دعا یکی از مقوله های بسیار زیبا و جذّابی است که همواره در زندگی بشر دارای جایگاهی بس والا و مقدّس بوده است. دعا، معمولاً به پیوندی ماورائی اطلاق می شده که با کسب انرژی از عوامل ِعالم بالا و بازنمود آن در اوامرِ عالم ِسفلی، مطالبات و انتظاراتِ خاصّی را پاسخ می داده است. این که تأثیر دعا، حاصل ِفرآیند تلقیناتِ درونی است یا تمهیداتِ بیرونی، جای بحث و گفت وگو دارد. باید گفت آن چه در دل این پدیده انسانی نهفته است، همان اثرات تربیتی سازنده آن است که در صورت برآورده شدن یا نشدن، هیچ گاه قابل انکار نیست. دعا درواقع با جهت دادن به نوع نگاه انسان، چراغ امید را روشن مى سازد و وجه دیگری از عبادت را ترسیم می کند تا فراتر از ارتباطات روش مند و محدود به مکان و زمان، از قبیل نماز،حج، روزه و ... با ندای دل خویش، فارغ از همه هستی، همیشه همنشین خدا باشیم. مقوله مورد توجّه در این جستار، تحلیلی است از سه نوع تعامل ِدعا و تلاش با عناوین: 1. همنشینی 2. جانشینی 3. خانه نشینی، در عرف و یا اجتماع. در اثر باور به هرکدام از این موارد، کارکرد و تأثرات ویژه ای از دعا مورد انتظار خواهد بود.
هدف پژوهش اولویت بندی عوامل خانوادگی مؤثر در تربیت دینی فرزندان بر اساس دیدگاه والدین دانش آموزان و روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری والدین 4000 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه منطقه دو آموزش و پرورش قم بودند که 351 نفر از آنان بر اساس جدول براورد حجم نمونه از روی جامعه مورگان و کرجسی به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته حاوی 20 عامل در طیف سؤالات آرایش رتبه ای با پایایی 878/0 مطابق آلفای کرانباخ استفاده شد؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس آزمون Z تک گروهی نشان داد که اولاً تمامی عوامل مورد مطالعه نمره Z بزرگتر از Z بحرانی در سطح اطمینان 99/0 برای آزمون یک دامنه به دست آورده اند. ثانیاً از دیدگاه والدین تلاش به منظور کسب روزی حلال در امرار معاش، تشویق فرزندان به صداقت و راستگویی، رعایت حق الناس، اعتقاد به وحدانیت خداوند متعال، افزایش و تقویت روحیه گذشت و فداکاری توسط والدین و پایبندی خانواده به روحیه عدالت گرایی و عدالت خواهی به ترتیب از مؤثرترین و اولویت دارترین عوامل خانوادگی تأثیرگذار در تربیت دینی فرزندان شناخته شد و پایبندی والدین به شئون اسلامی، التزام والدین به روزه داری در ماه رمضان، رعایت دستورهای دینی توسط والدین، برپاداشتن نماز توسط والدین در زمان مناسب، شرکت والدین در نماز جماعت و محافل قرآنی در الویتهای انتهایی قرار گرفت.
این پژوهش به بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و رضایت از زندگی می پردازد. برای انجام این پژوهش 400 دانشجو از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت تصادفیِ خوشه ایِ چندمرحله ای انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه معبد و مقیاس رضایت از زندگی استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که رضایت از زندگی با هر سه بُعد نگرش دینی (انجام واجبات، انجام مستحبات و دخالت دادن دین در انتخاب ها و تصمیم ها) همبستگی مثبت معناداری دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که ابعاد نگرش مذهبی به صورت معناداری توان پیش بینی تغییرات رضایت زندگی را دارند. بررسی بیشتر داده ها نشان داد که از میان سه بُعد نگرش مذهبی، دو بُعد انجام واجبات و دخالت دادن دین در تصمیم گیری ها و انتخاب ها، با اطمینان 99 درصد، می توانند تغییرات رضایت از زندگی را پیش بینی کنند. نتایج این مطالعه بازگوکننده این مطلب است که علاوه بر انجام واجبات، که بیشتر بُعد فردی دین اسلام است، دخالت دادن دین در تصمیم ها و انتخاب ها که بیشتر بُعدی اجتماعی است، رضایت از زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد.