امروه فنآوریهای نوین ارتباطی و اطلاعرسانی نقش عمدهای در توسعه علمی و تحقیقاتی برعهده دارند. به همین دلیل، اطلاعات و ارتباطات در جوامع کنونی یکی از معیارهای اصلی توسعه و پیشرفت محسوب میشود. از این جهت سیاستگذاری و برنامهریزی برای پیشرفت در زمینه های مختلف باید همراه با توسعه اطلاعات وارتباطات مردمی صورت پذیرد. از یک سو اطلاعات زمانی معنا پیدا میکند که مورد استفاده قرار گیرد. در واقع اطلاعات را میتوان به عنوان یک منبع اجتماعی تلقی کرد؛ منبعی که به سایر منابع اجازه مولد بودن میدهد. ازسوی دیگر، اطلاعات مهم میتواند تعیین کننده ارزش وجودی سایر منابع نیز باشد. بهطورکلی میتوان گفت: اطلاعات، پیش فرض ارتباط است و در فرایند ارتباط معنا مییابد در واقع اگر اطلاعاتی وجود نداشته باشد یا قصد بیان آن نباشد، ارتباطی به وجود نمیآید. نتیجه فرایند ارتباط و مبادله اطلاعات میتواند در تعالی و ریشه فکری مردم موثر واقع شود.
"قرن بیست و یکم یا عصر ارتباطات به تعبیری زمان و عصر تغییر مفاهیم است . اگر چه دهکده جهانی مک لوهان شاید می توانست به ظاهر مطلوب بسیاری باشد ولی عمق آثار و تبعات آن حداقل برای مردم و غالب کشورها مجهول بود . ورود به انی عرصه ، اقتضائات جدیدی را طلب کرده است که از لوازم ورود به این عصر است ، لوازمی که انسانها را اسیر خود کرده است و با خود ره هر سو که بخواهد می کشاند . بدین ترتیب اگر چه در نظریه های حمایت از حقوق مصرف کننده ، فرضیه ها و مسئولیتهایی تصور می شود اما اقتضای عصر ما این است که در زیر هجوم تبلیغات ، انسانها قدرت انتخاب خود را از دست داده اندو اگر چه در حین خرید کالا بین الف و ب تا ی یکی را انتخاب می کنند ولی این مجموعه توسط یک نظام به آنها تحمیل شده . آن هم به گونه ای که حتی معیارهای انتخاب توسط نظام برگزیده شده است ،در واقع آزادی انسانها یک آزادی مطلوب شخصی نیست بلکه حدود و ثغور و حتی نوع آن توسط نظام تحمیل می شود . براین اساس است که باید گفت مفهوم آزادی دگرگون شده و حتی براین اساس قصد ، اراده و رضایت نیز حاوی مفاهیم جدیدی شده است .
"