"غالبا مردم در مواجه با رویدادها ، حوادث ووقایعی که هر روز در جامعه ملی و بین المللی روی می دهد تفسیرها و تحلیهایی ارائه می دهند که گاه متضادند. تفسیرها و تحلیلهای افراد بیشتر مبتنی بر اطلاعات قبلی وبرداشتها وافکار آنهااست . رسانه های همگانی نیز به طور معمول تفسیرها وتحلیلهایی را درباره رویدادها ووقایع ، به مخاطبان خود عرضه می کنند که عمده ترین و اساسی ترین هدف آنها تاثیر گذاری بر رفتار و افکار مخاطبان و همسو کردن آنان با افکار و عقایدی است که مروج واشاعه دهنده آن هستند .نیاز روزافزون به کسب اطلاعات و آگاهی از زوایای رویدادهای سیاسی واجتماعی ودرک سرشت پیچیده و فنی مسائل ملی و جهانی سبب شده است که اقشار تحصیل کرده واندیشمند بیش از سایرین در پی آگاهی از حواشی مسائل وتحلیلهای گوناگون آن باشند. ( بررسی لازارسفلد و همکارانش نشان می دهد کهاثر پیامهای رسانه ای بر پیامگیران و افکار عمومی یکسان نیست و رسانه های همگانی به واسطه افرادی خاص که در این فراگرد نقش محرک و رابط را ایفا می کنندوبه آنهارهبران فکری ( opinion leaders) می گویند ، عمل می کنند).
"
توسعه یکی از مباحث اجتماعی - اقتصادی بسیار مورد توجه سالهای اخیر در کشور بوده است ، شاهداین مدعا برگزاری انواع کنفرانسها و سمینارها و هنچنین انبوه نوشته ها و مقالاتی است که در کشور منتشر شده است .اگر چه ( توسعه) بر حسب دیدگاههای مختلف دارای تعاریف گوناگون است ، اما می توان گفت علاوه بر آن در بردارنده مفهومی اقتصادی در جریان جهانی است وفراتر از آن ، چنانچه به اعتباری انسانی به آن نگریسته شود، مفهوم حرکت کلی ( مردم مدار) را می یابد ودر نهایت بدان سوی خواهد بود که انسانها به معنی واقعی کلمه برپاهای خود بایستند و در این معنی است که کاهش نابرابریها، تفوق روحیه تلاش جمعی ، خودباوری ، استقلال و کاهش وابستگی ها...، جزو تعریف مفاهیم آن می شود