درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۹۲۴ مورد.
۴۸۱.

بررسی بینامتنی تصویر شکار در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزلیات شمس دام بینامتنیت تیر تصویر شکار کمان تیغ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
تعداد بازدید : ۲۰۴۸ تعداد دانلود : ۱۶۹۶
تصویر شکار و وابسته های آن، یکی از تصاویر پویا و پر ابهام در غزلیات شمس است. با توجه به کثرت کاربرد این تصویر در سایر متون عرفانی می توان به درک روشن تر و والاتری از این تصویر نائل شد. برای این منظور بر اساس نظریه بینامتنیت که - مبتنی بر این اندیشه است که متن نظامی بسته و مستقل نیست و هیچ متنی در خلأ پدید نمی آید و در خلأ ادراک نمی شود، هر متنی خواسته یا نا خواسته با متون دیگر نوشته می شود و با متون دیگر خوانده می شود- به روابط بین متون و در حیطه این تصویر دست یافته، به تأویل و بررسی این روابط پرداخته شده است. تصویر شکار به عنوان یک تصویر کانونی در نظر گرفته شده و بر اساس آن مهم ترین خوشه های تصویری آن که شامل صید، صیّاد، دام، تیر و کمان و تیغ بلاست، بررسی شده است. در بیشتر متون صیّاد نماد پروردگار است که انسان گریزان را به جانب دام عشق الهی و رحمت خود می کشاند و تیر و کمان قدرت حق و تیغ بلا و آزمایش های الهی همه وسیله ای است، برای صید کردن هستی مجازی انسان و تبدیل آن به هستی حقیقی و رساندن او به مرتبه بقا در حق.
۴۸۳.

بازنمود هویت زنانه در مجموعه داستان حتی وقتی می خندیم فریبا وفی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف فریبا وفی حتی وقتی می خندیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۸ تعداد دانلود : ۹۱۸
این مقاله کوشیده است تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف به بررسی مجموعه داستان های کوتاه فریبا وفی با عنوان حتی وقتی می خندیم بپردازد. در رویکرد فرکلاف یک متن در سه سطح مختلف بررسی می شود. این سه سطح عبارت اند از: 1. سطح توصیف که مبتنی بر تحلیل صوری، دستوری، واژگان، ضمایر، وجه افعال و قیود است. 2. سطح تفسیر که متن را براساس بافت موقعیت و عوامل بینامتنی تحلیل می کند. 3. سطح تبیین که به توضیح چرایی تولید متن و بررسی گفتمان غالب و ایدئولوژی و قدرت حاکم بر متن می پردازد. نگارنده پس از تحلیل متن داستان ها در هر سه سطح به نکات زیر دست یافته است: 1. توصیف ها و به کارگیری واژگان «زن» و «شوهر» و بسامد بالای وجه اخباری در افعال و قیود، نشان دهنده پایبندی نویسنده به حقیقت گزاره های داستان است؛ 2. کاربرد فراوان ضمیر «ما» مبین هم ذات پنداری نویسنده با همه زنان است. 3. در سطح تفسیر این مجموعه تحت تأثیر دیدگاه های فمینیستی نویسندگانی چون ویرجینیا وولف و سیمون دوبووار به وضعیت موجود زندگی زنان معترض است. 4. در سطح تبیین روشن می شود که دنیای زنانه داستان ها به طرز معناداری وابسته به مردان و قدرت پدرسالار است. زنان داستان های کوتاه فریبا وفی گرچه در دنیای امروز زندگی می کنند و از نظر ظاهری از قیدوبندهای جامعه سنتی رها شده اند، درواقع ازنظر روحی و اجتماعی تحت سلطه مردان و سنت های مردسالارند، به طوری که هویتشان در گرو حضور یک مرد مانند شوهر، برادر و نظیر آن است.
۴۸۴.

بررسی ساختاری مجموعه ی داستانی «ترس ولرز» غلامحسین ساعدی

کلید واژه ها: ساختار داستان کوتاه غلامحسین ساعدی ترس و لرز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۲۰۴۵ تعداد دانلود : ۲۱۸۸
برای ارزیابی جامع یک داستان لازم است آنرا بهتر بشناسیم.باید زوایای مختلف آن را در نظر بگیریم؛ارزشهای ذهنی مولف،دخالتهای تاریخی،معماری و صحنه پردازی و دیگر مولفه های تاثیر گزار در آفرینش اثر را مدنظر قرار دهیم تا ارزیابی جامع صورت پذیرد و مورد استقبال اذهان واقع شود. این مقاله بررسی ساختاری مجموعه ی داستانی (ترس و لرز) غلامحسین ساعدی را به عهده دارد و با استفاده از قواعد ساختارگرایان زوایای نهفته و ناشناخته آنرا به ما می نماید.نقاط قوت و ضعف اش را تفسیر، و درقالب ارائه نمونه های مقتضی حال و هوای نوشته را تبیین می کند. زمینه داستان اقلیمی است،اصطلاحات بومی و بررسی محتوای متن با ارزیابی قدرت کلام و تکنیک زبانی خواننده را بهتر در جریان کار قرار می دهد. در این مقاله ابتدا به معرفی مختصر مجموعه ی داستانی «تر س و لرز» پرداخته شده و پس از آن ساختار طرح داستان، در قالب ارایه ی شواهدی از داستان، مورد تحلیل قرار گرفته است. ابزار کار تئوریهای ساختار گرایان است.شیوه تحقیق درباره این نوشته مسبوق به سابقه نمی باشد.
۴۸۵.

تحلیل نشانه شناختی سبک سه نگاره شاهنامه فردوسی با عنوان «کشتن بهرام گور، اژدها را»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکتب شیراز نشانه شناسی نگارگری شاهنامه مکتب تبریز اول مکتب قزوین - مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۳۴
نشانه شناسی به مطالعة نظام های نشانه ای در زندگی اجتماعی می پردازد. نظریّه های نشانه شناختی در زمینة تحلیل آثار هنری و تصویری نیز کارآمد است. نشانه شناسی در تحلیل متن بصری و سبک آثار هنری به گسترة معناهای متن نزدیک می شود. آفرینش هنری، عینیّت بخشیدن به زیباییست و در نگاه نگارگر ایرانی قلمرو زیبایی با عالم مثال قرین است. فضا در نگارگری ایرانی نمودیست از فضای ملکوتی و هنرمند در بیان آن از زبان واقع گرایانه استفاده نمی کند، بلکه زبان او، زبان نماد و نشانه است. مطالعة تطبیقی سه نگاره با عنوان مشترک «کشتن بهرام گور، اژدها را» از سه شاهنامة سلطان ابوسعید (مورّخ 730ه .ق)، شاهنامة مکتب شیراز (مورّخ 771ه .ق محفوظ در موزة توپقاپی سرای استانبول) و شاهنامه ای مربوط به مکتب مشهد- قزوین (مورّخ 988ه .ق) از منظر نشانه شناسی و سبک هنری آن از اهداف نگارندگان در مقاله است. نویسندگان، در آغاز به بحث عالم خیال و تأثیر و بازتاب آن در این نگاره ها می پردازند، سپس نشانه های نمادین، نمایه ای و شمایلی را در دو نگاره بررسی و در خلال پژوهش، معنی هایی ضمنی اژدها و بن مایة اژدهاکشی را تحلیل کرده اند. هم چنین شخصیّت بهرام در اسطوره و تاریخ تبیین شده است. این پژوهش تطبیقی و توصیفی - تحلیلیست. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد گرچه نگارگر در تصویر کردنِ اصل شعر وفادار است، در عین حال تابع صرفِ متن نبوده است، بلکه با انتخاب فرازی از شعر و در آمیختن آن با خیال و ارزش های عرفی و هنری در برهة تاریخی خود، روایت تصویری خلّاقانة خود را از این مضمون ها ارائه می دهد.
۴۸۶.

ناهمخوانی نظریه و نوشتار (بررسی و نقد رمان گنجشک ها بهشت را می فهمند)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسامدرنیستی
تعداد بازدید : ۲۰۴۲ تعداد دانلود : ۸۸۵
"رمان گنجشک ها بهشت را می فهمند مطابق با آموزه های پسامدرنیستی نوشته شده است. توجه به آشفتگی در روایت و به تبع آن زمان داستان، ویژگی های فراداستانی، ایجاد دور باطل با استفاده از شخصیت های تاریخی در کنار شخصیت های داستانی و حضور نویسنده در داستان برای به هم ریختن مرز میان واقعیت و خیال از جمله ویژگی هایی است که این رمان را در زمره رمان های پسامدرنیستی قرار می دهد. با این همه گاه مواردی در آن دیده می شود که تناسبی با آموزه های پسامدرنیسم ندارد. این مقاله ضمن اشاره به ویژگی های پسامدرنیستی رمان، به نقد عناصری می پردازد که با این ویژگی ها همگن نیستند و نشان می دهد که استفاده از شیوه های مربوط به این جریان در رمانی که یکی از وظایف اصلی خود را شناساندن شخصیتی قرار می دهد که نمادی از رزمندگان دوران جنگ می تواند باشد، بجا نمی نماید؛ زیرا نوع نگاه تفکر پسامدرن به انسان و زندگی با نگاه موجود در رمان همخوانی ندارد. طبیعی است با وجود تاکید همه شخصیت ها بر ترسیم شخصیتی آرمانی در رمان و همنوایی و همصدایی آنها، با رمانی چندصدایی نیز روبرو نباشیم. "
۴۸۷.

فرآیند فردیت در داستان رستم و سهراب بر پایة شخصیت سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ رستم و سهراب فرایند فردیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۰ تعداد دانلود : ۸۰۶
داستان رستم و سهراب یکی از زیباترین داستان های تراژیک شاهنامة فردوسی است که تاکنون با رویکردهای گوناگون هدف پژوهش قرار گرفته است. شخصیت سهراب در این داستان به منزلة قهرمان جست وجوگر/ قربانی، محور کنش های داستانی است. جست وجوی بی فرجام او برای یافتن پدر که با الگوی رشد برای دستیابی به خویشتن/ فردیت در اندیشة یونگ قابل تطبیق است از ظرفیت فراوانی برای بررسی و تحلیل روان شناختی برخوردار است. در این مقاله نویسندگان با رویکردی تحلیلی به بررسی الگوی جست وجوی فردیت، برپایة نظریة فرآیند فردیت یونگ و چگونگی تطبیق این الگو با این داستان می پردازند و همچنین با تحلیل کنش های شخصیت سهراب و دیگر شخصیت های داستان برمبنای کهن الگوهای نقاب، سایه، آنیما، پیر خردمند و خویشتن، چگونگی پیمودن فرآیند فردیت در سهراب و علت ها و عوامل به انجام نرسیدن این فرآیند در آنها را به منزلة مسائل اصلی پژوهش تحت بررسی قرار می دهند. یافته ها نشان می دهد که داستان سهراب و سفر او به ایران در جست وجوی رستم، قابلیت تطبیق با کهن الگوی فرآیند فردیت یونگ را دارد. بررسی چگونگی این تطبیق نشان می دهد که سهراب در این مسیر با کهن الگوهای نقاب، سایه، آنیما، پیرخردمند و خویشتن روبه رو می شود، اما به دلیل غلبة نقاب، سایه و آنیمای منفی و عدم درک و دریافت پیام های آنیمای مثبت و پیر خردمند قادر به انجام فرآیند فردیت و دستیابی به پدر/ خویشتن/ تمامیت نیست.
۴۸۸.

فراهنجاری نحوی در دیوان غزلیات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی بلاغت دیوان شمس برجسته سازی آشنایی زدایی فراهنجاری نحوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۲۰۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۱
موضوع اساسی در این مقاله فراهنجاری نحوی در دیوان شمس است که شگفتی و تنوعِ خاصّی به غزل­های وی می­بخشد. نگارنده، پس از پرداختن به موضوعاتِ آشنایی­زدایی و برجسته­سازی به­عنوان مباحث مقدّماتی، مقاله را با تأکید بر مشخّصه­هایی چون: تطبیق صفت با موصوف، عدم مطابقت نهاد با فاعل، ایجاد پرش ضمیر، گسترش دادنِ جزء اوّل فعل و نیز با طرح مؤلّفه­هایی نظیرِ قلبِ نحوی، مطابقه­ی فاعلی، چینشِ واژگانی، استعمال هنریِ فعل­های مرکب به­عنوان عناصر نظم­آفرین، بیان می­کند که مولانا قصد دارد ضمن ایجادِ آشنایی­زدایی و درنگ هنری، خواننده را برای کشف مقاصد زیباشناسی انحرافات و سرپیچی­های نحوی خود که عبارت است از القاء مفهوم کثرت و تنوّع و گریز از محدودیّت­ها، ترغیب کند و نیز مخاطب را در رسیدن به شکل هنری خود از طریقِ توجّه به نقشِ عناصر نظم­آفرین راهنمایی نماید. نتیجه آن­که: تصرّفات و نوآوری­های نحویِ مولوی در دیوان شمس، که به­واسطه­ی انعطاف­پذیریِ زبان فارسی و به­سببِ ضرورتِ وزنی، داشتنِ زبان حماسی، الهام­گیری از زبان مردم، ناخودآگاهی و ... صورت می­گیرد، از آن­رو که توانسته صورت­های ذهنی مولوی را درست و کامل به مخاطب منتقل کند، زیبا، هنری و پذیرفتنی است.
۴۹۰.

هنر و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
در مقاله ای که به خوانندگان تقدیم می شود، نویسنده، به رسم مختار خود طیفی از آرا گوناگون را عرضه داشته و، در نهایت، نظر خود را که از افراط و تفریط به دور می نماید اظهار کرده است. نظر نویسنده، هرچند از اعتدال نسبی برخوردار است، به هر حال دیدگاه هنرشناسان غرب را منعکس می سازد و الزاما، در همه ابعاد، با موضعی مطابقت ندارد که برای جامعه فرهنگی ما پذیرفتنی تلقی می شود. درج مقاله در نامه فرهنگستان به جهات زیر شایسته شمرده شده است: - جامعیت و تحلیل انتقادی مسائل مربوط به موضوع بحث؛ - این نکته که مبحث رابطه هنر و اخلاق شعر و ادبیات داستانی را که مانند هنرهای دیگر آفریده خیال اند در بر می گیرد چنان که در متن مقاله شواهدی نیز به این شاخه از هنر اختصاص داده شده است؛ - به مساله رابطه هنر و اخلاق، که در جامعه هنری و ادبی ما مطرح است، تاکنون با این رهیافت جامع الاطراف پرداخته نشده است. مع الوصف، درج این گفتار در مجله صرفا ناظر است به دعوت منتقدان هنری و اخلاقیون به تامل در جهات متعدد موضوع. امید است که با توجه به این نکات طرح مساله موجه شمرده شود و دست کم در نمایاندن جنبه های گوناگون آن مفید افتد ...
۴۹۳.

فاصله گذاری روایی در منظومه های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت نظامی نمایش برشت فاصله گذاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۳۳ تعداد دانلود : ۹۸۵
فاصله گذاری نمایشی به شکل مدوّن، نخستین بار توسط برتولت برشت نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر آلمانی مطرح شد اما ریشة این عنوان به تقسیم بندی های افلاطون و ارسطو در باب تراژدی و حماسه باز می گردد. ارسطو تراژدی را نمایشی و حماسه را روایی می دانست. از آنجایی که برشت معتقد بود توهم عینیت در نمایش مخاطب را از نگاه مستقل به آن بازداشته و قدرت قضاوت را از او سلب می کند، با نگاه به نظریة ارسطو در باب حماسه و مطالعة داستان های شرقی نوعی نمایش مبتنی بر روایت و فاصله گذاری پدید آورد. در ادبیات کلاسیک فارسی نمایشنامه نویسی وجود نداشت و منظومه های حماسی و غناییِ نمایشی در قالبی روایی سروده می شد و این در تضاد با نظریة ارسطو در باب غیرروایی بودن داستان های تراژیک است؛ در نتیجه آثار غناییِ نمایشی فارسی نیز مانند آثار حماسی برخوردار از فاصله گذاری هایی است که بیشتر از آنکه دلایلی برشتی داشته باشند، ریشه در سنّت اندیشه ای جهان شرق دارند. در این پژوهش بعد از تشریح فاصله گذاری در حماسة ارسطویی و تئاتر برشتی، فاصله گذاری های منظومه های نظامی به عنوان برجسته ترین آثار غناییِ نمایشی فارسی مورد تدقیق قرار می گیرند تا از سویی، به استدراک جهان معنایی داستان فارسی پرداخته و از دیگر سو، روایت فاصله گذارانة این آثار را به عنوان یک نقصان در دوری آنها از عینیت و انسجام نمایشی مورد واکاوی قرار دهیم.
۴۹۴.

گشتارهای ثابت در سفرنامه های روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۹۵.

طبقه بندی مضمونی رباعی های ابن یمین

کلید واژه ها: مضمون طبقه بندی رباعی ابن یمین ارزش ادبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک رباعی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۲۰۳۰ تعداد دانلود : ۹۵۹
رباعی از جمله قالب های مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابن یمین فریومدی شاعر مشهور و قطعه سرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگی های خاصی داشته است . رباعی های ابن یمین از تنوع مضمونی خاصی برخوردار است و به همین سبب رباعی های او را باید از جمله رنگین ترین رباعی های فارسی به شمار آورد . این تنوع تا آنجاست که رباعی های ابن یمین را می توان در یک طبقه بندی موضوعی، به هشت گونه تقسیم کرد که هر کدام از آنها نشان دهنده جبنه هایی از خلاقیت های شعری و جهان بینی این شاعر است . از آنجا که قالب رباعی از قرن هفتم اندک اندک می رفت تا رونق و رواج خود از دست بدهد، تنوع مضمونی و لطافت های تعبیری ابن یمین موجب توجه دوباره ای به این قالب شد. رباعی های ابن یمین، مجال آن را فراهم کرده تا بسیاری از مضامینی را که شاعر در قطعات خود با تفصیل آورده است، باردیگر به صورت موجزتری در رباعی های او نیز بخوانیم .
۴۹۶.

نقد ادبی: از تأویل اثر تا تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارگرایی نقد ادبی متنیت سخن سنجی خواننده مداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۰ تعداد دانلود : ۱۶۰۹
در سنت ساختارگرایی سوسوری، فرض بر این است که دستگاه زبان پس از تعریف سلبیِ نشانه های کلامی و چینش بعضی از آنها در پی یکدیگر، مدلول های معینی را در کالبد یک متن مستقل گرد می آورد و از وحدت مضمونیِ متن در برابر شرایط ناپایدار بافتی محافظت می کند. بسیاری از منتقدان عرصه ی ادبیات نیز تحت تأثیر زبان شناسی سوسوری و به پیروی از بوطیقای ساختارگرا چنین می پندارند که نقد ادبی برابر است با سخن کاوی اثر در راه تأویل آن به مقصود آفریننده اش. در این مقال اما به جای کوششی بی فرجام برای وصول به فلان مدلول در بهمان اثر سترگ ادبی، به چندوچون در این باره خواهیم پرداخت که اساساً متنیت اثر از کجا(ها)ی زبان مایه می گیرد و چرا نمی توان فرایند خوانش متن را به روال های مکانیکیِ سخن کاوی فروکاست و هدف از نقد ادبی را نیل به مضمونی بی بدیل انگاشت. در تبیین دلالت مندی پردامنه ی متن و کران گشودگی خوانش، چند نمونه ی ظاهراً ناهمگون را فراتر از نقدهای سخن کاوانه، بر پایگاهی متشکل از دیدگاه های خوانش بنیاد بارت، پاشایی و متز تحلیل خواهیم کرد تا سرانجام به الگوی تازه ای از نقد ادبی دست یابیم. بنا بر این الگو اگرچه تنها سخن سنجی اثر برای تأویل آن کافی است، اما این سنجه را تنها یکی از شرایط لازم برای تحلیل متن باید دانست. در راه چنین تحلیلی همچنین باید عوامل متنیت هر اثر را نیز با توجه به شبکه ای از روابط بینامتنی اش تحلیل کرد؛ تحلیلی که از شناسایی انواع تقابل های پنهان در پوسته ای از روابط مجازی و استعاری آغاز می شود.
۴۹۷.

«جامعه شناسی رمان خاله بازی از بلقیس سلیمانی بر مبنای نظریّه ""پی یر بوردیو""»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی رمان بلقیس سلیمانی پی یر بوردیو بازتولید ساختار خاله بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۶۰
بازخوانی آثار ادبی با رویکردهای تازه به پویایی فضای جامعه ادبی می انجامد. نقد جامعه شناسی در عرصه ادبیّات، به بررسی تأثیر متقابل ادبیّات و جامعه بر یکدیگر می پردازد و با تحلیل این تأثیر و تأثّرها، راهی نوین در برابر کسانی قرار می دهد که دغدغه اصلی ذهن آن ها شناخت انسان و جامعه جدید انسانی است. نگرش جامعه شناسانه به رمان با رویکرد جامعه شناسی زنان، منظری نسبتاً نوپدید است که از قابلیّت وگنجایی چشم گیری برای بحث های نوین و جذّاب در این زمینه برخوردار است. نگارندگان از این نظرگاه و با تکیه بر دیدگاه های «پی یر بوردیو»، نظریّه پرداز و منتقد فرانسوی، به بررسی رمان خاله بازی از بلقیس سلیمانی پرداخته اند. سلیمانی در این رمان با نگاهی واقع گرایانه و در عین حال انتقادی به مسایل اجتماعی و فرهنگی ایران، خصوصاً وضعیّت زنان در دهه شصت و قبل از آن می پردازد. روش تحقیق این مقاله، توصیفی - تحلیلی و بهره ور از دیدگاه جامعه شناسی بر پایه مکتب انتقادی پی یر بوردیو است. در رابطه دیالکتیکیِ عاملیّت و ساختارِ بوردیو در کنشِ افراد این داستان، بیشتر بازتولید ساختارهای ثابت فرهنگی وجود دارد؛ امّا در پایان رمان، شاهد تولید ساختاری جدید از سوی یکی از شخصیّت های اصلی آن هستیم. همچنین مفاهیم بازتاب یافته در رمان خاله بازی ناظر بر آن است که نویسنده آن – خواسته یا ناخواسته - با نگاهی به جامعه در بستر اسطوره ای، تاریخی، پیشامدرن، مدرن و پسامدرن و مقایسه ضمنی آن ها با یکدیگر، رابطه دیالکتیکی عاملیّت و ساختار بوردیو را تأیید می کند.
۴۹۹.

خوانش نشانه شناختی زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نشانه شناسی ماتریس هیپوگرام انباشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۷ تعداد دانلود : ۹۹۲
مایکل ریفاتر، دو شیوه خوانش اکتشافی و پس نگر را در نشانه شناسی شعر مطرح کرده است. در خوانش اول به بررسی مفهوم و معنا و در خوانش دوم به دلالت های زبانی توجه می شود. در خوانش دوم، پس از بررسی عناصر غیردستوری، ارتباط پنهانی و درونی عناصر متن درقالب انباشت و منظومه های توصیفی تبیین می شود، سپس خواننده به دریافت هیپوگرام ها روی می آورد، و درنهایت این مباحث به دریافت و کشف ماتریس ساختاری شعر می انجامد. در این مقاله، پس از بررسی عناصر غیردستوری، انباشت ها و منظومه های توصیفی در دو شعر زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری، ماتریس ساختاری زیر به دست آمده است: شعر زمستان: ترس و ناامیدی مردم، امیدواری شاعر به کمک دیگران، خفقان، ناامیدی شاعر؛ شعر و پیامی در راه: آشتی دادن و دوستی و محبت آوردن و رفع کاستی توسط شاعر، زشتی و کاستی در جامعه، برقرارشدن کمال و زیبایی در جامعه.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان