فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳٬۷۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
آیه 172 از سوره اعراف به آیه الست شهرت دارد. موضوع این آیه، پیمان ازلی خداوند با بندگانش در عالم ذر است. از آن جا که این میثاق، دلالت ضمنی بر عشق و محبت خداوند به بنی آدم دارد برخی اختلاف نظرهای مهم در بین مفسران قرآن درباره اینکه این محبت چیست یا به چه معنی است و چگونه ممکن است وجود داشته است. در خصوص محبت از یک طرف متکلمین بودند که آن را به اراده خداوند تأویل می کردند و از سوی دیگر، صوفیه و اهل حدیث بودند که معنی صریح آن را بدون هر گونه تأویلی قبول داشتند و میبدی هم یکی از آن ها بود. بر اساس رهیافت تفسیری اهل باطن و اندیشه های کلیدی عارفان طبق نظر صوفیه که میبدی هم از آن پیروی کرده است خطاب الهی در میثاق الست حکم شراب محبت را دارد که وجود عارف را مستی می بخشد و ماهیت پیمان الست تجربه ای ساده و صرفاً درباره ربوبیت پروردگار نبود، بلکه تجربه ای بود عرفانی و عمیق که ارواح در آن علاوه بر ربوبیت پروردگار درباره معشوقی او نیز پیمان بسته بودند. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی پیش فرض های میبدی در تفسیر و توجیه او درباره الست و محبت خداوند بررسی و رهیافت کلامی او در کتاب کشف الاسرار و عدهالابرار تبیین شده است.
تأملی در مبانی وجودشناختی صادر اول بر اساس تعلیقات امام خمینی(ره) بر مصباح الانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالدین قونویو به تبع او، شمس الدین فناری، معتقدند که بر طبق قاعدة الواحد، وجود منبسط یا مُفاض، اوّلین صادر از حق تعالی است. از نگاه قونوی، صادر اوّل از ذات حق تعالی، وجود عامّ و فیض ذاتی است که از او به تجلّی ساری در حقایق ممکنات؛ از عقل اوّل تا هیولای اولی تعبیر می شود. به عبارت دیگر از منظر قونوی اولین صادر از حق تعالی، وجود عامّ افاضه شده بر اعیان موجودات است و آن چیزی است که از اعیان موجودات، موجود شده است و این وجود عامّ، میان عقل اوّل و سایر موجودات، مشترک است و به این معنا، حقیقت جعل متعلق به وجود است. بیشترین تمرکز امام خمینی(ره)نیز برای تبیین مراتب نظام وجود، در «تعلیقات مصباح الانس» فناری که شرح «مفتاح الغیب» قونوی است، متوجه صادر اول یا به تعبیر او، مشیّت مطلقه یا کلی است. به عقیدة امام، صادر اول، هیچ کثرتی ندارد و کثرت در مرتبة بعدی آن است که همان تعیّنات صادر اول به شمار می رود؛ اما در عین حال، از نظر او صادر اوّل دارای اعتبار وحدت و اضمحلال کثرات در ذات آن و اعتبار کثرت و ظهور در مظاهر است. امام مسئلة علم حق تعالی به جزئیات را نیز از طریق صادر اول حل می کند و برخلاف قونوی و فناری، نسبت مجعول بودن به وجود را باطل می خواند، زیرا معتقد است که صادر اول یا وجود عامّ، ربط محض است و ربط محض، حکمی ندارد و به همین مناسبت نمی تواند که مجعول باشد. با این حساب، میان اصالت وجود و مجعول بودن ماهیت را جمع می کند.
نفس شناسى به منزله مبنایى براى خداشناسى در نظام اندیشه ابن عربى و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
معرفت نفس از مهم ترین مباحثى است که همواره مورد تأکید فلاسفه و عرفا بوده و به دلیل ربط و پیوندى که با معرفت رب دارد، ضرورتى مضاعف یافته است. اندیشمندان و عارفان مسلمان براى فهم و ارائه تفسیرى دقیق از چگونگى سیر از معرفت نفس به معرفت رب، تلاش فراوان کرده اند. محیى الدین بن عربى و صدرالمتألهین، با دو رویکرد عرفانى و فلسفى، شناخت نفس را بهترین راه رسیدن به حقیقت هستى و شناخت خداوند مى دانند. در این مقاله با سیرى در مبانى نظرى و تحلیل آراى معرفتى این دو حکیم، کوشیده ایم چرایى و کیفیت گذر از نفس شناسى به خداشناسى را از دیدگاه آنان بررسى کنیم، تا علاوه بر یافتن نقاط اشتراک و اختلاف این دو دیدگاه، ربط و نسبت موجود میان این دو رویکرد عرفانى و فلسفى را در این موضوع خاص دریابیم. على رغم اینکه صدرالمتألهین الگوى ابن عربى را در کیفیت سیر از نفس شناسى تا خداشناسى مى پذیرد، اما درصدد برمى آید تا بر مبانى عرفانى محیى الدین برهان اقامه کند و آنها را بر اساس اصول فلسفى خود بازخوانى کند.
تبیین ولایت تکوینی انسان کامل در هندسه معرفتی عرفان اسلامی (با محوریت آرای امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرفان بحث ولایت تکوینی ذیل موضوع انسان کامل مطرح می شود؛ که واسطه بدو و عود نظام آفرینش در قوس صعود و نزول است. انسان کامل، محل تجلی تمام اسماء و صفات الهی و حقایق کیانی و کیهانی است. چنین انسانی، به مثابه روح عالم و عالم چونان جسد او به شمار می رود. همان گونه که روح به وسیله قوای روحانی و جسمانی به تدبیر بدن و تصرف در آن می پردازد، انسان کامل با اتصاف به حقایق الهیه، به مقام تصرف در آفریدگان عالم نائل می شود و همان گونه که حیات بدن به روح است، حیات ماسوی الله نیز در پرتو تصرف خلیفه الله و با وساطت آن معنا می یابد. نیل انسان به مقام خلیفه اللهی در یک فرآیند سه تایی تحقق می یابد؛ نخست؛ اسماء و صفات الهی به انسان کامل عطاء می شود. دوم؛ دریافت حقایق الهی و انسانی نصیب او می شود و از اسرار عالم غیب آگاه می گردد و سوم؛ قدرت آفرینندگی و اقتدار برای او حاصل می شود. جانشین حق تعالی پس از فنای ذاتی، صفاتی و افعالی، به مقام صحو بعد از محو و بقای بعد از فنا متحقق شده و به وجود حقانی- پس از رفض وجود خلقی- دست می یابد. در این مقام است که حق تعالی پس از آن که بنده با قرب فرائض، گوش حق، چشم حق و دست حق گردید- به قوای ادراکی و تحریکی انسان متجلی می شود.
تحلیلی از تأثیر آیات و روایات در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. عطار از عارف شاعرانی است که شیفته قرآن و عرفان بود و به علوم دینی از قبیل تفسیر، حدیث و روایات احاطه کامل داشت. سراسر آثارش مملو از مضامینی مأخوذ از آیات و روایات است و ازین روی در سروده های او که یکسره عرفانی و ایمانی است، بازتاب و تجلی کلام خدا و روایات به فراوانی قابل مشاهده است. وی در خلق آثار خود به شیوه ای بر خلاف گذشتگان خود دست یازیده است. انتخاب زبان ساده و مردمی، بکارگیری داستان و تمثیل، بیان از زبان مردم عادی، بیان از زبان حیوانات و تحریک عواطف و احساسات مردم از روش های وی بوده است. وی در اشعار خود گاه مستقیما آیات را به کار برده، گاهی قسمتی از آن، گاه با تغییرات جزیی و بالاخره از معانی و مفاهیم آن بهره گیری کرده است. در این مقاله با تأمل در آثار منظوم وی شامل اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، مختارنامه و دیوان قصاید و غزلیات، سعی شده است تاثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم این آثار عنوان گردد.
بازکاوی مسأله تشبیه و تنزیه در آموزه وحدت تشکیکی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
و اما در این میان ان عربی و شارحان مکتب او به قرائتی جدید یعنی تشبیه در عین تنزیه دست یافته اند که این نظریه مطابق برخی از آموزه های شیعیانه است. صدرالدین محمد شیرازی مشهور به ملا صدرا با بهره از همین نظریه اخیر در صدد عرضه قرائت نوینی از آن بر آمده است. و چنانچه خواهد آمد این تقریر، عقلی ترین بیان در شرح این مسأله است. گفتار حاضر بر آن است که پس از بیان مختصری در توضیح مکاتب مختلف در این موضوع به جایگاه تقریر وحدت تشکیکی وجود در حکمت متعالیه بپردازد و نقطه قوت آن را واکاود.
عینیت در عین غیریت حق و خلق از نگاه عرفان نظری
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم عرفان نظری، رابطه حق و خلق است. از نگاه عارفان، این رابطه به شکل عینیت در عین غیریت است؛ یعنی حق تعالی از جهتی عین مخلوقات، و از جهتی مغایر با آنهاست. از نگاه ایشان، تنها مصداق بالذات وجود، حق تعالی است و چنین وجودی به سبب نامتناهی بودن، تمام مواطن را پر کرده و هیچ موطنی از او خالی نیست و این سبب عینیت حق تعالی با تک تک تعینات می شود. از سوی دیگر، چنین وجودی به سبب مطلق بودن، فراتر از تمام تعینات و در نتیجه، غیر آنهاست. این رابطه، که یکی از نتایج وحدت شخصی وجود است، سبب به وجود آمدن سؤالات و ابهاماتی شده است. این نوشتار بر آن است تا با تبیین مدعای عارفان و واکاوی آموزه هایی که سبب این نگرش شده، درکی بهتر و مفهومی روشن تر از این رابطه ارائه دهد.
نشانه هایی از عرفان فارسی و مذهب هندو در فلسفه ماوراء الطبیعه امرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امرسون یکی از شاعران آمریکایی است که در قرن بیستم بسیار از وی نقل قول شده و کارهای هنری وی به ده ها زبان خارجی ترجمه شده است. حتی کسانی که هرگز نام او را نشنیده اند، آرمان های آمریکایی که وی در ایجاد آن ها کمک کرده را ستایش و تحسین می کنند. آرمان هایی چون موفقیت شخصی، شخصیت سازی و زندگی اخلاقی. فلسفه ماوراءالطبیعه امرسون جهان ادبی را با یک مفهوم کلی رو به رو کرد. مفهومی که بیان می دارد حقایق عارفانه ای فراتر از سختی ها و رنج های عادی و روزمره زندگی وجود دارد. در عین حال نگارش وی هرگز بدون لمسی از پراگماتیسم واقع گرایانه نبوده است. امرسون انسان گرایی یا اومانیسم کلاسیک باستان را با متافیزیک شرقی ترکیب نمود تا وحدت خداوندی فلسفی خویش را به تصویب رساند. وی آن چه را که با عرفان فارسی و مذهب هندو در والاترین میزان بیان شد به زبان فرهنگ مدرن و امروزی ترجمه می کند، وی زندگی تازه و جدیدی را در ایمان قدیمی ما استنشاق می کند. ثبات و پیشرفت آن را با ترکیب سایر حقایق با آن تضمین می سازد. حقایقی که با چشم انداز فکری و اخلاقیِ عمیق تر روح مدرن آشکار شده و شهرت یافته است. امرسون نه تنها توسط دانشمندان شرقی و غربی روزگار مدرن به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان جهان شناخته شده است بلکه به عنوان نخستین فرد تأثیرگذار در توسعه جهان روشنفکری آمریکای شمالی به سوی بردباری مذهبی، منافع روانی و دغدغه های اخلاقی در نظر گرفته می شود. از آن جا که اشعار امرسون پر از نشانه های عرفان فارسی و مذهب هندو است، این مطالعه تلاش می کند که این نشانه ها را در فلسفه ماوراء الطبیعه امرسون آشکار سازد.
جایگاه تاریخی و مشخصه های فکری حسیدیزم نوین در بستر دیگر جریان های عرفانی یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسیدیزم یا حسیدیم نوین نام جنبش مذهبی یهود است که توسط بعل شم طوو و شاگردانش در اروپای شرقی در نیمه قرن هجدهم میلادی بنیاد نهاده شده و مبانی فکری متفاوت و جذابی نسبت به جریان های عرفانی پیش از خود در عالم یهودیت، حتی نسبت به جنبش های حسیدی، یافت و همین امر، مایه ماندگاری آن شده که هنوز هم، بویژه در ایالات متحده و اسرائیل پیروانی دارد. این مقاله پس از بیان اجمالی زمینه ها، چگونگی پیدایش و تاریخچه گسترش این نهضت، وضعیت کنونی و شخصیت های اثرگذار آن، آیین ها و همچنین باورهای ویژه آنان را توصیف می کند و اختلافات آموزه های حسیدیزم نوین(متأخر) را با دیگر طریقت های عرفانی یهود از قبیل حسیدیزم نخستین، اسنیان، عرفان مرکبه، حسیدیزم اشکنازی و قباله نشان می دهد. این بررسی نشان می دهد مهم ترین آموزه حسیدیزم متأخر، اهمیت بی نظیر صدیق - تا دوازده نفر همزمان در مناطق مختلف- در ارتباط سالک با خداوند و تقلید از آنان در همه امور است. البته آموزه های اتحاد با خدا یا دوقوت، عبادت شادمانه همراه با موسیقی و رقص، تأکید بر نجات فردی به جای نجات اجتماعی و سیاسی قوم یهود و غیره به گونه ای که در این نهضت وجود دارد، از ممیزات این جنیش عرفانی در مقایسه با دیگر طرایق عرفانی یهود به شمار می رود.
سلوک عارفانه در سنت استاد و شاگردی فتوت نامه ها و تأثیر آن بر خلاقیت هنرمند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیین فتوت شیوه ای بوده که اصحاب صنایع و هنرها در فرهنگ دیرینه ایرانی اسلامیِ این مرزوبوم از آن برای سلوک در طریق حق و تربیت شاگردان و هنروران استفاده می کرده اند. این شیوه که با آیین های مشابهی در ژاپن، اروپای قرون وسطا و هند قابل تطبیق است سبب خلق آثار برجسته هنری و تربیت هنرمندانی بزرگ شده است.
در این مقاله، تلاش شده است تا ضمن بررسی و نگاهی به اصول و شیوه های سلوک در این حلقه ها و گروه ها، به تأثیر آن در خلق هنری و تعالی صنایع مذکور پرداخته شود.
ریشه یابی انسان کامل در روایات شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در انسان شناسی عرفان اسلامی بحث انسان کامل است. چنین انسانی با سیر و سلوک معنوی به غایت قصوای خلقت آفرینش راه یافته و مظهر تام اسم جامع حق در عالم ملک شده است. او انسانی یگانه است که در عصر خود بی نظیر و آیینه تمام نمای حق، واسطه ملک و ملکوت، و خلیفه الله بر روی زمین است و در جمیع کمالات خداگونه شده است؛ او که عالم هستی به محوریتش می چرخد و با نبودنش جهان هستی دچار اضطراب و اضمحلال می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد: برای شناخت انسان کامل از روایات از چه کلیدواژه هایی می توان استفاده کرد؟ نگارنده در دستیابی به پاسخ احتمالی این پرسش، واژگان امام، حجت خدا، خلیفه الله، یگانه روزگار، قطب عالم، واسطه فیض و مانند آنها را کلیدواژه های قابل جستجو می داند و مصداق کامل این نوع انسان را پیامبر خاتم(ص)، امامان معصوم(ع) و در عصر حاضر امام عصر(عج) می یابد.
بررسی حیله تمثّل در تمهیدات عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثل یکی از مباحثی است که ریشه در قرآن و احادیث دارد. به تبع آن دو منبع، این اصطلاح در آثار عرفانی راه یافته است. عین القضات یکی از عارفانی است که این لفظ را در تمهیدات با دو تعبیر «حیله تمثّل» و «یادگار» به کار برده، و در برخی آثار از آن به تعبیر «نمودگار» یاد کرده است. آشنایی با اندیشه های قاضی در گرو شناسایی دو دوره حیات فکری اوست، که در دوره دوم حیات به آرای ابن سینا در باب امور اخروی و اندیشه تمثّل تمایل و باور یافته است. در این مقال، با توجه به بستگی مفهومی این اصطلاح در عرفان با معنی لغوی و قرآنی آن، مفهوم این لفظ و دیگر تعابیر و ماهیت تمثّل در تفسیر و ظرف ظهور مَلک برای مریم تبیین شده است. در بخش بررسی این موضوع در کتاب تمهیدات نیز تمثل، حیله تمثل و یادگار معرفی و شرح گشته است.
انسان و ویژگی ها ی انسانی از منظر مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا شاعر پرآوازه ایران همانند سایر فلاسفه، اندیشمندان و عرفا نگاه ویژه ای به انسان دارد. نگاه او به انسان نگاهی فرا دنیوی است. او به روح خدایی انسان ایمان دارد و انسان را مظهر صفات الهی می داند و بر این اعتقاد است که انسان می تواند با رهایی از قید و بند دنیای مادی به مقام فرشتگی برسد و در جهت مخالف با دل بستن به هوای نفس از حیوان نیز پست تر شود. مولانا روح خدایی انسان را عاملی مهم در جهت خداجویی می داند و گرفتار شدن در محسوسات را مانع درک جهان حقیقی توسط انسان می داند. نوع نگاه و نگرش مولانا به انسان حکایت از توجه ویژه این شاعر نامدار به جنبه ها ی مادی و معنوی انسان دارد. این نگاه چنان دقیق و عمیق است که همه صفات و ویژگی ها ی انسان را به بهترین شکل ممکن بیان می کند.
در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از مفاد و محتوای اشعار این شاعر نامی، ویژگی و صفات انسان به تصویر کشیده شود و نگرش عارفانه وی را پیرامون این مقوله توضیح و تفسیر نماید.
مطالعه تطبیقی معراج نامه علاءالدوله سمنانی و مصیبت نامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معارج باطنی، یا سفرهای انفسی یکی از موارد معرفت شناختی عرفان اسلامی است؛ مطابق با امر عروج، نفس سالک در سیر تکامل تطورش در مراتب دل، سرّ، روح و خفی از قابلیتی برخوردار می شود که سالک را قادر می کند مظاهر و تکثّرات بیرونی را در درون تجربه کند و هریک را بر باطن خویش عرضه کند؛ آنچه از سیر و سفر در این سیاحت باطنی برسالک پدیدار می شود، بخشی از علم وی نسبت به حقیقت اعیان است؛ معراج علاء الدوله سمنانی چه از نظر محتوا و چه از لحاظ گفتگوپردازی و رجوع شخصیت داستان به مظاهر سفلی و علوی، شباهت های بسیاری با منظومه مصیبت نامه عطار دارد؛ بی شک مؤلف به دلیل شناخت و مطالعه آثار عطار در نوشتن این معراجیه به مصیبت نامه وی نظر داشته است، در مقاله ضمن تطبیق این دو اثر، به معرفی وجوه اختلاف و اشتراک و نیز تأکید بر اهمیت موضوع سفرهای درونی یا تجربه شخصی سالک از درکِ بی واسطه اعیان پرداخته می شود. نگارنده با روش تطبیقی مرحله به مرحله عروج قهرمانان داستان، نحوه مکالمه و محتوای گفت وگوی ایشان با مظاهر هستی و ذکر نمونه تفاوت ها، وجوه اشتراک محتوایی این دو اثر را بازنمایی کرده است.
تحلیل و بررسی مولفه های روانشناسی مثبت در داستان های مثنوی معنوی و کاربرد آن در تربیت دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
روان شناسی مثبت نگرنه تنها برای بهبود و ایجاد توانمندی های افراد، بلکه به منظور پرورش تاب آوری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد سپری در برابر عود نشانه ها، ایجاد گردید. افزایش توانمندی ها و صفات مثبت بایست مؤلفه های اصلی هر روند درمانی باشد؛ چرا که این مداخلات نشانه های بیماری را کاهش داده، از عود آنها جلوگیری می کنند و باعث اصلاح کیفیت زندگی می شوند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی مؤلفه های روان شناسی مثبت در داستان های مثنوی معنویو کاربرد آن در تربیت دورة نوجوانی صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های روان شناسی مثبت، از جمله امید، خوش بینی، شادی، رضایت، فضایل اخلاقی، بخشش، انعطاف پذیری، شکرگزاری و تشکر، مراقبه و معناجویی در داستان های مثنوی معنویسبب شکوفایی و توسعه توانمندی های درونی و کسب فضیلت های اخلاقی می شود. این مؤلفه ها نوجوانان را قادر می سازد تا با ناملایمات، بحران ها و سایر رویدادهای نامطلوب زندگی کنار بیایند، به سلامت جسمی و روانی دست یابند و به بهبود روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی نایل گردند.
مستحسنات عرفانی: بدعت هدایت یا بدعت ضلالت؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهل معرفت به جهت برخی از مصالح و برای اداره مریدان و تربیت بهتر آنان، به وضع مقررات و آداب و رسوم ویژه ای دست زدند که به «مستحسنات» مشهور شد. برخی از ناقدان عرفان، جعل این ها را از مصادیق «بدعت» در دین و طبق برخی از احادیث، بدعت را حرام و فاعل آن را معاقب می دانند. ما در این مقاله به روش نقلی تحلیلی، با استناد به تعاریف بدعت نزد اندیشمندان علوم اسلامی و تحلیل برخی از آیات و روایات به این نتیجه رسیدیم که اگرچه طبق روایت نبوی، ایجاد بدعت در دین حرام و فاعل آن عقاب می شود، بدعتی که تصرف در احکام دین نباشد و به گونه عموم بتوان برای آن مستند شرعی پیدا کرد، از نوع بدعت ممدوح یا هدایت است، نه بدعت مذموم یا ضلالت. بدعت ممدوح نه تنها حرام نیست، بلکه در برخی موارد طبق روایت نبوی، اگر سنت حسنه ای باشد، جایز بلکه برای حفظ مسلمانان و دین اسلام واجب می شود؛ براین اساس، مستحسنات عرفانی ازآنجاکه برپایه مصالح سلوکی اند، بدعت ممدوح اند، نه بدعت مذموم. البته سوءاستفاده ها و افراط وتفریط هایی که گاهی ازسوی برخی صوفیان منحرف و جاهل درقبال برخی مستحسنات انجام می شود، به جهت عروض عوارض و افراط یا تفریط های پیش آمده محکوم اند، نه اینکه ازاساس در شمار مصادیق بدعت مذموم قرار گیرند و نامشروع خوانده شوند.
آیا مولانا اشعری است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
اشاعره یکی از مذاهب کلامی اهل سنت هستند. تشابه ظاهری بین بعضی اعتقادات اصولی اشاعره و تعالیم عرفانی، باعث شده که عارفان بزرگ مسلمان از جمله مولانا جلال الدین محمد بلخی را در جرگه مذهب اشعری تصور کنند. در حالیکه اصولاً مبانی و مبادی علم عرفان و علم کلام کاملاً مستقل و متفاوت هستند. در این مقاله سعی شده برخی از تشابهات ظاهری آرای عرفانی مولانا در قیاس با اصول اعتقادی اشاعره که ظاهراً مشترک می نمایند، بیان گردد و تفاوت عمیق بین آن دو به طور مختصر شرح داده شود. بدین منظور اقوال آنان خصوصاً در باب «حسن وقبح»، «جبر و اختیار»، «توحید افعالی و انکار علیّت»، «عینیت ذات با صفات» و «رؤیت حق تعالی» مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت به این مسئله پاسخ داده می شود: «آیا مولانا از نظر اعتقادات اشعری است؟» یا اینکه عرفان و علم کلام آنچنان فاصله ای دارند که قیاس آنها حاکی از ناآگاهی از هر دو جریان فکری است.
نگرشی عرفانی- روانشناسی بر مفهوم فرافکنی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فرافکنی» یکی از مکانیسم های روان شناسی است که از طریق آن می توان به ضمیر و درون هرکس پی برد و شناخت نسبی از شخصیت وی به دست آورد. در بین سخنوران و اندیشمندان بزرگ ایران زمین کمتر کسی را می توان یافت که همانند مولانا جلال الدین محمد بلخی به جنبه های روان شناختی رفتار انسان توجه کرده باشد تا آن جا که در جای جای آثار منظوم و منثور او به ویژه در مثنوی معنوی و غزلیات شمس تحلیل های روان شناسی و حتی برخی از مسائل و مفاهیم نوین این دانش نظیر «خودفریبی»، «توجیه»، «فرافکنی» و... به کرات مشاهده می شود. غزلیات شمس منبع عظیم روان شناسی است که ویژگی های شخصیتی، علایق، نگرش و انگیزه های آفرینش اثر را همراه با عوامل آن منعکس می نماید.
در این مقاله انعکاس یکی از مفاهیم جدید روان شناسی؛ یعنی «فرافکنی» در آثار مولانا، به خصوص در تمثیل های نمادین او، ردیابی شده و با استناد به شواهد متعدد، مدلل گردیده است و ضمن مشخص کردن مفهوم فرافکنی، منبع و سرچشمه فرافکنی و علل بروز آن در غزلیات شمس ذکر شده است.
انسان شناسی عرفانی در صحیفه سجادیه و تأثیر آن بر عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی یکی از مهم ترین ابعاد شناخت یک مکتب به شمار میرود. در اسلام، انسان شناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. آیات متعددی در قرآن به شناخت انسان اختصاص یافته است. ادعیه و احادیث مأثوره به تبعیت از قرآن حاوی مطالب مهم انسانشناسی است. از آن جمله در صحیفه سجادیه مطالب و مباحثی درباره آفرینش انسان، مراتب وجودی، اوصاف، قابلیت ها و نقاط ضعف طبیعت او بیان شده است. عارفان نیز در آثار خود به مباحث مربوط به انسان شناسی پرداخت ه اند. با بررسی اندیشه های عارفان در این باب تأثیرپذیری اهل عرفان و تصوف از صحیفه سجادیه محتمل به نظر می رسد.
جلوه هایی از تربیت چندفرهنگی در مثنوی معنوی با محوریت نگرش عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی، بزرگ ترین شاعر و نویسنده عارف قرن هفتم و در تاریخ زبان و ادب فارسی، شخصیّتی دوران ساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی فرهنگی بوده است. آثار مولوی، تاکنون هدف رویکردهای مختلف پژوهشی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینش های ادبی و فکری آثار مولوی نگریسته و جلوه های از تربیت چندفرهنگی در آن ها باز نموده شود. هدف کلی این پژوهش، بررسی جلوه هایی از تربیت چندفرهنگی و میزان مصداق آن در آثار مولوی بوده و جهت بازشناسی و استخراج مؤلفه های تربیت چندفرهنگی، به مثنوی مولوی توجه شده است. بدین منظور ابتدا مبانی نظری آموزش و پرروش چندفرهنگی مطالعه و 10 مقوله از مهم ترین مؤلفه های آن مشخص شده و، الگوهایی از مثنوی مولوی بر اساس این مؤلفه ها تحلیل شده اند. روش تحقیق در این پژوهش در اساس مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوا و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها بوده است، امّا به لحاظ ماهیّت و روش در شمار تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. جامعه آماری آموزه های از مثنوی مولوی تشکیل می -دهدنتایج نشان می دهد که توجه به رویکرد تربیت چندفرهنگی در مثنوی مولوی در همه مؤلفه های ده گانه مذکور در این پژوهش و تربیت چندفرهنگی، نمود فراوان داشته و این مقوله ها به فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است.