فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
گویش اردکان یزد یکی از گویش های فارسی استان یزد است که وجود تعداد زیادی از افعال مرکب در این گویش، توجه هر زبانشناسی را به خود جلب می کند. هدف از مقاله حاضر بررسی ساختاری انواع فعل مرکب در این گویش است. این مقاله می کوشد تا به این سؤالات پاسخ دهد: آیا افعال مرکب در این گویش را می توان بر اساس دسته بندی فعل مرکب دبیرمقدم (1374) توجیه کرد؟ در ساخت فعل مرکب در این گویش، چه نوع ترکیب هایی بیشتر دیده می شود؟ علاوه بر دسته بندی های ارائه شده توسط دبیرمقدم، آیا دسته بندی دیگری نیز در این گویش دیده می شود؟ نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد می توان دسته بندی دبیرمقدم را بر افعال مرکب در این گویش اعمال کرد. تمامی انواع دسته بندی های ارائه شده در مقاله دبیرمقدم در این گویش نیز وجود دارد و ترکیب بیشتر از انضمام مشاهده می شود. همچنین دسته بندی دیگری، علاوه بر دسته بندی ارائه شده توسط دبیرمقدم، در این گویش وجود دارد.
نمود واژگانی افعال مرکب در گویش بیرجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمود از ویژگی های ساختاری و معنا شناختی فعل است که در زبان های مختلف به شیوه های متفاوت بازنمایی می شود و زمان دستوری را از زمان غیر دستوری متمایزمی کند. تاکنون دسته بندی ها ی متفاوتی از انواع نمود فعل ارائه شده است. با توجه به اهمیت مطالعه گویش های فارسی برای حفظ آنها و نیز دستیابی به قواعد متقن دستوری در گویش های مختلف فارسیدر این مقاله نمود واژگانی تداومی در افعال مرکب متناظر دارای همکرد ""کردن"" و ""داشتن"" در گویش بیرجندی بررسی شده است. داده های پژوهش نشان می دهد این افعال متناظر دارای نمودهای واژگانی متفاوتند و همکرد ""داشتن"" مفاهیم ""نهایت ناپذیری"" و ""تداوم عمل"" را به معنی فعل می افزاید. همچنین به تردید استاجی در خصوص وجود نمود مستمر در افعال مرکب دارای همکرد ""داشتن"" در زبان فارسی پاسخ داده شده است.
حذف واکه و قلب واجی در تصریف فعل در گویش تاتی گیفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررس ی دو وی ژگی منح صر به فرد در ساختار فعلی یکی از گونه های تاتی مرس وم در دهس تان گ یفان، واق ع در شمال غربی خراسان و شمال شهرستان بجنورد، می پردازد. بررسی ساختار فعلی وجود فرایندهای واجی گوناگونی را در تصریف فعل نشان می دهد. حذف واکه و قلب از جمله این فرایندها هستند که رخداد آنها مشروط به شرایط ساختواژی است. این دو فرایند در گویش گیفانی، به دلیل پیروی از شرایط آوایی معمول برای رخداد جهان شمول هستند، اما آنچه آنها را زبان ویژه می کند نظام مند بودن وقوع آنها براساس برخی شرایط ساختواژی است. افزودن پیشوند تصریفی به ستاک فعل و تکواژ نفی به پیشوند وجه اخباری شرایط را برای حذف واکه از ستاک یا پیشوند فراهم می کند. حذف واکه از ستاک که تابع برخی ویژگی های آوایی و وجود ساختار هجایی CVCV پس از پیشوند تصریفی است امکان مجاورت همخوان های گرفته g یا f با یک روان را در برخی افعال فراهم کرده و فرایند قلب را زمینه چینی می کند.
بررسی کاربرد زبان های مازندرانی و فارسی در شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد زبان های فارسی و مازندرانی در بافت های تعاملی مختلف در میان گویش وران مازندرانی شهر جویبار است. پرسش اصلی این است که کاربرد زبان مازندرانی و فارسی، با توجه به متغیرهای سن و جنسیت در بافت های مختلف اجتماعی، چه تفاوت هایی دارند. نمونة آماری پژوهش حاضر 100 گویش ور جویباری (50 مرد و 50 زن) می باشند که خود به دو گروه 25 نفره، والدین (میانگین سنی 39 سال) و فرزندان (میانگین سنی 16 سال)، تقسیم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1388 گردآوری شده و از آزمون های آماری غیر پارامتریک «کولموگورف اسمیرنوف» و «خی دو» برای مقایسه استفاده شده است. بررسی پاسخ های ارائه شده نشان می دهد که به طور کلی گرایش به کاربرد زبان فارسی در میان مادران بیش تر از پدران و در میان دختران بیش تر از پسران است. بررسی تأثیر متغیر جنسیت در مجموع داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو نشان می دهد که تفاوت بین مردان و زنان در کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در سطح P≤0/001 است. تفاوت کاربرد فارسی و مازندرانی بین والدین و فرزندان در سطح P≤0/001 معنادار است. در نمونه مورد بررسی در این پژوهش، تأثیر بافت بر کاربرد زبان معنادار نیست.
بررسی زبان شناختی گویش رودباری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ نگاری گویشی (مطالعه موردی: بررسی فرهنگ نگاری در گیلکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران، از سرزمین هایی است که از دیرباز، زبان ها و گویش های بسیاری در آن رواج داشته است؛ ولی با وجود این تنوع زبانی در کشورمان، عمر پژوهش درباره زبان های ایرانی، چندان طولانی نیست و به صورت اساسی و تخصصی، از یک سده تجاوز نمی کند. در مواردی نیز هنوز مطالعه علمی درباره زبان ها یا گویش ها شروع نشده و آگاهی ما از برخی زبان ها و گویش های ایرانی، اندک است. یکی از روش های مورد استفاده برای معرفی زبان یا گویشی خاص، تدوین فرهنگ لغت برای آن است. به طور کلی، هر مجموعه ای از واژه های گرد آمده را می توان فرهنگ نامید؛ اما برای معرفی زبان ، چنین فرهنگ هایی مورد نظر نیستند؛ بلکه آن هایی هستند که به روشی علمی و دقیق نوشته شده باشند. سابقه فرهنگ نویسی برای زبان فارسی در کشور ما نشان می دهد که فاصله ما با فرهنگی درست و علمی، بسیار زیاد و این مسئله درباره گویش های ایرانی، بسیار متفاوت است؛ زیرا برای بسیاری از گویش ها، فرهنگ لغتی تدوین نشده و یا اگر تدوین شده باشد، برای متخصصان حوزه زبان شناسی، قابل استفاده نیست و تنها تعدادی از گویشوران، از آن ها لذت می برند. نوشتن فرهنگ لغت هایی که واژه های یک گویش را به طور دقیق معرفی کند و برای اهل زبان و متخصصان، قابل استفاده باشد، به اصولی نیازمند است که با پیروی از آن می توان فرهنگ لغاتی کم عیب تر نوشت. در این مقاله کوشیده ایم برخی اصول ضروری در حوزه فرهنگ نگاری گویشی را ذکر و بررسی کنیم و برای نشان دادن اهمیت این کار، مطالعه موردی و آسیب شناسی در حوزه فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی صورت گرفته است. از بخش های این مقاله می توان اصول فرهنگ نگاری گویشی، فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی و آسیب شناسی فرهنگ های گیلکی را نام برد.
غزلی ملمّع از ناصرالدین خطیب شفعوی به سه زبان عربی، فارسی و شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مردم شیراز تا اواسط قرن نهم گویش خاصی بوده که با فارسی تفاوت داشته است. این گویش دنباله یکی از گویش های فارسی میانه بوده و شیرازیان آن را شیرازی می نامیده اند. کهن ترین نمونه این اشعار از قطب الدین شیرازی، سعدی، حافظ، شمس پُسِ ناصر، شاه داعی شیرازی، ابواسحاق شیرازی است که هرکدام سروده های کوتاه و بلندی به این گویش دارند. از ویژگی های این گویش وجود ساخت کنایی (ارگتیو) از ماضی ساده افعال متعدی است. دیگر تبدیل g پایانی کلمات بعد از مصوت a، و شاید سایر مصوت ها، به γ (غ) است. در این مقاله، تنها غزل ملمّع یا مثلثی که از ناصرالدین خطیب باقی مانده و یک بیت از سه بیت آن به شیرازی است شرح و معنی شده است.
اطلس گویشی و گویش سنجی کرانه جنوب شرقی دریای مازندران به روش بسامد واکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش سنجی روشی کمّی برای اندازه گیری تفاوت های میان گویش های مختلف است که با محاسبه آماری مقدار این تمایزات در نمونه های گسترده ای از ویژگی های زبانی در یک منطقه گویشی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر نیز ارائه نمونه ای از اطلس گویشی استان مازندران بر مبنای روش های گویش سنجی است. در پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و دادگان میدانی است، آوانگاشت معادل های محلّی 62 واژه مورد تحلیل انبوهه قرار گرفت و منطقه های گویشی کرانه های جنوبی دریای مازندران بر اساس بسامد واکه ها مکان یابی شده است. موادّ زبانی متشکل از 73 مصاحبه است. میانگین سنی گویشوران 36 سال، متوسط سواد آنها در حد آموزش ابتدایی و 38% آنها زن بودند. نقشه های تفسیری حاصل ضمن تعیین چهار منطقه گویشی شمال غربی، غربی، شمال شرقی، و جنوب مرکز با آلفای کرنباخ 84/0، نشان می دهد که واکه های پیشین /i/ و /a/، بیشترین شاخص تأثیر را در گوناگو نی های منطقه ای دارند.
مقایسة پسوندها و پیشوندهای تصریفیِ فعل در کردیِ گورانی و فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با تحلیل ساخت تصریفیِ بیش از 200 فعل از کردیِ گورانی، به بررسی پسوندها و پیشوندهای تصریفیِ فعل در این گویش از زبان کردی و مقایسه آن با زبان فارسی معیار پرداخته می شود. این فعل ها در زمره رایج ترین و پرکاربردترین فعل های ساده در این گویش هستند. روش انجام این پژوهش از گونه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است و ما یافته های خود را در دو گروه پسوندها و پیشوندهای فعلی، دسته بندی کرده ایم. پسوندها خود چهار دسته را در بر می گیرد: 1. شناسه ها، 2. پسوندهای فعلیِ ستاک ساز، 3. پسوندهای فعلیِ نمود ساز و 4. پسوند التزامی. در دسته بندیِ ریزتر، پسوندهای ستاک ساز شامل پسوندهای ستاک گذشته، حال ، مجهول و سببی هستند. پسوندهای نمود ساز نیز خود به پسوندهای گذشته کامل، گذشته استمراری، گذشته استمراری دور، گذشته استمراری نقلی و حال کامل تقسیم می شوند. پیشوندهای فعلی هم چهار دسته: 1. نفی، 2. امر ، 3. نهی و 4. التزامی را شامل می شوند. یافته های این پژوهش همچنین نشان می دهد که فعل در گویش گورانی دارای تصریف شمار، شخص، زمان، نمود، وجه و جهت است.
توصیف و تحلیل کانونی سازی گسسته در زبان گیلکی (گویش اشکورات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساخت کانونی سازی گسسته، یک سازه واحد زیرساختی مانند ساخت ملکی گسسته شده و بخشی از آن پیش آیند و بخشی دیگر ابقا می شود. این ساخت را می توان براساس اینکه هسته (سازه کانونی) از درون بند پایه یا بند پیرو حرکت کرده، به دو نوع کوتاه و بلند تقسیم کرد. سازه پیش آیند دارای مشخصه کانون و تقابل است و تکیه زیروبمی نیز روی آن قرار دارد. تبعیت از جزیره و اصل کوتاه ترین حرکت، عدم گسستگی متمم حرف اضافه، همبستگی بین پاره جمله ها و ساز ه های پیش آیند، و پیش آیند شدن بخشی از یک اصطلاح-پاره از مهم ترین ویژگی های نحوی این ساخت هستند و تمام آنها مؤید تحلیل حرکت اند. در این ساخت، هسته گروه کانون واقع در بالای گروه زمان دارای مشخصه کانون تعبیرناپذیر است. پس از بازبینی مشخصه مزبور از طریق تطابق، مشخصه [EPP] سبب حرکت غیرموضوع سازه کانونی می شود. در مقالة حاضر ساخت فوق و فرایندهای آن در زبان گیلکی (گویش اشکورات) مورد توصیف قرار می گیرد.
توصیف واکه های ساده در گویش لکی نورآبادی در قیاس با زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف توصیف واکه های ساده در گویش لکی نورآبادی در تقابل با فارسی نوشتاری معیار نگاشته شده است. بر این مبنا، به دنبال مقدمه ای کوتاه مشتمل بر جای گاه این گویش در خانوادة زبان های ایرانی، به ارائه مجموعه ای از تحلیل های ساختاری در آن می پردازیم. تحلیل فوق، با تأکید بر نقش واجی کشش واکه ای در گویش، واکه های ساده در آن را در چهار دسته: 1. پسین و گرد [/u/, /:ɔ/, /ɔ/, /:ɑ/, /ɑ/]، 2. پیشین و گسترده [/i/, /:I/, /I/, /ε/, /a:/, /a/]، 3. پیشین و گرد [/У/, /:ø/, /ø/] و 4. مرکزی [/ә/, /ɜ/] ارائه و توصیف می نماید. تقسیم بندی فوق مجموعه ای مشتمل بر 16 واکه ممیز را در نظام واکه ای گویش در مقابل نظام 6 واکه ای فارسی برمی شمرد.
Глаголы с семантикой обмана в тульских говорах (افعال دارای مفهوم «فریب» در لهجه های محلی تولا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این کار تحقیقی بررسی افعال با ماهیت معنایی «فریب» در لهجه های گویشوران مناطق مختلف تولا است. بر همین اساس، در این مقاله برآن هستیم تا ضمن تجزیه و تحلیل معانی مختلفی که از این گونه افعال استنباط می شود، شکل و ویژگی های دستوری این گونه افعال را در هنگام کاربرد در گویش های گوناگون مردم این مناطق بررسی نماییم. این گونه افعال غالباً ماهیت معنایی منفی دارند. افعال دارای ماهیت معنایی منفی در گویش ها و لهجه ها کاربرد بیشتری دارند. این گونه افعال از نظر تقسیم بندی در زمره افعالی قرار می گیرند که بیان گر نوع رابطه و رفتار افراد نسبت به محیط اطراف هستند. این افعال از اصلی ترین عناصر فعلی تشکیل دهنده گویش های محلی محسوب می شوند. از این گونه افعال معمولاً به عنوان افعال «انسان محور» یاد می شود. مجموعه افعالی که در این کار پژوهشی بررسی و تحلیل شده اند از نظر تک واژی ریشه های گوناگونی دارند. معمولاً تک واژهای ریشه ای این گونه افعال در معنای مستقیم و اولیه خود بیان گر تأثیرگذاری و یا تأثیرپذیری فیزیکی هستند و تا حدود زیادی از نظر شکل ظاهری و همچنین از نظر ماهیت معنایی فرم واحد و یکسانی دارند که وجود گروه افعال مترادف و زایا می تواند دلیلی بر این یک سان بودن باشد.
حالت نمایی در کردی سورانی (سنندجی و بانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دستور زایشی اخیر دو دیدگاه عمده راجع به چگونگی نظام حالت دهی وجود دارد. دیدگاه چامسکیایی استاندارد این است که حالت توسط هسته ی دستوری به نزدیکترین گروه اسمی از طریق یک رابطه ی مطابقه اعطا می شود (بیکر 2010). در این رویکرد حالت به عنوان تجویز کننده ی گروههای اسمی، مفهومی کاملاً نحوی دارد و ارتباط مستقیمی بین حالتهای ساختاری و روابط ساختاری گروههای اسمی پذیرنده حالت ها وجود دارد. در دیدگاه دوم، حالت-دهی توسط قواعد پیکره ای و در بخش آوایی صورت می گیرد. در این رویکرد ارتباط مستقیمی بین حالت دهی و مطابقه برقرار نیست و سلسه مراتب ساختواژی، حالت گروههای اسمی را تعیین می کند. در این مقاله بر اساس داده هایی از زبان کردی (سنندجی و بانه ای) و با مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های این دو گونه-ی کردی از گویش کردی سورانی نشان خواهیم داد که در نظام حالت دهی گونه های مختلف از گویش سورانی از رویکردهای متفاوتی استفاده می شود.
بررسی زبان شناختی گویش محمدی جبالبارز کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبالبارز جنوبی، از توابع شهرستان عنبرآباد کرمان، علی رغم وسعت و جمعیت کم، از تنوع گویشی فوق العاده ای برخوردار است. یکی از گویش های رایج در این منطقه، گویش«محمّدی» است که گویش طایفه ای به همین نام است. بین محمدی و گویش رودباری که گویش عمدة شهرستان های جنوبی کرمان است شباهت های بسیاری وجود دارد معهذا تفاوت های چشمگیری هم به ویژه تفاوت های صرفی و نحوی بین آنها دیده می شود که درک متقابل بین گویشوران رامشکل می سازد. موضوع این مقاله، بررسی زبان شناختی این گویش و هدف از آن، شناخت ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی و واژگانی آناست.نگارندگان کوشیده اند با بیان ویژگی های مهم این گویش، توصیفی کوتاه، امّا دقیق از ساختار آن ارائه داده و تا حدودی وجوه اشتراک و افتراق آن را با فارسی معیار باز نمایند. بنابر یافته های این تحقیق، مهم ترین ویژگی های این گویش از جنبة آوایی، وجود واکه های مرکب /ie/ و /ue/ و همخوان های لبی شدة /xw/ و /gw/است و از نظر صرفی و نحوی،مشخصة بارز آن، تمایز بین افعال لازم و متعدی در صرف ماضی، و کاربردساخت ارگتیو در ماضی های متعدّی است.
بررسی ریشه شناختی چند واژه تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالشی از زبان های ایرانی شمال غربی است که در کرانه های جنوب غربی دریای خزر، از سفیدرود در جنوب تا لنکران جمهوری آذربایجان در شمال، متداول است و به سه گویش شمالی، مرکزی و جنوبی طبقه بندی می شود. از منظر ریشه شناسی، زبان های ایرانی به ویژه تالشی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. ارتباط تاریخی زبان ها از طریق پژوهش های ریشه شناسی بیشتر و بهتر درک می شود. در این مقاله تعدادی از واژه های تالشی ریشه شناسی شده اند. این واژه ها براساس تلفظ رایج آنها در گویش تالشی مرکزی طولارود - که یکی از نویسندگان این مقاله گویشور آن است- آورده شده اند. برابر واژه در دیگر گویش های تالشی نیز ذکر شده است. در ریشه شناسی سعی شده است هم ریشه واژه در دیگر گویش های ایرانی گروه شمال غربی، بهویژه تاتی یا آذری که بیشترین نزدیکی را با تالشی دارند نیز آورده شود.
غلت سازی در گویش کلهری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریه بهینگی با رویکردی هم زمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلت سازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده می شود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبان های دنیا (همانند زبان های نیجر کنگو) از رتبه بالایی در چینش محدودیت ها برخوردار است، در گویش کلهری رتبه پایینی را به خود اختصاص می دهد. در این مقاله همچنین، استدلال می شود که غلت سازی در زبان کردی علاوه بر واکه های افراشته، بر واکه های غیرافراشته مانند /e/ نیز اعمال می شود؛ بنابراین، افراشتگی V1برای غلت سازی در گویش کلهری، برخلاف بسیاری از زبان های دنیا، شرط اساسی و تعیین کننده نیست. همچنین، نشان داده می شود که شرط افراشتگی خروجی دستگاه واجی تخطی ناپذیر نیست؛ یعنی خروجی دستگاه واجی این گویش در شرایط و جایگاه خاص خود، هم می تواند افراشته باشد، مانند /y/ و هم می تواند غیرافراشته باشد، همانند /Y/.
بررسی کاربرد فعل ""رفتن"" در گویش مشهدی و زبان انگلیسی: شباهت ها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت گویش مشهدی در مقایسه با دیگر گویش ها، این پژوهش به دنبال بررسی فعل ""رفتن"" به معنای ""شدن"" درگویش مشهدی زبان فارسی و زبان انگلیسی است و به مقایسه کاربرد این فعل با زبان انگلیسی می پردازد. از این رو، نگاهی به نظریه صورت و تحلیل نقش تجربی می اندازد. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی تاثیر متغیرهایی از قبیل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی بر میزان استفاده از فعل رفتن در گویش مشهدی اشاره نمود. به منظور گردآوری داده،300 مکالمه در موقعیت های مختلف از خانم ها و آقایانی با سنین مختلف (13 تا 76 سال)، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی متفاوت (پایین، متوسط و بالا) جمع آوری شد و نتایج به صورت جدول ارائه شد. همچنین، جهت بررسی نگرش افراد به گویش مشهدی و شم زبانی آن ها، ده نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب شده و مصاحبه ای با آن ها انجام گرفت. مصاحبه شوندگان نیز همچون سایر افراد شرکت کننده، خانم ها و آقایانی از سنین، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی مختلف بودند. جهت گردآوری داده در بخش انگلیسی و بررسی پیکره زبانی از بانک های اطلاعاتی زبان و کتب مرجع استفاده شد.