چکیده
یکی از مباحث بنیادی در فلسفه اخلاق بحث سعادت است. سعادت، غایت مطلق ومطلوب نهایی تمام فعالیتهای عقلانی و فضایل اخلاقی است. کلید سعادت، معرفت نفس است و به واسطه تأثیر و تأثّر متقابل روح و بدن سعادت حقیقی انسان با تحقّق تمامی کمالات روحی و جسمی حاصل میشود. سعادتمند کسی است که از قویترین لذّتها، اعم از لذّتهای ذاتی، عقلی، فعلی و دائمی بهرهمند است. با توجه به ابعاد شناختی و اخلاقی انسان، هرگز نمیتوان بدون تحصیل علم و حکمت و تهذیب اخلاق بدین سعادت نایل شد. از آنجا که شکوفایی وبهرهگیری از عقل عملی تنها در عرصه جامعه امکانپذیر است، با انزوا و گوشه نشینی کسب سعادت محال است.
لزوم صداقت و راستگویی در انبیا علیهم السلام و داعیان به دین، امری لازم و ضروری است که موجب اطمینان مردم به وحی و الهام الهی میشود و اگر پیامآور الهی دچار لغزش، خطا و کذب شود، در اذهان مردم نسبت به وحی الهی شک و تردید پدید میآید که در نتیجه، به سلب اعتماد مردم نسبت به سخنان وی و الهامات الهی منجر میشود.بدین ترتیب، غرض الهی از رساندن وحی به انبیا در جهت هدایت جامعه نقض خواهد شد.در این مقاله سعی بر آن است که به شبهات موجود درباره صداقت حضرت ابراهیم(علیه السلام)پاسخ داده شود.