فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۸۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
125 - 140
حوزه های تخصصی:
شناخت جایگاه مریم(ع)، مادر عیسی مسیح(ع) در دین مسیحی اهمیتی تردیدناپذیر دارد؛ اما مقایسه آن با جایگاه مریم(ع) در اسلام، و به ویژه در قرآن بسیار آموزنده است. در اناجیل؛ مریم حضوری بسیار کمرنگ دارد؛ در حالی که در قرآن وی از شأن و منزلت والائی برخوردار است. با این وجود چرا مریم در میان مسیحیان به مقام مادر الهی برکشیده شد؛ اما در میان مسلمانان چنین جایگاهی ندارد؟ آیا نقش میانجی بودن مریم باعث بالا رفتن جایگاه وی در میان مسیحیان شده است؟ در عین حال، در اسلام، مریم(ع) با روح الهی باردار شده و مقامش در حدی است که به او وحی می رسد. آیا در قرآن بر عصمت مریم(ع) گواهی شده است؟ این نوشتار در صدد آن است که اهمیت، نقش و ماهیت این قدیسه را در میان پیروانش و همچنین جایگاه مریم(ع) را در قرآن به اجمال مورد مطالعه قرار دهد.
تأثیر کارکرد نهاد خلافت عباسی بر واگرایی جامعه اسلامی (از سال 232 تا 334ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل حکومت در سال 132ق، عباسیان بیش از پنج قرن بر بخش عمده ای از جهان اسلام حکومت کردند و دوره های متفاوتی از اقتدار و همگرایی، ضعف و واگرایی را تجربه نمودند. تاکنون پژوهشهای بسیاری در زمینه چگونگی پیدایش، دوره ها و عوامل فروپاشی خلافت عباسی صورت گرفته است؛ اما هنوز زوایای ناگفته ای درباره برخی از جنبه های این حکومت وجود دارد که از نگاه محققان پنهان مانده است. این مقاله بر آن است تا از زاویه ای متفاوت، نقش خلافت عباسی را در واگرایی جامعه آن دوره بررسی کند و به این پرسش اصلی پاسخ دهد: کارکرد نهاد خلافت عباسی چه تأثیری بر واگرایی جامعه اسلامی در سالهای 334-232ق داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، با برهم خوردن تعادل دستگاه بسته خلافت، ازجمله ورود ترکان به صحنه قدرت و گسیختگی در مرزهای مسلمانان، کارکرد اقتداری آن رو به ضعف نهاده و این امر به واگرایی در جامعه اسلامی انجامیده و سرانجام موجبات فروپاشی خلافت را فراهم ساخته است. نویسندگان برای ارزیابی این فرضیه، از الگوی «نظریه عمومی سیستمها» بهره گرفته اند و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر محور «کارکرد نهاد خلافت» که برای درک درست تاریخ اسلام و لایه های زیرین خلافت عباسی مهم است، به بحث و بررسی پرداخته اند.
قانون در جاده نجف- قم- تهران: مروری بر نقش حوزه های علمیه در قانون گذاری از مشروطه تا امروز
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
96 - 113
حوزه های تخصصی:
تراز تحولی آیت الله مؤسس، از حفظ پیشینه، زما ن آ گاهی تا آینده نگری
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
126 - 141
حوزه های تخصصی:
انعکاس عقیده امامت فرقه اسماعیلیه در اشعار مؤید فی الدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤید فی الدین شیرازی به عنوان رسانه تبلیغ مذهبی فاطمیان، تلاش می کند تا در کنار آموزه های اسماعیلی با اهرم شعر، گستره حامیان مذهب اسماعیلی را افزایش دهد. اینکه او چگونه بر این مسیر گام برداشته، با بررسی توصیفی - تحلیلی اشعار می توان بدان پاسخ داد. مؤید نشان می دهد که او در بسیاری از اشعار خود با پرداختن به زوایای مختلف مسئله امامت، سعی دارد ضرورت وجود امام را اثبات کند. او در اشعار خود با انتساب فاطمیان به پیامبر و حضرت علی به صراحت آنان را خلیفه مسلمین می داند. در شعر مؤید، خلیفه فاطمی علم به باطن دارد، لذا به تأویل قرآن آگاهی داشته و توان تشخیص حق از باطل را دارد. از این رو، آنان چراغ هدایت هستند و مردم برای نجات از گمراهی و هدایت به رستگاری باید از آنان پیروی کنند؛ زیرا بر اساس عقاید اسماعیلیه، هیچ دوره ای نمی تواند خالی از امام باشد. در شعر مؤید، فاطمیان به واسطه انتساب به پیامبر و حضرت علی، پرچمدار اسلام بوده و وظیفه راهبری مسلمانان را بر عهده دارند و آیات قرآنی که در خصوص اهل بیت نازل شده، به نحوی شامل فاطمیان نیز می شود.
خوانشی بر تقریب مذاهب اسلامی مبتنی بر فهم فقهی منافع هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هویت ملی» با وجود تنوع فرهنگ، قومیت، ادیان و مذاهب در ایران، فصل مشترک تمامی این تفاوت ها است. قرائت های موجود از هویت ملی، نشان از نگاه غیرواقع گرایانه به این عنصر انسجام بخش اجتماعی دارد که نمود آن را می توان در تقریب مذاهب، ذیل تدارک منافع ملی دید. در واقع، منافع امت، بخشی از منافع هویت ملی قلمداد می شود. رویکرد واقع گرایانه نسبت به تقریب مذاهب اسلامی، چه از حیث روابط فراملی و چه از حیث فروملی، نیازمند بینشی دقیق در فهم منافع ملی است. فهم فقهی منافع هویت ملی، می تواند به خوانش نوینی از تقریب منتهی شود. نوشتار پیش رو که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، نشان می دهد: بازنمایی هویت ملی و الزامات حفظ منافع آن، با ادراکی فقهی در جهت تقریب مذاهب اسلامی، با توجه به اصول و قواعدی، مانند مصالح امت اسلامی، عدالت و نفی سبیل، حاکم بر حفظ منافع ملی است که می تواند مذاهب اسلامی را در خود مجتمع سازد. بنابراین، توجه به تقریب با فهمی فقهی نسبت به ملیت و منافع آن، با تمسک به بناء عقلاء، سیره متشرعه و نظریه منطقه الفراغ، تبیین روشنی از تقریب به دست می دهد.
تحلیل کارکردهای کلان مسجد از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد، نهادی اجتماعی است که بهره برداری صحیح از آن متوقف بر اموری، مانند درک صحیح کارکردهایش است. این در حالی است که کارکردهای متنوع آن تا کنون بیشتر از جنبه موضوعی مورد پژوهش قرار گرفته و نسبت به اولویتهای کارکردی آن، توجه کافی صورت نگرفته است. شناخت کارکردهای کلان، معیاری برای اولویت بندی فعالیتها و ملاکی برای پذیرش یا رد فعالیتهای جدید در دسترس قرار می دهد و در نتیجه، فعالیتها سامان بهتری یافته و بهره وری مساجد ارتقا پیدا می کند. کارکرد کلان، کارکردی است که نشان دهنده هدف اصلی از فعالیتهای متنوع و متکثر مسجد است. سایر کارکردها، تحت عناوین «کارکرد محوری» و «کارکرد وابسته»، در راستای کارکردهای کلان قرار دارد. به این ترتیب، پرسش اصلی مقاله پیشاروی این است که «از دیدگاه آیات و روایات، کارکرد کلان مسجد چیست؟». این پژوهش با مبنا قراردادن آیات و روایاتی که درباره مسجد وجود دارد و به روش توصیفی - تحلیلی، به سه کارکرد کلان «ایجاد محیط اجتماعی برتر»، «غفلت زدایی و افزایش یاد الهی» و «معرفت افزایی و آگاهی بخشی» برای مسجد دست یافته است.
اعتبارسنجی روایات دال بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) در منابع فریقین (مطالعه موردی: روایات برهان پروردگار، اعتراف به گناه و نسبت دزدی به برادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی و تفسیری فریقین روایاتی وجود دارد که بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) دلالت دارند: روایات برهان پروردگار، روایات اعتراف به گناه و روایات نسبت دزدی به برادران. در این روایات عقوبتهایی نیز برای یوسف(ع) بیان شده است. نگارنده به روش توصیفی تحلیلی آنها را مورد نقد قرار می دهد. روش نقد این روایات از این قرار است: بررسی سند، بررسی متن، توجه به روایات یک مجموعه در کنار هم، توجه به روایات معارض در جوامع روایی، عرضه روایات بر قرآن، ریشه یابی این روایات در کتاب مقدس، و توجه به راویان اسرائیلی. از بررسی منابع روایی و تفسیری فریقین پی می بریم که در رابطه با این روایات باید به روایات متعارض توجه داشت؛ روایات چندی وجود دارند که روایات فوق را مردود اعلام می دارند. توجه به روایات متعارض، نقش والای ائمه(ع) را در رفع شبهه ها و دفاع از ساحت حضرت یوسف(ع) آشکار می نماید. البته در رابطه با همه این روایات، روایت متعارض وجود ندارد که در این صورت باید به راههای دیگر برای نقد آنها پرداخت. برخورد مفسران نیز با این روایات گاه با نقد همراه بوده است. از مفسران تأویلهای بسیاری در جهت رد این روایات وجود دارد، به خصوص در مقابل آن روایاتی که روایت متعارض در رابطه با آنها وجود ندارد. پس با بررسی این روایات، ضعف و سقوط آنها از درجه اعتبار آشکار می شود؛ زیرا با آیات قرآن در تعارض هستند، اسناد آنها ضعیف است و اختلافهای بسیار زیاد و غیر قابل جمع در آنها وجود دارد. همچنین نقش راویان اسرائیلی را در نشر اکاذیب نشان می دهند؛ زیرا آنچه در این روایات بیان شده، با آنچه در کتاب مقدس آمده، نیز در تعارض است. بنابراین این روایات جزء اسرائیلیاتی هستند که ریشه ای در کتاب مقدس ندارند.
واکاوی حکم عقد نکاح بالغه بدون اذن ولی در مذاهب فقهی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
185 - 197
حوزه های تخصصی:
بی تردید با توجه به ضرورت زیست اجتماعی انسان و بقا و تولید و تکثیر نسل، ازدواج و نکاح امری ضروری است؛ بنابراین، از آغاز خلقت در ملل و نحل مختلف، رفتارها و عرفها و قوانین خاص وضع شده و جریان داشته است. ازجمله مسائل موردبحث و نقد علمی مسئله نکاح دختر بالغ و وابستگی آن به اذن ولی زوجه است. این نوشتار نخست به بررسی مفاهیم تحقیق چون ولایت و ولی و انواع آن و مراتب آن از نظر شیعه و اهل سنت پرداخته و ضمن بیان آرای فقهای شیعه و سنی درباره اجرای نکاح بدون اذن ولی، به این سؤالات پاسخ داده است: «1. آیا در نکاح بالغه اذن ولی شرط صحت عقد است یا خیر؟ 2. دیدگاه و آرای موافقان و مخالفان با اذن ولی و ادله آنها کدام است؟ 3. دیدگاه قائلان به تشریک اذن ولی و اراده بالغه رشیده در نکاح چگونه است؟ 4. دیدگاه قائلان به تفصیل اذن ولی در عقد دائم و موقت چگونه است؟» در این پژوهش بیان شده که برخی از فقها در مسئله نکاح بالغه، قائل به استقلال نظر پدر و جد پدری و برخی قائل به استقلال نظر بالغه رشیده و برخی نیز قائل به اشتراک نظر ولی و بالغه رشیده هستند که هرکدام دلایل خود را دارند که به تفصیل بیان گردیده و همچنین نظر فقها در عقد موقت و دائم هم با ادله آن ذکرشده است. در پایان، تحقیق به این دستاورد رسیده است که قید رشیده بیشترین نقش را در حل این مسئله دارد؛ زیرا با ابزار تنقیح مناط و تصریح برخی روایتها مشخص می شود، مقصود از ضرورت اذن ولی در بالغه حکم ارشادی است و در صورت اجرای عقد بالغه بدون اذن ولی با احراز رشد دختر و وجود مصلحت و غبطه دختر، این عقد صحیح است.
بررسی تطبیقی رفق و مدارا در سیره نبوی و کاربست آن در حکومت علوی با تأکید بر منابع روایی مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفق و مدارا از جمله ارکان جامعه اخلاقی و اخلاق اسلامی می باشد که به سبب زیست اجتناب ناپذیر انسان در تعامل با دیگران، به عنوان راهکار دینی و کارآمد اجتماعی، موجب تسهیل در روابط می گردد. سفارش مکرر به رفق و مدارا در آیات قرآن کریم، گفتار و کردار رسول الله(ع) و امیرمؤمنان(ع) مشاهده می شود که نتایجی نظیر افزایش روزی و برکت، گشایش سختیها، نیل به اهداف، سلامتی دین و دنیا، نیل به موفقیت و حکمت را به دنبال خواهد داشت. این پژوهش درصدد است تا ضمن تبیین اهمیت رفق و مدارا در فرمایشات ثقلین به بیان پیشبرد، پیامد و کاربست آن در سیره نبوی(ص) و تطابق آن با حکومت علوی(ع) بپردازد و به این پرسشها پاسخ دهد که اولاً در سیره حکومتی پیامبر(ص) مهم ترین موارد رفق و مدارا کدام بوده است؟ ثانیاً رفق و مدارا در سیره حکومتی امام علی(ع) چه میزان تطابق و کاربستی را با سیره نبوی(ص) دارد؟ در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ضمن ارائه معنایی دقیق و جامع از مفهوم «رفق و مدارا» و مؤلفه های آن، با مطالعه منابع روایی و تاریخی معتبر فریقین، نوع زیست سازوارانه رسول الله(ص) با هفت گروه مختلف شامل «محاربان»، «باغیان»، «امتناع کنندگان از بیعت»، «مخالفان»، «توهین کنندگان»، «عاملان و قاصدان ترور» و «پیروان ادیان و مذاهب و اهل ذمه» بررسی شده و مهم ترین شیوه ها و دستورالعملهای ایشان در این موارد شناسایی و تبیین گردیده و میزان تطابق هریک از اینها، با رفق و مدارا در سیره حکومتی امام علی(ع) نیز بررسی شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در تمامی موارد مذکور مشابه این نوع از مدارا و رفتار به مصداق روایت «حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ» را در سیره و حکومت امیرمؤمنان(ع) نیز شاهد هستیم.
آیت الله حائری یزدی و تخصصی شدن علوم و فنون
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
212 - 223
حوزه های تخصصی:
مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
11 - 37
حوزه های تخصصی:
حوزه علمیه قم در عصر شیخ عبدالکریم حائری
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
80 - 95
حوزه های تخصصی:
ناسازگی حوزه با آزمون سلطه
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
114 - 125
حوزه های تخصصی:
تفسیر واژه «خلیفه» در تفاسیر قرآنی قرن دوم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
118 - 133
حوزه های تخصصی:
واژه «خلیفه» تنها دو بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ اما در قالب و شکل اصطلاحی «خلیفه الله» جایگاه مهمی در اعتقاد و باور اسلامی دارد و به صورت اضافه ی لفظی معنا و اشاره به جانشینی انسان به جای خداوند می کند. این تحقیق به دنبال بررسی سیر تطور معنایی این واژه در تفاسیر، مشربها و مذهبهای گوناگون از قرن دوم تا ششم هجری است. «خلیفه» در معنای لغوی به معنای جانشینی فرد حاضر به جای شخص غائب است. اکثر مفسران در تفسیر آیه 30 سوره «بقره» اشاره می کنند که «جنّ» قبل از آدم(ع) در زمین ساکن بودند و منظور از خلیفه، خلیفه الجنّ یا خلیفه الملائکه است؛ اما از اواخر قرن سوم نظر دیگری نیز مطرح می شود که بیان می کند قبل از آدم(ع) هیچ خلقی در زمین نبود و مقصود از خلیفه، «خلیفه من الله» است که شامل آدم(ع) و ذریه اش می شود؛ همچنین در همین زمان برای واژه «خلیفه» معنای جدید و سیاسی «سلطان أعظم» مطرح می شود؛ در تفسیر آیه 26 سوره «ص» نیز گفته می شود داود(ع) خلیفه انبیاء و پادشاهان قبل از خود بوده و او خلیفه الله و سلطان أعظم است. علاوه بر سکوت برخی تفاسیر در نسبت دادن مفهوم «خلیفه الله» به واژه خلیفه، برخی مفسرین حتی مخالف این معنا بوده اند؛ همچنین مصادیق مختلفی برای «خلیفه» و «خلیفه الله» ذکر کرده اند.
تحلیل فقهی و حقوقی حواله بر بریء از دیدگاه فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی و اساسی پیش روی مقاله حاضر این است که «فقیهان مسلمان و حقوقدانان ایران در باب وضعیت حقوقی حواله بر بریء و ماهیت آن، چه دیدگاه هایی دارند؟». اطلاعات لازم برای پاسخگویی به این پرسش، با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری و با روش توصیفی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که علاوه بر اختلاف نظر بسیار در مورد ماهیت حواله و به تبع آن ماهیت حواله بر بریء، وضعیت حقوقی آن نیز محل اختلاف است. حواله بر بریء از نظر مشهور فقهاى امامیه صحیح است، هرچند مشمول برخى از احکام حواله نیست. فقهای اهل سنت، به دلیل پیش فرض هایی که در باب ماهیت حواله و شرطیت مدیون بودن محالٌ علیه دارند، حواله بودن آن را نمی پذیرند، هرچند گاه در قالب هایی دیگر همچون ضمان مورد پذیرش قرار گرفته است. درباره صحت چنین حواله ای، «اجماع»، «اطلاق ادله نقلی مربوطه از جهت شمولیت بر محالٌ علیه غیرمدیون»، «روایت خاص»، «سیره معصومین»، «اصل صحت» و «اصل عدم اشتراط مدیون بودن محالٌ علیه» قابل استناد است. از این رو، قانون مدنی و اکثریت حقوقدانان ایران، حواله بر غیرمدیون را صحیح دانسته اند.
واکاوی سبک زندگی در چهار قرن نخست هجری (مطالعه موردی تحلیل روایات مکان نظافت در منابع روایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
155 - 171
حوزه های تخصصی:
واکنش مسلمانان در دوره های پس از فتوحات اسلامی به پدیده های وارداتی مانند نظافت، نمونه ای از تغییرات سبک زندگی در چهار قرن نخست هجری است که در این پژوهش، از رهگذر روایات اسلامی و گزارش های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است. توجه گسترده به موضوع نظافت از جمله حمام در آن دوران، نشان دهنده آن است که برخی مفاهیم ناظر به سبک زندگی در چهار قرن نخست، در متن و زمینه فرهنگ مصرف گسترش پیدا کرده و باعث ایجاد تنوع در فعالیت های عمومی مسلمانان گردیده است؛ به گونه ای که با دگرگونی ذائقه ها و ارزش های شخصی، الگوهای جدیدی در زندگی افراد پدید آورده است. از نظر متشرعان و بزرگان دینی، پیدایش شیوه های متمایز در موضوع نظافت بعد از فتوحات اسلامی که با طبایع فردی و هوس های مصرفی طبقات متوسط مسلمانان سازگار شده بود، به فروریزی نظام حیا و عفت عمومی منجر می گردید و فرهنگ وارداتی حمام های عمومی، باعث تنزل معیارها و سطوح فرهنگی والای اسلامی می شد و نسل های جدید را به بی مبالاتی فزاینده ای معطوف می نمود؛ از این رو ترس و نگرانی از امکانات فرهنگی بیگانه که به جوامع سنتی مسلمانان وارد شده بود آنان را به مقاومت برمی انگیخت؛ با این حال، امکان گفتگو در استفاده از این تسهیلات، موافقانی در این زمینه پدید آورد که به زندگی غنی تر و پیچیده تر می اندیشیدند؛ چنان که برای نمونه متن روایات حمام نشان از آن دارد که تغییرات سبک زندگی در مواجهه با پدیده نوین حمام های عمومی، در چهار قرن نخست به تدریج بهبود یافته و احکام سخت گیرانه نخستین را جز در ارتباط با زنان ملغی کرده است.
رفتارشناسی سیاسی آیت الله حائری
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
60 - 79
حوزه های تخصصی:
بررسی وجوه اشتراک و افتراق بیع سلم در مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور بررسی تطبیقی شروط بیع سلم برای بازتاب آرای فقیهان مذاهب اسلامی، به این مسئله پرداخته است که وجوه اشتراک و افتراق بیع سلم در مذاهب اسلامی چیست و در موارد افتراقی، کدام نظر می تواند به عنوان یک نظر اصح و قابل اطمینان مطرح باشد؟ این نوشتار با محوریت بررسی شروط ده گانه بیع سلم در فقه مذاهب اسلامی نشان می دهد، جمهور فقها بر لزوم وجود پنج شرط به صورت مشترک و صحت آن در بیع سلم اتفاق نظر دارند که عبارت اند از: موجل بودن مسلم فیه، معلوم بودن اجل تسلیم مسلم فیه، کلی در ذمه بودن مسلم فیه، مضبوط بودن و معلوم بودن مسلم فیه؛ و در پنج شرط آن دچار اختلاف عقیده اند که عبارت اند از: مکان تسلیم مسلم فیه، زمان عام الوجود بودن تسلیم مسلم فیه، کیفیت علم به ثمن، زمان تسلیم ثمن و حلول اجل تسلیم مسلم فیه. پس از بررسی وجوه افتراقی و پرداختن به نظر اصح در هریک، این نتیجه به دست آمد که فقدان یکی از شروط اتفاقی سبب بطلان بیع سلم، نزاع و اختلاف میان متعاقدین می گردد و شروط اختلافی غالباً ناظر به جلوگیری از تضرر و تغرر میان متعاقدین است؛ ازاین رو، شروط اتفاقی و اختلافی مکمل یکدیگرند. شروط اتفاقی ناظر به عدم نزاع و اختلاف و شروط اختلافی ناظر به عدم تضرر متعاقدین است.
ویژگیهای ایفای تعهد در زوال حق حبس از منظر فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
172 - 186
حوزه های تخصصی:
ایفای تعهد از جانب متعاقدین، یکی از طرق زوال حق حبس در عقود است که بارزترین مصداق آن، تسلیم مبیع است. با وجود اینکه تسلیم مبیع از نظر مشهور فقها، مسقط حق حبس است؛ فقهای امامیه و اهل سنت در نحوه تسلیم و قبض مبیع توسط مشتری و تأثیر سایر تصرفات متعاقدین (مثل حواله و رهن) در مال محبوس بر زوال حق حبس، اختلاف نظر دارند. پژوهش حاضر در این راستا اطلاعات لازم را از آثار مکتوب فقهی مذاهب پنج گانه گردآوری و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نشان داده است: لازم است در نحوه ایفاء و تسلیم، شرایطی لحاظ گردد تا حق حبس زائل گردد؛ اما این شروط تا کنون در متون فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار نگرفته است. از جمله اینکه ایفای تعهد وتسلیم باید توسط بایع یا شخص ماذون ازجانب وی، با میل و رضای او و به قصد سقوط تعهد باشد؛ از این رو، پیشنهاد شده است در بحث از مسقطات حق حبس، انصراف ارادی و تسلیم به عنوان ایفای تعهد نیز به شروط زوال حق حبس اضافه گردد.