فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از ورزش های تیمی از جمله بسکتبال ، هاکی و فوتبال توانایی تکرار فعالیت های سرعتی با فواصل بازیافت کوتاه از شاخص های مهم آمادگی ورزشکار محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی در زنان بسکتبالیست بوده است . به این منظور 30 بسکتبالیست زن عضو تیم های برتر تهران در سال 84 انتخاب شدند. میانگین سن ، قد، وزن و درصد چربی آزمودنی ها به ترتیب 20 سال ، 8/167 سانتی متر، 07/60 کیلوگرم و 5/22 درصد بود. هر یک از آزمودنی ها در 2 روز مجزا، حداقل به فاصله ساعت در مرکز سنجش قابلیت های جسمانی آکادمی ملی المپیک حاضر شدند و به ترتیب در آزمون سنجش حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و آزمون توانایی تکرار فعالیت های سرعتی (RSA) شرکت کردند. VO2max با استفاده از پروتکل نوارگردان بروس و با دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و RSA با استفاده از 12 تکرار دو 20 متری با فواصل 20 ثانیه سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS12 استفاده شد.
مقایسه تغییرات ساختاری و عملکردی بطن چپ قلب در تمرینات منظم و بی تمرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تغییرات ساختاری و عملکردی بطن چپ قلب در تمرینات منظم و بیتمرینی بلند مدت بازیکنان دختر عضو لیگ برتر بسکتبال خوزستان در رده سنی 29-18 سال بود. از میان 30 نفر بازیکن دختر عضو لیگ برتر بسکتبال به طور تصادفی 15 نفردر گروه تمرینات منظم و 15 نفر در گروه بی تمرین بلند مدت جایگزین شدند. متغیرهای ساختاری و عملکردی بطن چپ شامل قطر پایان سیستولی، قطر پایان دیاستولی، ضخامت دیواره بین بطنی، ضخامت دیواره خلفی، توده بطن چپ، حجم ضربهای، کسر تخلیه و ضربان قلب استراحتی که با استفاده از روش اکوکاردیوگرافی یک بعدی، دوبعدی و داپلر رنگی در وضعیت استراحت مورد ارزیابی قرار گرفته و اندازهگیری شد. در این تحقیق از آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.حداقل سطح معناداری 05/0p < بود. نتایج یافتههای تحقیق نشان داد: بازیکنان دختر بسکتبال در تمرینات منظم به طور معناداری در متغیرهای ساختاری (به جز متغیر قطر پایان سیستولی و ضخامت دیواره خلفی) و عملکردی بطن چپ قلب بزرگتر و بیشتر و ضربان قلب استراحتی کمتری در مقایسه با گروه بیتمرین برخوردارند. نتیجه کلی این تحقیق نشان میدهد ساختار و عملکرد بطن چپ میتواند به طور مثبتی تحت تاثیر تمرینات منظم بسکتبال قرار گیرد.
اثر تمرین استقامتی پیوسته بر IFN-γ ،IL-4و نسبت +CD4+/CD8 در موش های مبتلا به تومور سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان 4IL-، IFN-، و نسبت +8CD/+4CD در موش های مبتلا به تومور سرطان سینه. بدین منظور 80 سر موش بالب سی ماده (4 تا 5 هفته با میانگین وزنی54/167/17 گرم) خریداری و به شکل تصادفی در چهار گروه 20تایی ورزش- تومور- ورزش، ورزش- تومور- استراحت، استراحت- تومور- ورزش، استراحت- تومور- استراحت تقسیم شدند. تمرین استقامتی قبل از ایجاد تومور به شکل پیوسته و با شدت سبک تا متوسط به مدت هشت هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. این تمرینات در دو هفته اول با شدت 50 درصد max2VO و به مدت 20 دقیقه شروع شد و در نهایت در هفته هشتم به 75 درصد max2VO و مدت زمان 60 دقیقه در هر جلسه تمرینی رسید. تمرین استقامتی بعد از ایجاد تومور نیز به شکل پیوسته و با شدت سبک (50 درصد max2VO) به مدت20 دقیقه تا چهار هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. بعد از اتمام تمرینات و جداسازی طحال موش، تست اِلایزا برای سنجش میزان 4IL- و IFN- سرم و تست فلوسایتومتری برای سنجش نسبت +8CD/+4CD انجام شد. نتایج آماری نشان داد میزان تولید 4IL- به شکل معناداری در گونه های توموری به دنبال انجام ورزش استقامتی پیوسته کاهش یافت (05/0P<). با این حال میزان تغییرات IFN- و نسبت +8CD/+4CD به دنبال انجام ورزش استقامتی به لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P>). طبق یافته های پژوهش حاضر در گونه های توموری، اجرای ورزش استقامتی پیوسته در کاهش عوامل التهابی توده سرطانی مؤثر است ولی به تنهایی قادر نیست اعمال افکتوری لنفوسیت های T را بهبود بخشد.
تأثیر تمرین استقامتی و مصرف سیر بر حداکثر اکسیژن مصرفی(VO2max) مردان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین استقامتی و مصرف سیر بر VO2max مردان غیر فعال انجام شد. بدین منظور، 33 مرد غیر فعال سالم با میانگین سنی (7/25±5/2 سال) به چهار گروه دارونما، مکمل، تمرین دارونما و تمرین- مکمل تقسیم شدند. گروه دارونما و مکمل هر روز به مدت یک ماه 500 میلی گرم به ترتیب نشاسته و پودر سیر مصرف کردند. گروه سه و چهار علاوه بر مصرف روزانه نشاسته و سیر به مدت یک ماه سه جلسه در هفته به اجرای تمرینات استقامتی بر روی تردمیل پرداختند. به منظور تعیین VO2max از پروتکل بروس و دستگاه تجزیه وتحلیل گاز استفاده شد. نتایج نشان داد، VO2max در سه گروه مکمل (1/28±1/75)، تمرین- دارونما (0/74±2/62) و تمرین- مکمل (1/23±3/55) در مقایسه با گروه دارونما افزایش معناداری داشت(0/05≥P). همچنین، زمان اجرای آزمون در دو گروه تمرین- دارونما (12/77±41/62ثانیه) و تمرین مکمل(28/68±55/55 ثانیه) در مقایسه با گروه دارونما افزایش معناداری داشت(0/05≥P). بنابراین، تمرین استقامتی و مصرف سیر بر VO2max افراد غیر فعال تأثیر داشته، اما مصرف سیر تاثیر مضاعفی بر افزایش VO2max افراد غیر فعال بر اثر تمرین استقامتینداشت
تأثیر اکسی متولون بر فعالیت آنزیم کراتین کیناز سرمی در بدنسازان مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه میزان اکسایش چربی در دامنه شدت های فعالیت دویدن دانشجویان پسر غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر عبارت است از مقایسه میزان اکسایش چربی در دامنه ای از شدت های مختلف فعالیت دویدن تا شدتی از فعالیت بدنی (Fatmax) با حداکثر اکسایش چربی (MFO). 15 دانشجوی غیر ورزشکار دانشگاه گیلان با سن 2/2±3/21 سال، وزن 3/8±0/71 کیلوگرم، قد 1/4±5/172 سانتی متر، BMI 3/1±23 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدن 6/4±3/18 درصد، و ml/kg/min 2/4±8/38 max2VO، فعالیت دوی فزاینده ای با مراحل 3 دقیقه ای را روی نوارگردان اجرا کردند. در طول آزمون با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم میزان اکسایش چربی محاسبه شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی، میزان اکسایش چربی در 7 سطح از شدت فعالیت مقایسه شدند. نتایج آزمون در هر نفر به منظور رسم نیمرخ شدت فعالیت- اکسایش چربی به کار رفت.
نتایج تحقیق نشان داد شدت Fatmax برابر است با 3/8±4/40 درصد max2VO معادل 0/8±3/52 درصد ضربان قلب بیشینه افراد. محدوده Fatmax در دامنه 3/5±8/31 و 0/8±46 درصد max2VO قرار داشت. سهم اکسایش چربی در تامین انرژی مصرفی با شدت 2/12±9/84 درصد max2VO مطابق با 5/5±1/90 درصد ضربان قلب بیشینه ناچیز است. به علاوه دامنه بین 5/6±6/49 و 5/9±4/58 درصد ضربان قلب بیشینه در محدوده Fatmax قرار دارد. به طور کلی، نتایج نشان داد با افزایش شدت فعالیت دویدن، میزان اکسایش چربی نیز تا حداکثر مقدار آن در شدت Fatmax بالا می رود. با این حال، در شدت های بالاتر از Fatmax، میزان آن افت می یابد.
تاثیر مصرف کافئین بر توان بی هوازی، آنزیم LDH و یون کلسیم پلاسمای فوتبالیست های جوان هنگام فعالیت بیشینه و متناوب ارگومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر اثر مصرف mg/kg 6 کافئین برتوان بی هوازی،آنزیم LDH، و یون کلسیم پلاسمای فوتبالیست های جوان را هنگام اجرای فعالیت بیشینه و متناوب ارگومتری (پرایس) بررسی می کند. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن 380 فوتبالیست جوان شرکت کننده در مسابقات قهرمانی باشگاه های شهر همدان بودند. از بین آن ها 22 نفر با میانگین سنی 15- 17 سال و میانگین های وزن 2/7±5/62 کیلوگرم و قد 3/5±171 سانتی متر به روش تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه همسان تجربی و گواه جای گرفتند. سپس، اندازه گیری های آنتروپومتری و برآورد حجم عضلات بدن انجام شد. هر دو گروه تجربی و گواه آزمون های تخمین شدت کار استوررـ دیویس و برنامه وینگیت را اجرا کردند. مقدار مجاز مصرف کافئین و پلاسیبو (نشاسته) mg/kg 6 یک ساعت قبل از اجرای پروتکل پرایس بود. این پروتکل ظرف 30 دقیقه با 10 تکرار 3 دقیقه ای روی ارگومتر مدل تنتوری اجرا شد. بلافاصله پس از اتمام آزمون از افراد خون گیری به عمل آمد و دوباره غلظت آنزیم LDH و یون کلسیم پلاسما به روش های استاندارد اندازه گیری شدند. ارزش توان بی هوازی مطلق و نسبی گروه تجربی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (05/0> P). همچنین، بین میانگین یون کلسیم دو گروه کنترل و تجربی پس از اجرای پروتکل پرایس اختلاف معناداری به دست آمد (05/0> P) ولی غلظت آنزیم LDH در دو گروه اختلاف معناداری نداشت (05/0P>). یافته ها نشان داد احتمالاً مصرف mg/kg 6 کافئین قبل از فعالیت شدید و متناوب ارگومتری باعث افزایش معنادار یون کلسیم می شود و بدین ترتیب احتمالاً افزایش توان بی هوازی فوتبالیست ها طی فعالیت بیشینه و متناوب پرایس را در پی دارد
تاثیرچهار هفته تمرینات اینتروال شدید همراه با مصرف مکمل کراتین بر برخی عملکردهای بی هوازی دختران شناگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چهار هفته تمرینات اینتروال شدید همراه بامصرف مکمل کراتین بر اوج توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی، دانشجویان شناگر آماتور می باشد. بدین منظور30 دانشجوی شناگر آماتور دانشگاه شهید چمران اهواز با میانگین سنی 41/1± 10/22 سال و میانگین وزن 31/6 ± 57 انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه (مکمل، شبه دارو، کنترل) قرار گرفتند. گروه مکمل و شبه دارو به ترتیب، طی دوره بارگیری به مدت 5 روز و هرروز 20 گرم (2وعده 10 گرمی) و در ادامه روزی 2 گرم مکمل کراتین و شبه دارو (آرد نخودچی) دریافت کردند. هر 2 گروه مکمل و شبه دارو در یک دوره 4 هفته ای تمرینات اینتروال شنا با شدت 90 -85 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. آزمون وینگیت جهت تعیین اوج توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی در دو مرحله قبل و بعد از 4 هفته تمرین و مصرف مکمل اجرا شد. برای آزمون فرضیه ها، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون پی گیری توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد.
نتایج نشان داد که مصرف مکمل کراتین همراه با تمرین متغیرهای اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی را تحت تاثیر قرار می دهد.
بنابراین از آنجا که مصرف مکمل کراتین منجر به افزایش ذخیره کراتین عضله می شود، عملکرد دستگاه انرژی فسفاژن ودر پی آن اجراهای کوتاه مدت و شدید بهبود می یابد.
بررسی تأثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک بر روی متغیرهای توان بی هوازی، سرعت عکس العمل و رکورد شناگران دختر نخبه تیم ملی ایران (15 تا 17 ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق درپی یافتن پاسخ به این سوال است که ایا تمرینات پلایومتریک برروی متغیرهای توان بی هوازی ، سرعت عکس العمل ورکورد شناگران دختر نخبه ی تیم ملی ایران 15 تا17 سال تاثیر دارد یا خیر؟ بدین منظور، تعداد 30 شناگردختر درمحدوده ی سنی 15 تا17 سال به تمرینات شنا دعوت شدند. آزمون های قد ،وزن، سرعت عکس العمل، توان بی هوازی ،میزان چربی زیر پوست ورکورد33متر شنای سرعتی در پیش آزمون اندازه گیری شد وسپس شناگران کاملاً تصادفی به دو گروه 15 نفری تجربی وکنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات پلایومتریک پرداختند.تمرینات پلایومتریکنوعی تمرینات پرشی متوالی کوتاه عمودی وکوتاه وبلند افقی است، برای افزایش توان انفجاری وقدرتعضلات پاها. گروه کنترل به تمرینات عادی شنا می پرداختند. کل زمان تمرین دردو هفته ی اول 9 دقیقه،دردوهفته ی دوم 13 دقیقه، دردو هفته ی سوم 15 دقیقه ودر دو هفته ی آخر18-20 دقیقه بود. پس ازپایان دوره، آزمون قبلی تکرار وداده های خام به شرح زیر مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. تمرینات بلایومتریک تاثیر معنی داری برتوان بی هوازی دختران شناگر داشته است. تمرینات بلایومتریک تاثیر معنی داری برسرعت عکس العمل دختران شناگر نداشته است.تمرینات بلایومتریک تاثیر معنی داری بر رکورد 33متر شنای سرعتی دختران شناگر داشته است.بین توان بی هوازی گروه های تجربی وکنترل تفاوت معنی داری مشاهده شد.بین سرعت عکس العمل گروه های تجربی وکنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین رکورد 33 متر شنای سرعتی گروه های تجربی وکنترل تفاوت معنی داری مشاهده گردید.
مقایسة هزینة انرژی و کارایی دوچرخه سواری در دوچرخه سواران حرفه ای و آماتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارایی حرکتی از عوامل مهم و تعیین کننده در عملکرد دوچرخه سواری استقامتی محسوب می شود. با وجود این، مطالعات قبلی که کارایی دوچرخه سواری را در دوچرخه سواران حرفه ای و آماتور مقایسه کرده اند، نتایج متناقضی گزارش کرده اند؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر مقایسة هزینة انرژی و کارآیی دوچرخه سواری در دوچرخه سواران حرفه ای و آماتور است. 73 دوچرخه سوار جادة تمرین کردة سطح بالا شامل 42 نفر دوچرخه سوار حرفه ای و 31 نفر دوچرخه سوار آماتور در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها یک آزمون ورزشی قلبی-تنفسی فزاینده (رمپ) را تا سرحد خستگی روی چرخ کارسنج اجرا کردند. هزینة انرژی آزمودنی ها از میانگین حجم اکسیژن دمی و حجم دی اکسید کربن بازدمی، به وسیلة دستگاه تجزیه کنندة گازها و با استفاده از معادلة ارائه شدة برور و همکاران محاسبه شد. کارآیی و اقتصاد دوچرخه سواری آزمودنی ها، به ترتیب به صورت نسبت میزان کار انجام شده به هزینة انرژی و نسبت کار انجام شده به اکسیژن مصرفی در بارهای کاری 200 و 300 وات محاسبه شد. نتایج نشان داد کارآیی و اقتصاد دوچرخه سواری در بار کاری 200 وات بین دو گروه دوچرخه سواران آماتور (کارآیی 76/1±58/22%، اقتصاد دوچرخه سواری، 37/0±68/4 لیتر/کیلوژول) و حرفه ای (کارآیی 45/2±27/23%، 51/0±79/4لیتر/کیلوژول) تفاوت معنی داری ندارد، اما در بار کاری 300 وات، کارآیی (011/0=p) و اقتصاد دوچرخه سواری (011/0=p) در دوچرخه سواران حرفه ای (کارآیی 72/1±87/23%، اقتصاد دوچرخه سواری 37/0±03/5 لیتر/کیلوژول) به طور معنی داری بیشتر از دوچرخه سواران آماتور (کارآیی 76/1±58/22%، اقتصاد دوچرخه سواری 27/0±75/4 لیتر/کیلوژول) و درمقابل، هزینة انرژی (98± 1263در برابر 71± 1333 ثانیه/ژول) کمتر بود (018/0=p). بین کارآیی و اقتصاد دوچرخه سواری در دو بار کاری 200 و 300 وات تفاوت معنی داری وجود نداشت. یافته های این پژوهش نشان داد دوچرخه سواران حرفه ای، در مقایسه با دوچرخه سواران آماتور در شدت های بالا، کارآیی بهتری دارند که تا حدی می تواند تفاوت عملکردی عمدة بین آن ها را در شدت های بالا توضیح دهد.
بررسی تغییرات ترکیب بدنی، توان بی هوازی و استقامت عضلانی کشتی گیران تمرین کرده پس از یک دوره مصرف کوتاه مدت و بلند مدت کراتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مصرف یک دوره کراتین بر ترکیب بدنی، توان بی هوازی و استقامت عضلانی کشتی گیران تمرین کرده بود. بدین منظور 13 نفر از کشتی گیر با سابقه حداقل 4 سال کشتی حرفه ای با میانگین سنی 91/2 ± 09/21 سال، قد 97/3 ± 63/175 سانتی متر، وزن 6/4 ± 6/78 کیلوگرم و درصدچربی8/1 ±5/14% به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (7=n) و کنترل (6=n) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 5 روز، روزانه 20 گرم (دوره بارگیری) و سپس به مدت 25 روز، روزانه 5 گرم (دوره نگهداری)، کراتین مصرف نمودند در حالیکه گروه کنترل به همین مدت و میزان شبه دارو مصرف کردند. متغیرهایی نظیر وزن، درصدچربی، وزن چربی، وزن بدون چربی، توان بی هوازی بالاتنه و پایین تنه، استقامت عضلانی عضلات شکمی (دراز و نشست) و عضلات کمربندشانه ای (شنا)، در سه مرحله (پیش آزمون، پس از 5 روز و پس از 30 روز) اندازه گیری و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که دوره بارگیری، باعث افزایش معنی دار در وزن، وزن بدون چربی و توان بی هوازی بالاتنه گردید و تغییر معناداری در سایر متغیرها، مشاهده نشد. پس از دوره نگهداری، تغییر معناداری در متغیرهای مورد مطالعه نسبت به دوره ی بارگیری مشاهده نشد. با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر می رسد بارگیری کراتین موجب افزایش معنادار در وزن، وزن بدون چربی و توان بی-هوازی بالاتنه ی کشتی گیران نخبه می گردد و دوره ی نگهداری اگرچه باعث تغییر معنادار این متغیرها نمی گردد، اما، حفظ تغییرات دوره ی بارگیری را سبب می شود.
اثر دست کاری بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر دست کاری حس بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند بود. به این منظور، 16 زن سالمند در دسترس و واجد شرایط با دامنه ی سنی 65-75 سال (23/4±06/70 سال) انتخاب و به روش تصادفی ساده به 2 گروه 8 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی تمرین راه رفتن معمولی را به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند که شامل راه رفتن در شرایط محدود شده ی قسمت پایین میدان بینایی بود. برای سنجش تعادل کارکردی از آزمون برگ و از دستگاه تجزیه و تحلیل گام برداری زبریس برای اندازه گیری اطلاعات کینماتیکی گام برداری آزمودنی ها استفاده شد.برای مقایسه ی درون گروهی، نمرات پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه ی بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین راه رفتن معمولی در شرایط دست کاری شده ی حس بینایی بر برخی پارامترهای کینماتیکی راه رفتن سالمندان، یعنی طول گام، سرعت گام برداری و درصد تغییر پذیری سرعت گام برداری تأثیر معنی داری داشت
(05/0 P).مقایسه ی بین گروهی در پس آزمون نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه تجربی و کنترل در طول گام و سرعت گام برداری به نفع گروه تجربی وجود داشت (05/0 P). اما تفاوت های بین گروهی و درون گروهی در نتایج آزمون تعادل کارکردی دیده نشد (05/0 P). نتیجه اینکه محدود سازی قسمت پایین میدان بینایی حین تمرین راه رفتن سالمندان زن می تواند موجب بهبود برخی پارامترهای مرتبط با تعادل گام برداری آنان شود. کاهش وابستگی به اطلاعات بینایی، بهبود توانایی استفاده از حواس جایگزین مانند حس پیکری و دهلیزی می تواند از دلایل احتمالی بهبود پارامترهای گام برداری باشد.
تأثیر نوع تمرین و استروژن بر CRP و برخی از عوامل خطرزای قلبی - عروقی در زنان مسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه اثر نوع تمرین و استروژن بر یکی از شاخص های التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی عروقی (پروتئین واکنش دهنده C) و برخی دیگر از عوامل خطرزا (چربی ها و لیپوپروتئین های سرم) در زنان مسن بود. به همین منظور از میان داوطلبان شرکت در این تحقیق 71 فرد واجد شرایط انتخاب شدند. از این بین، 11 نفر از کسانی که استروژن مصرف می کردند برای گروه استروژن جدا شدند و بقیه به صورت تصادفی به سه گروه تمرینی (پیاده روی، حرکت در آب و تمرین با وزنه) (هر گروه 16 نفر) و یک گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. چهار روز قبل از شروع مراحل اجرایی آزمون، اندازه گیری های آنتروپومتریک و فیزیولوژیکی از کلیه گروه ها انجام شد و روز قبل از شروع برنامه از آزمودنی ها به صورت ناشتا (حداقل 12 ساعت) خونگیری به عمل آمد. سه گروه تمرینی به مدت دو ماه در روزها و ساعت های مشابه زیر نظر مربی با شدت و مدت معین تمرین های خود را انجام می دادند. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد مقدار CRP در پیش و پس آزمون سه گروه تمرینی کاهش داشت که این کاهش معنی دار نبود. لیکن نتایج مقادیر چربی ها و لیپوپروتئین ها حاکی از تغییرات معنی دار در VLDL ، LDL TG، TC،در گروه های تمرینی بود. در مجموع می توان گفت فعالیت ورزشی می تواند تأثیرات مثبت بر عوامل خطرزای قلبی عروقی زنان مسن ایجاد کند.
تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر منتخبی از شاخص های آنتی اکسیدانی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی هشت هفته ای بر روی برخی فاکتورهای آنتی اکسیدانی (اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام پلاسمایی) در بازیکنان فوتبال بود. نمونه ها 23 بازیکن نوجوان پسر بودند که در لیگ استانی بازی می کردند و به صورت در دسترس انتخاب شدند. بازیکنان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (13 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. نمونه های خونی برای اندازه گیری میزان اسید اوریک، بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی قبل از شروع تمرینات و به میزان 5 سی سی از ورید دست چپ ازتمامیبازیکنان گرفته شد. بازیکنان گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات تناوبی پرداختند. شدت تمرینات از 60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در شروع به 80 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در هفته هشتم افزایش پیدا کرد. بازیکنان گروه کنترل در این هشت هفته درهیچ گونه تمرینی شرکت نکردند. نمونه گیری دوم خون، بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرینی و با تکرار رژیم غذایی مرحله اول برای 24 ساعت، جهت اندازه گیری این آنتی اکسیدان ها بعد از هشت هفته ازتمامیبازیکنان گرفته شد. از آزمون t (همبسته و مستقل) برای تجزیه و تحلیل داده ها با سطح معناداری 05/0 استفاده شد. در بازیکنان گروه تجربی افزایش معناداری در غلظت اسید اوریک پلاسمایی بعد از هشت هفته تمرین تناوبی و تفاوت معناداری بین دو گروه در سطوح اسید اوریک پلاسمایی مشاهده شد (05/0 <p). تفاوت معناداری در میزان بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی در گروه تجربی بعد از هشت هفته و بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 >p). تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد هشت هفته تمرین تناوبی در بازیکنان فوتبال احتمالا می تواند باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسمایی از طریق افزایش اسید اوریک پلاسمایی شود.
تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال می باشد. به این منظور 18 بازیکن فوتبال شاغل در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24/2±88/21 سال، قد 33/5±22/174سانتی متر و وزن 7/5±77/67کیلوگرم در غالب دو گروه تمرین(12n=) و کنترل(6n=) برای شرکت در این پژوهش، داوطلب و به صورت تصادفی تقسیم شدند. برنامه چهار هفته ای تمرین متناوب هوازی شدید شامل چهار دوره حرکت با توپ در مسیر طراحی شده مخصوصی به صورت سه جلسه در هفته بود که قبل و بعد از این دوره تمرینات، با استفاده از یک جلسه تمرین وامانده ساز میزان لاکتات، پیروات و PH و زمان واماندگی بازیکنان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از چهار هفته تمرین، غلظت لاکتات، پیروات، نسبت لاکتات به پیروات، PH خون و شاخص خستگی و همچنین زمان واماندگی بازیکنان تغییر معنی داری نکرد. به طور کلی می توان به عنوان نتیجه اظهار داشت احتمالا چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید(هاف) بر متابولیسم هوازی و بروز خستگی بازیکنان تاثیر کم و غیرمعنی داری داشت.
تأثیر تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی - بر قدرت عضلانی و پارامترهای الکترومیوگرافی سطحی در بازیکنان والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ورزشهایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در
چنین ورزشهایی ورزشکاران در معر ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت
خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عوب فوق کتفی به
وجود میآید. هدف این تحقین بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک -
الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
21 بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور توادفی به دو گروه تمرینات قدرتی -
13/1±7/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /3±1/ 11 سال، قد 6 /1±3/ استقامتی فزاینده ) 6 نفر، میانگین سنی 1
3 سال( و تحریک /11±2/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 7 /1±1/ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 0
16 کیلوگرم، /1±6/ 211 سانتیمتر، وزن 1 /0±2/ 11 سال، قد 0 /1±1/ الکتریکی ) 6 نفر، میانگین سنی 0
1 سال( تقسیم شدند. 15 نفر از /3±1/ 1 و سابقه عضویت در تیم ملی 1 /0± سابقه ورزش والیبال 1
10 سانتیمتر، وزن /6±3/ 10 سال، قد 1 /2±1/ بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل )میانگین سنی 1
3 سال( در /1±1/ 1 سال و سابقه عضویت در تیم ملی 3 ±3/ 10/6±7/2 کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال 1
نیر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت 1 هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت
خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات
اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سط اطمینان
10 درصد ) 5950 P< ( انجام شد.پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی در هر دو گروه تاربی
افزایش معنیداری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنیداری مشاهده نشد.طبن یافتههای این تحقین، تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر -
قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی بازو میشوند. ولی هر دو روش درمانی تأثیری بر
پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نیر میرسد نمیتوان از
الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکلها بر عضلات فوق استفاده کرد
مقایسه تأثیر دو برنامه تمرینی یک جلسه ای و دو جلسه ای در هفته بر آمادگی عمومی دختران دانشجوی دانشگاه تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر و مقایسه ی تمرین یک جلسه ای ودوجلسه ای در هفته برآمادگی عمومی دختران غیرورزشکاربوده است.دراین پژوهش 38 دختر غیرورزشکار در گروه تمرینات یک جلسه ای و38 دختر غیرورزشکار نیز در گروه دوجلسه ای شرکت نمودند.گروه یک جلسه ای به مدت چهار ماه وگروه دوجلسه ای به مدت مدت دو ماه تمرین کردند .آزمودنی هادریک پیش آزمون که شامل اندازه گیری استقامت عضلانی عضلات کمربند شانه ،استقامت عضلانی شکم،چابکی،نیروی عضلانی واستقامت قلبی- عروقی بوی،شرکت کردند وپس از پایان دوره ی تمرینات نیز آزمون نهایی که اندازه گیری همان عوامل بود ،تکرار گردید .نتایج پیش آزمون وآزمون نهایی ،با آزمون t وابسته وغیروابسته و همچنین آزمون رتبه ای ویل کوکسان تجزیه وتحلیل گردید .محاسبات آماری نشان دادکه بین پیش آزمون وآزمون نهایی گروه یک جلسه ای وگروه دوجلسه ای تفاوت معنی دار استوتمرینات سبب پیشرفت همه ی عوامل آمادگی جسمانی گردیده است.تجزیه و تحلیل های آماری برای مقایسه ی معنی دار بودن تفاوت آزمون نهایی گروه یک جلسه ای ودوجلسه ای نشان می دهد دختدان غیر ورزشکاری که دو جلسه تمرین کرده بودند از نظر استقامت قلبی – عروقی ،چابکی ونیروی عضلانی پیشرفت بیشتری کرده اند،اما استقامت عضلانی گروهی که تنها یک جلسه در هفته تمرین کردند بیشتر توسعه یافته است.براساس نتایج پیشنهادمی گردد برای توسعه آمادگی جسمانی تعداد جلسات تمرین به دو جلسه درهفته افزایش یابد.
تاثیر تمرینات قدرتی - استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی بر سرعت هدایت عصبی در بین بازیکنان والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر یک دوره تمرین هوازی بر میزان لپتین کورتیزول و تستوسترون سرم مردان چاق و لاغر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین تاثیر یک دوره تمرین هوازی بر میزان لپتین کورتیزول و تستوسترون سرم در دو گروه از مردان چاق و لاغر تمرین نکرده بود. بدین منظور از بین افراد سالم و داوطلب در اجرای این پژوهش که در دامنه سنی5±30 سال قرار داشتند و پرسش نامه مشخصات فردی تاریخچه سلامتی میزان فعالیت بدنی و مصرف دخانیات را تکمیل کردند با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل ترکیبات بدن شاخص توده بدنی(BMI) آنها تعیین شد و تعداد 40 نفر تمرین نکرده به صورت هدفمند انتخاب شدند. تعداد(20 نفر وزن:9/15±8/96کیلوگرم قد:3/12±5/171سانتی متر سن:5±30 سال و شاخص توده بدنی: 1/2± 3/32کیلوگرم برمتر مربع) در گروه چاق و تعداد 20 نفر (وزن: 3/3±57کیلوگرم قد:3/3±177سانتی متر سن:5±30سال و شاخص توده بدنی: 58 /0± 1/18 کیلوگرم بر متر مربع) در گروه لاغر قرار گرفتند. نمونه های خونی برای تعیین میزان لپتین کورتیزول و تستوسترون سرم به روش رادیو ایمونو اسی(RIA) )2 روز قبل از تمرین اخذ شد. سپس هر دو گروه تحت تاثیر برنامه تمرین هوازی(دویدن روی نوار گردان با 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب) به مدت 30 دقیقه طی 3 جلسه در هفته و به مدت 2 ماه قرار گرفتند. 2 روز پس از پایان دوره تمرینی مجدداً نمونه های خونی اخذ و اندازه گیری متغیرها تکرار شد. تجزیه و تحلیل داده ها قبل و بعد از تمرین از طریق آزمون «تی» ویژه گروه های پیوسته و مستقل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد تمرین هوازی با برنامه اعمال شده در داخل گروه ها به صورت معنی داری لپتین در هر دو گروه چاق (000/0= p) و لاغر را کاهش می دهد(004/0= p) و کاهش معنی دار ساختار توده بندی(012/0=p)و وزن(000/0= p) آزمودنیها را در گروه چاق درپی دارد و نیز افزایش معنی دار کورتیزول (070/0=p) و شاخص توده بندی(008/0p=) گروه لاغر را موجب می شود. همچنین نتایج مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری را در میزان لپتین (000/0= p) تستوسترون (009/0= p) شاخص توده بندی(000/0= p) و وزن(000/0= p) در بین گروه های چاق و لاغر نشان داد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد تمرین هوازی از طریق تغییر در برخی هورمون ها از قبیل لپتین کورتیزول و تستوسترون در تنظیم وزن بدن نقش اساسی ایفا می کند. ضمن این که احتمالاً ساز و کار تاثیر تمرینات بدنی هوازی در تعادل وزن گروه های چاق و لاغر متفاوت است.