مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله با ارائة تصویری از افکار بلند امام خمینی(ره) و فلسفة حرکت بزرگ تربیتی او درصدد پی بردن به راز نفوذ عمیق کلامش در جان و روح مخاطبان اوست، تا دریچه ای نو به حوزة گفتمان های تربیتی گشوده و بدین وسیله مواریث تربیتی امام (ره) را بیش از پیش به خدمت اهداف خطیر مسئولان امر تعلیم و تربیت درآورد. در این پژوهش که به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است، به بررسی مختصات و ویژگی های پیام های مکتوب به جامانده از امام خمینی (ره) که مخاطبان آنها ملت ایران بوده، پرداخته شده است. بررسی های انجام شده در این پژوهش حاکی از آن است که در کنار ویژگی های منحصربه فردی چون تواضع در برابر مخاطبان، عشق به مخاطبان، اعتماد به مخاطبان، احترام به مخاطبان، استفاده از مفاهیم مورد پذیرش همه، مستند بودن پیام، سادگی و صراحت پیام، درون مایة همه پیام های امام(ره) نشان از سیلانی آگاهانه و عرفانی بین دو مفهوم «همه» و «هیچ» بوده است. او در عین حال که خود را در برابر «همه» ‐ خدا و مردم ‐ در شمار نمی آورد، در سطحی دیگر «همه» ‐ جهان و هرچه در او هست ‐ را در برابر خدا «هیچ» می داند. حرکت از «هیچ» به سوی «همه چیز» حرکتی است که او به سوی خدا آغاز می کند و دیگران را هم بدان فرامی خواند.
توصیف و تبیین الگوهای نظری تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه الگوی نظری تربیت اسلامی، روشی است که در طی آن نظریه پردازان تربیت اسلامی به شیوه ای سامان مند در باب تعلیم و تربیت دینی نظریه پردازی نموده اند. درواقع سامان مندی، حدّ ممیزة آن از سایر رویکردها و دیدگاه ها در خصوص تربیت اسلامی است. در این نگاه نظام تربیت اسلامی مجموعه ای از اجزا و روابط میان آنهاست که توسط ویژگی های معین به هم وابسته یا مرتبط می شوند. از این رو آنچه این پژوهش در پی آن است توصیف الگوهای نظری تربیت اسلامی است. بنابراین در پژوهش حاضر مسئله اصلی پژوهش، بررسی الگوهای نظری تربیت اسلامی ارائه شده توسط صاحب نظران است. به عبارت دقیق تر اینکه صاحب نظران تربیت اسلامی را به چه معنایی به کار برده اند؟ در ارائه الگوی تربیتی از چه منابعی بهره گرفته اند؟ در استفاده از منابع از چه روش هایی (توصیفی، توصیفی ‐ استنباطی و استنباطی) بهره گرفته اند؟ برای بررسی سؤالات بالا، پژوهشگران از روش تحلیل محتوا استفاده نموده ا ند. نتایج به دست آمده، پنج الگوی نظری در دیدگاه صاحب نظران تربیت اسلامی را نشا ن می دهد. رویکرد اول که بیشتر صاحب نظران تاریخی را دربر می گیرد مبتنی بر دیدگاه انسان شناسی است. رویکرد دوم، رویکرد نظام گرا به تربیت اسلامی است. رویکرد سوم، رویکرد مسئله محور، رویکرد چهارم، رویکرد تحلیل مفهومی و در پایان رویکرد پنجم، رویکرد تحلیل فلسفی است.
آسیب های تربیت دینیِ کودکان مقطع پیش دبستانی از نظر متخصصان علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر این است که از طریق مصاحبه با صاحب نظران علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی آسیب های تربیت دینی کودکان پیش دبستانی را شناسایی نماید. پرسش های تحقیق عبارت اند از: آسیب های تربیت دینی کودکان در مقطع پیش دبستانی کدام است؟ راه حل های مناسب برای درمان این آسیب ها چیست؟ و چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان حوزه های مختلف وجود دارد؟ مطالعة حاضر از جمله تحقیقات کیفی است. در این مطالعه از مصاحبة نیمه باز و روش نمونه گیری هدفمند برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 18 نفر است که 8 نفر متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 4 نفر علوم دینی، 2 نفر ادبیات کودک و 4 نفر مربی پیش دبستانی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی یا رابطه ای بهره گرفته شد، به این صورت که نتایج از درون داده ها به دست آمده اند. عمده ترین آسیب های شناسایی شده در این مطالعه عبارت اند از: عدم توجه به اصل دین یابی، عدم توجه به تجارب دینی فردی، در نظر نگرفتن اصل فطرت، عدم دین محوری در برنامة تعلیم و تربیت، عدم رعایت آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه تربیت دینی، رعایت نکردن میانه روی و سرانجام عدم به کارگیری تخیل و استفاده از زبان هنر.
نظریه پردازش، پذیرش و پرورش دین: رویکردی نرم برای انتقال فرهنگ ایثار و شهادت*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای انتقال هر مفهوم ارزشی مثل ایثار و شهادت، رویکردهای متفاوتی متصور است. اما معیار درستی یک رویکرد را بایستی در خارج از آن جستجو کرد و آن چارچوبی است که آن مفهوم، در آن طرح می شود. پژوهش حاضر، تلاش می کند تا متناسب با مستندات اعتقادی، سند ملی آموزش و پژوهش های روان شناختی، ضمن ارائه تبیینی از راهبرد آموزش دین به شیوة انتقال فرهنگ ایثار و شهادت بپردازد. براساس این دیدگاه، رسیدن به مفاهیم عالی تر دینی مثل ایثار و شهادت در گرو طی فرایند اصولی مراحل پردازش، پذیرش و پرورش دین است. در مرحلة پردازش، مفاهیم مبنایی دین آموزش داده می شود و تأکید بر فهم و درک یادگیرنده است. در مرحلة پذیرش، فرد به صورت انتخابی و اختیاری در معرض پذیرش پیام کلی (مبانی، ضرورت، اهمیت و اهداف) دین قرار می گیرد. در مرحلة بعد، نظام آموزشی ضرورت پرورش دستورات الهی در درون فرد (خودسازی) و سپس اقامه دین در سطح جامعه (جهاد) را برای یادگیرنده تبیین می نماید. بر این اساس، به میزانی که نظام آموزشی موفق می شود تا فرد را در طی مراحل یادشده هدایت نماید، مفاهیم عالی تر دینی (مثل ایثار، شهادت یا انتظار) گسترش خواهد یافت.
فقه اخلاقی تربیتی فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقه الاخلاق و فقه التربیه رویکردی میان رشته ای است که در آن گزاره های فقهی نگاهِ اخلاقی تربیتی بررسی می شود و علاوه بر اینکه حکم فقهی مسئله تربیتی بیان می شود، برای احکام فقهی تحلیل های اخلاقی تربیتی ارائه می گردد و تعامل و ارتباط فقه و اخلاق و تربیت در عرصه های گوناگون نشان داده می شود و با استفاده از احکام فقهی اخلاقی، نظام سازی اخلاقی به وجود می آید. فیض کاشانی دانشور برجستة جهان اسلام به دلیل جامعیت علمی و برخورداری از علوم متعدد و متنوع در زمینه های گوناگون، علاوه بر اینکه در ساحت اخلاق و تربیت نظریه پردازی کرد و آرای سترگ خود را در آثاری چون «المحجهٔ البیضاء»، «الحقایق فی محاسن الاخلاق» و «زاد السالک» ارائه کرده است، به نوپردازی نیز دست یازید و در ساحت فقه به پژوهشِ اخلاقی تربیتی پرداخت و از زاویة اخلاق و تربیت، پاره ای از احکام فقهی را بررسی کرد. در این زمینة کتاب «النخبهٔ فی الحکمهٔ العملیه والاحکام الشریعه» را نگاشت. این پژوهش ضمن معرفی این اثر سودمند و ماندگار، نگاه اخلاقی تربیتیِ فیض را به پاره ای از احکام فقهی بیان می کند و پیوند فقه و اخلاق را در زمینه های مختلف نشان می دهد.
جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل، عاطفه و عمل سه عنصر اساسی تربیت اخلاقی هستند. دربارة تأثیر و برتری عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی، بحث های فراوانی شده است. این مقاله قصد ندارد به بررسی این نکته بپردازد که آیا بین این دو ثنویت است یا وحدت، چرا که امروزه دیگر از ثنویت هایی که شاید قرن ها به طول انجامیده است دیگر خبری نیست. آنچه که در این پژوهش مطرح می شود جایگاه و نقش عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی با توجه به زمان است. بررسی ها نشان می دهد که از منظر زمان عواطف در دوران اولیة کودکی عواطف زودتر از امور عقلانی و انتزاعی حضور و ظهور پیدا می کنند. بر این اساس تربیت اخلاقی باید از احساسات شروع شود و بهترین زمان دوران کودکی است، چون دنیای کودکی دنیای مملو از عواطف و احساسات است. از این رو تربیت اخلاقی صحیح، در گرو اهتمام و توجه به هر دو ب ُعد عقل و عاطفه با توجه به عنصر زمان است.
رابطه بین دینداری با رضایت از زندگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و رضایت از زندگی می پردازد. برای انجام این پژوهش 400 دانشجو از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت تصادفیِ خوشه ایِ چندمرحله ای انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه معبد و مقیاس رضایت از زندگی استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که رضایت از زندگی با هر سه بُعد نگرش دینی (انجام واجبات، انجام مستحبات و دخالت دادن دین در انتخاب ها و تصمیم ها) همبستگی مثبت معناداری دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که ابعاد نگرش مذهبی به صورت معناداری توان پیش بینی تغییرات رضایت زندگی را دارند. بررسی بیشتر داده ها نشان داد که از میان سه بُعد نگرش مذهبی، دو بُعد انجام واجبات و دخالت دادن دین در تصمیم گیری ها و انتخاب ها، با اطمینان 99 درصد، می توانند تغییرات رضایت از زندگی را پیش بینی کنند. نتایج این مطالعه بازگوکننده این مطلب است که علاوه بر انجام واجبات، که بیشتر بُعد فردی دین اسلام است، دخالت دادن دین در تصمیم ها و انتخاب ها که بیشتر بُعدی اجتماعی است، رضایت از زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد.
پوپر و بازاندیشی در فرایند یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، به تبیین رویکرد پوپر در تعلیم و تربیت و به ویژه، فرایند یادگیری می پردازد. بررسی آرای پوپر بیانگر آن است که اندیشه های وی طیف گسترده ای از موضوعاتیچون فلسفة علم، معرفت شناسی، فلسفة اولی، علوم، ریاضیات، هنر و... را دربر می گیرد. اعتقاد پوپر به عقل و التزام وی به عقلانیت و تکریم انسان و توجه به مسئلة سعادت و رضایت، همچنین دیدگاهش در معرفت شناسی، مبنی بر بررسی و اصلاح خطاها به مدد عقل و شواهد تجربی که خردگرایی انتقادی نام گرفته، دلالت هایی برای حوزة تعلیم و تربیت دارد. از دید پوپر، تکرار در اکتشاف و یادگیری نقشی ندارد. وی از تعلیم و تربیت تقلیدی انتقاد می کند و تعلیم تربیت خلاقانه و فعالانه را می پذیرد. دیدگاه پوپر در معرفت شناسی، یادگیری مسئله محور و یادگیری دموکراتیک دانش آموز را در کلاس به دنبال دارد.