تعابیرى چون مدینه فاضله, جامعه مدنى در گفتمان اصلاح طلبان و دولت کریمه, حکومت و وراثت صالحان در فرهنگ اسلام , نشان از آرمان مشترک است که بشریت همواره آرزوى تحقق آن را داشته است, بى گمان وجود چنین ایده هاى بالنده در فرهنگ بشر از نظر جامعه شناختى بى دلیل نمى باشد به نظر مى رسد از آنجا که ادیان الهى بعد از ابلاغ توحیدگرایى, تربیت و هدایت یعنى اصلاح بشر را وجهه همت خود قرار داده اند,(1) این انبیإ الهى و مکاتب انسان ساز آنها بوده است که چنین ایده را از روز اول به انسانها القإ کرده و در پى اجرإ آن بوده اند.
عدالت، مخصوصا عدالت اقتصادى، ویژگى بسیار مهم دولت اسلامى است و در کنار تقوا، شاخص جامعه اسلامى بهشمار مىرود. مفهوم عدالت اقتصادى، مراعات حقوق اقتصادى است و زمینهساز تحقق اهداف عالیه اسلامى مىباشد. معیار عدالت، اهداف عدالت، تقدم عدالت بر رشد و توسعه و اینکه کارآیى لازمه عدالت است، از محورهاى مهم مبحث عدالت اقتصادى است. علىرغم آنکه همه فرهنگها و مکاتب، خواهان عدالت اقتصادى و مدافع آن هستند ولى دین مقدس اسلام، آنگونه که امیرالمؤمنین على(ع) بحق زبانِ گویا و مجرى صادق آن بودهاند، خاستگاهها، پیامدها و اهداف خاص خود را دارد. این نوشته درصدد است درحد توان، محورهاى یاد شده را به اختصار با تکیه به سخنان آن حضرت، تبیین کند.