"قرن بیست و یکم یا عصر ارتباطات به تعبیری زمان و عصر تغییر مفاهیم است . اگر چه دهکده جهانی مک لوهان شاید می توانست به ظاهر مطلوب بسیاری باشد ولی عمق آثار و تبعات آن حداقل برای مردم و غالب کشورها مجهول بود . ورود به انی عرصه ، اقتضائات جدیدی را طلب کرده است که از لوازم ورود به این عصر است ، لوازمی که انسانها را اسیر خود کرده است و با خود ره هر سو که بخواهد می کشاند . بدین ترتیب اگر چه در نظریه های حمایت از حقوق مصرف کننده ، فرضیه ها و مسئولیتهایی تصور می شود اما اقتضای عصر ما این است که در زیر هجوم تبلیغات ، انسانها قدرت انتخاب خود را از دست داده اندو اگر چه در حین خرید کالا بین الف و ب تا ی یکی را انتخاب می کنند ولی این مجموعه توسط یک نظام به آنها تحمیل شده . آن هم به گونه ای که حتی معیارهای انتخاب توسط نظام برگزیده شده است ،در واقع آزادی انسانها یک آزادی مطلوب شخصی نیست بلکه حدود و ثغور و حتی نوع آن توسط نظام تحمیل می شود . براین اساس است که باید گفت مفهوم آزادی دگرگون شده و حتی براین اساس قصد ، اراده و رضایت نیز حاوی مفاهیم جدیدی شده است .
"
کارکرد اصلی تولید و ارائه خبر این نیست که ارزش حقیقی موجود در متن خبر را کم یا زیاد کند ، بلکه کارکرد اصلی آن بیشتر معطوف به بهترین شیوه ارائه شکل و پیام خبر وموجز کردن حقایقی است که باید بیان شود.
"رتباط خبری از مفاهیم اساسی در مباحث رسانه ای است واهمیت این مفهوم ضرورت پرداختن به آن را برای آشنایی دست اندرکاران رسانه ای و دیگر علاقه مندان به اینمفهوم آشکار می سازد . درخصوص نحوه شکل گیری ارتباط خبری پنج عامل اهمیت اساسی دارند که اینعوامل عبارتند از نمایش و نقل خبر ، مجری یا مجریان برنامه و بینندگان ، نقل ماجرا ، وضوح خطی و ساختار دیداری ( تصویری) . با توسعه و گسترش برنامه های خبری تلویزیون محلی وشبکه ای و نیز کانالهای کابلی خبر هر روز شاهد این گفتگو هستیم:
-آیا از این موضوع خبر داری
- بله آن را دیدم .
واژه مهم و کلیدی در اینجا دیدن است ، به نظر می رسد منظور مردم از کاربرد واژه فوق این ایت که یک خبر نگار را دیده اند که مطلبی در مورد رویداد به آنها می گوید یا با امکانی که فن آوری فراهم آورده یک حادثه را همان گونه که اتفاق افتاده و یا واقعا از نزدیک شاهد بوده است برای مردم به تصویر کشیده است . بازبینی لحظات یک برنامه و دیگر فنون تولید برای بیننده امکانی ایجاد می کند که حادثه را بارها ببیند و با حرکت آهسته یا بخش به بخش به نقد و بررسی بپردازد."
با پیشرفت روزافزون اجتماع بشری و پیچیدگی رابط اجتماعی و سیاسی و ... ضرورت سرعت بخشیدن در ابلاغ و مخابره خبر ، بیشتر احساس شده است به طوری که از قرن گذشته تا کنون تولید و گسترش وسایل ارتباط جمعی ، شتاب برق آسایی به خود گرفته است و در این میان تلویزیون یکی از مهمترین آن وسایل به شمار آمده است . گرایش و حساسیت افراد جوامع ، نسبت به خبر تاحدی است که حتی اگر در انتشار یک خبر ( به ظاهر ) معمولی و عادی خللی رخ دهد ، یا آن خبر ناقص به اطلاع برسد ، افکار عمومی نیز به نوعی دستخوش اختلال ( و حتی در برخی موارد دستخوش اضظراب ) خواهد شد . بنابراین با توجه به این حساسیت بالا بدیهی است که تصمیم گیرندگان و تنظیم کنندگان خبر عهده دار مسئولیت بزرگ و حساسی هستند ، چرا که برای تنظیم یک خبر علاوه بر آ«که ارزشهای خبری و واقع نمایی و ...را باید لحاظ کنند ، بسیار ضروری است که حتی در انتخاب الفاظ و کلمات نیز دقت لازم را به خرج دهند ، چرا که یک لفظ خبری (اعم از قید ،صفت یا مصدر و ..) اگر بجا و درست و واقعی به کار گرفته نشود ،ذهن مخاطبان بسیاری را از واقعیت دور خواهد کرد . به عنوان مثال ( هلاک شدند ) و کشته شدند) در واقع یک مفهوم را بیان می کنند ، اما تصورات متفاوتی را در ذهن مخاطب ایجاد می کنند، به همین ترتیب (رزمندگان چچن ) و (مردان مسلح چچن).
در روزنامه ها و رسانه های الکترونیکی هر روزگروهی بایدتصمیم بگیرند که چه خبرهایی منتشر شود . آنها طبعا خبرهایی را انتخاب می کنند که علاوه بر جذابیت ، تاثیر بیشتری در زندگی خوانندگان ، بینندگان و شنوندگان دارند.در انتخاب خبرهای خوب هیچ روش علمی و از پیش تعیین شده ای وجود ندارد ، اما توجه به عناصر شناخته شده و سنتی خبر، به دست اندکاران این حرفه کمک می کند تا بهترین خبرها را انتخاب کنند.