فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
چگونگی پیوند شریعت با طریقت و حقیقت از طریق آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین اسلام غیر از صورت ظاهری، احکام باطنی هم دارد و شریعت با آنکه علم به ظاهر است، مانع تحصیل علم باطنی همچون طریقت و حقیقت نمی شود؛ زیرا رابطة ظاهر و باطن، رابطه ای حقیقی است نه تصنّعی و ساختگی و باطن، اعمال ظاهری را هدایت و تغذیه می کند، چنان که «ایمان» مستلزم اعمال باطنی قلب است و «نیّت» اصل و روح همة اعمال است و سیّد حیدر آملی شریعت و فروع خمسة آن مانند نماز، روزه، حج، زکات و جهاد را در مراتب سه گانه شریعت، طریقت و حقیقت اثبات می کند و مانند عرفای دیگری همچون رشید الدّین میبدی در کشف الأسرار و ابوسعید ابی الخیر برای اثبات این پیوند به این حدیث رسول الله استناد می نماید: «الشَّرِیعَةُ أَقوَالِی وَ الطَّرِیقَةُ أَفعَالِی وَ الحَقِیقَةُ أَحوَالِی...». به همین دلیل، عرفا هماهنگی سلوک عارف با قرآن و احادیث را از اصول اساسی سلوک می دانند.
شرحی بر سفر عشق
ولایت و ولى در عرفان شیخ نجم الدین کبرى و مولانا جلالالدین رومى
حوزه های تخصصی:
عشق حقیقی از دیدگاه عارفان
حوزه های تخصصی:
مقام عشق مقامی بس رفیع و فاتح آن به غایت در سعادت و خرسندی است، عرش وجودش منتهای آمال عارفان و سایر مقامات وابسته بدانند، ندای عشق حقیقی عامل تصفیه و به سازی روح و روان و نسیم دل افزایش الهام بخش رضایت درون است.محبت و عشق اصلی، رابطه ای است طرفینی بین خداوند و انسان، به گونه ای که هستی انسان همه متوجه خداوند است و حب الهی هم متوجه او. آن چه را در پیش رو دارید تحقیقی است مختصر پیرامون عشق حقیقی از دیدگاه عارفان. در مقاله حاضر موضوعاتی از قبیل: پیشگفتار، معنای عشق، حقیقت سیر و سلوک عرفانی، عرفانِ حقیقی و ...، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتیجه گرفته شده است که عارفان حقیقی و عاشقان راستین کوی دوست نه تنها از پیامدهای سوء شرک و محبت به انداد (حب نفس، مال دنیا و ...) بدورند، بلکه، کمال دوستی و محبت را فقط به خدا مخصوص دارند و پیوسته گویند: بارالها دلهامان را از آن چه خلاف دوستی توست کور مگردان و ده ها ندای جان بخش دیگر که سرانجام عاملان خود را به منزلگاه اصلی و ابدی خود که همان قرب خداست خواهد رساند.ملت عشق از همه دین ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست
کرامت انسان و محورهای اصلی آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامت انسان یکی از مباحث مهم انسان شناختی در عرفان اسلامی است. اصل این نظریه در آیات قرآن مجید و احادیث اسلامی مطرح شده است. در این مقاله، محورهای اصلی کرامت انسانی از نظر مولانا در مثنوی شریف مورد واکاوی قرار گرفته است. بدین منظور، چهار اصل مسجودی آدم، تعلم و تعلیم اسماء الهی، نبوت و ولایت به عنوان محورهای این کرامت بررسی شده و به منظور تبیین بهتر این جستار، دیدگاه عارفان صاحب نظر با اندیشه ی مولانا مورد تطبیق قرار گرفته است.
انسان کامل از دیدگاه روان شناسى و صدرالمتألهین(رحمه الله)
منبع:
معرفت ۱۳۷۹ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اصطلاح «مراقبه» و «ذن» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی، جایگاه مهمی دارند. این دو اصطلاح را عموماً بر هم منطبق دانسته و در ترجمه ها به عنوان معادل به کار می گیرند. اما اینکه آیا این دو اصطلاح در این دو سنت عرفانی دقیقاً از یک چیز حکایت می کنند، پرسشی است که باید مورد تحقیق قرار گیرد. این مقاله با روش تحلیلی و رویکرد پدیدارشناختی به بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت دو آموزة «مراقبه» در عرفان اسلامی و «ذِن» یا «مدیتیشن» در عرفان بودایی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که دو واژة «مراقبه» و «ذِن» از نظر لغوی معنای متفاوتی دارند. اما از نظر اصطلاحی، وجوه تفاوت و تشابه میان آنها وجود دارد. همچنین حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی آگاهی و توجه انسان نسبت به علم احاطی خدا بر اوست، ولی «ذِن» در عرفان بودایی مهار و خاموش کردن ذهن به منظور دریافت حقیقت اشیا و بودا شدن است.
روش شناسى زبان عرفان و عارفان مسیحى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۳
حوزه های تخصصی:
سلاسل تصوف (از گفتار سلطان اسحق بنیانگزار اهل حق)
منبع:
وحید بهمن ۱۳۵۲ شماره ۱۲۲
حوزه های تخصصی:
این همانى در سیر صعودى انسان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی ضرورت معاد
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی قیامت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
چکیده
امید به آینده و جاودانگى انسان، از اصول تمام ادیان الهى، نقطه عطف افکار فلسفه بشر و معنابخش زندگى دردآلود آدمى است . میزان و شدت اعتقاد به سرمدیت و جاویدبودن، سرنوشت انسان را در تصمیمگیرىهاى حساس و خطیر در مسیر زندگى، از آغاز تا پایان عمر رقم مىزند . از سوى دیگر، هراندازه تصور قانعکنندهترى از چگونگى زندگانى جاوید (زنده شدن مجدد) خود داشته باشیم، طبعا اطمینان قلبى بیشترى پیدا خواهیم کرد . حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام عطش خویش را در کسب اطلاع از چگونگى رستاخیز آدمیان، با تجربه عینى سیراب کرد، چرا که تصور و تصویر، ابزار تفکر، اندیشه و زمینهساز جهانبینى آدمى است .
این مقاله کوششى است در تبیین و دستیابى به فرضیهها و نظریه برتر و بهتر در سیر صعودى آدمیان و زندگانى جهان واپسین آنان . پس از بررسى فرضیههاى احتمالى و نظریههاى ارائه شده در ترسیم جاودانگى انسان سرانجام دیدگاه حکیم متاله صدرالمتالهین به عنوان نظریه برتر مورد اشاره قرار است .
سلسله کبرویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این رساله ارائه دیدگاهی جامع از تاریخ جامع از تاریخ و تحولات فکری و طریقتی سلسله کبرویه و مقایسه آن با سایر سلسله های صوفیه است که در یک مقدمه و سه بخش تنظیم یافته است . مقدمه شامل تحقیقی در باب نجم الدین و طریقت کبرویه ، و نفوذ آن در داخل و خارج ایران و تأثیر ان بر فرهنگ اسلامی است. بخش اول رساله به تحلیل جامعه ، حکومتها ، و سلسله های صفویه ، علماء مشایخ سرشناس و مسائل فرهنگی پیش از ظهور نجم الدین می پردازد و نقش پیشوایان کبرویه بویژه نجم الدین کبری در جلوگیری از شدت عمل مغول را بیان می دارد. بخش دوم رساله شرح احوال و زندگی شیخ نجم الدین است و بخش سوم به توضیح سهم گذشتگان و بانیان مبانی فرهنگی ، اجتماعی این عصر اختصاص یافته است. شجره نامه شیخ کبری و سلسله کبرویه تا به امروز در این بخش ترسیم شده است. رساله شامل سه ضمیمه است. سه رساله کوتاه و مفید از نجم الدین کبری ، تعلیقاتی در معرفی سه رساله و فهرست اعلام
«روانشناسی کمال در مثنوی»
حوزه های تخصصی:
این مقاله سرآن دارد که بگوید مولانا پیش از روان شناسان کمال، به منش و هویت اصیل انسان می اندیشیده و از این که این موجود اشرف در حل مسایل حیات موی می شکافد ولی از معرفت خویش که سودمندترین معرفت هاست، غافل مانده، درد می برده است.بنابراین نویسنده در آغاز از «شخصیت» و چیستی آن به اختصار سخن گفته و زمینه را برای سنجش اندیشه های مولانا با روان شناسان دیگر فراهم آورده است.در گام بعدی ساختار اندیشه مولانا را در باب سلامت نفس و چگونگی دست یابی بدان بر رسیده و دو عنصر بنیادین این اندیشه، یعنی «نقص» و «کمال» را بازشناخته و گزارش کرده است. البته برای این که سخن به درازا نکشد و نوشته از حد یک مقاله بیرون نرود، در این نوشته اولین عنصر اندیشه مولانا، نقص، مورد بحث قرار گرفته و آن دیگری، کمال، به نوشته یی دیگر موکول شده است.