ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال دوازدهم بهار 1395 شماره 42 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی اسطوره ها یکی از راه های شناخت فرهنگ، اندیشه، باورها و اعتقادات، و تاریخ تمدن ملّت ها است؛ علاوه بر این، این بررسی ها دسترسی به ریشة برخی از آداب و الگوهایی را که هنوز در زندگی بشر کارکرد دارند، امکان پذیر می سازد. برخی از نویسندگان و شاعران در دوره معاصر نیز اسطوره ها را به منظور القای پیام، دست مایه کار خود قرار داده اند؛ چراکه این کار موجبِ نفوذ، غنا و هویت اثر خواهدگشت. در این پژوهش، به شیوه توصیفی- تحلیلی، کارکرد اسطوره ها در شعر سهراب سپهری نشان داده شده است.سپهریدر قلمرو هستی شناسی گام نهاده و فراتر از مضمون های اجتماعی با نقب زنی به جهان اسطوره ها، به دودمان و تبار انسان نظر افکنده است. وی رکود و استبداد زمانه خود را برنتافته و با انطباق اسطوره ها بر جامعه، اوضاع جامعه را با اعتراض هوشمندانه نشان داده است؛ از این رو، اشعارش نشان دهنده عصیان او در برابر تاریخ روزگار است و آرزوها و نیازهای مادی و معنوی انسان معاصر را بازتاب می دهد.
بررسی نقش مایه های مشترک در اسطوره های برادرکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برادرآزاری و برادرکشی در شمار کهن الگوهایی است که سابقه ای به درازای عمر بشر دارد و پیشینه آن به ادیان و اسطوره های مربوط به آغاز آفرینش بازمی گردد. در این کهن الگو، حس رقابت و حسادت میان برادران به علل گوناگونی ازجمله توجه بیش از حدّ پدر به یک برادر، یا دستیابی او به یک موقعیت ممتاز برانگیخته می شود. داستان های اسطوره ای با مضمون برادرکشی در آثار ملل مختلف دیده می شود. مقایسة این آثار وجوه اشتراک و شباهت آنها را آشکار می کند و نشان می دهد که بیشتر این داستان ها نقش ویژه های مشابهی دارند که در اغلب اسطوره های مرتبط نمود یافته اند. گونة دیگر برادرکشی، برادرکشی های تاریخی است که آن هم از اعصار کهن در تاریخ و ادب ملل گوناگون به وقوع پیوسته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مضمون برادرکشی در اسطوره های ملل مختلف در چه اشکالی نمود یافته است؟ برای پاسخ به این پرسش، با روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا نمونه های کهن الگوی برادرکشی در اسطوره های سرزمین های گوناگون را ذکر کرده ایم و سپس به بیان نقش مایه های مشترک در بین این اسطوره ها پرداخته ایم و آنها را به لحاظ ساختاری تحلیل کرده ایم.
بررسی بن مایه تنزّل آغازین با نگاهی به تفسیر کشف الاسرار و عدّة الابرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در داستان هابیل و قابیل از تفسیر کشف الاسرارِ میبدی، سخن از ترسیدن قابیل با شنیدن آوازی و گریختن او از خلق و انس گرفتن با وحوش بیابان به میان آمده است. این موضوع با کهن الگویی ارتباط داردکه از آن با عنوان تنزّل آغازین یاد می شود. انسان طبق این کهن الگو، از دوره ای طلایی نزول کرده و سرآغاز را از دست داده است. در پژوهش حاضر کوشش شده است با روش توصیفی - تطبیقی این کهن الگو در چند فرهنگ مختلف بررسی شود. این پژوهش نشان می دهد که کهن الگوی تنزل آغازین که در بیشتر آیین ها دیده می شود، حکایت از خویشاوندی انسان نخستین با طبیعت و حیوانات دارد که بر اثر اندیشه ای اهریمنی از دست رفته است. همراهی انسان با طبیعت در «دوره زرین»، هرچند فراموش شده، ردِپای آن کاملاً از بین نرفته است. حضور کهن الگوی یادشده در فرهنگ های مختلف، صورت های گوناگونی دارد، اما ویژگی های مشترکِ معینی پیوسته در آنها تکرار می شود.
ژرف ساخت اسطوره ای پدرسالاری در ازدواج های ایرانیان با نیرانیان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند مردان ایرانی با زنان نیرانی یکی از رایج ترین نوع ازدواج ها در شاهنامه است که به ویژه در بخش پهلوانی بسامد بسیار بالایی دارد. در شاهنامه، پادشاهان و یلان برجسته ایرانی با زنانی غیرایرانی و عموماً تورانی ازدواج می کنند. از این ازدواج ها با عنوان ازدواج برون همسری، یا ازدواج برون قبیله ای یاد می شود. در نمادشناسی باستانیِ شاهنامه، ایران سرزمین مقدّس و اهورایی، و توران، سرزمین آلودگی ها و نیروهای اهریمنی، است. از سوی دیگر، در باورشناسی باستانی، زنان کانون های آمیختگی و وابستگی به زمین هستند و در مقابل، مردان، موجوداتی اهورایی، آسمانی و فارغ از آلودگی های زمینی به شمار می آیند. اسطوره های کهن ایران، بنابر سابقه طولانی تسلّط فرهنگ پدرسالاری، دارای ژرف ساختی مردکانون هستند؛ از این رو، در روند دگرگونی اسطوره ها به حماسه ملّی، مفاهیم و برداشت های زن ستیزانه را نیز به حماسه افزوده اند. در این پژوهش علاوه بر بررسی ژرف ساخت اسطوره ای این پیوندها، مؤلّفه های پدرسالاری در آنها بازکاوی شده است.
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
بازتاب تمثیلی نفس امّاره در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی در مثنوی بر اهمیت شناخت نفس تأکید کرده است. وی برای به تصویر کشیدن نفس که مفهومی مجرد، انتزاعی و دور از ادراک انسان است، از میان مواد سازنده صور خیال، از تمثیل بهره گرفته تا بین نفس انسان و عناصر طبیعت ارتباط برقرار کند. از مراتب و درجات نفس نیز به نفس امّاره بیشتر توجه داشته و کوشیده است زشتی های آن را از طریق تمثیل های حیوانی و استفاده از عناصر اربعه و جمادات در حکایت ها بازگو کند و بدین وسیله، نکات تعلیمی و اخلاقی در باب تحذیر از نفس امّاره را با شیوه ای غیر مستقیم و تأثیرگذار بر ذهن و روان مخاطب جاری سازد. هدف این پژوهش، بررسی مفهوم تمثیلی نفس امّاره در سه دفتر اول مثنوی معنوی است. بدین منظور تمثیل های نفس امّاره از سه دفتر اول استخراج و به دو گروه تمثیل های حیوانی و موجودات خیالی و تمثیل های عناصر اربعه و جمادات تقسیم شده اند. بسامد و میزان استفاده از این تمثیل ها نیز از طریق نمودارها نشان داده شده است تا نتیجه تحقیق عینی تر و ملموس تر گردد. در تمثیل های دسته اول، موجودات خیالی بیشترین بسامد را نسبت به حیوانات دارند و در تمثیل های عناصر اربعه و جمادات، آتش بیشتر از عناصر دیگر در مفهوم نفس امّاره ظاهرگشته است.
تحلیل اسطوره ای رمان درد سیاوش با نگاه به تأثیر کودتای 28 مرداد1332 در بازتاب اسطوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها در طول تاریخ، هم از حوادث سیاسی - اجتماعی تأثیر می پذیرند و هم بر آنها تأثیر می نهند. در تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد 1332 یکی از اصلی ترین حوادث تأثیرگذار بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود که موجب شد نویسندگان حوزه ادبیات و داستان نویسی به اسطوره ها گرایش یابند؛ اسطوره هایی که بازتاب دهنده ناخودآگاه جمعی مردم ایران در سال های بعد از کودتاهستند. رمان درد سیاوش اثر اسماعیل فصیح یکی از شاخص ترین داستان هایی است که نمایانگر جریان اسطوره گرایی در آن سال ها است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری نقد اسطوره ای، به تحلیل ادبیت اسطوره ای و چگونگی بازتاب اسطوره در این اثر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که نویسنده رمان با توجه به نوع شخصیت و تیپ فکری اش و همچنین متناسب با موقعیت خاص زمانی، به بازآفرینی شخصیت ها، روایات و فضاهای اسطوره ای کهن با تکیه بر روایت اسطوره ای داستان سیاوش از شاهنامه دست زده است. هدف وی از انتخاب زمان مرگ سیاوش، قهرمان داستان، در 28 مرداد 1332 این بوده است که هم او را با مصدق همانند کند و هم با ارجاع به اسطوره سیاوش، قهرمان کشی ایرانی ها را نشان دهد؛ به عبارتی دیگر، فضای داستان را وسعت بخشد و آن را با کل تاریخ ایران مطابقت دهد.
بررسی وجوه مشترک آموزه های عرفانی مولوی و اوشو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آدمی از ابتدای خلقت تاکنون، به دنبالی راهی برای شناخت آفریدگار بوده است. ظهور و گسترش مکتب های مختلف عرفانی نشان دهنده این نیاز بشری است. ایران از دیرباز، مهد فرهنگ و عرفان بوده و ادبیات ما همواره از غنای کافی برای پاسخ گویی به این نیاز برخوردار بوده است، اما بازنگری آموزه های عرفانی و بیان آنها به نحوی که با زبان و درک انسان امروزی هماهنگ باشد، ضروری است.تعالیم مولانا منبع الهام اندیشمندان بسیاری در سراسر جهان بوده است و ردپای آموزه های او را می توان در بسیاری از جنبش های معنوی معاصر یافت.در این مقاله،کوشش شده است آموزه های عرفانی مولانا با دیدگاه های اشو مقایسه و وجوه مشترک آنها بررسی شود. حاصل این پژوهش این است که بسیاری از آموزه ها و تعالیم عرفانی اشو، به شکل سنتی، در عرفان اسلامی مولوی وجود دارد؛ تعالیمی که انسان امروزی را به سرچشمه زلال معنویت هدایت می کند و او را با اندیشه های متعالی عرفانی سیراب می سازد.
سنایی و اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق یکی از عمده ترین دغدغه های جامعه بشری است؛ زیرا هیچ نهاد و حرفه ای نیست که قادر باشد فارغ از اخلاق که مرزهای سلوک و رفتارهای بهنجار را معین می کند، به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هم خاستگاه دینی و عرفانی دارد و هم متأثر از عرف، فرهنگ، تاریخ و سایر پدیده های اجتماعی است. درواقع، بین این مفاهیم و پدیده های اجتماعی و اخلاق تعامل دایمی وجود دارد که باعث می شود در طول زمان، اصول و ارزش ها و هنجارهای جامعه صیقل بخورد و الگو های موجه و مقبول رفتارهای فردی و اجتماعی شکل بگیرد. به قواعدو قوانین اخلاقی ورفتاری که بایدافراد در حین انجام فعالیت های شغلی رعایت نمایند، دراصطلاح اخلاق حرفه ای اطلاق می شود. درحقیقت، اخلاق حرفه ای یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن حفظ و اشاعه ارزش ها در جامعه در زمان مناسب است. این مقاله بر آن است تا به مفهوم اخلاق حرفه ای عرفا و ابعاد گوناگون آن از دیدگاه سنایی در حدیقةالحقیقهبپردازد. بنا به دیگاه سنایی، عرفان همواره وسیله ای برای تبلیغ اخلاق، علم و کوشش بوده است. فردیکهآداباخلاقیرارعایتمی کند،خواسته هایخود را بهنفعدیگرانتعدیلمی کندو باتقویتوپرورشابعادمعنوی،هموارهدرراهخدمتبه همنوعاناقداممی نماید. سنایی تأکید می کند که خداوند متعال برترین زیبایی و مشخص کننده ملاک نهایی اخلاق است. در این نظام روشنی بخش، تقرب به خدا و کسب رضایت او، دستیابی به عدالت فراگیر اجتماعی، آزادی، و حرمت انسان آرمان اخلاق است. بیشترین سود برای بیشترین کسان نیز ازجمله اهداف زندگی اجتماعی در ساحت های فردی، شغلی، و اجتماعی است.
بررسی علّت تحولات نخستین انسان از یمه تا کیومرث، در اسطوره های زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره های زردشتی مثل تمام اسطوره ها از دوره ای به دوره دیگر دستخوش تغییر و تحولاتیشده اند. این تغییرات به دلایل متعددیصورت گرفته است؛ ازجمله تغییر ساختار اجتماعی، شیوه های تولیدی و نوع اداره حکومت. این عوامل در ارتباطی دوسویه با باورهای دینی قرار دارند؛ یعنی هم از آنها تأثیر گرفته اند و هم بر آنها تأثیرگذاشته اند. اسطوره نخستین انسان نیزکه بخشی از اسطوره آفرینش است، تغییر یافته است. پس از سکونت بخشی از قوم آریایی در نجد ایران، جامعه ایرانی شکل گرفت. به تدریج این قوم دستخوش تغییراتیشد و به این ترتیب، اسطوره ایرانی بنا به نیازهای جدید جامعه ایرانی و با توجه به شرایط جدید با این تغییرات سازگار شد. یمه آریایی(نخستین انسان) نقش مهم شاه نخستین و سپس شاه آرمانی را بر عهده گرفت و برخی از ویژگی های نخستین انسانییمه به مهم ترین چهره اسطوره ای زردشتی،یعنی نخستین انسان بدل شد. پژوهش حاضر به بررسی این دگرگونی می پردازد.