آثار ذکر در سازندگی روحی و اخلاقی (2)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر دانستنیهای قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق عملی (اخلاق دستوری)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت عملی تعلیم و تربیت تلفیقی [عقلی، نقلی و عرفانی]
آرشیو
چکیده
متن
در شماره قبلى تعداى از آثار سازنده روحى و اخلاقى ذکر و یاد خدا را از نظر خوانندگان گرامى گذراندیم، اینک با تعدادى دیگر از این آثار سازنده، آشنا مىشویم .
8 . باطن بینى
در پرتو تداوم در ذکر خدا مىتوان دیده ملکوتبین پیدا کرد و درهاى آسمان معنى را به روى خود گشود: «و فتحت لهم ابواب السماء ...» (1) . نور ذکر، باطن امور را بر ما مىگشاید حتى به حقایق آخرت و جهان دیگر مىتوان آگاهى یافت . حضرت على علیه السلام در خطبهاى که صفات اهل ذکر است صریحا این حقیقت را بیان فرموده است:
«گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهدهکننده صحنه آخرت هستند و گویا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قیامت تاى وعدههاى خویش را جلو چشم ایشان محقق ساخته و در همان حال که هنوز در دنیا هستند پرده غیب از جلو چشمشان کنار رفته بهطورى که مىبینند آنچه را که دیگر مردم نمىبینند و مىشنوند آنچه را که دیگران قادر به شنیدن آن نیستند» (2) .
9 . افزایش هدایت
ذکر خدا درجات هدایت را افزایش مىدهد . در سوره کهف آمده است:
«... و اذکر ربک اذا نسیت و قل عسى ان یهدین ربى لاقرب من هذا رشدا» (3) .
«پروردگارت را یاد کن و بگو شاید خداهم مرا به چیزى که به حق و صواب نزدیکتر از این باشد، هدایت کند» . در این آیه خداوند به پیامبرش دستورى مىدهد تا امت از آن استفاده کنند، مىفرماید: اگر خدا را فراموش کردى به یاد خدا باش تا بر هدایت تو افزوده گردد . معلوم مىشود هر درجهاى از ذکر که هم سطح خود ایمان و هدایت را در بر دارد، زمینهاى استبراى درجه بعدى و دایتبالاتر و ایمان افزونتر . «و اذکر ربک اذا نسیت ...» ، یعنى اگر آن درجه عالیه را از دست دادى، باز هم به یاد خدا باش و متذکر حق باش تا خداوند رشد بیشتر و بهترى به تو مرحمت کند (4) .
10 . عدم از خودبیگانگى
یکى از موجبات عمده رکود و بىثمرى انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشى و از خودبیگانگى است . قرآن کریم تنها عامل خودفراموشى را خدافراموشى معرفى مىکند که به وسیله ذکر و یاد خدا مىتوان از این ورطه هولناک نجات یافت:
«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون» (5) .
«مانند آن افرادى مباشید که خدا را فراموش کردند پس خداوند هم آنان را از یاد خودشان برد و اینان همان فاسقان هستند» .
11 . مقبولیت و پذیرش
یکى از نشانههاى اینکه فرد بداند مورد رضایتخدا هستیا نه؟ این است که فرد ببیند اهل ذکر استیا نه . آنان که مىبینند توفیق ذکر خدا را دارند باید مطمئن باشند که مقبول خداى تعالى و مورد عنایت او هستند تا وقتى که خداوند از بندهاى خشنود نباشد، اجازه نمىدهد نام پاکش بر دهان او جارى شود و مداومت در ذکر داشته باشد . کسانى که مىبینند ذاکر خداى متعال هستند باید اطمینان داشته باشند که خدا نخست ذاکر آنها بوده است (6) .
12 . کنترل قواى فکرى
یکى دیگر از آثار و ثمرات ذکر، کنترل قواى فکرى و حواس است . در مسیر تهذیب نفس، انسان باید به تدریجبر قواى درونى و همه ابعاد گفتارى و رفتارى وجود خود مسلط شود . یکى از ابعاد گریزپا و سرکش درون انسان قوه تفکر اوست . سرکشى این بعد را مىتوان در نماز به خوبى درک کرد . یکى از عوامل بسیار مؤثر در کنترل فکر، مداومت در ذکر است (7) :
«یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا × و سبحوه بکرة و اصیلا» (8) .
«اى مؤمنان! خدا را بسیار یاد کنید و هر صبح و شام او را تسبیح گویید» .
امام صادق علیه السلام از سیره پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل مىکند:
«پدرم امام باقر علیه السلام بسیار ذکر خدا مىگفت . من همواره با او راه مىرفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا مىخوردم و او ذکر خدا مىگفت و حتى وقتى با مردم حرف مىزد، شرکت در جلسات مردم او را مانع از ذکر خدا نبود و من مرتب مىدیدم که زبانش به زیر گلویش مىچسبد و لا اله الا الله مىگوید و او پیوسته ما را جمع مىکرد و بین الطلوعین بیدار نگه مىداشت و ما را به خواندن ذکر، دعا و قرآن امر مىفرمود تا آفتاب طلوع کند» (9) .
بنابراین ذکر زیاد و توبه به معناى آن به تدریج انسان را توانا مىکند تا تمرکز حواس کسب کند و هر لحظه به هرچه اراده کرده، بیندیشد و فکر را از سرکشى مانع شود و این قدرت در ابعاد بسیارى مىتواند فکر و قواى درونى را مهار کند .
13 . زدودن غم و اندوه
غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن یک چیز، به دست نیاوردن مطلوب، تردید وبلاتکلیفى و مشاهده صحنههاى تاثرانگیز پیش مىآید .
یاد خدا در همه این موارد مىتواند به نحو معجزهآسایى غم و غصه را برطرف سازد . گاهى غمى که بر دل شخص سنگینى مىکند ناشى از تاسف او به خاطر از دست دادن یک فرصت، یک موقعیت و یا چیزى از مال و مقام دنیاست . خداوند متعال مىفرماید:
«لکیلا تاسوا على ما فاتکم ...» (10) .
«نسبتبه آنچه از دست دادهاید افسوس نخورید» .
با یاد خدا مىتوان به مرحلهاى از معرفت دستیافت که به خاطر از دست دادن هیچ چیزى اندوهگین نشد . کسى که صرفا به یاد خداست مىآموزد که پیوسته حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید ببندد .
حضرت یعقوب علیه السلام فرمود:
«. . انما اشکو بثى و حزنى الى الله و اعلم من الله ما لا تعلمون» (11) .
«من غم و درد دل خود را به خدا مىگویم و مىدانم از خدا آنچه را شما نمىدانید» .
بعضى اوقات غم و غصه نتیجه تردید و بلاتکلیفى است . کسانى که نسبتبه اجرا یا عدم اجراى کارى دو دل هستند، دچار پریشانى و اندوه مىگردند . چنین غصههایى براى کسى که به ذکر خدا مشغول باشد، کمتر پدید مىآید; زیرا یاد خدا او را صاحب تشخیص و ارادهاش را قوى مىکند و روح اعتماد و توکل به خدا را در او زنده مىکند .
و بالاخره دیدن صحنههاى تاثرانگیز موجب اندوه شدید مىگردد در اینگونه موارد یاد خدا بهترین داروى معنوى اثربخش است; مثلا اگر از روى توبه به ذکر خدا مشغول شود، این ذکر او را از معنویتسرشار خواهد کرد، غمش را خواهد زدود و قلبش را از فشارهاى ناشى از غم، خلاص خواهد کرد (12) .
14 . نجات از غفلت
همه گناهان کوچک و بزرگ در حالت غفلت و بىخبرى رخ مىدهد و عوامل غفلتزا بسیار است . زن، فرزند، زینتها، زخارف دنیوى، دارایىهاى منقول و غیر منقول، ریاستها، حکومتها، عنوانهاى فامیلى و مقام علمى و روحانى و حتى بسیارى از عبادتها ممکن است انسان را به غفلتبیاندازد .
شیطان براى غافل کردن هرکسى از طریق ویژهاى که با حال و شغل او متناسب و در او مؤثر است، وارد مىشود و او را به آن سرگرم مىسازد . آنچه غفلت را برطرف، عمل را صالح و انسان را تربیت مىکند، یاد خدا و تذکر است و عوامل تذکر نیز فراوان است . بعضى از عوامل تذکر، تکوینى و برخى دیگر تشریعى است .
اجرام زمینى و آسمانى، شب و روز، نعمتهاى مادى، پدیده حیات و تمامى ذرات جهان هستى که صنع صانع یکتاست، عوامل تکوینى تذکر است که نظرکردن به آنها اهل معرفت را به یاد خدا مىاندازد . و عوامل تشریعى تذکر، همان عبادات است که بهترین رافع غفلت است و خلاصه آنکه بر اساس آیات قرآن و به حکم عقل و اثبات تجربه، یاد خدا انسان را از حالت غفلتخارج مىکند و از ابتلا به پیامدهاى آن که ارتکاب معاصى، مفاسد شخصى و اجتماعى تباهکننده است، دور مىسازد (13) .
از آثار و ثمرات ذکر گفتیم و در اینجا متذکر مىشویم که یکى از مصادیق والاى ذکر، قرآن است . بنابراین تمام آثارى که بر قرآن کریم مترتب است و همه بهرهمندىهایى که انسان از رهگذر قرآن کریم مىتواند به آن برسد، خود ثمرات و آثار ذکر خواهد بود و نیز تمامى اثرات عظیمى که بر نماز مترتب است، در شمار ثمرات ذکر است; زیرا نماز یکى از مصادیق والاى ذکر است .
پىنوشت:
1) نهجالبلاغه، خطبه 222، 13 .
2) همان، خ222، 8، 9، 10 .
3) کهف، 24 .
4) پاسدار اسلام، شماره137، ص45 .
5) حشر، 19 .
6) مجله تربیت، سال دهم، شماره1، ص30 .
7) همان، 31 .
8) احزاب، 41 و 42 .
9) پاسدار اسلام، شماره137، ص9 .
10) حدید، 23 .
11) یوسف، 86 .
12) نمازشناسى، حسن راشدى، ص79 .
13) همان، ص168 و 169 .
8 . باطن بینى
در پرتو تداوم در ذکر خدا مىتوان دیده ملکوتبین پیدا کرد و درهاى آسمان معنى را به روى خود گشود: «و فتحت لهم ابواب السماء ...» (1) . نور ذکر، باطن امور را بر ما مىگشاید حتى به حقایق آخرت و جهان دیگر مىتوان آگاهى یافت . حضرت على علیه السلام در خطبهاى که صفات اهل ذکر است صریحا این حقیقت را بیان فرموده است:
«گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهدهکننده صحنه آخرت هستند و گویا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قیامت تاى وعدههاى خویش را جلو چشم ایشان محقق ساخته و در همان حال که هنوز در دنیا هستند پرده غیب از جلو چشمشان کنار رفته بهطورى که مىبینند آنچه را که دیگر مردم نمىبینند و مىشنوند آنچه را که دیگران قادر به شنیدن آن نیستند» (2) .
9 . افزایش هدایت
ذکر خدا درجات هدایت را افزایش مىدهد . در سوره کهف آمده است:
«... و اذکر ربک اذا نسیت و قل عسى ان یهدین ربى لاقرب من هذا رشدا» (3) .
«پروردگارت را یاد کن و بگو شاید خداهم مرا به چیزى که به حق و صواب نزدیکتر از این باشد، هدایت کند» . در این آیه خداوند به پیامبرش دستورى مىدهد تا امت از آن استفاده کنند، مىفرماید: اگر خدا را فراموش کردى به یاد خدا باش تا بر هدایت تو افزوده گردد . معلوم مىشود هر درجهاى از ذکر که هم سطح خود ایمان و هدایت را در بر دارد، زمینهاى استبراى درجه بعدى و دایتبالاتر و ایمان افزونتر . «و اذکر ربک اذا نسیت ...» ، یعنى اگر آن درجه عالیه را از دست دادى، باز هم به یاد خدا باش و متذکر حق باش تا خداوند رشد بیشتر و بهترى به تو مرحمت کند (4) .
10 . عدم از خودبیگانگى
یکى از موجبات عمده رکود و بىثمرى انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشى و از خودبیگانگى است . قرآن کریم تنها عامل خودفراموشى را خدافراموشى معرفى مىکند که به وسیله ذکر و یاد خدا مىتوان از این ورطه هولناک نجات یافت:
«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون» (5) .
«مانند آن افرادى مباشید که خدا را فراموش کردند پس خداوند هم آنان را از یاد خودشان برد و اینان همان فاسقان هستند» .
11 . مقبولیت و پذیرش
یکى از نشانههاى اینکه فرد بداند مورد رضایتخدا هستیا نه؟ این است که فرد ببیند اهل ذکر استیا نه . آنان که مىبینند توفیق ذکر خدا را دارند باید مطمئن باشند که مقبول خداى تعالى و مورد عنایت او هستند تا وقتى که خداوند از بندهاى خشنود نباشد، اجازه نمىدهد نام پاکش بر دهان او جارى شود و مداومت در ذکر داشته باشد . کسانى که مىبینند ذاکر خداى متعال هستند باید اطمینان داشته باشند که خدا نخست ذاکر آنها بوده است (6) .
12 . کنترل قواى فکرى
یکى دیگر از آثار و ثمرات ذکر، کنترل قواى فکرى و حواس است . در مسیر تهذیب نفس، انسان باید به تدریجبر قواى درونى و همه ابعاد گفتارى و رفتارى وجود خود مسلط شود . یکى از ابعاد گریزپا و سرکش درون انسان قوه تفکر اوست . سرکشى این بعد را مىتوان در نماز به خوبى درک کرد . یکى از عوامل بسیار مؤثر در کنترل فکر، مداومت در ذکر است (7) :
«یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا × و سبحوه بکرة و اصیلا» (8) .
«اى مؤمنان! خدا را بسیار یاد کنید و هر صبح و شام او را تسبیح گویید» .
امام صادق علیه السلام از سیره پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل مىکند:
«پدرم امام باقر علیه السلام بسیار ذکر خدا مىگفت . من همواره با او راه مىرفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا مىخوردم و او ذکر خدا مىگفت و حتى وقتى با مردم حرف مىزد، شرکت در جلسات مردم او را مانع از ذکر خدا نبود و من مرتب مىدیدم که زبانش به زیر گلویش مىچسبد و لا اله الا الله مىگوید و او پیوسته ما را جمع مىکرد و بین الطلوعین بیدار نگه مىداشت و ما را به خواندن ذکر، دعا و قرآن امر مىفرمود تا آفتاب طلوع کند» (9) .
بنابراین ذکر زیاد و توبه به معناى آن به تدریج انسان را توانا مىکند تا تمرکز حواس کسب کند و هر لحظه به هرچه اراده کرده، بیندیشد و فکر را از سرکشى مانع شود و این قدرت در ابعاد بسیارى مىتواند فکر و قواى درونى را مهار کند .
13 . زدودن غم و اندوه
غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن یک چیز، به دست نیاوردن مطلوب، تردید وبلاتکلیفى و مشاهده صحنههاى تاثرانگیز پیش مىآید .
یاد خدا در همه این موارد مىتواند به نحو معجزهآسایى غم و غصه را برطرف سازد . گاهى غمى که بر دل شخص سنگینى مىکند ناشى از تاسف او به خاطر از دست دادن یک فرصت، یک موقعیت و یا چیزى از مال و مقام دنیاست . خداوند متعال مىفرماید:
«لکیلا تاسوا على ما فاتکم ...» (10) .
«نسبتبه آنچه از دست دادهاید افسوس نخورید» .
با یاد خدا مىتوان به مرحلهاى از معرفت دستیافت که به خاطر از دست دادن هیچ چیزى اندوهگین نشد . کسى که صرفا به یاد خداست مىآموزد که پیوسته حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید ببندد .
حضرت یعقوب علیه السلام فرمود:
«. . انما اشکو بثى و حزنى الى الله و اعلم من الله ما لا تعلمون» (11) .
«من غم و درد دل خود را به خدا مىگویم و مىدانم از خدا آنچه را شما نمىدانید» .
بعضى اوقات غم و غصه نتیجه تردید و بلاتکلیفى است . کسانى که نسبتبه اجرا یا عدم اجراى کارى دو دل هستند، دچار پریشانى و اندوه مىگردند . چنین غصههایى براى کسى که به ذکر خدا مشغول باشد، کمتر پدید مىآید; زیرا یاد خدا او را صاحب تشخیص و ارادهاش را قوى مىکند و روح اعتماد و توکل به خدا را در او زنده مىکند .
و بالاخره دیدن صحنههاى تاثرانگیز موجب اندوه شدید مىگردد در اینگونه موارد یاد خدا بهترین داروى معنوى اثربخش است; مثلا اگر از روى توبه به ذکر خدا مشغول شود، این ذکر او را از معنویتسرشار خواهد کرد، غمش را خواهد زدود و قلبش را از فشارهاى ناشى از غم، خلاص خواهد کرد (12) .
14 . نجات از غفلت
همه گناهان کوچک و بزرگ در حالت غفلت و بىخبرى رخ مىدهد و عوامل غفلتزا بسیار است . زن، فرزند، زینتها، زخارف دنیوى، دارایىهاى منقول و غیر منقول، ریاستها، حکومتها، عنوانهاى فامیلى و مقام علمى و روحانى و حتى بسیارى از عبادتها ممکن است انسان را به غفلتبیاندازد .
شیطان براى غافل کردن هرکسى از طریق ویژهاى که با حال و شغل او متناسب و در او مؤثر است، وارد مىشود و او را به آن سرگرم مىسازد . آنچه غفلت را برطرف، عمل را صالح و انسان را تربیت مىکند، یاد خدا و تذکر است و عوامل تذکر نیز فراوان است . بعضى از عوامل تذکر، تکوینى و برخى دیگر تشریعى است .
اجرام زمینى و آسمانى، شب و روز، نعمتهاى مادى، پدیده حیات و تمامى ذرات جهان هستى که صنع صانع یکتاست، عوامل تکوینى تذکر است که نظرکردن به آنها اهل معرفت را به یاد خدا مىاندازد . و عوامل تشریعى تذکر، همان عبادات است که بهترین رافع غفلت است و خلاصه آنکه بر اساس آیات قرآن و به حکم عقل و اثبات تجربه، یاد خدا انسان را از حالت غفلتخارج مىکند و از ابتلا به پیامدهاى آن که ارتکاب معاصى، مفاسد شخصى و اجتماعى تباهکننده است، دور مىسازد (13) .
از آثار و ثمرات ذکر گفتیم و در اینجا متذکر مىشویم که یکى از مصادیق والاى ذکر، قرآن است . بنابراین تمام آثارى که بر قرآن کریم مترتب است و همه بهرهمندىهایى که انسان از رهگذر قرآن کریم مىتواند به آن برسد، خود ثمرات و آثار ذکر خواهد بود و نیز تمامى اثرات عظیمى که بر نماز مترتب است، در شمار ثمرات ذکر است; زیرا نماز یکى از مصادیق والاى ذکر است .
پىنوشت:
1) نهجالبلاغه، خطبه 222، 13 .
2) همان، خ222، 8، 9، 10 .
3) کهف، 24 .
4) پاسدار اسلام، شماره137، ص45 .
5) حشر، 19 .
6) مجله تربیت، سال دهم، شماره1، ص30 .
7) همان، 31 .
8) احزاب، 41 و 42 .
9) پاسدار اسلام، شماره137، ص9 .
10) حدید، 23 .
11) یوسف، 86 .
12) نمازشناسى، حسن راشدى، ص79 .
13) همان، ص168 و 169 .