آگاهی از وضعیت موجود هر سیستم و فرایندهای آن، اولین گام برای تصمیمگیری و سیاستگذاری در راستای مدیریت بهینه آن سیستم است. هرگونه تصمیمگیری و سرمایهگذاری در یک سازمان که در واقع سرمایهگذاری روی تجهیزات، نیروی انسانی و دانش مجموعه است نیز از این اصل مستثنی نیست. ترکیب عوامل مذکور سازمان که به عنوان تکنولوژی شناخته میشود، همواره نیازمند مدیریت صحیح و برنامهریزی شده است. این مدیریت، بدون ارزیابی، دانش و شناخت کافی از وضعیت و عملکرد تکنولوژی در دست امکانپذیر نمیباشد و در نهایت، به مدیریتی با بازده پایین منتهی میشود. مدلهای ارزیابی تکنولوژی ابزاری در دست مدیریت تکنولوژی است تا با کمک آن، سازمان به مدیریتی مناسب بر اجزا تکنولوژی خود و در نهایت بازده سازمانی مناسب نائل آید. این مقاله در ابتدا، به معرفی مفهوم تکنولوژی، اجزای تکنولوژی و ارزیابی آن میپردازد و در ادامه، به کمک مدل ارزیابی تکنولوژی اطلس تکنولوژی، به بررسی و تحلیل تکنولوژی و اجزای آن در شرکتهای تابع برق تهران پرداخته است و در نهایت، نتیجه این بررسی و نتایج حاصله و پیشنهادات مورد نظر ارائه میشود.
این مقاله با هدف ارزیابی توانمندی تکنولوژی یکی از شرکتهای حاضر در صنعت فولاد آلیاژی کشور و ارایه راهکار جهت کاهش شکافهای تکنولوژی موجود در این سازمان تدوین شده است. بدین منظور با توجه به تقاضای بازار در سال 1383، سه محصول کلیدی صنعت فولاد آلیاژی که هم اینک شرکت فولاد آلیاژی مورد مطالعه توانمندی تکنولوژیک تولید آنها را ندارد ولی بالاترین تقاضا را داشته اند انتخاب شدند. در ادامه 33 زیر تکنولوژی کلیدی در تولید این سه محصول نقش دارند مشخص شدند و سطح موجود و مطلوب این زیر تکنولوژی ها برای تولید سه محصول انتخاب شده با استفاده از مدل مدیریت نیازهای تکنولوژی ارزیابی شد. پس با توجه به سطح مطلوب و موجود، میزان شکاف تکنولوژی مشخص شد. وجود شکاف تکنولوژی در 14 مورد از زیر تکنولوژیهای کلیدی پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات مورد تایید قرار گرفت. در ادامه با استفاده از تکنیک پویایی سیستم مدلی پویا از روابط بین متغیرهای مساله شکاف تکنولوژی سازمان تهیه شد که با استفاده از آن ارزیابی تصمیمهای مدیریت در رابطه با روش مناسب اکتساب تکنولوژی امکان پذیر می شود.