فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲۸۱ مورد.
نمود واژگانی افعال مرکب در گویش بیرجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمود از ویژگی های ساختاری و معنا شناختی فعل است که در زبان های مختلف به شیوه های متفاوت بازنمایی می شود و زمان دستوری را از زمان غیر دستوری متمایزمی کند. تاکنون دسته بندی ها ی متفاوتی از انواع نمود فعل ارائه شده است. با توجه به اهمیت مطالعه گویش های فارسی برای حفظ آنها و نیز دستیابی به قواعد متقن دستوری در گویش های مختلف فارسیدر این مقاله نمود واژگانی تداومی در افعال مرکب متناظر دارای همکرد ""کردن"" و ""داشتن"" در گویش بیرجندی بررسی شده است. داده های پژوهش نشان می دهد این افعال متناظر دارای نمودهای واژگانی متفاوتند و همکرد ""داشتن"" مفاهیم ""نهایت ناپذیری"" و ""تداوم عمل"" را به معنی فعل می افزاید. همچنین به تردید استاجی در خصوص وجود نمود مستمر در افعال مرکب دارای همکرد ""داشتن"" در زبان فارسی پاسخ داده شده است.
خالی بند و «سه کردن»
حوزه های تخصصی:
بحث لغوی تن زدن
حوزه های تخصصی:
ساروج، صهروج
بررسی هم معنایی گزاره ای، توصیفی و نسبی میان فعل های سادة فارسی و متناظرهای معناییِ مرکّب آنها
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی معنی شناختی است که به منظور بررسیِ معناییِ فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای مرکبِ معنایی آنها صورت گرفته است. در این بررسی، نخست، نگارنده طرز تلقی خود از فعل ساده و مرکب را ارائه می کند و پس از آن، به انواع تناظر میان فعل های ساده و مرکب می پردازد. در ادامه، پس از بحثی مختصر دربارة هم معنایی و سه نوع از آن که در این پژوهش مبنای تحلیل ها قرار می گیرند، یعنی هم معنایی گزاره ای، هم معنایی توصیفی و هم معنایی نسبی، نگارنده می کوشد به صورت مستدل و با ارائة مثال مشخص کند که از انواع سه گانة هم معنایی، کدام نوع یا انواع میان فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای معناییِ مرکب آنها برقرار است. پیکرة مورد بررسی برای دستیابی به این هدف شامل گروهی از فعل های سادة فارسی و دارای متناظرهای معناییِ مرکب است که از فرهنگ هشت جلدی سخن برگرفته شده اند. با بررسی این پیکره که در انتها، در بخش پیوست، آمده است، مشخص می شود که هم معنایی نسبی میان فعل های مذکور به چشم نمی خورد، اما هم معنایی گزاره ای و توصیفی میان آنها برقرار است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای آموزش بهینة معنی شناسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مفید باشد.
تحلیل نشانه –معناشناسی بیش خوابی و بی خوابی در «نایب کنسول» اثر مارگریت دوراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رمان نایب کنسول مارگریت دوراس نویسنده معاصر فرانسوی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد که در آن شخصیت ها از اختلالات مربوط به خواب رنج می برند. هدف ما اثبات ارتباطی مستقیم بین احساسات این شخصیت ها وکیفیت و کمیت خواب آنها می باشد، زیرا همانند اکثر آثار دوراس احساسات و عواطف پیش برنده داستان و شکل دهنده ساختار آن هستند.
از طرف دیگر باید گفت بیش خوابی و یا بی خوابی شخصیتهای داستان همانند ژان مارک دو اش، شارل روست و دختری که شخصیت اصلی و البته بدون نام می باشد، ریشه در احساساتی کاملا منفی و ناخوشایند نظیر بی تفاوتی، خشم، ملال، خستگی و نارضایتی دارد که خود این احساسات نیز از ناکامی و عدم توفیق شخصیت ها در رسیدن به خواسته هایشان ناشی می گردد. در واقع می خواهیم نشان دهیم که بیش خوابی یا بی خوابی نوعی بیان روان تنی در نوشتار هستند که از احساسات منفی شخصیت ها سرچشمه می گیرد. بدین منظور برای شناسایی، ریشه یابی و اثبات این حالات و عواطف منجر به اختلالات خواب، نشانه-معناشناسی عواطف را برای روش تحقیق برگزیده ایم، که از خلال افعال مؤثر رابطه بین فاعل و موضوع ارزشی را نشان می دهد. در حقیقت افعال مودال (مؤثر نظیر دانستن، خواستن، بایستن، توانستن و باور داشتن) تعیین کننده حالات روحی فاعل در ارتباط با موضوعات ارزشی می باشد. در تحلیل نشانه شناسی عواطف بیشتر از طرحواره احساسی ژاک فونتنی بهره برده ایم که روند عاطفی داستان را در پنج مرحله بررسی می نماید.
بررسی معنایی افعال مرکبِ اندام بنیاد در زبان فارسی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویی شناختییی در دهة 1970 جوانه زد، شامل چندین نظرییی برخوردارند. معنی شناسانِ شناختی، همچون لیی و مفاهیم را ازطرییریِ طرح واره های تصورییر میین تجسم ذهنی در ساخت های زبانیی شود. با بررسی یاد در زبان فارسیی نگرش دبیرمقدم (1384) گردآوری شده اند، چنین به نظر مییییری طرح واره های تصوری قابل تأیید است، و در واقع، می توان عامل اصلییری طرح واره های تصوری را «هستة معنایییی شناسی شناختی در توجیه معنایی تمامی هم ازطریق به دست دادنِ طرح واره های تصورییی لازم و مطلوب برخوردار نیست.
معرفی ام آی پی : روشی برای شناسایی استعاره در گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور زبان شناسی شناختی در سال های اخیر به عنوان رویکردی جدید که هم به زبان و هم به ذهن توجه دارد سبب گردیده استعاره به عنوان ابزاری برای فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصورات ملموس تر مورد توجه خاص قرار بگیرد. برای هر گونه بررسی پیرامون استعاره، توصیف نظام آن، نقش هایی که در جمله برعهده می گیرد، نگاشت های زیرساختی ، تاثیر استعاره در پردازش، و غیره لازم است در ابتدا استعاره به طور موثق و نظام مند در گفتمان شناسایی شود، تا پایه های محکمی برای تحلیل و بررسی فراهم آید. این مقاله در نظر دارد شیوه ای صریح در اختیار خوانندگان قرار دهد که از طریق آن بتوان با اطمینان، واژه های استعاری را در گفتمان شناسایی کرد. در این راستا ابتدا روش ام آی پی معرفی خواهد شد و سپس با ذکر مثال چگونگی به کارگیری این روش برای شناسایی واژه هایی که در آن به طور استعاری به کار رفته اند، نشان داده خواهد شد و در نهایت چارچوبی برای گزارش نتیجه ام آی پی پیشنهاد خواهد شد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که اگر چه به کارگیری این روش، در شناسایی استعاره به هیچوجه کار سریع و آسانی نیست، اما در حال حاضر تنها روش نظام مند، معتبر، علمی و عملی برای شناسایی استعاره در متون به شمار می آید.
المصاحبه اللفظیه فی شعر إمرئ القیس (دراسه دلالیه) (باهم آیی واژگانی در شعر امرئ القیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین وبرجسته ترین مشخصه های هر زبانی باهم آیی های واژگانی است که نهایتًا به انسجام واژگانی می انجامد. باهم آیی در معناشناسی به عنوان یکی از روابط معنایی در سطح واژگان قلمداد می گردد که در تمام زبانها نمود دارد وتنها مختص یک زبان نیست. در این میان بررسی باهم آیی ها در شعر جاهلی امری قابل توجه است. هدف از انجام این پژوهش نگاهی نو به زبان شاعرانه امرؤالقیس شاعر مشهور دوره جاهلی است؛ لذا در این مقاله ابتدا به بررسی پیشینه کاربرد اصطلاح مذکور در غرب وسپس معادلهای آن در زبان عربی پرداخته شده وسپس انواع باهم آیی ها در دیوان وی طبقه بندی وتحلیل شده است. بررسی باهم آیی در شعر جاهلی واز جمله در شعر امرئ القیس می تواند نقش مهمی در جهت فهم عمیقتر وبهتر شعر عربی پیش از اسلام، ایفا نماید والگویی برای تحلیل معناشناختی زبان وادبیات عربی ارائه نماید. واژگان کلیدی: معناشناسی، باهم آیی، باهم آیی اسمی، باهم آیی فعلی، إمرؤ القیس، شعر جاهلی.
بررسی فرایند حسی ادراکی شطحیات عرفانی بر اساس نظریه نشانه معناشناسی احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی ساخت های طرح واره ای در غزلیات حافظ به منظور معرفی طرح واره های جدید (رویکردی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدیدترین مکتبی که در حوزة زبان شناسی معرفی شده، مکتب شناختی است و با وجود اینکه کتاب های پربار و مقالات درخور توجهی در این حوزه نوشته شده، به علت تازگی، هنوز جای کار بسیار دارد. در زمینة حافظ و دیوان نفیس او هم مطالب با ارزشی علی الخصوص در حوزة ادبیات و صنایع ادبی به رشتة تحریر درآمده، اما هنوز نکات بررسی نشدة اشعار او بسیار است که از آن جمله بررسی از منظر شناختی را می توان نام برد. در این مقاله نگارندگان سعی بر آن داشته اند به این مهم بپردازند؛ یعنی ساخت های طرح واره ای را در غزلیات حافظ بررسی کنند و از این رهگذر به نتایج جالب توجهی هم دست یافتند که عبارت است از اینکه طرح واره ها در زبان فارسی به تعداد اندکی که در کتاب جان سعید معرفی شده خلاصه نمی شود و به علت توانایی منحصر به فردی که دراین زبان وجود دارد، قابلیت استفاده از طرح واره در اشعار وجود دارد. این طرح واره ها چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت بسیار غنی تر از آن چیزی است که سعید معرفی کرده است. روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی تحلیلی است. بدین منظور ابتدا مطالعات فیلسوفان، اندیشمندان اسلامی، معنی شناسان و همین طور معنی شناسان شناختی توصیف و بررسی شد؛ سپس اشعار حافظ از منظر شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، طرح واره های جدید از آن استخراج شد. شاعر با توانایی خود از این قابلیت زبان فارسی استفاده کرده و علاوه بر سه طرح وارة حرکتی، قدرتی و حجمی - که سعید آن ها را معرفی کرده - برای رساندن مفهوم و مقصود خود از طرح واره های دیگری نیز بهره برده که عبارت اند از طرح وارة اعضای بدن، طرحوارة طبیعی، طرح وارة رنگ، طرح وارة زمان، طرح وارة لباس و طرح وارة مکان
بررسی استعاره مفهومی رفتن در شعر قیصر امین پوربر پایه معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملی بر مبحث «وجهیّت های» زبانی با تأکید بر نقش افعال شبه معین در تکوین نظام معرفت شناختی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله ابزارهای زبانی که می تواند محقق را در بررسی ارتباط میان گوینده و مخاطب یاری رساند، «وجهیت ها»ی زبانی است که معمولاً در قالب کنش های کلامی عاطفی نمود می یابد. نظر به این که کنش های عاطفی لازمة گونه هایی از متون به شمار می رود که ذهنیت ها، احساسات و ارزش های گوینده در آن پر رنگ تر جلوه می کند، از این رو، در مثنوی نیز که به سبب برخورداری از چند گونگی ادبی، به گوینده امکان می دهد که از خاموشی روحانی خود، به شیوه ای مؤثر و خلاق بیرون آید و زبان را همچون واقعیتی اجتماعی و در مسیر ایجاد رشد و ارتباط با مخاطب به کار گیرد، تنوع جهات زبانی امری انکارناپذیر است.
با توجه به ویژگی های زبان عرفانی، مطالعة آن قسم جهت های زبانی که حیثیت هستی شناختی و معرفت شناختی متن را منعکس می سازد، حائز اهمیت است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چگونه گوینده با استفاده از گونه ای از جهت ها که از نظر «منطقی» شهرت دارد، توفیق یافته است تا اندیشه ها و احوال خود را در قالب واژه ها بریزد و از این طریق، مخاطب را از نظام فکری و ارزشی خود بیاگاهاند. به همین منظور، این مقاله، ضمن اشاره به دسته بندی های ارائه شده از جهت های گوناگون زبانی، ابتدا به تبیین ارتباط میان افعال شبه معین جهت دار با نظام معرفت شناختی حاکم بر متن می پردازد و سپس متن را مطابق با این ابزارها تجزیه و تحلیل می کند.
توغ و پاتوغ
بررسی توانش معنایی کودکان در سطح روابط معنایی بین گزاره ای حاوی کمیت نمای «هر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا یکی از شاخصههای مهم در بررسی فرآیند یادگیری زبان مادری است. مطالعة آنچه کودکان راجع به معنا در سطوح مختلف میدانند، میتواند راهی برای دستیابی به چگونگی سخنوری بشر باشد. هدف از این تحقیق، بررسی میزان فهم کودک از نقشهای معنایی کمیتنمای جهانی «هر» در سطح روابط بین گزارهای است. بررسی روابط معنایی بینگزارهای حاوی کمیت نمای «هر» در کودکان، نه تنها گام ارزشمندی در دستیابی به معناشناسی «هر» خواهد بود، بلکه سهم بسزایی را در بررسی توانش معنایی کودکان ایفا خواهد کرد. در این تحقیق با استفاده از یک روش تجربی جدید، توانایی کودکان در استنباط بین جملات متضمن و مستلزم مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونهگیری، از 28 کودک دختر، بین سنین سه تا شش سال استفاده شده و گزینش کودکان به صورت تصادفی است. در نهایت در این مطالعه، توانش بزرگسالمانند کودکان، با توجه به معناشناسی در هر دو سطح ترکیب و مقایسة معنای جملهای، تأیید می شود.
روش های بیان نفی در زبان روسی
حوزه های تخصصی:
یکى از مسائل مشکل و پیچیدهء زبان روسى، وجود جملات منفى است. ساخت این جملات با توجه به معانى مختلفشان. نه تنها براى افراد غیر اسلاو که براى سخنگویان ملت هاى اسلاو غیر روس نیز مشکل ساز و قابل بحث و بررسى است. گاهى اوقات با توجه به محل قرار گرفتن ادات نفى، دانشجویان دچار سر در گمى شده و چندین جملهء متفاوت روسى را توسط یک جملهء فارسى ترجمه کرده و جملهء به دست آمده را معادل آن ها مى پندارند. در بعضى موارد، وقتى ساختار جمله منفى است، چه در سبک محاوره اى و یا کتابت، براى بیان مفعول مستقیم به طور گریزناپذیر به جاى حالت مفعولى از حالت اضافى استفاده مى شود. این مقاله بر آنست تا با مقایسهء انواع جملات منفى، ساخت و معانى متفاوت آن ها را در زبان روسى و معادلشان در زبان فارسى مورد بررسى قرار دهد.