"انتخاب موضوع «فناوری ارتباطات و تأثیر آن بر جنبههای حقوقی ارتباطات رسانهای با تأکید بر پخش فرامرزی» برای بحث در میزگرد حقوقی ـ ارتباطی فصلنامه پژوهش و سنجش، به دلیل کاربردی بودن این موضوع در حوزة حقوق رسانههای پخشی بوده است.
پخش فرامرزی با استفاده از ماهوارههای شخصی یا اجارهای، سالهاست که در جهان مرسوم است. این فناوری، کشورها و ملتها را قادر میسازد مخاطبان خود را از سطح سرزمینی، به سطوح فرامرزی و بین قارهای، گسترش دهند و به آسانی به مبادلات فرهنگی، اقتصادی، تجاری و سیاسی بپردازند.
توسعه و گسترش فناوری ارتباطات از سه منظر فنی، حقوقی و فرهنگی قابل بحث و بررسی است. جنبههای فنی و حقوقی پخش فرامرزی برنامههای ماهوارهای، به طور کلی و عمومی، هدف اصلی این میزگرد بوده است و قطع پخش برنامههای شبکه سحر(1) ایران از طریق کشور فرانسه که یکی از چالشهای جاری رسانه ملی در سطح بینالمللی به شمار میرود مصداق عینی و ملموسی است که برای تبیین ابعاد گوناگون این موضوع مورد نظر قرار گرفته است. از بهمن ماه 1383، شورای عالی سمعی و بصری فرانسه (CSA) ، از تصمیم شبکه سحر(1) مبنی بر پخش مجموعه «چشمان آبی زهرا» مطلع میشود و پیش از پخش آن طی رأی صادره در 10 / فوریه / 2005 دستور قطع پخش برنامههای این شبکه را صادر میکند.
در این میزگرد سه ساعته، از آقایان مهندس مفتح، مدیر کل اداره امور کالا و رابط سازمان صدا و سیما و «BT» ، مهندس رضایی، قائممقام معاونت فنی سازمان از مطلعان بخش فنی و دکتر اشرافی و رفیعی حقوقدانان درگیر با مباحث و مسائل حقوق رادیو و تلویزیون، دعوت به عمل آمد تا با حضور دستاندرکاران نشریه، به بحث و گفتگو پیرامون پرسش مطرح بپردازیم و جنبههای فنی و حقوقی موضوع را تبیین و تشریح کنیم. قابل ذکر است جناب آقای رفیعی در سمت نماینده اداره کل حقوقی سازمان در این میزگرد حضور داشتند.
"
مقاله حاضر به ارائه یافته های پیمایشی در زمینه استفاده از مجلات کتابداری و اطلاع رسانی ( چاپی و الکترونیکی ) در دو کشور در حال توسعه ، یعنی مالزی و پاکستان ، می پردازد . جامعه مورد مطالعه شامل دانشجویان کارشناسی ارشد رشته کتابداری و اطلاع رسانی در یک مرکز آموزش عالی در هر کشور بوده است . نتایج پیمایشی که از طریق پرسشنامه صورت گرفته حاکی از درک بهتر از سودمندی مجلات کتابداری و اطلاع رسانی به عنوان ابزاری آموزشی و نیز سهم آن ابزار در پیشبرد کتابداری در هر دو کشور است . ...
"این مقاله به تبیین چگونگی جایگزینی رسانهها چونان ابزار ایجاد و تداوم سلطه به جای قوة قهریه یا فشارهای اقتصادی میپردازد.
نویسنده در بخش اول مقاله با استفاده از نظر اندیشمندانی چون گوستاولوبون، اتولر بینگر، مانوئل کاستلز، دیوید رایزمن، نیل پستمن و نوام چامسکی، به تبیین جایگاه رسانهها در نظام سلطه در عصر جدید میپردازد و استفاده از روشهای اقناع، تبلیغ و دستکاری اخبار را از مهمترین شیوههای تخدیر تودهها و هدایت آنان در مسیر منافع گردانندگان جامعه و صاحبان اصلی قدرت میداند.
بخش دوم مقاله اختصاص به استفادة رسانهها از قابلیتهای زبان در القای اندیشة دلخواه به مخاطبان دارد. نویسنده در این بخش به این نتیجه میرسد که قدرت ساختاری زبان این فرصت را در اختیار گروههای توانمند قرار میدهد تا گفتمان حاکم بر جامعه را به نفع خویش سمت و سو بخشند. رسانهها برای رسیدن به این مقصود، به ایجاد و استفاده از مفاهیم ایدئولوژیک و هژمونیک دست میزنند.
بخش سوم مقاله به عمدهترین اهداف امریکا در نظم نوین جهانی که کنترل جهان است اشاره میکند و فناوریهای نوین ارتباطی، از جمله فناوری ماهوارهای را، از ابزار ایجاد و اعمال این کنترل میداند.
"
توسعه فناوری ارتباطات و کارآمدی ابزارهای نوین ارتباطی در پخش برنامههای فرامرزی به مثابه عامل تسهیل کننده و فزاینده ارتکاب جرایم مرتبط با پخش این برنامهها، ضرورت تحلیل نظام حقوق کیفری کشورها را در پاسخگویی به حل و فصل مشکلات حقوقی برونمرزی، قطعی نماید. در این مقاله با توجه به اصل ممنوعیت پخش بعضی برنامهها در حقوق بینالملل و قوانین ملی بسیاری از کشورها، به ابعاد گوناگون پخش فرامرزی برنامههای رادیویی و تلویزیونی با توجه به نظام حقوق کیفری جمهوری اسلامی ایران توجه شده است. به همین منظور مفهوم جرم در قوانین جزایی ایران بر اساس 2 قانون مجازات اسلامی تعریف و محدودة اعمال و شمول قوانین جزایی با استناد به سه اصل صلاحیت سرزمینی، صلاحیت شخصی و صلاحیت واقعی تشریح شده است. آنگاه سه ویژگی عمده جرایم مرتبط با پخش فرامرزی یعنی دخالت عنصر خارجی، قلمرو جغرافیایی و دقت و سرعت اثربخشی تبیین شده و در بخش سوم شمول قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران در دو بخش: جنبههای جزایی قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان 1348 و نظر مقنن در قانون مجازات اسلامی مورد بحث قرار گرفته است.
"در عصر رسانههای دیجیتال که تصور میشود هیچ محدودیتی بر سر راه دسترسی به اطلاعات و اخبار وجود ندارد، عظیمترین سانسورها و تحریفهای خبری صورت میگیرد. تز جریان آزاد اطلاعات که در چهارچوب لیبرالیسم مطرح میشود، در حقیقت آزادی یکسویة ناشران و صاحبان سرمایه را برای ارسال اطلاعات در نظر دارد نه آزادی عموم مردم برای دستیابی به اطلاعات صحیح، دقیق، مفید و متنوع.
آزادی نشر با آزادی دریافت اطلاعات و اخبار صحیح، کامل و جامع تفاوت بسیار دارد. برای مثال در کشور امریکا که دارای عظیمترین بنگاههای رسانهای جهان است، مطبوعات و رسانهها به خصوص در جریان بحرانها و جنگها، در انجام اصلیترین وظایف خود یعنی تبیین وقایع روز بر اساس حقایق تاریخی، سیاسی و اجتماعی و همچنین انتشار اخبار و عقاید متنوع کوتاهی میکنند.
در جریان حمله امریکا به افغانستان و عراق، سیاست جنگطلبانه دولت امریکا مورد حمایت بسیاری از شبکههای تلویزیونی قرار گرفت.
پروفسور مولانا در مقاله حاضر نشان میدهد که چگونه رسانههای امریکا حقیقت را فدای منفعت صاحبان سرمایه و قدرت میکنند و در زمان جنگ و کشمکشهای بینالمللی برای حفظ مخاطبان و جلب آگهی بیشتر، با تکیه بر شعارهای مردمپسند، بزرگنمایی رشادت نیروهای امریکایی، موجه جلوه دادن کنترل اخبار و استفادة تبلیغاتی از اخبار و اطلاعات با یکدیگر به رقابت میپردازند.
"