فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۹۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
موضوع اساسی در حوزة نقد اخلاقی آثار هنری و ادبی، رابطة هنر و ادبیات با اخلاق است. مکاتب، جریان ها و نحله های ادبی، هنری و اخلاقی نیز هرکدام از منظری به این مطلب پرداخته اند. اگرچه رسالت اصلی آثار هنری و ادبی در مرحلة نخست، اقناع ذوق مخاطب است اما در بیشتر این آثار، تعهد ادبی و رسالت اخلاقی و دینی خالق آثار، محسوس و مؤثّر است. باید اذعان کرد بسیاری از آثار ادبی ما هم به بیان عناصر، مؤلّفه ها و مضامین اخلاقی پرداخته اند و این تنها مختص ادبیات تعلیمی و یا عرفانی نیست و در انواع دیگر از جمله ادب غنایی و منظومه های بزمی نیز به چشم می خورد. خواجوی کرمانی شاعر بزرگ زبان فارسی نیز در آثار تعلیمی، حماسی، غنایی و از جمله منظومه های بزمی و دیوان خود به تناسب، مصادیق فضایل و رذایل اخلاقی را بیان کرده است. این پژوهش قصد دارد به نقد اخلاقی منظومه های بزمی خواجو بپردازد.
بررسی و تحلیل عاشقانه های حماسه های ملّی ایران با روی کرد نظریّه بینامتنی نگری (با تأکید بر شاهنامه، سام نامه، برزونامه، گرشاسپ نامه، بانوگشسب نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عاشقانه ها بخشی جدایی ناپذیر از حماسه های ملّی ایران بشمار می روند. با توجّه به این که حماسه هایِ پس از شاهنامهمتأثّر از آن بوده اند، بسیاری از ویژگی های غنایی شاهنامهدر آن ها یافت می شود. در این مقاله کوشش می شود با روی کرد نظریّه بینامتنی نگری این ویژگی ها بررسی شود. بینامتنی ها به لفظی، موضوعی و محتوایی تقسیم می شود. این مقاله با روش توصیف و تحلیل محتوایی و کتاب خانه ای، حماسه ها را از منظر بینامتنی محتوایی بررسی می کند. نتایج این بررسی ها بیان کننده آن است که موضوع هایی همانندِ عاشقی از راه شنیدن، نقش میانجی ها در عشق، پیش گامی زنان در ابراز عشق، نقش موبدان و منجّمان و ... به صورت بینامتنی در اغلب عاشقانه ها بکار رفته است.
ریخت شناسی قصه های پریان در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان این مقاله «ریخت شناسی قصّه های پریان در زبان کردی» است. تعیین ساختار این قصّه ها، تعیین میزان تفاوت ها و اشتراکات ساختاری آن ها با پژوهش ولادیمیر پراپ و کمک به شناخت بهتر قصّه ها در دیگر زبان های ایرانی، از اهداف آن است . روش پژوهش، توصیفی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ در ریخت شناسی قصّه های پریان، تجزیه و تحلیل شده است. پس از بررسی ساختاری 155 قصّه، سی و یک خویشکاری، هفت حوزه عملیات، نٌه گونه وضعیّت آغازین و هجده نوع ترکیب حرکتی تعیین شد. نتیجه، نشان می دهد که الگوی پراپ، بر قصّه های پریان در زبان کردی کاملاً منطبق است و ساختار نهایی آن ها محدود به همان سی و یک خویشکاری پیشنهادی وی می باشد. آنچه قصّه های پریان در زبان کردی را از نمونه های مشابه تحت بررسی پراپ متفاوت می سازد، شیوه های مختلف شکل گیری برخی از خویشکاری هاست که البته این اختلافات، ساختار جدید و متفاوتی را به وجود نمی آورد.
قراءة سوسیولوجیة فی تجدید أبی نواس الشعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
أبونواس حسن بن هانئ، الشاعر الإیرانی (196ق) یعدّ من کبار شعراء العرب وعباقرته علی الإطلاق، ومحاولاته التجدیدیة فی الشعر من القضایا الأدبیة الکبری التی أثارت دراسات أدبیةونقدیة علی مرّ العصور. قد ذکرت أسباب شتّی لهذه الظاهرة الأدبیة الهامة فی مختلف المصادر والمراجع، ولکن هذا البحث قام باستقصاء دعوة أبی نواس التجدیدیة من منظور سوسیولوجبا الأدب، واستهدف دراسة أحکام هذه المنهجیة الحدیثة من خلال المقدمات الطللیة فی بعض المدائح النواسیة وقیاسها بالعناصر المستحدثة فی فواتح بعض قصائده الأخری، مضافاً إلی معالجة أسباب ظهور هذه النزعة الأدبیة فی تلک الفترة التی عاش فیها أبونواس. لقد تناولت هذه المقالة أشعار أبی نواس علی المنهج الوصفی التحلیلی، وقد وجدت أنّ تجدید أبی نواس الشعری جاء إثر نزعته الشیعیة المبنیة علی مواقف الرفض والثورة، والتناقضات الموجودة فی العصر العباسی الأول التی سادت من خلال نشوء الطبقات الاجتماعیة الجدیدة، والتغیّرات السریعة التی حدثت جرّاء امتزاج الثقافة العربیة بالثقافات الأخری کما لیس ینبغی أن یُهمل دور تضّاد القیم والمعاییر الاجتماعیة القدیمة والحدیثة، وعدم تطابق الإیدئولوجیة القدیمة والظروف الراهنة، وعدم توافقهما عند المثقفین فی المجتمع العباسی آنذاک.
تحلیل اسطوره ای رمان درد سیاوش با نگاه به تأثیر کودتای 28 مرداد1332 در بازتاب اسطوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها در طول تاریخ، هم از حوادث سیاسی - اجتماعی تأثیر می پذیرند و هم بر آنها تأثیر می نهند. در تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد 1332 یکی از اصلی ترین حوادث تأثیرگذار بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود که موجب شد نویسندگان حوزه ادبیات و داستان نویسی به اسطوره ها گرایش یابند؛ اسطوره هایی که بازتاب دهنده ناخودآگاه جمعی مردم ایران در سال های بعد از کودتاهستند. رمان درد سیاوش اثر اسماعیل فصیح یکی از شاخص ترین داستان هایی است که نمایانگر جریان اسطوره گرایی در آن سال ها است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری نقد اسطوره ای، به تحلیل ادبیت اسطوره ای و چگونگی بازتاب اسطوره در این اثر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که نویسنده رمان با توجه به نوع شخصیت و تیپ فکری اش و همچنین متناسب با موقعیت خاص زمانی، به بازآفرینی شخصیت ها، روایات و فضاهای اسطوره ای کهن با تکیه بر روایت اسطوره ای داستان سیاوش از شاهنامه دست زده است. هدف وی از انتخاب زمان مرگ سیاوش، قهرمان داستان، در 28 مرداد 1332 این بوده است که هم او را با مصدق همانند کند و هم با ارجاع به اسطوره سیاوش، قهرمان کشی ایرانی ها را نشان دهد؛ به عبارتی دیگر، فضای داستان را وسعت بخشد و آن را با کل تاریخ ایران مطابقت دهد.
برابر خوانی هایدن وایت و گرین بلات در خوانش متون سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک رابطه متقابل تاریخ و ادبیات از دیرباز مدنظر بزرگان عرصه سخنوری بوده است. رد این رابطه را می توان در نوشتارهای افلاطون و ارسطو یافت. از 1980 با پیدایش نو تاریخ گرایی دو بودگی بین تاریخ و ادبیات که از زمان ارسطو به بعد شیوه غالب اندیشه بوده، فروریخت و با نظریات هایدن وایت و گرین بلات که از منظری متفاوت به تاریخ و ادبیات می نگریستند پیوند دوسویه این دو مطرح شد. هایدن وایت از سکوی زبان به تاریخ می نگرد و اعتقاد دارد واقعیت تاریخی همیشه از طریق روایت هایی ساخته می شوند که آنها را تاریخ دانان برساخته اند. برای گرین بلات متون ادبی ابزار قدرت هستند که قابلیت های لازم را برای نمایش کنش های اعمال قدرت و نیز مقاومت در برابر قدرت به آنها می دهد. در برابر خوانی تاریخ و ادبیات، نو تاریخ گرایی، روابط مربوط به قدرت را به عنوان مهم ترین زمینه هر متن قلمداد می کند و به متن ادبی به عنوان فضایی برای نمایش روابط مربوط به قدرت و تعامل گفتمان های مختلف می نگرد. از این منظر نقد ادبی جدید افقی جدید فراروی متون سیاسی قرار می دهد به نحوی که برای تحلیل قدرت سیاسی می توان از ابزارهای نقد ادبی همچون استعاره، مجاز، کنایه، آیرونی و همچنین شگردها و تمهیدات روایی سود جست.
روایت شناسی تطبیقی داستان «فریدون و ضحاک» و «موسی و فرعون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان یکی از منابع الهام گیری شاعران و هنرمندان مسلمان، از دیرباز موردتوجه ایشان بوده است. یکی از جلوه های تأثیرگذاری این کتاب آسمانی بر آثار ایشان، داستان های قرآنی و درون مایه ای آن هاست. شاهنامه از جملة آثاری است که فردوسی در داستان های آن از قرآن کریم الگو گرفته است. یکی از این داستان ها، داستان فریدون و ضحاک است که به تأثیر از داستان موسی و فرعون پرداخته شده است. در مقایسة این دو داستان، در کنار شباهت ها، اختلافاتی نیز وجود دارد. در نوشتار پیش رو، نگارندگان با تکیه بر روش تحلیلی-توصیفی، کوشیده اتد تا با رویکردی روایت شناسانه به بازخوانی تطبیقی این دو داستان بپردازند و این تطبیق را به اجزا و بخش های هر دو متن در دو سطح ساخت مایه های روایی و ابعاد مفهومی و موضوعی گسترش دهند تا از این رهگذر، وجوه اشتراک و افتراق هر دو داستان را بازکاوی نمایند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم شباهت بسیار دو داستان، با توجه به تفاوت ماهیت و اهداف (پند و اندرز در قرآن و داستان-سرایی و سرگرم نمودن در شاهنامه) سطح توجه به عناصر روایی میان آن دو تاحدی متفاوت است.
رویکرد پدیدارشناختی به مسئلة «نشت زبانی» در آثار ناتالی ساروت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناتالی ساروت از جمله نویسندگان رمان نو است که نگاهی گسستی، قطعه قطعه و ادراکی - حسی به روان انسانی ارائه می دهد. به واقع از نظر ساروت واقعیت های روان انسانی تنها در ساحت گفت وگومندی (دیالوژیسم) بروز پیدا می کنند و این واقعیت ها، ناگفته هایی بر آمده از رانش ها و کشش های بین شخصیت ها می باشند که در فضای زیرین دیالوگ ها جاری می شوند؛ آنچه ساروت به آن «زیر- مکالمه» یا «تروپیسم» می گوید. ما معتقدیم ویژگی ای در «تروپیسم» ساروت وجود دارد که ما را از سیر افقی گفتمان جدا کرده و به شکل عمودی به جهان زیرین، انتزاعی و پنهانی هدایت می کند که به زبان این نویسنده ویژگی ای می بخشد که ما آن را «نشت زبانی» می نامیم؛ «نشتی» که ما را از سطح زبان کلیشه ای جدا کرده و به سوی آن جهان روانی پنهان و زیرین هدایت می کند و امر نامشهود تروپیسمی را مشهود و قابل رؤیت می نماید. این مقاله ضمن انتخاب روش شناسی میخائیل باختین و صحه بر مسئلة گفت وگومندی (دیالوژیسم) و چند صدایی، برآن است نشان دهد چگونه مسئلة «نشت زبانی»، به مثابه یک مسئلة زبانی، با بینش این نویسنده از «گفتمان» و نفی سوژة استعلایی دکارتی، به مثابه یک مفهوم فلسفی، درارتباط می باشد.
بررسی فرایند حسی ادراکی شطحیات عرفانی بر اساس نظریه نشانه معناشناسی احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل قصه های پریان ایرانی بر اساس آرای بتلهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برونو بتلهایم، روانکاو و روان شناس اتریشی که اصول روان کاوی خود را از مکتب فروید آموخته بود، در معروف ترین اثر خود، کاربردهای افسون، به بررسی قصه های پریان پرداخته است. وی با توجه به رویکردهای روان کاوی فروید این نمونه داستان ها را تحلیل می کند و بر اهمیت قصه در رشد روانی کودک تأکید می ورزد. در این نوشتار برآنیم با توجه به آرای بتلهایم و فروید به تحلیل روان کاوانه هفت قصه پریان ایرانی بپردازیم.
نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش هفت قصه پریان از چهار مجموعه اند: قصه های «احمد صیاد»، «باغ گل زرد»، و «خروسک چینی» از جلد اول قصه های ایرانی؛ «آقاحسنک»، و «هفت برادر و یک خواهر» از جلد دوم قصه های ایرانی؛ «شاهزاده و آهو» از سومین مجلد آن؛ و «ملک محمد و صنم گلعذار» از جامع الحکایات. نتیجهبررسی نشان می دهد که با توجه به شباهت ساختاری و محتوایی قصه های پریان در سراسر جهان، تحلیل های روان کاوانه برونو بتلهایم از قصه های پریان در کتاب کاربردهای افسون قابل تعمیم به قصه های پریان ایرانی نیز هست و اصول خوش بینی، لذت در برابر واقعیت، سحر و جادو، جایگزین سازی، برون افکنی، دگردیسی ، نظم دادن به آشفتگی، دستیابی به یکپارچگی و یگانه کردن طبیعت دوگانه، راه حل تعارض های ادیپی، دستیابی به استقلال، خیال پردازی و تلاش برای دستیابی به بلوغ کامل در قصه های ایرانی دیده می شود. این مقاله نمونه ای عملی از کاربرد نظریات بتلهایم برای تحلیل روان کاوانه قصه های ایرانی است. تحلیل این قصه ها سبب ادراک بالاتری از داستان ها می شود و همچنین در بررسی مراحل رشد کودکان از طریق قصه به کار می آید و زمینه های مطالعات تطبیقی ادبیات را نیز فراهم می آورد.
خوانشی روانکاوانه از داستان کوتاه «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروز به مثابه مکتب نقد روانکاوی در حوزه ادبیات مطرح است ریشه در تحقیقات و کاوش های فروید در زمینه ناخودآگاه انسان دارد. دستاورد او در زمینه شناخت و نحوه کارکرد ذهن، الگوهای جدیدی در زمینه تجزیه و تحلیل آثار ادبی معرفی کرد. الگوی ساختاری از برجسته ترین نظریات او در تبیین ماهیت ذهن و نحوه کارکرد آن است. بر اساس این الگو، ذهن به سه بخش «نهاد»، «من» و «فرامن» تقسیم بندی شده است که هر بخش کارکرد به خصوصی دارد. تحقیق حاضر، که جزو پژوهش های کتابخانه ای و کیفی به شمار می آید، خوانشی روان کاوانه از داستان «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری است که به صورت مشخص با استفاده از الگوی ساختاری فروید و انطباق آن با سه شخصیت محوری داستان یعنی گرگ، اختر و دکتر، کنش های این شخصیت ها را تحلیل کرده و جنبه های جدیدی از این داستان را نمایان سازد. تحلیل این داستان با رویکرد روان کاوانه فروید، سفری به جهان ذهن گلشیری در مقام مؤلف اثر است. رخدادهای عجیب و بی پاسخی که در پیرنگ داستان از رهگذر تقابل و تعامل اختر با گرگ و دکتر پدید می آید، جان مایه اثر گلشیری است که پرسش هایی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند و در این پژوهش رمزگشایی می شود.
ریخت شناسی تمثیل های عرفانی با تکیه بر اشعار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آنها ر ا فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افق های جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم می آورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاه های علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریه پردازان ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.
نگاهی به وصف های خاقانی برپایه نظریّه تقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقابل های دوگانه از مهم ترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است و بر اساس یک فلسفی که بنیاد هستی را بر مبنای تقابل های دوگانه می انگارد، ایجاد شده است. در پژوهش حاضر برآنیم تا با تحلیل اشعار وصفی خاقانی از منظر نظریّه تقابل دوگانه، دریابیم که تقابل های دوگانه چه تأثیری در شکل گیری محتوای شعر خاقانی داشته است؟ نتایج پژوهش نشان داد که خاقانی در توصیف صبح از تقابل های بسیاری بهره برده است؛ زیرا این وصف ، بیشتر صحنه جنگ بین سیاهی و سپیدی را نشان می دهد. وصف آتش نیز چنین وضعیّتی دارد؛ زیرا آتش به خودی خود واژه بی نشانی است که عناصر متقابل خود را به ذهن متبادر می کند. قصاید سفرنامه ای نیز، از آنجا که مسافر با عناصر بسیاری روبه رو می شود که ذهن، عنصر مقابل آن را به یاد می آورد، محلّی برای بروز تقابل هاست؛ امّا در وصف می و مسائل احساسی، میزان تقابل ها به حدّاقلّ خود می رسد؛ چراکه مسائل احساسی از خواسته های غریزه اروس است که هدف آن ایجاد وحدت بیشتر است.
تحلیل اسطوره کیومرث براساس نظریه روان شناسی شخصیت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزه های تخصصی:
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص داده اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت های تعیین کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر تحلیل روان شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره گیری از نظریه روان شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده ای است که با ازهم گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می شود. همچنین، تحول انسان غول آسای نخستین به شاه موبد، تورم یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می توان پی گیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ نامه های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.
ریخت شناسی قصه های قشقایی براساس نظریه ساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ساکنان سرزمین ایران قوم ترک زبان قشقایی هستند. این قوم ادبیات و فرهنگ غنی دارند که به نظر می رسد در جریان یکسان سازی و فرایند مدرنیته جامعه ایران در حال اضمحلال است. قصه ها بخشی از ادبیات و فرهنگ شفاهی قشقایی است. تاکنون مطالعه ای با رویکرد ساختاری بر روی قصه های قشقایی صورت نگرفته، لذا در این پژوهش ده قصه برای نمونه بررسی شده است. روش بررسی بر اساس خویشکاری های پیشنهادی خدیش است که خود برگرفته از الگوی ریخت شناسانه ولادیمیر پراپ، محقق فرمالیست روسی، است. برای این کار ابتدا قصه ها تجزیه و تحلیل شده اند و سپس الگوی هر قصه به همراه ترکیب حرکت های آن ذکر شده است. این بررسی نشان می دهد که قصه های قشقایی قابلیت بررسی ساختاری را دارند و تا حد زیادی با الگوی دیگر قصه های ایرانی همخوانی دارند.
عقدة برتری یا عقدة حقارت؟ واکاوی اشعار خاقانی بر اساس روانشناسی فردنگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از اینکه عبدالحسین زرّین کوب به موضوع عقدة حقارت خاقانی اشاره کرد، عدّه ای با این دیدگاه، مخالف و برخی با آن موافق بوده اند. یکی از روانشناسانی که نگاهی علمی نسبت به عقدة حقارت داشته، آلفرد آدلر است. او در «روانشناسی فردنگر» خود با بررسی سبک زندگی، به تحلیل ویژگی های روانی افراد می پرداخته است. در روانشناسی فردنگر معیار اصلی سنجش سلامت روانی افراد، علاقة اجتماعی است. تلاش برای برتری، دیگر ویژگی مهم روانشناسی فردنگر است. بر این اساس، افرادی که از سلامت روانی برخوردارند، برای موفّقیّت های جمعی تلاش می کنند و افرادی که از سلامت روانی برخوردار نیستند، برای برتری های شخصی. روانشناسی فردنگر بهترین دیدگاه برای تحلیل روانشناختی اشعار خاقانی و روشن شدن موضوع عقدة حقارت اوست. جمع آوری داده ها در این مقاله به شیوة کتابخانه ای صورت گرفته است و در آن با روش پژوهش تحلیلی توصیفی به تحلیل روانشناختی مؤلّف (شاعر) پرداخته شده است. هرچند برخی از نشانه های عقدة حقارت در اشعار خاقانی وجود دارد، امّا این شواهد به اندازه ای نیست که بتوان دربارة آن با قطعیّت سخن گفت و با توجّه به ضعف علاقة اجتماعی در برخی از اشعار خاقانی و علاقة فردی مبالغه آمیز او و نیز میل به برتری جویی شخصی وی، می توان نتیجه گرفت که این شاعر برجسته تا اندازه ای گرفتار عقدة برتری بوده است.
نقد و بررسی داستانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کُشت از بهر تعصّب» از مثنوی مولوی بر اساس رویکرد بینامتنیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروان رویکرد بینامتنیّت معتقدند که هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آنِ واحد، هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون بعدی است. در این جستار، ابتدا وجوه مختلف متن و بینامتنیّت تشریح شده است و آنگاه بر اساس این رویکرد، داستانی از «مثنوی معنوی» با عنوانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کُشت از بهر تعصّب» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. با تحلیل این داستان، روشن شد که چنان که پیروان رویکرد بینامتنیّت تأکید کرده اند که هیچ متنی اصیل نیست، داستان مورد بحث در مثنوی نیز واگویه ای از متون متقدّم خود، از جمله «شغاد و رستم» در شاهنامه، «جزیمة الأبرش» در تاریخ بلعمی، «فیروز، شاه ایران و شاه هیطالیان» در تاریخ طبری و «بوم و زاغ» در کلیله و دمنه است؛ بدین ترتیب که در هر پنج داستان، بین دو سرزمین دشمنی پدید می آید و یک نفر از پادشاه می خواهد که او را در میان مردم خوار کند و مورد ضرب و شتم قرار دهد. آنگاه فردِ به ظاهر مطرود، به سپاه دشمن رو می آورد و با جلب اعتماد آنها موفّق می شود که دشمن را سخت شکست دهد.
بازخوانی روایت راوندی از تاریخ آل سلجوق بر اساس طرح سراسربین فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن ها محصول اجبارهای اجتماعی و زبانی اَند، به همین دلیل قواعد بازی را باید در کارکردهای نهادی یافت که تولیدکنندة گفتمان است.بازخوانی روایت راوندی از تاریخ آل سلجوق با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نشان می دهد که متن تولیدشده در اواخر امپراطوری سلجوقی، بازتاب مجموعه ای از گفتمان های حاکم در سراسر عصر سلجوقی است. مناسبات قدرت و مشروعیّت که شاخصة گفتمان سلجوقی است، به عنوان یک اصل تعمیم یافته در این متن انعکاس دارد و جنبه های معیّنی از هویّت اجتماعی را بازتولید می کند. هر یک از گفتمان های دینی معطوف به قدرت، گفتمان مخالف و یا گریز از مرکز و گفتمان علمی معطوف به سیاست، در صورت بندی گفتمانی عصر سلجوقی از عناصر گفتمان های دیگر کمک می گیرد و آنها را به شبکة معانی خود پیوند می زند. نهادهای اجتماعی عصر سلجوقی، حاوی تشکّل های گفتمانی ایدئولوژیکی است که از طریق نظارت سراسربین، با گروه های مختلف موجود در نهاد قدرت ارتباط می یابد.
بررسی داستان گیله مرد با تکیه بر عوامل نمایشی شدن داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صحنه نمایشی، به عنوان زیرمجموعة عنصر تداوم، در بررسی زمان روایی یک اثر، بررسی می شود. در صحنة نمایشی، سخن بر سر این است که چگونه نویسنده در گزارش داستان، واسطه گری ابزارروایی را از میان بر می دارد به گونه ای که حوادث داستانی در برابر دیدگان مخاطب به نمایش درمی آید و او حائلی میان خود و وقایع احساس نمی کند و خود را درگیر وقایع و ناظر مستقیم حوادث می بیند. از آنجا که داستان «گیله مرد» همواره به عنوان اثری نمایشی معرّفی می شود، در این پژوهش کوشیده ایم تا عوامل نمایشی ساز را در این داستان بررسی کنیم. اغلب صاحب نظران، گزارش مستقیم «دیالوگ» ها را تنها ابزارنمایشی شدن داستان می دانند. این جستار درصدد نشان دادن این مسئله است که چگونه بزرگ علوی با شرح مبسوط داستان و پرداختن به جزئیّات، ارائة توصیفات جاندار از طبیعت، به کاربردن وجوه استمراری در توصیفات و کم رنگ کردن حضور راوی در داستان، موفّق به خلق داستانی نمایشی شده است. برای این منظور عوامل نمایشی شدن داستان را شرح داده ایم و سپس این عوامل را در داستان «گیله مرد» بررسی نموده ایم.
تحلیل «آنیما» در غزلیّات حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه ی کارل گوستاو یونگ، آنیما عبارت از عنصر مکمل زنانه در ناخودآگاه مرد است. در آنیما تصویر زن به عنوان پدیده ای کلی مطرح بوده و به هیچ وجه نشان دهنده ی شخصیت واقعی زن نیست.آنیما در آثار هنری و ادبی و به ویژه خواب و رؤیا ظاهر می شود. حافظ شیرازی در غزل هایش تصویر روشنی از معشوق ارائه نمی کند، امّا با تأمل در باره ی ویژگی هایش می توان او را نمود آنیما فرض کرد. مهم ترین ویژگی هایی که او را نمود آنیما قرار می دهد، عبارتند از: 1) دیرینگی؛ 2) توصیف ناپذیری و دست نایافتنی ؛ 3) جوانی و زیبایی؛ 4) الهام بخشی؛ 5) زهدستیزی و عشق ورزی؛ 6) اندیشمندی و وسوسه انگیزی و احساساتی و 7) حیات بخشی. این پژوهش با تبیین ویژگی ها و انگیزه های نمود آنیما در اشعار حافظ، بخشی از شخصیّت معشوق در اشعار حافظ و نیز تمایلات مرد را در مقام عاشق نسبت به معشوق، روشن می کند؛ چنان که می توان گفت نمود آنیما در اشعار حافظ اساساً در سطح متعالیقرار دارد و در واقع همان نیمه ی پنهان و هم زاد دیرین حافظ است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است.