معارج باطنی، یا سفرهای انفسی یکی از موارد معرفت شناختی عرفان اسلامی است؛ مطابق با امر عروج، نفس سالک در سیر تکامل تطورش در مراتب دل، سرّ، روح و خفی از قابلیتی برخوردار می شود که سالک را قادر می کند مظاهر و تکثّرات بیرونی را در درون تجربه کند و هریک را بر باطن خویش عرضه کند؛ آنچه از سیر و سفر در این سیاحت باطنی برسالک پدیدار می شود، بخشی از علم وی نسبت به حقیقت اعیان است؛ معراج علاء الدوله سمنانی چه از نظر محتوا و چه از لحاظ گفتگوپردازی و رجوع شخصیت داستان به مظاهر سفلی و علوی، شباهت های بسیاری با منظومه مصیبت نامه عطار دارد؛ بی شک مؤلف به دلیل شناخت و مطالعه آثار عطار در نوشتن این معراجیه به مصیبت نامه وی نظر داشته است، در مقاله ضمن تطبیق این دو اثر، به معرفی وجوه اختلاف و اشتراک و نیز تأکید بر اهمیت موضوع سفرهای درونی یا تجربه شخصی سالک از درکِ بی واسطه اعیان پرداخته می شود. نگارنده با روش تطبیقی مرحله به مرحله عروج قهرمانان داستان، نحوه مکالمه و محتوای گفت وگوی ایشان با مظاهر هستی و ذکر نمونه تفاوت ها، وجوه اشتراک محتوایی این دو اثر را بازنمایی کرده است.