح معنی داری 0.05>P آنالیز شدند.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد تغییر معنی داری در انسولین، مقاومت به انسولین، فشارخون دیاستول، حداکثر اکسیژن مصرفی و اندوتلین-1 در گروه تمرین ترکیبی مشاهده نشد. سطوح قند خون و فشار خون سیستول در گروه تمرین به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (0.05>P). علاوه بر این، نتایج نشان داد نیتریک اکساید در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین، تفاوت بین گروهی معنی داری برای متغیرهای سطوح قند خون، فشار خون سیستول، اندوتلین-1 و نیتریک اکساید مشاهده شد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: نظر می رسد تمرینات ترکیبی می تواند با اثرگذاری بر عوامل موثر بر کمپلیانس عروقی همچون اندوتلین-1و نیتریک اکساید و متابولیسم گلوکز باعث کاهش فشارخون در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 شود.
۲۵۲.

تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر بیان ژن های SIRT1، CREB وBDNF در هیپوکمپ رت های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: SIRT1 CREB BDNF هیپوکمپ تمرین هوازی تناوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه و هدف: ورزش از طریقBDNF اثرات مفید خود را بر مغز القا می کند. با این حال، سازوکارهای سلولی این امر به طور کامل شناخته نشده است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان mRNAژن های SIRT1، CREB و BDNF در هیپوکمپ رت های نر ویستار بود. روش شناسی: 12 سر رت 8 هفته ای آزمودنی های این مطالعه را تشکیل می دادند. رت ها به روش تصادفی ساده به 2 گروه تقسیم شدند: گروه ورزش و گروه کنترل. حیوانات گروه ورزشی، تمرین هوازی تناوبی را به مدت 8 هفته (5 جلسه در هفته با سرعت 10 الی 15 متر بر دقیقه) تجربه نمودند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تشریح شدند و بافت هیپوکمپ استخراج گردید. اندازه گیری بیان mRNA ژن های SIRT1، CREB و BDNFبا استفاده از روش Real time-PCR صورت پذیرفت. از آزمون t مستقل برای مقایسه گروه ها استفاده شد و معنی داری بین متغیرها در سطح 0.05≥P مورد توجه قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان بیان mRNA ژن های SIRT1، CREB و BDNF در بافت هیپوکمپ گروه تمرین ورزشی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0.001≥P ). بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، به نظر می رسد که تمرین هوازی تناوبی قادر است از طریق مسیر پیام رسانی SIRT1/CREB/BDNF سطوح BDNFهیپوکمپ را به صورت مثبت تنظیم کند. از این رو، این نوع از تمرین ورزشی می تواند به منظور القاء اثرات مفید ورزش بر سلامت مغز بکار گرفته شود.
۲۵۳.

ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و پیکرسنجی شهروندان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی فشارخون ضربان قلب نسبت دور کمر به دور باسن شاخص توده بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۴۷۴
هدف از انجام پژوهش حاضر ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و شاخص های پیکرسنجی شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان بود. این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی – پیمایشی بود که به روش میدانی انجام شد. ازطریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 2075 نفر (1022 مرد و 1053 زن) از شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان (میانگین سن 02/10 ± 69/22 سال، میانگین وزن 90/3 ± 11/67 گیلوگرم و میانگین قد 35/10 ± 27/168 سانتی متر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ویژگی های فردی و شغلی، پرسش نامه میزان فعالیت بدنی بک (1982)، فشارسنج دیجیتال، ترازوی دیجیتال و متر نواری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی مستقل استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری α ≤ 0.05 ، بین میزان فعالیت بدنی با شاخص های فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشارخون سیستول و دیاستول) و شاخص های پیکرسنجی (شاخص توده بدن ( BMI ) و نسبت دور کمر به دور باسن ( WHR ) رابطه معنا داری وجود نداشت؛ اما بین شاخص ورزش در فعالیت بدنی با ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن رابطه منفی و معنا داری مشاهده شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میزان فعالیت بدنی شهروندان مرد استان خوزستان (83/2) بیشتر از شهروندان زن (79/2) است. همچنین، میزان فشارخون سیستول، دیاستول، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به دور باسن شهروندان مرد بیشتر از شهروندان زن است؛ اما میزان ضربان قلب شهروندان زن استان خوزستان (01/83) بیشتر از شهروندان مرد (54/77) است. با توجه به نتایج پژوهش، انجام فعالیت بدنی مناسب و شرکت در برنامه های ورزشی می تواند باعث بهره مندی از فواید جسمی مانند کاهش ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن شود.
۲۵۴.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی مکمل کلرلا سوپراکسید دیسموتاز کاتالاز بافت قلب دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۴۰۳
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر فعالیت کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی بود. تعداد 50 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار 14-12 هفته ای، با میانگین وزن 10 ± 220 گرم در قفس های پلی کربنات با شرایط دمایی 22-20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 10 ± 45 چرخه روشنایی/ تاریکی 12:12 ساعت، با دسترسی آزاد به آب و غذای ویژه موش های آزمایشگاهی نگهداری شده بودند. این موش ها پس از یک هفته آشناسازی با محیط آزمایشگاه به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند (چهار گروه دیابتی و یک گروه غیردیابتی): تمرین، مکمل، تمرین + مکمل، کنترل دیابتی و کنترل غیردیابتی. برنامه تمرینی در هشت هفته که با سرعت 21-10 متر در دقیقه و مدت زمان 50-10 دقیقه بود، اجرا شد. القای دیابت با یک بار تزریق درون صفاقی محلول استروپتوزوسین  (STZ) حل شده در بافر سیترات 1/0 مولار و به میزان 55 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن انجام شد. آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز به روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس عاملی (2×2) استفاده شد . تمامی مداخلات (کلرلا، تمرین و تمرین مکمل) منجر به کاهش مقدار گلوکز خون در موش های دیابتی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بعد از دوره مداخله، مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در همه گروه های دیابتی به طور معنا داری کمتر از موش های سالم غیردیابتی بود و همچنین، هر سه نوع مداخله مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت شده بود. هرچند تفاوتی بین مقدار تأثیر تمرین با مکمل وجود نداشت، اثر تجمعی مصرف مکمل همراه با تمرین سبب می شود که اثرگذاری گروه توأم در جلوگیری از کاهش مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، بهتر از هر دو مداخله تمرین و مکمل به تنهایی باشد؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هشت هفته مکمل سازی کلرلا، تمرین هوازی و مکمل سازی کلرلا همراه با تمرین هوازی، مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت در بافت قلبی موش های صحرایی نر است.
۲۵۵.

بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر سطوح برخی پروتئین های شبکه آندوپلاسمی بافت سیاتیک موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه اندوپلاسمی دیابت عصب سیاتیک فعالیت استقامتی XBP-1 و ATF6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۴۵۷
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر میزان پروتئین های XBP-1 و ATF6 در بافت سیاتیک موش های صحرایی نر نژاد ویستار دیابتی بود.پژوهش ازنوع تجربی با طرح پس آزمون به همراه گروه کنترل بود و به شیوه آزمایشگاهی انجام گرفت. در این پژوهش، 32 سر رت 10 هفته ای با میانگین وزن 16/10 ± 253 گرم در چهار گروه سالم کنترل، سالم تمرین، دیابت کنترل و دیابت تمرین به صورت تصادفی تقسیم شدند. برای القای دیابت پس از 12 ساعت ناشتایی، از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ (45 میلی گرم/کیلوگرم) استفاده شد. 48 ساعت پس از تزریق، پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت شش هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، رت ها تشریح شدند و عصب سیاتیک آن ها استخراج شد. میزان پروتئین های XBP-1 و ATF6 به روش الایزا اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل آماری از نرم افزار اس.پی.اس.اس.و از آزمون آماری تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری تکراری و تی مستقل برای آزمون تعقیبی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که تمرین استقامتی باعث کاهش معنادار میزان پروتئین های XBP-1 (P=0.007) و ATF6 (P=0.001) در گروه دیابت تمرین کرده نسبت به گروه دیابت کنترل می شود. این یافته ها نشان می دهد که میزان پروتئین های XBP-1 و ATF6 که احتمالاً از عوامل مؤثر بر دیابت و تخریب عصب هستند، دراثر تمرین استقامتی در رت های سالم و دیابتی کاهش یافته اند که می تواند به روند جلوگیری از تخریب عصب کمک کند.
۲۵۶.

اثر ویتامین D و تمرین تداومی بر نشانگرهای آپوپتوز بافت آئورت در رت های مسموم شده با آب اکسیژنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آپوپتوز بافت آئورت ویتامینD کاسپاز سه تمرین تداومی BcL2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۷۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ویتامین D و تمرین تداومی بر آپوپتوز در بافت آئورت در رت های مسموم شده با آب اکسیژنه بود. تعداد 36 رت نر بالغ در شش گروه به صورت زیر تقسیم شدند: گروه اول: کنترل؛ گروه دوم: دی متیل سولفوکساید (DMSO)؛ گروه سوم: آب اکسیژنه؛ گروه چهارم: دریافت داخل صفاقی آب اکسیژنه و ویتامین D؛ گروه پنجم: آب اکسیژنه + فعالیت تمرینی منظم؛ گروه ششم: آب اکسیژنه + ویتامین D + فعالیت تمرینی منظم. سپس، رت ها قربانی شدند و از بافت آئورت جدا شدند و مقدار پروتئین های کاسپاز سه، Bax و Bcl2 با روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه برای آنالیز داده ها استفاده شد و معناداری به ص ورت 0.05  P < درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد گروهی که فقط آب اکسیژنه دریافت کردند، نسبت به سایر گروه ها سبب افزایش Bax، کاسپاز سه و نسبت Bax/Bcl2 شدند و نیز میزان Bcl2 را کاهش داده بودند  (P < 0.05). همچنین، مشخص شد که ویتامین D، انجام تمرین تداومی و ترکیب این دو نیز سبب کاهش Bax، کاسپاز سه و نسبت Bax/Bcl2 و افزایش میزان پروتئین Bcl2 نسبت به گروهی که فقط آب اکسیژنه دریافت کردند، شدند (P < 0.05). تمرین های تداومی همراه با مکمل ویتامینD  باعث کاهش آپوپتوز ازطریق کاهش نسبت Bax/Bcl2 می شوند که احتمالاً این امر از آسیب های واردشده به بافت آئورت جلوگیری می کند.
۲۵۷.

اثر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیلاتس پوکی استخوان یائسگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۶
مقدمه و هدف: زنان یائسه با مشکلات بسیاری از جمله پوکی استخوان روبرو هستند. یکی از راهکارهای پیشگیری از پوکی استخوان و عوارض ناشی از آن، شرکت منظم در فعالیت های ورزشی است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه بود. روش شناسی: بنابراین 30 نفر از زنان یائسه به عنوان آزمودنی انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 16 هفته تمرینات پیلاتس را انجام دادند. از هر دو گروه قبل از تمرین، پس از 8 هفته و پس از 16 هفته تمرین، میزانT- score ، نواحی L1-L4  کمری و گردن استخوان ران توسط دستگاه دانسیومتری (DEXA) Stenosis اندازه گیری شد. برای بررسی داده ها از آزمون مقایسه ای اندازه گیری های مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج  نشان داد تعامل بین گروه و زمان معنادار می باشد (0.05p<). تراکم استخوانی مهره های کمری بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس نسبت به قبل از تمرین کاهش یافته، ولی معنادار نبود اما 16 هفته بعد از تمرین، نسبت به 8 هفته بعد از تمرین افزایش معناداری داشت (0.05p<). همچنین این تراکم پس از 16 هفته تمرین نسبت به قبل از تمرین افزایش معناداری را در تعامل با گروه کنترل نشان داد (0.05p<). در تراکم گردن استخوان ران نیز نتایج مشابهی با مهره های کمری دیده شد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای تمرینات پیلاتس توسط زنان یائسه، در طولانی مدت تاثیر قابل ملاحظه ای در تراکم توده استخوانی دارد. بنابراین می توان شیوه تمرینی پیلاتس را روش تمرینی مناسبی برای زنان یائسه توصیه کرد.
۲۵۸.

تأثیر مکمل دهی رزوراترول و فعالیت هوازی بر میزان پروتئین SIRT1 و PGC-1α عضله اسکلتی و UCP-1 بافت چربی زیرپوستی موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی رزوراترول UCP-1 SIRT1 PGC-1α

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۴۴۵
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر هم زمان و مکمل دهی رزوراترول و فعالیت هوازی بر میزان پروتئین SIRT-1 ، PGC-1α عضله نعلی و بافت چربی شکمی -کشاله ای و UCP-1 بافت چربی شکمی -کشاله ای در موش های صحرایی نر بود. در این پژوهش، 32 سر موش صحرایی(میانگین وزن10 ± 260 گرم، سن هشت هفته)، به صورت تصادفی به چهار گروه شاهد، تمرین، مکمل-تمرین و مکمل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 12 هفته ( هفته ای پنج جلسه، هر جلسه به مدت 45 دقیقه) روی نوارگردان فعالیت کردند. گروه مکمل-تمرین روزانه 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدنشان مکمل رزوراترول دریافت کردند. برای اندازه گیری پروتئین بافتی UCP-1 ، SIRT1 و PGC-1α از روش الایزا (ساندویچ دوتایی) استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای تحلیل داده ها استفاده شد و سطح معنا داری ( P≤0.05 ) درنظر گرفته شد . نتایج نشان داد که میزان پروتئین های SIRT1 و PGC-1α در بافت عضله و چربی سفید زیرپوستی در گروه تمرین- مکمل و گروه مکمل، به ترتیب با P≤0.001 و P≤0.05 افزایش معناداری داشته است. پروتئین UCP-1 نیز در بافت چربی سفید، پس از تمرینات افزایش معناداری را نشان داد (P≤0.001) . با توجه به نتایج به دست آمده، احتمالاً مکمل دهی رزوراترول به همراه فعالیت بدنی هوازی تأثیر قوی تری بر افزایش میزان SIRT-1 و PGC-1α عضله نعلی و بافت چربی شکمی -کشاله ای و UCP-1 بافت چربی شکمی -کشاله ای نسبت به استفاده جداگانه از فعالیت بدنی یا مکمل رزوراترول دارد و احتمالاً موجب تغییر فنوتیپ چربی سفید زیرپوستی به چربی بژ (بینابینی) می شود.
۲۵۹.

تمرین استقامتی افزایش بیان ناشی از دیابت نوروتروفین-4/5 را در ریشه های حسی عصب سیاتیک کنترل می کند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نروپاتی دیابت نوروتروفین-4/5 تمرین استقامتی عصب سیاتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۴۰۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک رت های نر دارای نروپاتی دیابت بود. بدین منظور، تعداد 20 سر موش نر ویستار (ده هفته سن، میانگین وزن 4/8 ± 3/326 گرم) به کار گرفته شدند. رت ها به طور تصادفی به چهار گروه پنج تایی، دیابت تمرین کرده، گروه دیابت کنترل، گروه سالم تمرین کرده و گروه سالم کنترل تقسیم شدند. دو هفته پس از القای دیابت، پروتکل تمرین استقامتی به مدت شش هفته با شدت ملایم (معادل 55-50 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه) برای پنج روز در هفته انجام شد. برای سنجش بیان نوروتروفین-4/5 از تکنیک ریل تایم استفاده شد. همچنین، برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نروپاتی دیابت باعث افزایش معنادار بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک شد ( 0.001 ≥ P ). شش هفته تمرین استقامتی نیز باعث افزایش معنادار بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک رت های نر سالم شد ( 0.05 ≥ P ). همچنین، تمرین ورزشی بیان ژن نوروتروفین-4/5، در ریشه های حسی عصب سیاتیک رت های دارای نروپاتی دیابت تغییر معناداری نداد ( 0.938 = P )؛ اما بیان ژن نوروتروفین-4/5 گروه دیابت تمرین در مقایسه با گروه دیابت کنترل، کاهش معناداری یافت ( 0.001 ≥ P )؛ بنابراین، به نظر می رسد که دیابت و شش هفته تمرین استقامتی به تنهایی باعث افزایش بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک می شود؛ اما در تعامل با یکدیگر تأثیرات آن ها کاهش می یابد.
۲۶۰.

بررسی اثرهای تمرین هوازی بر تعدیل تغییرات هماتولوژیک در اسب های تولیدکننده پادزهر منووالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی فاکتورهای هماتولوژی اسب های تولیدکننده پادزهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۳۶۵
در فرایند تولید پادزهر، تغییرات هماتولوژیک در اسب ها مشاهده می شود که بر سلامت آن ها تأثیرگذار است. به کارگیری فعالیت های ورزشی به عنوان روش غیردارویی می تواند در حفظ و ارتقای سلامت دام نقش مهمی ایفا کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرهای تمرین هوازی بر تعدیل تغییرات هماتولوژیک در اسب های تولیدکننده پادزهر منووالانبود. بدین منظور، 10 رأس اسب نژاد مخلوط بالغ پنج تا هشت ساله با میانگین وزنی 350-300 کیلوگرم، در چرخه تولید پادزهر به صورت تصادفی به دو گروه زهر (V) و گروه زهر + تمرین (TV) تقسیم شدند. گروه آزمایشی برنامه تمرینات هوازی را به مدت 22 هفته، سه جلسه در هفته و حداکثر زمان 30 دقیقه با شدت 50-60 درصد ماکزیمم ضربان قلب انجام دادند. از آزمودنی های هر دو گروه در دو نوبت قبل از شروع و پایان پروتکل، ازطریق سیاهرگ وداج برای ارزیابی فاکتورهای هماتولوژیک، خون گیری انجام شد. نتایجنشانداد که تعدادگلبول هایقرمز،هموگلوبین،هماتوکریت، تعداد پلاکت ها و تعداد گلبول های سفید، لنفوسیت و ائوزینوفیل ها، در هر دو گروه نسبت به سطوح پایه کاهش داشتند؛ اما تعداد مونوسیت ها، نوتروفیل ها، MCH و MCV MCHC در هر دو گروه افزایش یافتند؛اگرچه مقایسه نتایج بین دو گروه زهر و گروه زهر+ تمرین، در هیچ یک از فاکتورهای مذکور معنادار نبود (P ≥ 0.05). درمجموع، نتایجاینبررسینشانداد که بیشترین تغییرات هماتولوژیک تحت تأثیر عامل زهر قرار می گیرد و این شدت از تمرینات تأثیر معناداری در تعدیل تغییرات هماتولوژیک گروه TV ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان