فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
ﺗﺮﺟﻤﻪهای ادبی همگام با درنظر گرفتن ماهیت تعاملات پیش رفته است و فرایندهایی مثل «شفاﻑسازی» و «اقتباس» به دلیل مورد توجه قرار دادن مخاطب و فصاحت کلام در ترجمه، جایگاه ویژﻩای پیدا کردﻩاند. با وجود این، جایگاه اقتباس و تأثیر آن در ترﺟﻤﻪهای ادبی مبهم مانده است. ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا ویژﮔﻰهای متنی و فرامتنی که در فرایند اقتباس وجود دارد در ترجمه آثار ادبی نیز مشاهده ﻣیشود و اگر پاسخ مثبت است، فراوانی کدام یک از روﺵهای اقتباس در ترجمه آثار ادبی بیشتر است. ایﻦها سؤال هایی هستند که در این نوشتار بررسی شده است. این پژوهش درصدد است تا بر اساس ﻃﺒﻘﻪبندی باستین (2009)، به بررسی روﺵهای اقتباس در ترجمه فارسی رمان غرور و تعصب بپردازد. یاﻓﺘﻪهای این تحقیق نشان می دهد مترجم برای انتقال بهتر پیام نویسنده و برای حفظ زیبایی و تأثیرگذاری کلام، از ویژگی های متنی و فرامتنی اقتباس استفاده کرده است؛ درحالی که کفه ترازو بیشتر بر مشخصه های فرامتنی سنگینی می کند. همچنین، در عین حال که مترجم در ترجمه ﻣﺘﻦ امانت را رعایت کرده، به ترتیب از روش های «برابری بافتی» و «بسط» بیشتر استفاده کرده است. به بیان دیگر، مترجم در برگردان متن معنا را حفظ کرده؛ ولی برای ایجاد زیبایی کلام، اقتباس ضروری است.
«جغرافیای تخیلی»: گفتمان شرقشناسانه در بهشت از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بهشت از دست رفته ارجاعات فراوانی به شرق وجود دارد. شرق در چارچوب زمانی- مکانی فراگیر این اثر - در «جغرافیای تخیلی» آن - جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله به بررسی گفتمان شرق شناسانه در شاهکار جان میلتون می پردازد. نویسندگان برآنند که این گفتمان را باید در رویکرد اساساً مذهبی و ضد سلطنتی شاعر بازجست. همعنان کردن شرق با شر و منش شیطانی را نمی توان از «شرق شناسی پنهان» بهشت از دست رفته جدا انگاشت اما نویسندگان می کوشند نشان دهند مسائلی چون ملاحظات زیبایی شناسانه، مکان- زمان کیهانی، تکیه بر مرجعیت تاریخ، کلاسیسیسم، دانشنامه گونگی، سلطنت ستیزی ریشه ای و، مهمتر از همه، فرایند مابه ازاگذاری و فرافکنی تعمدی – استتار انتقاد از شرایط زمانه در کسوت شرق - جملگی بازنمایی های شرق در این اثر را پیچیده می کنند. ماحصل، گفتمانی است چندلایه و دوپهلو.
تحلیل گفتمانی شازده کوچولو (نظام معنایی منسجم تشکیل شده از ساختارهای تودرتو،تسلسلی و تکراری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل گفتمانی «شازده کوچولو» تلاش بر این است که از نشانه ها ی منفرد، کلان نشانه ها ، خرد نشانه ها و یا مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها یعنی آنجایی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند برسیم تا به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، تلاش می کنیم تا این روایت را به عناصر سازنده آن تقلیل دهیم تا به این هدف برسیم که معنا چگونه در این روایت ظاهر می شود. بر این باوریم که «شازده کوچولو» روایتی اســت با ساختاری منســجم که دلالت معنایی واحدی را می توان از آن دریافت کرد. به همین دلیل می خواهیم بدانیم که چرا این انسجام معنایی و تعامل بین عناصر وجود دارد؟ و چرا ساختار این روایت تسلسلی، تودرتو و تکراری است؟ و چرا گفته پرداز القاء تکثر ساختار را دارد؟
تحول مفهوم زیبایی در متون زیباییشناختی فریدریش شیلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه فریدریش شیلر بر بستر تفکرات کلاسیک در دورانی تبلور می یابد که عنصر زیبایی به مثابه نیروی محرکه ای در مسیر تحقق آرمانشهر انسان متعالی تلقی می شود. جستار حاضر به سیر تحول مفهوم زیبایی در نوشته های زیبایی شناختی شیلر می پردازد و نشان می دهد که چگونه زیبایی های طبیعی و حسیات در فرآیندی تدریجی اعتبار خود را از دست می دهند و دو مؤلفه ی «خرد» و «آرمان» گستره تفکر زیبایی شناسانه را فتح می کنند. شیلر در متون متأخر خود به وضوح از نگاه کانت مآبانه به مباحث زیبایی شناسانه فاصله می گیرد و به تأویل هگلی هنر نزدیک می شود که آفرینش هنری انسان را برتر از پرداخته های طبیعت می پندارد.
بررسی موضوع جنگ و پیامدهای آن در داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسیه در قرن بیستم آبستن حوادث، تشنجات و درگیری های داخلی و خارجی بسیاری بود و نویسندگان در این قرن نیز به پیروی از پیشینیانی چون لف تالستوی که خالق آثاری چند درباره جنگ بودند، به ادبیات جنگ روی آورند و آثار ارزنده ای از خود بر جای گذاشتند. از میان این نویسندگانمی توان به میخاییل شولخف مولف رمان دن آرام و داستان سرنوشت انسان اشاره کرد. پرداختن به سرنوشت انسان از موضوعات اصلی ادبیات در همه دوران تاریخ بوده است. شولخف نیز با انتخاب این مضمون برای عنوان اثر خود به تحلیل آن می پردازد. نویسنده در این داستان، به توصیف سرنوشت...
بررسی نشانه- معناشناختی ساختار روایی داستان کوتاه «لقاء فی لحظة رحیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش شرایط تولید و دریافت معنا در«لقاءٌ فی لحظة رحیل»، از نسرین ادریس، نویسندة معاصر لبنانی را بررسی می کنیم. این داستان به دلیل منطق روایی حاکم بر آن، قابلیت مطالعه از دیدگاه نشانه- معناشناسی نوین را دارد و شامل دو گفتمان کنشی عکاس و مبارزان است. کنشگر گفتمان عکاس، حمزه، تابع برنامه است و توانش مهارتی او در هنر عکاسی، موتور اصلی کنش او را به وجود میآورد. البته فرمانده، به عنوان شَوِشگزار، نقش مهمی در کسب توانش عاطفی حمزه دارد. در گفتمان دوم، مبارزان هم بعد از قرارداد و کسب توانش وارد کنش میشوند. از آنجا که دو گفتمان درهم تنیده اند، کنشهای اصلی همزمان انجام میشود؛ مبارزان عملیات را شکل میدهند و حمزه به ثبت تصویری لحظات میپردازد. به ترتیب مراحل فرایند تحولی و روایی به انجام میرسد. هرچند گفتمان غالب هوشمند است، فرایند عاطفی گفتمان، نقش مهمی در شکلگیری ساختار معنایی و روایی داستان، به ویژه در گفتمان عکاس دارد.
بدین ترتیب هدف مقاله، مطالعة فرایند معناشناسی داستان و ویژگیهای روایی آن است تا سازکارهای تولید معنا و عناصر اصلی شکلگیری معنا را به دست آوریم. همچنین چگونگی تأثیرگذاری فرایند عاطفی بر فرایند معناسازی را بررسی می کنیم.
فرایند نظم دهنده ی روایت در رمان ""چهره ی مرد هنرمند در جوانی"" اثر جیمز جویس (The Ordering Process of Narrative in James Joyce's A Portrait of the Artist as a Young Man)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با مباحث مربوط به رابطه ی بین تاریخ و ادبیات، یکی از دغدغه های اصلی تاریخ شناسی مدرن روش بازنمایی مفهوم واقعیت در یک چارچوب روایی منسجم می باشد، واقعیتی که تنها از طریق فرایندی روایی که ساختارمند و نظم دهنده باشد، قابل دسترسی است. بنابراین با هدف بررسی فرایند نظم دهنده ی روایی در رمان ""چهره ی مرد هنرمند در جوانی"" نوشته ی جیمز جویس(James Joyce)، مقاله ی حاضر بر آن است تا به مسئله ی تاریخ و روایت و نقش روایت در بازنمایی واقعیت در این رمان بپردازد. از اینرو، بنا بر نگره ی فراتاریخ هیدن وایت (Hayden White)، تحمیل نمودن روایت بر خط داستانی این رمان تلاشی است از سوی نویسنده ی این اثر در جهت شکل دادن خطی از روایت از طریق بکارگیری تصاویر ذهنی بافتی و ساختاری. در این راستا این جستار قصد دارد نه تنها به بررسی اجمالی برخی از تصاویر ذهنی موجود در اثر بپردازد٬ بلکه چگونگی دستیابی به چنین فرایندی را از طریق بکارگیری اینگونه تصاویر ذهنی در یک کنش زیبایی شناختی مستمر نیز مورد بحث قرار دهد.
پژوهشی بر عنصر پیرنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"طرح یا پیرنگ یکی از عناصر پویا و زنجیره ای قصه، نمایشنامه و شعر (روایی) است. عناصر روایت وقتی پویایند که جزیی از پیرنگ روایت باشند. از میان عناصر گوناگون روایت پیرنگ اساسی ترین و با ثبات ترین عنصر آن است.
هر سکانس و هر بخش روایت دارای پیرنگ است که خود شامل آغاز، میانه و پایان است. در حقیقت، یکی از دلایلی که روایت ها همواره خوشایند مردم بوده اند، آراستگی و نظم و ترتیب درونی آنهاست. خواننده یک روایت انتظار دارد بعد از به پایان رساندن آن به حالت تعادل و آرامش فکری برسد. شاید بتوان گفت هر روایتی که چنین احساسی را در خواننده بیدار کند، دارای پیرنگ است. بدین منظور ابتدا سعی می کنیم پاسخی برای این پرسش بیابیم: چگونه می توان به روشی منطقی و علمی پیرنگ را در روایت یافت و آن را ارزیابی کرد؟ و آن گاه با بررسی دو اثر از صمد بهرنگی تلاش می کنیم به پرسش های زیر پاسخ گوییم: آیا این دو اثر ویژگی های یک پیرنگ ایده آل را دارند؟ آیا این دو اثر روایت هستند؟ اگر پاسخ منفی است، به چه دلیل؟ در واقع، هدف نگارنده، به نوعی، نشان دادن قواعد ساده ای است تا خواننده بتواند به کمک آن پیرنگ داستان را پیدا کند. همان طور که چامسکی نشان داد که چگونه جمله های پیچیده از جمله های ساده نتیجه می شوند، در رابطه با روایت هم می توان این اصل را به کار برد. و در این جا ما نشان خواهیم داد که چگونه می توان از ساختارهای پیچیده یک متن به اجزا ساده آن رسید"
بررسی عناصر زمینه گرا (حالی- مقالی) در گفتمان نی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل تکوین علم زبان شناسی مرحله گفتمان است که بر مبنای آن، زبان شناسان جایگاه ویژه ای برای گفته پرداز در نظر می گیرند. در این چارچوب جدید زبانی، شاخص های فردی دخیل در تولید آثار زبانی، به عنوان عناصری مهم و تعیین کننده به حوزة مطالعات زبان راه می یابند. البته این مبحث در تاریخ بلاغت اسلامی، موضوعی دامنه دار است که از کشاکش میان دو علم نحو و معانی بر می خیزد. علمای نحو به سیاق داخلی و مقالی کلام و مطابقت ترکیب اجزای آن با اصول دستوری توجه کرده اند، در حالی که علمای بلاغت، خواص و اغراض نهفته در این ترکیبات را با مطابقت دادن آن با زمینه و سیاق بیرونی کلام (مقام) بازکاویدند. در این بین، عده ای نیز توانستند مقال و مقام را (توأمان) مورد توجه قرار دهند و ضمن رعایت اصول و قوانین نحوی، از آن در اندازه گیری میزان عدول از اصل ترکیب اجزای کلام و تبیین معانی و اغراض ثانوی جملات بهره گیرند. در این مقاله قصد داریم با تبیین و تحلیل پاره ای از عناصر زمینه گرای حاضر در گفتمان نی نامه، از جمله ضمایر شخصی، اشاره و عناصر زمانی و با طرح مسئلة قبض و بسط کلامی، نخست جایگاه و اهمیت گفته پرداز را در این منظومه نشان دهیم و سپس از طریق همین مؤلفه ها، نیت گوینده را در سازمان دادن به ساز کارهای خوانندگان شفاف تر کنیم. اساساً پرسش اصلی تحقیق این است که آیا می توان با کمک عناصر زمینه گرا از سطح جمله فاصله گرفت تا از دورنمایی کامل تر از جمله به اغراض ثانویه متن نظر انداخت و سرانجام، از آن برای سنجش مطابقت مقال و مقام یاری گرفت؟
مفاهیم اسلامی و جهانی در شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر ادبی برتر ممکن است در بدایت امر چنین به نظر برسد که تنها یک حماسه ملی است که برای اعتلای زبان پارسی و هویت تاریخی و فرهنگی ایرانیان در برابر نفوذ فرهنگی بیگانگان سروده شده است، اما تامل در داستان های شاهنامه و شخصیت ها و سمبل های آن نشان می دهد که افکار و ایده های انسانی و جهانی فردوسی فراتر از آن است که فقط به حوزه های یک مرز یا یک ملت محدود شود. در این مقاله سعی می شود نشان داده شود فردوسی با استفاده از جهان بینی وسیع اسلامی خود و مقوله هایی همچون: عقل، عشق، عدالت، آفرینش، زندگی، مرگ و غیره که چاشنی حماسه عظیم اوست، و با استفاده از اساطیر و افسانه های کهن ایرانی در پی آن است تا پیام جهانی خاصی را به مخاطبین خود اعلام نماید و از این رواست که این اثر بزرگ حماسی همواره منبع الهام بسیاری از هنرمندان و اندیشه مندان ایران و جهان در عرصه های مختلف بوده است.
بررسی قصهء عاشق غریب و جایگاه آن در نثر لرمانتف
حوزه های تخصصی:
مقاله اشاره به منشا و چکونگى پیدایش موضوع قصهء شرقى عاشق غریب دارد. قصهء عاشق غریب لرمانتف در سال 1837 نوشته شد، سالى که نثر اولیه لرمانتف یعنى (و ا دیم و شاهزاده لیگوفسکایا) را از قهرما ن عصر ما جدا نمود. در این زمان تحولى در افکار هنرى لرمانتف صورت گرفت که بى تاثیر بر نثر دورهء دوم نویسنده نبود. اگر موضوع اصلى برخوردهاى عشقى نثر اولیهء او خیانت عشقى است، ولى هر برخورد عشقى در قهرمان عصرما نمونه اى از عشق "غیرایدآل " است. این نمونه ها نظم قانونمندى را در آثار نویسنده به وجود آورده است. عاشق غریب بى شک نقش "راهنماى والایى " براى نثر لرمانتف دارد.
کنراد در آثار ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نظرات ادوارد سعید درباره جوزف کنراد می پردازد می کوشد دلایل مرکزیت این رمان نویس را در آراء سعید روشن کند. به نظر نگارنده‘ بررسی سیرتطور نگاه ناقدانه سعید به آثار و اندیشه کنراد می تواند نمایه ای به نسبه دقیق از سیر اندیشه خود سعید باشد. گذشته از وجوه اشتراک زندگی شخصی این دو متفکر‘ مضامینی چون تبعید‘ هویت و استعمار نیز درآثار آنان محوریت دارند. سعید در نخستین آثارش نگاهی ادبی و زیبایی شناختی به آثار کنراد دارد. اما به تدریج وجه سیاسی نقد او بارزتر و زمینه تاریخی – سیاسی پررنگ تر می شود. «دنیوی بودن» ناگزیر متون ‘ به مساله کلیدی تحلیل های او بدل می شود و آثار کنراد مثل اعلای این خصلت متون انگاشته می شوند. از دید سعید‘ کنراد بهتر از هر نویسنده اروپایی دیگر در هم تنیدگی جهان‘ متن و نویسنده و پیوند ماهوی میان استعمار و فرهنگ (نمود یافته در گونه فرهنگی بسیار مهم رمان) را ممثل می کند.
هندسه ی زبانی سوره ی حمد
حوزه های تخصصی:
سخن از ساختار زبانی سوره ی حمد جدا از مسایل گسترده ی تفسیری که در تاریخ فرهنگ دینی پررنگ و ارج است، جستاری روش مند را با رویکردهای نوین در حوزه ی زبان و ادب ارایه می نماید. خاستگاه این روش همان جایی است که به جای تفصیل، اجمال را برمی گزیند و به جای ساختارهای انتزاعی و ذهنی از هندسه ی حسی و عینی پرده برمی دارد؛ یعنی بنای این نوشتار بر اساس طرحی از سه حوزه ی سپاس و ستایش و نیایش است که قطعاً در ساختار زبانی سوره ی حمد دیدنی و آموختنی است. بی گمان با روشن شدن پیکره ی زبانی سوره ی حمد دلایل برتری و نیکومنظری این سوره و پایگاه آن در گفتمان دین مدارانه و نقش بی بدیلش در راز و نیاز و نماز آشکارتر می گردد. نخستین تجلی گاه این هندسه ی زبانی در آیه ی تسمیت یا بسم اﷲ الرّحمن الرّحیم است که سپاس یزدان با نیایش درهم می آمیزد و گفتار و رفتار دین باوران را سامان می بخشد. شش درنگ این مقاله همه پیرامون شرح سه ضلع اثرگذار در بافتار معنایی و زبانی سوره ی حمد است که یک به یک در چهارچوب اندوخته های زبان عرفان و عرفان زبان از راه می رسند و ادب پژوهان را مخاطب خویش قرار می دهند.
روسیة دوران استالین در داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است در بررسی ویژگی های داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ اثر الکساندر ایسا یویچ سالژنیتسین یکی از نویسندگان برجسته نیمه قرن بیستم و اوایل قرن بیست ویکم روسیه. داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ اولین اثر نویسنده است که در سال 1962 در روسیه اجازه چاپ گرفت و شهرت نویسنده را به دنبال آورد. نویسنده در این داستان، موضوع جدیدی را وارد ادبیات روسیه کرد و برای اولین بار زندگی زندانیان در اردوگاه کار اجباری دوران استالین با جزئیات دقیق و مفصل به تصویر کشید. از آن جایی که نویسنده هشت سال از زندگی خود را در اردوگاه کار اجباری گذراند، در این داستان حوادث و اتفاقات یک روز از زندگی قهرمان اصلی داستان را که شخصیتی واقعی و هم اردوگاهی وی است، واقع بینانه و به تفصیل توصیف می کند. داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ تنها توصیف شرایط بسیار دشوار اردوگاه کار اجباری نیست، بلکه در واقع بازتاب دوران سخت زندگی مردم روسیه در نیمه قرن بیستم است. قهرمان اصلی آن هم نماد شخصیت شکست ناپذیری است که در شرایط سخت و دشوار اجتماعی مایوس و ناامید نمی شود.
فرانسیس پونژ در هزار توی شئی و واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فرانسیس پونژ جایگاهی متمایز در گستره ادبیات فرانسه دارد. تصور این «شاعر اشیاء» از جهان محسوس‘ تفکر خلاق و نوآورش آن چنان استثنایی بو د که در چارچوب تنگ الگوی زیبایی شناختی یا فکری نمی گنجید. پونژ هیچگاه نخواست جهان را از ورای ذهنیت یک شاعر نشان دهد یا تبیین نماید. او طرف اشیاء را گرفت و کوشش کرد«کلام را به دنیای خاموش و ساکت بازگردند». چگونه اشیاء را باید بیان کرد؟و این بیان چگونه باید باشد تا شاعر در دام عقاید و تصاویر تکراری نیفتد؟ این چالش پایه و اساس تفکر و شعر فرانسیس پونژ است. پژوهش حاضر کوششی است برای دست یافتن به دنیای پونژ از ورای خوانش ژان پیر ریشار از آثار این شاعر که همواره در جستجوی زبان و مادیت زبان در شعر بوده است. چرا که بیش از آن ابزاری برای ارتباط باشد‘ نوشتار‘ از دیدگاه پونژ ‘ نوعی شیوه و روش زیستن است
ایده الیسم انتزاعی در دن کیشوت و دایی جان ناپلئون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"چهارصد سال پیش، یعنى در سال 1604 میلادى، میگوئل دو سروانتس اسپانیایى این امکان را یافت تا اولین بخش کتاب جاودانهء خود دن کیشوت را به چاپ برساند. اثرى که بعدها عنوان نخستین رمان ادبیات داستانى جهان را به خود اختصاص داد. در سال 1351 شمسى نیز ایرج پزشکزاد نویسندهء ایرانى کتاب جنجالى خود دایی جان ناپلئون را منتشر کرد، کتابى که با استقبال گستردهء قشر کتابخوان مواجه شد و با ساخته شدن مجموعهء تلویزیونى از این کتاب، اشتهار آن فراگیر شد، نوع ادبى هر دو کتاب هزل است، هزلى که استادانه از هجو دورى مى جوید و همین نقطهء قوت این دو اثر محسوب مى گردد. اما آنچه حائز اهمیت به نظر مى رسد و موضوع این مقاله را هم مى شود، قرابت این دو اثر است. دو قهرمان ""مسئله دار"" این دو رمان- یعنى دن کیشوت و دایى جان ناپلئون- دچار ایده الیسمى انتزاعى و در پى احیاى گذشته اى اند که روند تاریخى- اجتماعى محیط، دیگر اجازهء این احیا را نمى دهد. بنابراین براى این دو گریزى نیست و هر دو محکوم به غروب در نا امیدى اند.
"
شعر و قصه هایی به گویش نهاوندی
حوزه های تخصصی:
اشتراک عینی در برخی اشعار احمد شاملو و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتراک عینی فنی است که در آن، شاعر با انتخاب مجموعه ای از اشیاء، موقعیت ها، موضوعات، حالات یا زنجیره ای از حوادث، به نحوی مؤثر واکنشی عاطفی در خواننده به وجود می آورد. در این حالت، شاعر نیازی به بیان صریح احساسات ندارد؛ بلکه آن ها را در قالب اشیاء، موقعیت ها و غیره در ذهن خواننده تداعی می کند. در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو نمونه های بسیاری از فن اشتراک عینی را می بینیم. به نظر می سد تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است؛ بنابراین هدف مقاله این است که به مقایسه این فن در برخی اشعار این دو بپردازد. از اشعار نیما می توان به شب پا، بخوان ای همسفر با من، شب همه شب، هست شب و از اشعار شاملو به رانده، گل کو، سخنی نیست، او را صدا بزن، مرثیه، وصل، ابراهیم در آتش اشاره کرد.
شاعرانگی فضا در صد سال تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر خوانشی موازی و تطبیقی بین رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز و اثری نظری گاستون باشلار با عنوان شاعرانگی فضا است. قدم نخست بررسی تشابه بین اصطلاح «فضای شاعرانه » مارکز و «فضای محرم» باشلار می باشد. زمینه فلسفی این تحقیق‘ یعنی پدیدار شناسی‘ شیوه نگاهی که باشلار برای فضاهای انسانی انتخاب کرده است را روشن می سازد. فضاهای مورد بررسی به جای اینکه شیء باشند پدیده هایی هستند که هویت خود را با تلاقی با آگاهی انسانی کسب می کنند. در بدنه اصلی این مقاله‘ سه فضای اصلی (به عنوان نمونه هایی از فضای محرم)‘ شهر‘ خانه‘ و اشیاء مورد بررسی قرار می گیرند تا عمق شاعرانه زبان رمان روشن گردد. علاوه بر این‘ این نکته که چگونه این فضاها «جغرافیایی انسانی» پدید می آورند که در آن شخصیت ها با فضایی که در آن زندگی می کنند در تعامل و ارتباط عاطفی هستند مورد بحث قرار می گیرد.