فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۶۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف کنکاش نقش تلویزیون در تغییر جایگاه اجتماعی سالمندان در شهر تهران به روش کیفی صورت گرفته است. جامعة آماری این مطالعه، سالمندان بوده اند و پژوهشگر با سی نفر از سالمندان مصاحبه هایی انجام داده که طول زمانی آنها به طور متوسط بیش از یک ساعت است. این مقاله حاوی مهم ترین نتایج حاصل از این تحقیق است. سؤال اصلی تحقیق، عبارت است از اینکه سالمندان تهرانی برای خود در خانواده شان چه جایگاهی قائلند؟ آنها نقش تلویزیون را در این جایگاه چگونه تبیین می کنند؟ نتایج به دست آمده از مصاحبة عمیق با سالمندان تهرانی ای که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، حاکی از این است که سالمندان در حیطة جایگاه اجتماعی، اقتصادی و جسمی شان، تا حدی از خانواده ها ابراز یأس کرده اند و در حیطة علت کاهش منزلت سالمندان، مقولة مهم کمرنگ شدن ارزش های دینی و فرهنگی خودنمایی می کند. عدة کمی از سالمندان برای خودشان در خانواده جایگاه محوری قائل بودند و عدة بیشتری معتقد بودند از احترامی که استحقاق آن را دارند، برخوردار نیستند و در خانواده جایگاهی حاشیه ای دارند. همچنین سالمندانی که خانواده هایشان زیاد تلویزیون یا ماهواره می بینند، معتقدند کمتر مورد توجه فرزندانشان هستند. در زمینة نقش رسانه در جایگاه سالمندان نیز مهم ترین مقوله ها نشان می دهد که عملکرد تلویزیون در «برنامه سازی» و «ارائة الگو به منظور ارتقای منزلت سالمندان» ضعیف بوده است. همچنین در زمینة مهم ترین دلایل سپردن سالمندان به مراکز نگهداری، مشارکت کنندگان ابراز کرده اند که ناسپاسی فرزندان و مشکلات اقتصادی آنها مهم ترین دلایل هستند. سالمندان بررسی شده در این تحقیق به ترتیب حفظ حرمت سالمندان، آموزش و برنامه سازی رسانه در زمینة سالمندی، تأمین مسائل اقتصادی سالمند، و ایجاد مراکز تفریحی و بهداشتی را مهم ترین انتظارات خود از جامعه عنوان کرده اند.
اثربخشی موسیقی آرام و بی کلام برسلامت معنوی نوجوانان دختر شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی اثربخشی موسیقی آرام و بی کلام برسلامت معنوی دختران نوجوان انجام شد. طرح پژوهش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه شهر شیراز بود. با روش نمونه گیری در دسترس یک دبیرستان در سطح شهر شیراز انتخاب و30 دانش آموز پس از همتا سازی، به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش وکنترل قرار گرفتند. برای آزمودنی ها 8 جلسه30 دقیقه ای موسیقی درمانی غیرفعال به صورت شنیدن آهنگ های آرامبخش و بی کلام برگزار گردید. سلامت معنوی نوجوانان دختر قبل و پس از اجرای مداخله موسیقی درمانی با استفاده از پرسش نامه سلامت معنوی (پولوتزین والیسون) سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش در میزان سلامت معنوی تفاوت معنادار وجود دارد و فرضیه ای پژوهش مبنی بر تاثیر موسیقی درمانی بر سلامت معنوی نوجوانان تائیدگردید. براساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که موسیقی آرام و بی کلام به طور معنادار و اثربخش سلامت معنوی نوجوانان دختر را افزایش می دهد
پروبلماتیک زن بودگی؛ نمایش جنسیت و برساخت کلیشه های اخلاقی زنانه در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم تغییر در وضعیت زنان در نظام بازنماییفیلم های سینمای ایران که از آن باعنوان «کمرنگ شدن ایدئولوژی جنسیتی» یاد می شود؛ کماکان موقعیتزنان در سینمای ایران پرمناقشه و چالش برانگیز بوده و زنانکماکانقشری مسئله مند هستند. در این مقاله با طرح چنین ادعایی، تلاش شده است تا با تحلیل دو فیلم «دربارة الی» و «جدایی نادر از سیمین» با استفاده از روش نشانه شناسی و تکنیک تحلیل همنشینی و جانشینی فردینان دوسوسور به این سوال پاسخ دهیم که مسئله مندی زن در دهة کنونی در سینمای ایران از چه جهتی است و فرودستی زنان از خلال چه سازوکاری شکل می گیرد. نتایج و تحلیل این متون نشان می دهد که علی رغم اشتغال ، استقلال فردی، موقعیت تحصیلی و منزلتی مناسب، پروبلماتیک زن بودگی نخست با «نمایشِ مناسک گونه جنسیت» به صورت فرودستانه قابل طرح است. علاوه بر این، نتایج این مطالعه حاکی از آن است که سازوکار فرودست سازی زنان مرموزتر، خطرناک تر و پنهانی تر شده است، به گونه ای که زن مدرن بازنمایی شده با انگ های اخلاقی مانند خیانت کاری، بی وفایی، عدم تعهد، پنهان کاری، دروغ گویی و خودخواهی شخصیت پردازی شده و هویت می یابد. افزون بر این، شخصیت پردازی مذکور و نظام بازنمایی دهه کنونی، تزلزل و فروپاشی نهاد خانواده را با فردگرایی خودمحورانة زنان همنشین ساخته و سویة ویران گر سوژة زن مدرن جامعة ایرانی را مرتب و مؤکد گوشزد می کند.
تخیل تهران: مطالعة «منظر ذهنی شهر» در سینمای دهة چهل و پنجاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة این امر که سینمای ایران در دهة چهل و پنجاه خورشیدی به چه تخیلی در باب تهران دامن زده است از اهداف اصلی نگارش این مقاله به شمار می رود. این مطالعه از خلال تفسیر چهار فیلم که از تأثیرگذارترین فیلم های دو دهة مورد نظر در دو سر طیف عامه پسند (گنج قارون: سیامک یاسمی)، (خاطرخواه: امیر شروان) و نخبه گرا (خشت و آیینه: ابراهیم گلستان)، (رگبار: بهرام بیضایی) قرار می گیرند به انجام رسیده است. نتایج این تحلیل بیانگر این نکته است که هرچند سینمای عامه پسند و نخبه گرا در ظاهری متفاوت شهر را به تصویر کشیده اند، تحلیل این آثار نشان می دهد که هر دوی این فیلم ها که هرکدام یک جریان فکری غالب در زمانة خود را نمایندگی می کرده اند، نگاهی منفی به شهر داشته اند و تناقضات موجود در بطن آن را در وضعیتی حاد به نمایش می گذارند.
روایت سریال های تلویزیون از اختیار و کنشگری عامل انسانی: مطالعة سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ارتباط همیشگی زندگی تودة مردم با مفهوم جبر و اختیار، و نیز اهمیت ذاتی این مفهوم در حیطة دین، و با عطف نظر به توانایی رسانه ها در برساخت روایت تودة مردم از نظام اسباب هستی و همچنین با در نظر گرفتن روابط دین، دولت و تلویزیون در ایران، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال برآمده است که در سریال نمونة تحقیق که جزء سریال های مذهبی عامه پسند است از مفهوم اختیار چه برساخت معنایی ای به مخاطب ارائه می شود. لذا ابتدا یک معرفی اجمالی از مفهوم اختیار در اندیشة اسلامی و دال های آن که امکان بازشناسی فضای تخاصم میان جبر مطلق و اختیار مطلق در بخش عملی تحقیق را فراهم می آورد، ارائه شده است. با اتخاذ رویکرد نظری بازنمایی برساختی، ترکیبی از رویکردهای تحلیل گفتمان برای تحلیل دیالوگ های سریال دربارة اختیار انسان و نیز الگوی تحلیل کنشگر گریماس برای تحلیل ساختار اساسی کنشگری در سریال استفاده شده است. با ترسیم جداول کنشگران پی رفت های آغازین و پایانی و نیز نمودار شماتیک آنها نشان داده شده است که سریال به لحاظ روایی و گفتمانی متمایل به گفتمانی جبرگراست. در این مجموعه، نوع توالی روایی و نیز الگوی کنشگری جبری وجود دارد، و سریال خودش را حول دال کیفرانگاری سختی ها و پاداش انگاری خوشی ها متعیّن می سازد؛ و دو دال تقدیرگرایی و خواب محوری را در حوزة گفتمانی خود جذب و دال تأثیرگذاری ساختارهای اجتماعی را طرد می کند.
بازنمایی معضلات اجتماعی جامعه در موسیقی رپ اجتماعی ایرانی مطالعه موردی؛ متن آهنگ های یاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گستره هنر جهان معاصر، موسیقی زیرزمینی بستری برای بیان اندیشه های خوانندگان این سبک از موسیقی است. این گفتمان، انواع متفاوتی از اجتماعی - اعتراضی تا عاشقانه و تنفرآمیز را در بر می گیرد. متن موسیقی ها برآمده از افکار و اندیشه های خوانندگان آن است که از پایگاه و زمینه اجتماعی شان شکل گرفته است. هدف اصلی این مطالعه بازتاب معضلات اجتماعی جامعه در متن آهنگ های یاس؛ رپر اجتماعی معروف فارسی است.
مفروضه اصلی رویکرد بازتاب که یکی از مهم ترین رویکردها در جامعه شناسی هنر است، بر این انگاره استوار است که هنر همواره چیزی دربارة جامعه به ما می گوید. در این مطالعه به منظور بررسی هدف محوری از رویکرد بازتاب استفاده شده است.
روش تحقیق کیفی است و مجموعاً 23 متن آهنگ با موضوعات اجتماعی که بیشترین فراوانی دانلود را داشته اند به منزلة نمونه تحقیق انتخاب شده که همگی در دسترس است.
یافته ها نشان می دهد که متن های انتخاب شده از آهنگ های یاس، یازده معضل اجتماعی شامل فقر، اعتیاد، طلاق، روسپی گری، بیکاری، کودکان خیابانی، خودکشی، گروه های خلاف کار و ضداجتماعی، دزدی و سرقت، خیانت و گسترش خلقیات ناهنجار در سطح جامعه را بازتاب داده است. در تحلیل متن ها نشان داده شد که بیشتر مضامین، نمادی برای بیان اندیشه و دغدغه ها، معضلات و نگرانی های طبقات جامعه به ویژه طبقه محروم بوده است.
بازنمایی مدیران دولتی در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم ها تصورات ما درباره مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را بازنمایی می کنند و به شیوه هایی که درباره مسائل می اندیشیم، شکل می دهند. با توجه به اینکه مقوله مدیریت، یکی از معضلات امروز کشور ماست، توجه به این مسئله که مدیران چگونه در فیلم های سینمایی بازنمایی و برساخت می شوند، در شناخت باور عمومی از مدیران می تواند مؤثر باشد. مقاله حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی مدیران دولتی در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی ایران پرداخته است. پرسش اصلی بررسی حاضر این است که مدیران دولتی چگونه در فیلم های سینمایی ساخته شده در جمهوری اسلامی، بازنمایی شده اند و مقوله مدیریت چگونه با هویت های اجتماعی کنش گران فیلم ها گره خورده است؟ روش این مطالعه، تحلیل نشانه شناختی است که با به کارگیری آن، پنج فیلم سینمایی که در سال اکران خود، پرفروش ترین فیلم سال بوده اند، بررسی شد ه اند. یافته ها نشان می دهد فیلم سازان به ویژگی های حوزه رفتاری مدیران بیش از سایر حوزه ها توجه دارند.
ستارگان سینما و هویت آنلاین: مطالعه نشانه شناختی بازسازی مفهوم ستارگی پس از اینترنت (مطالعه موردی تصاویر منتشر شده در اینستاگرام الناز شاکردوست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی موبایل محور
این مقاله با هدف مطالعه و تحلیل مفهوم ستاره سازی پس از اینترنت و تحلیل تأثیرات رسانه های جدید و مجازی در دگرگونی معنای ستارگی نوشته شده است. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از مطالعه موردی بومی و مطالعه معنای ستارگی و ستاره سازی در سینما از دیدگاه های گوناگون، نقش اینترنت و فضاهای مجازی در تغییر و دگرگون کردن معنای ستاره سینمایی را مورد تحلیل قرار گیرد. بدین منظور برای مطالعات موضوع مورد نظر و تحلیل یافته ها و نمونه های موردی این مقاله، از تحقیق کیفی با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش نشانه شناسی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز این مقاله نیز به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. اما در مورد پیشینه تحقیق این مقاله، باید گفت تاکنون پژوهشی در این مورد خاص صورت نگرفته است. نتایج این مطالعات در مجموع نشان می دهد که ستاره های سینمایی در تعامل بی واسطه با مخاطب و نیز با راهبرد خودبیانگری و تصاویر شخصی و خصوصی تغییر مهمی در شیوه های نگرش جامعه به معنای ستارگی ایجاد کرده اند و چگونگی ستاره سازی و معرفی آن به جامعه، که در روش های کلاسیک و وابسته به رسانه های جمعی و نشریات عام، تحت اختیار هنرپیشه ها نبود، این بار در بافت و شرایط جدید و بی واسطه ای در جریان است و در حقیقت معنای جدید ستارگی، ستاره بودن در شرایط پس از اینترنت است.
مقایسه ساختار روایی انیمیشن های «بالا»، «فصل شکار»، «موش سرآشپز»، «وال- ای» و «در جست وجوی نمو» و بازی های رایانه ای برگرفته از آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ساختار روایی انیمیشن ها و بازی های رایانه ای معادل آن ها به منظور شناخت چگونگی ارتباط این دو ساختار با یکدیگر، مورد مقایسه قرار گرفته اند. در این تحقیق ترکیبی از نظریات کلود لوی-استروس و ولادیمیر پراپ به عنوان تکیه گاه نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از هر چیز با تکیه بر نظریه کلود لوی- استروس ساختارمندی روایت ها پیش فرض قرار داده شده که بر اساس آن، ساختار روایت ها، معناهای خاصی را برای حل نمادین تناقضات تولید می کنند. تحلیل همنشینی و مطالعه نحوه چینش عناصر درون ساختار روایت، با تکیه بر روایت شناسی پراپ صورت گرفت و تحلیل جانشینی به منظور تعیین چیستی معنای متن، با تکیه بر تقابل های دوجزئی لوی-استروس، صورت گرفت.
روش شناسی تحقیق حاضر مبتنی بر مطالعه ساختارمند متن صورت گرفت که در این راستا، روشی که ولادیمیر پراپ در روایت شناسی به کار بسته است، راهنمای عمل قرار گرفته است.
این تحقیق نشان می دهد که ساختار روایی بازی های رایانه ای با ایجاد تغییراتی در ساختار روایی انیمیشن ها ، الگوی روایی آن را که مبتنی بر قضاوتی ارزشی است، به الگویی مبتنی بر وظایف ارزشی تغییر می دهد. بر این اساس شیوه و روشی برای زندگی در انیمیشن ها مورد قضاوت ارزشی مثبت قرار گرفته و به عنوان راه حلی نمادین میان خوب و بد ارائه می گردد. این شیوه و روش در بازی های رایانه ای معادل آن انیمیشن ها، به عنوان وظایفی ارزشی بر دوش بازیکن قرار می گیرند که عاملی برای ایجاد پایبندی به معنای روایت انیمیشن ها است.
تحلیل روایت چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده، یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که در فیلم های سینمایی نیز نمود تصویری دارد. هدف مقاله حاضر این است که چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی را بر اساس عناصر روایی تحلیل کند و ارتباط آن را با گفتمان های سیاسی- اجتماعی دهه ها ی 1360، 1370 و 1380 تفسیر نماید. برای نیل به هدف فوق، نظریه ی گفتمان لاکلائو و موف و نظریة کنش متقابل به عنوان چارچوب مفهومی برای شناسایی ابعاد گفتمانی مورد استفاده قرار گرفته و مفاهیمی از تحلیل روایت به عنوان چارچوب روشی اقتباس شده است. حجم نمونه شامل 24 فیلم ساخته شده بعد از انقلاب اسلامی است که به شیوة «نمونه گیری موارد حاد» گزینش و نتایج بعد از تضمین اعتبار، گزارش نویسی شده اند. نتایج در سطح گفتمان نشان می دهند که گفتمان فیلم ها با گفتمان سیاسی- اجتماعی در هر دهه هم پوشانی دارند. بدین معنا که ساختار پی رنگ در روایت فیلم ها به گونه ای سامان یافته اند که ابعاد گفتمانی هر دهه را در بازنمود انسجام، دوام و واپاشی خانواده در نظر گرفته اند. در سطح بازنمایی داستان نیز، با حرکت از دهة 1360 به دهة 1370 و سپس دهة 1380 از میزان کنش های پرخاشگرایانه میان اعضای خانواده کاسته شده و کنش های فاقد محبت جای آن را گرفته است و به سمت اواخر دهه ی 1380 کنش های جدلی و همراه با سوءظن بین زن و مرد در خانواده نمود یافته است.
بررسی نظم آهنگ هجده سوره از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز با گذشت نزدیک به چهل سال از انقلاب اسلامی، اختلاف دو تهیه کننده اصلی سینمای ایران؛ یعنی حوزة هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ را باید «پاشنه آشیل سینمای ایران» دانست. حوزة هنری در وضعیت متضادی که داعیه دار سینمای فاخر و ارزشی است، تولیدات و مجوزهای صادره وزارت ارشاد را رد می کند. به نظر بسیاری آثار تولیدی این ارگان با تعریف اثر فاخر همسانی ندارد. جداکردن صفت ابدی از ناهنجاری مذکور، قبل از آنکه قهر مسئول با سینما به قهر تماشاگر از سینما دامن بزند و جذابیت های سینمای بیگانه، ابتکار عمل را به طورکل از ما بگیرد؛ الزامی است.
در این مقاله با گزینش درون سازمانی ارکان مقاله (شامل آثار، کارگردانان و مبانی نظری) از بطن حوزة هنری، به دنبال تبیین وضعیتی هستیم که در آن نتایج صریح و الزاماً مورد قبول امروز قطب منتقد قرار گیرد. دفاع مقدس تنها بستر مقبولی است که می تواند در این تنگنا راه گشا باشد. آثار حاتمی کیا و ملاقلی پور به مثابه اسطوره های فیلم ساز دفاع مقدس، شهریار بحرانی به منظور طلایه دار سینمای فاخر، ردپایی بر شن و چشم شیشه ای هم به منزلة آثار صاحب سبک در دهه شصت از تولیدات حوزه گزینش شده اند. آوینی دراصل از زمان شروع به کارش در اداره تلویزیون و سپس با تأسیس مجله سوره در حوزة هنری شروع به تدوین جدی آرای خود کرد. اگر در بحث تطبیقی مقاله تردیدی وجود نداشته باشد، این مقاله باید نقطه پایانی بر شکست های قبلی و آغاز نگاه جدید به تعریف اخلاق و ارزش در سینما شود.
نتایج مقاله نشان می دهد که آثار تولیدی حوزة هنری با آرای آوینی هماهنگی غیرقابل ملاحظه ای دارد. مهاجر، ردپایی برشن و چشم شیشه ای به طور قابل ملاحظه ای با آرای آوینی تطبیق دارد و در مقابل سه اثر هراس، گذرگاه و بلمی به سوی ساحل؛ دیدگاه های شهید آوینی ناهماهنگ هستند. بنابراین، بررسی تطبیقی حاضر نشان می دهد که تضاد درون سازمانی مذکور اثبات شده است.
بررسی رابطه تماشای تلویزیون های ماهواره ای با هویّت جنسیّتی دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با هویّت جنسیّتی دختران نوجوان انجام شد. برای این منظور از نظریه هویّت اجتماعی جنکینز ، نظریه پرورش و نظریه شناخت اجتماعی بندورآ استفاده شد. روش پژوهش پیمایشی بود. جام عه آماری این پژوه ش دختران مشغول به تحصیل در مقطع دبیرستان سال تحصیلی 92-91 بوده اند. از بین جام عه آماری، 185 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری شده و اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد که مقیاس های هویّت فردی، هویّت جنسیّتی، کلیشه های جنسیّتی و نقش جنسیّتی را شامل بود. یافته های پژوهش نشان داد که استفاده بیش تر دختران نوجوان از برنامه های تلویزیون ماهواره ای به فاصله گرفتن آن ها از کلیشه های جنسیّتی و تفکیک نقش های جنسیّتی منجر می شود. همچنین استفاده دختران نوجوان از برنامه های تلویزیون ماهواره ای هویّت جنسیّتی آن ها را مخدوش می کند و آن ها را از هویّت جنسیّتی خود دور می کند.
تصویرهای شهر در فیلم های سینمایی ایرانی: 1390-1309(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا تصویرهای گوناگون عمده ای را که از شهر در طول تاریخ سینمای ایران در فیلم های ایرانی بر پرده رفته است، در مرحله اول شناسایی وطبقه بندی و در مرحله دوم تبیین کند یعنی ارتباط آن ها را باتحولاتی که درکالبد و حیات اجتماعی شهرها پدیدار شده اند، توضیح دهد. در فیلم هایی که روایت فیلم در شهر روی می دهد، دوربین به اجبار بافت یک شهر را در زمان ساخت آن فیلم (همان گونه که هست) به نمایش درمی-آورد، اما در عین حال فیلمساز، همچون هنرمند می تواند با انتخاب زاویه دوربین، فاصله از سوژه، حرکت دوربین، رنگ، ریتم، صدا، تدوین و سایر عناصر سازندة هنر ترکیبی سینما، شهر را آن گونه که او می بیند به مخاطب نشان دهد. پس تصویر شهر فقط عکسی از واقعیت شهر نیست، بلکه مثل هر تصویر هنری دیگر شهری است که هنرمند دریافته است. افزون بر این، همان طور که از جامعه شناسی هنر دریافته ایم، این تصویر یک محصول فردی و برداشتی انتزاعی از شهر نیست، بلکه فیلمساز، خودآگاه یا ناخودآگاه، بخشی از روح و معنای زمانه و جامعه خود را باز می تاباند و به همین جهت دریافت او از شهر جزیی از میراث شناخت جامعه شناسانة شهر است.
روش ما در این پژوهش ساختارگرایی نکوینی مبتنی بر دیدگاه لوسین گلدمن است. در این روش ابتدا کوشیده شده تا ساختار مشترک فیلم های دربرگیرنده هریک از تصاویری که از شهر در فیلم های ایرانی درطول تاریخ این سینما، دیده شده است استخراج شود. روش ما برای این کار نشانه شناسی بوده است. در مرحله بعد این ساختارها با ساختار اجتماعی وتحولات آن مقایسه شده اند، تا معانی اجتماعی تصویرها کشف شوند، و از آنجا که از دیدگاه گلدمن، آفریننده اصلی آثارهنری نه مولف، بلکه گروه اجتماعی است که این جهان بینی درون آن شکل گرفته است؛ کوشیده ایم تا میان تصویرهایی که از شهر ارائه شده و نقش و جهان بینی طبقات واقشاراجتماعی پلی زده شود و روشن شود که این تصویرها محصول نگاه کدام گروه ها و طبقات اجتماعی به جامعه است؟
بر اساس آن چه دربالا آمد، کاوشی در فیلم های سینمایی ایرانی در طول تاریخ نزدیک به یک قرن آن، نشان می دهد که به طورکلی درهرکدام از دوره های پیش وپس از انقلاب چهار تصویر مشخص و متمایز از شهر در فیلم ها مشاهده شده اند (جمعاً هشت تصویر). اما نکته بدیع این است که آنچه از بررسی تصویرهای شهر در تاریخ سینمای ایران روشن می شود، غلبه تأمل برانگیز فیلم هایی است که در آن ها شهر، نه به عنوان فضایی زیبا و دل-نشین، شاد و امیدبخش، روان و با هویت، زنده و با اصالت؛ بلکه به مثابه مکانی خطرناک، فریبنده، مرگبار، سراب گونه، وحشت انگیز و حسرت بار بازنمایی شده است. به نظر می رسد این دید منفی، ارتباط زیادی با جابه-جایی های وسیع جمعیتی، گسترش سریع شهرها، انقلاب، موج مهاجرت ها و... دارد که منجر به بی ثباتی زندگی در شهرها شده است. به بیان دیگر می توان گفت که در این سال ها شهرنشینان با شهر به تفاهم نرسیده اند.
چالش های فرارو در شخصیت پردازی شخصیت های معصومین در فیلمنامه با الگوی ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه پیرامون این پرسش محوری انجام شده است که اگر قرار باشد فیلمنامه ای با محوریت «شخصیت های مقدس معصومین مانند پیامبر و امامان» نگارش شود، آن فیلمنامه باید از چه الگوی تکنیکی و فرمی تبعیت کند. الگوهای طراحی فیلمنامه های سینمای کلاسیک عموماً بر الگوی ارسطویی استوار است که با توجه به مبانی فلسفی و خاستگاه های فرهنگیِ چنین الگوهایی، نمی تواند قالب ایده آلی برای طرح شخصیت های قدسی مانند معصومین قرارگیرد، زیرا اولاً، شخصیت های معصوم را نمی توان نشان داد؛ دوم این که شخصیت آنان ایستا و پایدار است که در تعارض با شخصیت پردازی در فیلمنامه نویسی است که شخصیت ها عموماً ناپایدار و دایم در حال تحوّل اند.
با توجه به ابعاد عدیده ساختار در فیلمنامه (مانند پیرنگ، ماجرا، شخصیت پردازی ، دیالوگ نویسی و...)، این مطالعه فقط بر بُعد «شخصیت پردازی» در فیلمنامه متمرکز شده که از طریق احصای مختصات تکنیکی و مقتضیات شخصیت پردازی در فیلمنامه، کارآمدی آن ها را در طرح شخصیت حضرات معصومین مورد ارزیابی قرارمی دهد. فرضیه این مقاله این است که قابلیت های تکنیکی فیلمنامه ها با الگوهای ارسطویی، عموماً، مناسب طرح شخصیت های زمینی اند و باید در ویژگی های ساختاری این الگوها از جمله اصل «شخصیت پردازی» تصرف کرد و قابلیت های نوینی را در ساختار فیلمنامه تعریف کرد، والّا شخصیت آنان از مراتب قدسیت به مراتب زمینی فروکاهیده خواهد شد.
بررسی تطبیقی چالش های حقوقی حمایت از آثار سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اثر سینمایی» ازجمله موارد مهم در فهرست آثار قابل حمایت در حقوق مالکیت فکری بوده و از مقررات حمایتی آن بهره مند است. بررسی سیر تاریخی پیدایش و حمایت حقوقی از این دسته آثار، بیانگر آن است که شناسایی اثر سینمایی به عنوان اثری مجزا و مستقل، بر خلاف سایر آثار قابل حمایت، با موانعی روبرو بوده که عمده ترین آنها عبارت اند از: تعیین موضوع حمایت و تعیین پدیدآورنده اثر سینمایی. این مقاله، تلاش میکند تا با بررسی تطبیقی قوانین ملّی و داخلی فرانسه و انگلستان از یک سو و قانون حمایت از حقوق مؤلّفان، مصنفان و هنرمندان ایران (مصوب سال 1348) از سوی دیگر، سابقه تاریخی این دو چالش را مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار دهد. از نتایج مهم بررسی حاضر که به آن اشاره شده، ضرورت رفع نیازهای موجود در حوزه حقوق آثار سینمایی با مدنظر قرار دادن تجربه های سایر کشورها و نظام های حقوقی پیشرو توسط قانون گذار ایرانی است تا موضوع حمایت در آثار سینمایی، تعیین و با توجه به این موضوع، پدیدآورنده اثر نیز شناسایی شود.
بازنمایی طبقه و مناسبات طبقاتی در سینمای ایران مطالعه ی موردی فیلم ”جدایی نادر از سیمین“(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعه ی ایران رخ داده که زمینه ساز تغییرات دامنه دار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعه ی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و مناسبات طبقاتی در این فیلم با رویکرد بازنمایی و روش نشانه شناسی تحلیل و بررسی شود. مطالعه ی رمزگان فیلم، نشان داد که در این اثر، دو طبقه ی متوسط و فرودست (کارگر) بازنمایی شده اند. طبقه ی متوسط در این متن از لحاظ هویتی، طبقه ای نوگرا، متمایل به غرب، اما آشفته و ازهم گسیخته است. طبقه ی فرودست نیز به مثابه طبقه ای در مضیقه، بازنمایی شده که رویکرد غیر عرفی و مذهبی به مسائل دارد و به لحاظ زیست جهان در ساحت سنت سیر می کند. فیلم همچنین صورت بندی طبقاتی جدیدی از جامعه ی ایرانی و مناسبات فیمابین ارائه می کند و ضمن بازنمایی تقابل های طبقاتی و ساختی، روایت گر جدایی و شکاف های عمیق و گسترده در سطوح مختلف جامعه ی ایرانی است که همواره بوسیله ی اعضای طبقات، در قالب تمایزهای خود از دیگری برجسته و بازتولید می شود و سویه های ایدئولوژیک و آنتاگونیستی به خود می گیرد.