فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
Iranian Languages as Gardens(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحول معنایی برخی مدخلهای واژگانی زبان فارسی بر اساس چند فرهنگ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تحول معنایی برخی مدخلهای واژگانی زبان فارسی (سه حرف «ب»، «ث» و «خ») بر اساس چند فرهنگ فارسی و در پاسخ به این سوال، که «مدخلهای واژگانی فرهنگهای مورد بررسی در یک دوره حدودا 40 ساله چه تغییرات معنایی را از سر گذرانده اند» در یک بررسی درزمانی و به شیوه توصیفی - تطبیقی نگاشته شده است. تمام مدخلهای این حروف در سه فرهنگ فارسی معین، سخن و صدری با یکدیگر مقایسه و بر اساس تغییرات معنایی به وجود آمده در شش مقوله آرمانی، نه مقوله بینابینی و بر اساس سه معیار «گرایش زبانی و سطح کلام»، «حوزه کاربرد» و «ریشه شناسی» دسته بندی شده است. پیکره بدست آمده با تعداد 13321 مدخل در یک پایگاه داده های پویا ثبت شد که بر اساس آن تعداد هفت نمودار و چهار جدول در این مقاله ارایه شده است. بر اساس آمارها برخی نتایج به شرح زیر است: 40.22% از واژه های این سه مدخل تمایل به حذف یا منسوخ شدن یافته است. واژهای جدید 8.71% از واژه ها را تشکیل داده و 42.07% از واژ های این سه مدخل بدون تغییر معنایی باقی مانده است
بررسی ساختار روایی در داستان پرومته نوشتة آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای روایی در آثار ادبی و نوشته های مختلف قادرند معناهای گوناگونی را در ذهن متبادر نمایند. راوی هم به نوبه خود ساختارهایی را در اثرش به خدمت می گیرد که از تنوع فراوانی برخوردارند و قادرند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند. در داستان پرومته راویان هریک به سهم خود نقش مهمی در کل داستان ایفا می کنند و تنها یک خوانش دقیق می تواند منظور راوی را از انتخاب ساختارهای روایی مختلف آشکار سازد و معنایی را که از آنها ناشی می شود برای خواننده مشخص نماید. ابزارهای تجزیه و تحلیل روایتی متن به خوبی می توانند برای کشف این معناهای نهفته به کمک خواننده بشتابند و او را در یافتن معادلات درون متنی یاری نمایند. ساختارهای روایی هم می توانند، بر حسب مورد، به فهم متن کمک کرده و یا اینکه این فرآیند را مشکل تر کنند. به همین دلیل انتخاب این ساختارها نیازمند بذل توجهی خاص از جانب راویست. از دیگر سو، همکاری بین راویان مختلف و نیز حضور مخاطب در قسمتهای مختلف این داستان، که گاه بسیار پر رنگ است، فضای روایتی ای را شکل می دهد که در آن ارتباط بین راوی و مخاطب به بهترین وجه شکل می گیرد. با اینکه مخاطب اغلب تحت تاثیر و نفوذ راوی است، این امر مانع از معکوس شدن این روند نمی شود و در برخی قسمت های داستان راوی به طور کامل تحت تاثیر مخاطب خویش است.
کره معنایی، رویکردی جدید به نظریه شبکه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضادهای لغوی و وصفی در داستان های کوتاه موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
"برای خلق فانتاستیک، موپاسان به راهکارهای متعددی روی می آورد. او در اواخر عمر توجه خاصی به این سبک نشان می دهد ولی در عین حال نمی خواهد تن به ساده نویسی بدهد که با قرنی که بیش از پیش وجهه علمی به خود می گیرد، در تضاد باشد. او واقع گرایی را به حقیقت نمایی نزدیک می کند تا تردیدی کامل در نزد خواننده اش ایجاد کند به طوری که پس از بستن کتاب هنوز خواننده پاسخ رضایت مندانه ای برای پرسش خویش نیافته باشد. برای ایجاد این تردید، موپاسان به تضادهای گوناگونی متوسل می شود و از توضیحات و استعاره های گوناگونی بهره می جوید. برخلاف ظاهر امر همین تضادها هستند که انسجام داستان را تقویت می کنند. در این مقاله سعی شده است آثار و نتایج استفاده از این شیوه ها به وسیله موپاسان مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
پربسامدترین فرایندهای واجی در زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی مهم ترین و پربسامدترین فرایندهای واجی در زبان آلمانی معیار گونه ء شهر برلین است.گزینش گونهء زبانی رایج در شهر برلین، به دلیل معیار بودن این گونهء زبان آلمانی بوده است. بدین منظور، چهار فرهنگ واژگان دودن ( 1988) (Duden: Deutsches Universal W?rterbuch) ، لانگنشاید ( 2002) (Langenscheidts Gro?w?rterbuch) ، پنبه چی (1379) و بروک هاوس (1996) (Der Sprach Brock Haus) برای استخراج داده ها و شواهد، مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین از دو تن از گویشوران آلمانی زبان برای تولید برخی از داده های ذکر شده در این مقاله کمک گرفته شده است. در ضمن، از برخی کتاب ها و منابع واج شناسی برای تعیین قواعد واجی استفاده شده که فهرست آن ها در کتابنامهء مقاله آمده است. مهم ترین فرایندهای آوایی- واجی در زبان آلمانی عبارتند از: دمیدگی همخوان های گرفتهء بیواک در آغاز واژه و هجا، واکرفتگی همخوان های گرفتهء واکدار در پایان واژه و هجا، همگون شدن همخوان خیشومی تیغه ای با همخوان دهانی پس از خود در مشخصهء محل تولید و فرایند تجانس آوایی (تغییر مشخصهء پسین در واکه های دارای مشخصهء[+ پسین] ). از میان فرایندهای مذکور، دو فرایند دمیدگی همخوان های گرفته بیواک در آغاز واژه و هجا و واکرفتگی همخوان های گرفتهء واکدار در پایان واژه و هجا نسبت به دیگر فرایندها از بسامد وقوع بیشتری برخوردارند. نکتهء حائز اهمیت دیگر در آرایش هجایی در زبان آلمانی، آن است که اصل توالی رسایی در هجای این زبان حاکم است.
توانایی کودکان مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نحوه عملکرد دَه کودک مبتلا به سندرم داون فارسی زبان در درک ساختارهای نحوی ساده و مرکب برای شناسایی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت آنان می باشد. به این منظور، تشابهات و تفاوت-های عملکرد زبانی آنان با عملکرد ده کودک طبیعی به عنوان گروه کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت تا الگویی درباره رشد و عملکرد زبانی گروه داون در زمینه درک نحوی حاصل گردد. آزمودنی های پژوهش از هر دو جنسیت بودند و بر اساس سن عقلی 7-8 سال هماهنگ شدند. برای بررسی توانایی های نحوی کودکان، آزمون درک زبانی به صورت مطابقت تصویر-جمله تدوین گشت. پس از تحلیل داده های آزمون درک زبانی مشخص گردید که گروه داون در درک ساختارهای ساده، مرکب، مرکب همپایه و مرکب ناهمپایه بسیار ضعیف تر از گروه طبیعی عمل کردند و این مسئله در میانگین امتیازهای ساختارهای مرکب نمایان تر بود.
بررسی چگونگی شکلگیری حسبحالنویسی تخیلی متأثر از نظریههای کوانتومی در آثار ژرژ پرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های جنجالی فیزیک مدرن دگرگونی های شگرفی را در ادبیات سده بیستم پی افکندند. رمان نویسان نوآور این دوره، با الهام از مفاهیم مکانیک کوانتومی، دغدغه های برامده از زیستن در دنیای مدرن را در قالب نوشتاری غیرخطی، ناهمگون و مبتنی بر تردید بیان می کنند. ژرژ پرک، با نگارش شرح حال زندگی خود، با عنوان W یا خاطره کودکی، نمونه خوبی از الگوبرداری از نظریه های کوانتومی را ارائه می دهد. این نویسنده در جستجوی هویت خویش، خاطرات کودکیش را می کاود و ماهیت آشفته و بی انسجام آن ها را نمایان می سازد. وی برای نشان دادن تاثیر ویرانگر جنگ بر هویت خویش، با در هم آمیختن خاطرات کودکیش و داستانی تخیلی، مکمل هایی متناقض را پدید می آورد. نیز با تردید در خاطراتش و توسل به اسناد قدیمی و گفته های دیگران، عدم قطعیت و احتمال گرایی را بر شرح حال زندگی خود حاکم کرده و شرح صادقانه وقایع را ناممکن می نمایاند. این عملکرد، نگاه نویسنده به ادبیات و دریافت او از ژانر حسب حال نویسی را روشن می کند.
بررسیِ حرفِ اضافه (از) در چارچوب معناشناسیِ شناختی و مقایسه آن با رویکردِ سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در بر آنیم که نشان دهیم روشِ متعارفِ کتاب های دستورِ زبانِ فارسی در ارائه معانیِ حروفِ اضافه زبانِ فارسی، تنها محدود به فهرست کردن کاربردهای آنهاست بدونِ آن که از ارتباط میان آن ها و برانگیختگیِ معانی گفتگویی به میان آید. این پژوهش روشِ کفایت مندتر را معرفی می کند که بر پایه یک شبکه معنایی مبتنی بر شباهت های خانوادگیِ نوعِ نخست محور شکل گرفته است و روابطِ مفهومیِ میان این معانی را نیز ظاهر می سازد. در نتیجه این تصور را که معانیِ حروف اضافه کاملا دلبخواهی هستند، رد می کند
فعل حرکتی udmu-xodumb در مفهوم مجازی و طریقة بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، «مجاز» بهعنوان مهمترین منبع غنی سازی قاموس واژگان زبان، توجه زبان شناسان روس را به خود جلب کرده است. زبان های روسی و فارسی تصاویر کم و بیش متفاوتی از حرکت را به دست می دهند، در عین حال وجوه مشترکی دارند که با توجه به تعلق آنان به دو خانواده زبانی مختلف، جالب به نظر می رسد. کارکرد فعل حرکتی در گروه واژه های پایدار فعلی- اسمی به علت کارایی گسترده در همهً سبک های زبان قابل بررسی است. از میان دستورنویسان فارسی، خسرو فرشیدورد این دسته از ترکیب واژه ها را تحت عنوان «افعال مرکب»، «ترکیبات فعلی» یا «گروه های فعلی ترجمه ای» بررسی کرده است. تکیـهً اصلی مقالهً حاضر، بررسی مقایسه ای نقش فعل حرکتی udmu-xodumb در معنای مجازی و در قالب ترکیب واژه های پایدار است.
بررسی مقایسهای جناسهای لفظی و مرکب در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از واژه آرایی با واژه های همگون، این است که این گونه واژه آرایی بر دو یا چند پایه واژگانی استوار است که به گونه ای چشمگیر با هم، هم گونند. به این مفهوم که در ریخت، ساخت، آهنگ و... شبیه یکدیگر ند. دو واژه «همگون» را دو پایه جناس می نامیم. پیداست که این گونه واژه ها در عین این که از یک سو همگونی دارند ناگزیر باید از سویی دیگر ناهمگونی و دوگانگی داشته باشند، در غیر این صورت دو یا چند واژه نخواهند بود و به عنوان یک کلمه با معانی متفاوت در نظر گرفته می شوند. از این رو با تکرار واژگان، یعنی استفاده از دو واژه همگون (دو پایه جناس) آهنگی پدید می آید که سبب شکوفایی و تجلی بلاغت می شود و که فراتر از زیر و بم کلمات است. جناس در زبان های روسی و فارسی دارای گونه های متفاوتی است که این گونه های متفاوت بر اساس دوگانگی متفاوت دو پایه جناس پدید می آیند و هر گاه این دو واژه علاوه بر هم گونی، دارای دوگانگی نوشتار باشند، با یکدیگر جناس لفظی و هر گاه دوگانگی ساختاری باشد، جناس مرکب محسوب می شوند. در این مقاله سعی بر این است که با بررسی دلایل بوجود آمدن جناس های لفظی و مرکب در زبان های روسی و فارسی، این واژگان را برای خوانندگان ملموس تر و قابل درک تر کنیم.
The Status of [h] and [ʔ] in Sistani Dialect of Miyankangi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this article is to determine the phonemic status of [h] and [ʔ] in
the Sistani dialect of Miyankangi. Auditory tests applied to the relevant data
show that [ʔ] occurs mainly in word-initial position، where it stands in free
variation with Ø. The only place where [h] is heard is in Arabic and Persian
loanwords، and only in the pronunciation of some speakers who are educated
and/or live in urban centres، where inhabitants are in closer touch with Persian
than in rural areas. The sound [h] also occurs in the pronunuciation of some
Arabic loanwords where it replaces the glottal plosive، particularly in word
medial، intervocalic position. The investigation shows that neither [ʔ] nor [h]
have phonemic status in the Sistani dialect of Miyankangi at present، but that
more intense contact with Persian may change this state in the future،
particularly for [h].
جمله های سببی و دومفعولی در دیدگاه حاکمیت و مرجعیت گزینی و کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا ساختار درونی جمله های دارای گروه های فعلی دو مفعولی وجمله های سببی را بر اساس نظریه های حاکمیت و مرجع گزینی و نیز کمینه گرایی بررسی، وارایه طریق این نظریه ها را در مورد این گونه ساختها در فارسی امتحان کند و سرانجام چگونگی نمایش آنها را درنمودارهای درختی بنمایاند. با توجه به اینکه جمله های سببی و دارای گروه فعلی دو مفعولی، بیش از یک مفعول اجباری دارد به نظر می رسد پیشنهاد لارسن مبنی بر به کار گیری گروه های فعلی هسته ای و پوسته ای در مورداین ساختها صادق باشد.