فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریه بهینگی با رویکردی هم زمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلت سازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده می شود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبان های دنیا (همانند زبان های نیجر کنگو) از رتبه بالایی در چینش محدودیت ها برخوردار است، در گویش کلهری رتبه پایینی را به خود اختصاص می دهد. در این مقاله همچنین، استدلال می شود که غلت سازی در زبان کردی علاوه بر واکه های افراشته، بر واکه های غیرافراشته مانند /e/ نیز اعمال می شود؛ بنابراین، افراشتگی V1برای غلت سازی در گویش کلهری، برخلاف بسیاری از زبان های دنیا، شرط اساسی و تعیین کننده نیست. همچنین، نشان داده می شود که شرط افراشتگی خروجی دستگاه واجی تخطی ناپذیر نیست؛ یعنی خروجی دستگاه واجی این گویش در شرایط و جایگاه خاص خود، هم می تواند افراشته باشد، مانند /y/ و هم می تواند غیرافراشته باشد، همانند /Y/.
بررسی متغیرهای اجتماعی- زبانیِ فارسی در گویشِ نهبندانی: همخوان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسیِ رابطه متغیرهای اجتماعی همچون جنسیت، سن و تحصیلات با متغیرهای زبانیِ(همخوانی) زبان فارسی در گفتار گویشورانِ نهبندانی می پردازد. متغیرهای زبانیِ مربوط از گفتارِ 24 گویشورِ نوجوان، جوان و مسنِ واجدِ شرایط استخراج گردید. نتایجِ این پژوهش نشان می دهد که تحصیلات در برخی از متغیرها باعثِ کاهشِ استفاده از صورت های غیرمعیار نشده است و نقشِ تحصیلات به عنوانِ یک متغیر اجتماعی تنها در تمایزِ گفتارِ گویشورانِ مسنِ باسواد و بی سواد مشهود است. همچنین، در این گویش، در برخی متغیرها مشاهده شده است که گفتارِ گویشورانِ مرد به گونه معیار نزدیک تر است. به علاوه، در بیشترِ موارد نیز درصورتِ نزدیک تر بودنِ گفتارِ زنان به گونه معیار، اختلافِ گفتارِ آن ها با مردان ناچیز بوده است و عاملِ جنسیت نقشِ تمایزدهنده ای نداشته است. افزایش سن در گروه نوجوانانِ دارای والدینِ باسواد و گویشورانِ مسنِ باسواد با افزایشِ استفاده از صورت های معیار همراه است. در گروهِ نوجوانان در نیمی از متغیرهای زبانیِ موردِ مطالعه، جنسیت نقشی در تمایزِ گفتار نداشته است.
گویشهای پامیر
تأثیر تماس زبانی بر ویژگی های صرفی و نحوی گویش تاتی رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاتی رودبار از گویش های تاتی است که در بخش هایی از شهرستان رودبار در استان گیلان تکلم می شود. استیلو تاتی رودبار را در گروه تاتیک قرار داده که تمام گویش های تاتی، تالشی، وفسی، الویری و ویدری را در بر می گیرد اما آنها را در حال تغییر به زبان گیلکی، از گروه زبان های کرانه جنوبی دریای خزر دانسته است. در این مقاله با ذکر شواهدی از ویژگی های صرفی و نحوی تاتی رودبار، تفاوت های این گویش با دیگر گویش های تاتی و علت تغییر کنونی آن به نفع گویش گیلکی مورد بررسی قرار گرفته است. از میان گونه های تاتی رودبار، گونة جوبُنی برای تحقیق انتخاب شده است. روستای جوبُن در دهستان رستم آباد جنوبی در بخش مرکزی شهرستان رودبار در استان گیلان قرار دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که این گونه در صرف و نحو با دیگر گونه های تاتی متفاوت است.
زبان گیل
بررسی حرف تعریف در گویش اردکان فارس در چارچوب نحو کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی حرف تعریف و ساختار توزیعی آن در گویش اردکان فارس در چارچوب برنامه کمینه گرا می پردازد. بررسی داده های زبانی گویش اردکان فارس نشان می دهد که در ساختار گروه تعریف این گویش دو حرف تعریف معرفه حضور دارد که یکی از آن ها تنها به صفت متصل می شود. هدف از انجام این پژوهش، تعیین جایگاه تولید مناسب برای حروف تعریف معرفه و نکره و تبیین چگونگی هم آیی آن ها با دیگر عناصر گروه تعریف نظیر اسم، صفت، تکواژ جمع، اسم ملکی و صفت اشاره و رسیدن به ترتیب خطی مورد نظر در این گویش می باشد. در این پژوهش، از گروه اضافه (EZ P) که دارای خاصیت تکرارپذیری می باشد برای اضافه کردن بعضی از عناصر به یکدیگر در ساختار گروه تعریف استفاده می شود. با وجود این که نشانه اضافه در گویش اردکانی در بیشتر موارد فاقد نمود آوایی آشکار می باشد، گروه اضافه در ساختار گروه تعریف این گویش تولید می شود و نشانه اضافه در هسته آن قرار می گیرد.
بازنمایی نحوی مفعول مستقیم و غیرمستقیم در گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش دلواری، از گویش های استان بوشهر در جنوب ایران، فاقد نقش نمای مفعول مستقیم rāموجود در فارسی معیار است. در جملات بنیادی این گویش، مفعول مستقیم از طریق جایگاه ثابت آن قبل از فعل اصلی شناخته می شود، یعنی از طریق آرایش واژگانی (SOV) تشخیص داده می شود. افزون بر این، اگر به صورت بند باشد پس از ستاک فعلی در انتهای جمله قرار می گیرد. با این حال، مفعول غیرمستقیم پس از حرف اضافه si (به معنی «به» و «برای») قرار می گیرد. مفعول غیرمستقیم در جملات بی نشان بعد از مفعول مستقیم و قبل از فعل اصلی قرار می گیرد. نکته جالب توجه در مورد مفعول مستقیم این است که اگر به صورت ضمیر شخصی متصل اول شخص مفرد باشد (در ساخت های غیربنیادی) پس از فعل قرار می گیرد و به ستاک فعلی به عنوان پایه متصل می شود و اگر زمان جمله گذشته باشد، پس از فعل قرار می گیرد ولی به حرف اضافه si به عنوان پایه متصل می شود. بنابراین، si در جملات متعدی، در درجه نخست، نقش نمای مفعول غیرمستقیم و در درجه دوم، در موارد خاص، نقش نمای مفعول مستقیم است. این دو گانگیِ نقشی مانع از ظهور هم زمانِ دو نقش si در یک جمله دومفعولی می شود و گاه باعث ابهام در فهم صحیح جملات مذکور می گردد.
بازشناسیِ زبان شناختی و جغرافیایی گونه های زبان مازندرانی در حد فاصل خلیج گرگان تا مرکز مازندران با اعمال روش های گویش سنجی بر تفاوت های آوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یک سو با اتخاذ رویکردی کمّی- رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل گرایانه، سعی در بررسی گونه های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم اندازی نسبتاً روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش سنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی 73 سایت در قلمرو گویشی گسترده پژوهش - که از شمال به شبه جزیرة میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنه های رشته کوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستان های بابلسر و سوادکوه محدود می شود- مشخص شد. داده های پژوهش شامل معادل های آوایی 62 مدخل واژگانی (جمعاً 4521 معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران 36 سال و متوسط سواد آن ها در حد آموزش ابتدایی است که 38% آن ها زن هستند. تحلیل انبوهه داده ها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویش سنجی بر رهیافت سنتی، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانیِ گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می شود که تغییرات پیوستار گویشی آن ها از جنوب شرقی به شمال غربی است. گویش منطقه ای شمال شرق حول شبه جزیرة میانکاله، گویش منطقه ای جنوب شرق بخش گلوگاه، گویش منطقه ای مرکز حول مناطق مرکزی شهرستان های نکا و ساری و گویش منطقه ای غرب شهرستان جویبار را پوشش می دهد.
واژه های ویژه
حوزه های تخصصی:
ساخت افعال گویش مزینانی: پلی از پهلوی به فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با رویکردی توصیفی انتقادی و هدف ثبت و ضبط ویژگی های ساختواژی باستانی افعال گویش فارسی مزینانی (سبزوار- خراسان رضوی) صورت گرفت. در این بررسی، ساختمان درونی افعال حال ساده و وجه التزامی آن، ماضی ساده، ماضی نقلی، منشأ و حضور «است» در صیغگان آن و نیز آینده ساده توصیف شده و در برخی موارد با نظیر خود در زبان فارسی میانه مقایسه گشت و این نتایج حاصل شد: الف) شناسه های فاعلی این گویش همبستگی بیشتری با نظیر خود در فارسی میانه نشان می دهند تا فارسی معیار؛ ب) ساخت ماضی ساده نیز به دو شیوه، یکسان با معیار و متفاوت با آن، به چشم می خورد؛ ج) ساخت ماضی نقلی امروز، هم در این گویش و هم در معیار، بازمانده ی تلفیقی از دو سازوکار نقلی سازی در دوره ی میانه تلقی و ساختار درونی آن به صورت «صفت مفعولی + تکواژ نمود ماضی نقلی + شناسه فاعلی» قلمداد شد؛ د) در مجموع، رفتارهای دوگانه ی پیش گفته و نتایج مذکور یادآور «فرضیه ی اکتساب دوگانه» هاوکینز بوده و حاکی از حالت بینابین این گویش در مقایسه با فارسی معاصر و میانه است. مضافاَ، رد پایی نیز از نظام مطابقه ای ارگتیو دیده شده که صرفاَ با یک فعل، اما، هم در زمان حال و هم گذشته، تولید می شوند.
برخی فرایندهای واجی در گونة زبانی شیرگاه از گویش مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی برخی فرایندهای واجی از قبیل همگونی، ناهمگونی، حذف و درج واکه در گونة شیرگاه از گویش مازندرانی است. بررسی فرایندهای واجی نتایج زیر را نشان می دهد:
1- در جایگاه مرز هجا با عملکرد فرایند همگونی خوشه های همخوانی nd و st به ترتیب به صورتnn وss تولید می شوند. 2- در حالت التقاء واکه ها (e+e) در مرز تکواژها به طوری که تکواژ اول به واکه /e/ ختم شود و دومی تکواژ سوم شخص این گونة زبانی یعنی/e/ به معنی""است"" باشد، با عملکرد فرایند ناهمگونی واکه /e/ در تکواژ اول به صورت واکة پسین و افراشته /u/ تولید می گردد. 3- حذف همخوان چاکنایی [h] در بافت بین دو واکه موجب فعال شدن فرایند ترخیم می شود بطوری که کاهش تعداد هجاها و کوتاه تر شدن کلمه را به دنبال دارد. 4- در خوشة همخوانی پایانی در ساخت هجای(C)V به گونه ای که یکی از همخوان های گرفته و یکی از همخوان های رسا ( lو r) باشد، واکه شوا [Ə] بین دو همخوان درج می شود.
بررسی زبان شناختی گویش رودباری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی واژه بست های ضمیری گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به توصیف و تبیین ویژگی های واژنحوی واژه بست های ضمیری گویش مزینان، از توابع شهرستان سبزوار، می پردازد. طبق این بررسی، واژه بست های ضمیری گویش مزینانی در مجاورت بلافصل فعل ظاهر شده و برخلاف فارسی معیار به تکواژهای امر، نهی، و نفی و سازه های نحوی در نقش مفعول مستقیم و غیرمستقیم نیز می پیوندند. همچنین، این عناصر بدون استفاده از ادات نقش نما در نقش های نحوی غیرصریح مانند حالت های به ای، ازی، و برایی ظاهر می شوند. مضافاً، چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساخت های دومفعولی گویش مزینانی در چارچوب فرضیه انشقاق پوسته فعلی بررسی و این نتیجه حاصل شد که به لحاظ تاریخی، حوزه عملکرد واژه بست های ضمیری، به نفع ساخت های اضافی، از حوزه بند و جمله به حوزه گروه فعلی کاهش یافته است.
جانداری و بی جانی در گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانها ویژگی های مصادیق جهان بیرون را به نحو متفاوتی در خود منعکس می کنند؛ برای مثال، مقولة شخص، شمار، زمان و نمود فعل[1] یا حالت[2] و جنس اسم[3] در زبان های مختلف به صورت های متفاوت بیان می شود. یکی دیگر از این مقولات، ویژگی جانداری[4] است که زبان ها توجه کمتری به بیان آن دارند. این خصوصیت در تعدادی از گویش های ایرانی وجود دارد که موضوع بحث این مقاله است.
بررسی استعاره های خشم در زبان های فارسی، کردی و گیلکی در چهارچوب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش میدانی و توصیفی- تحلیلی حاضر، به بررسی ساختار مفهومی خشم در سه زبان فارسی، کردی و گیلکی پرداخته ایم. روش مطالعه، تحلیل الگوی استعاری است که استفانوییچ (2006) پیشنهاد نموده است. چهارچوب نظری در بررسی استعاره، مدل انطباقی لیکاف و جانسون (1980) و در بررسی استعاره احساسات و نقش فرهنگ در شکل گیری آن، رویکرد کووچش (2005) است. عبارات استعاری مبیّن خشم، در سه زبان با مصاحبه و گفت وگو با گویشوران گردآوری شد و پس از تحلیل و استخراج نگاشت ها، شباهت ها و تفاوت ها مشخص گردید. نتایج نشان می دهد شباهت ها ریشه در تجربیات یکسان انسان ها از این حس، و تفاوت ها ریشه در نگاه متفاوت فرهنگی و انتظارات متفاوت هر زبان از اعضای خود دارد.
نگرش شهروندان تبریز به تنوعات گویشی در استان آذربایجان شرقی با تأکید بر سه شاخص تفاوت زبانی، صحیح بودن و خوشایندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش زبانی که ناظر بر هرگونه احساس و تلقی یک فرد از زبان خود یا دیگری است، با مفاهیمی مانند فرهنگ، هویت و سازوکارهایی همچون برنامه ریزی زبان سروکار دارد. در این پژوهش براساسِ سه شاخص «تفاوت گویشی»، «صحیح بودن» (اعتبار اجتماعی) و «خوشایندی»، نگرش شهروندان تبریز در خصوص تنوعات گویشی زبان ترکی آذری در سطح استان آذربایجان شرقی ارزیابی شده است. به این منظور پرسشنامه ای شامل سه نقشه استان در اختیار 384 شهروند آذری زبان ساکن تبریز قرار گرفت. آزمودنی ها نظر خود را درباره میزان تفاوت گویش های شهرستان های استان نسبت به تبریز با مقیاس عددی 1 تا 4، و میزان صحیح بودن و خوشایندی گونه های زبانی رایج در شهرستان ها را با مقیاس عددی 1 تا 7 اعلام کردند. نتایج آماری نشان داد که اصل همجواری در نگرش شهروندان تبریز نسبت به تفاوت گویشی صدق می کند، زیرا از نظر آنان، گویش های رایج در شش شهرستان همجوار با تبریز، کمترین تفاوت را با گونه زبانی تبریز دارند. از سوی دیگر، اغلب آزمودنی ها، گونه رایج در شهر تبریز را صحیح تر و خوشایندتر از گونه های زبانی سایر شهرستان ها دانستند. به جز دو استثنا - مراغه و بناب- در سایر شهرستان های استان، میان دو شاخص صحیح بودن و خوشایندی، همبستگی مثبت مشاهده شد. گروه زنان نسبت به مردان، گونه زبانی تبریز را صحیح تر خوشایندتر معرفی کردند. گروه سنی 45-26 ساله به وجود تفاوت بیشتر بین گویش تبریز با گونه های سایر شهرستان ها قائل شدند. گروه غیرتحصیل کرده حساسیت بیشتری به مفهوم خوشایندی گونه های زبانی استان نشان دادند. نتایج این مطالعه، ضمن ارائه دستاوردهای نظری در چارچوب جامعه شناسی زبان و گویش شناسی، می تواند به برنامه ریزی زبانی و تصمیم گیری در نهادهایی مانند صداوسیمای استان و مراکز آموزش زبان ترکی آذری کمک کند.و