فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲٬۰۱۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۵۵
151 - 179
حوزه های تخصصی:
نقد متون بر اساس نظریه ساختارگرا، امری است که اخیراً در محافل علمی رواج یافته است و بر اساس آن، از کوچک ترین علائم صوتی و موسیقایی تا بزرگ ترین آن یعنی واژگان و چگونگی کنار هم قرار گرفتن آن، در معنا مؤثر است و بر این اساس، بین شکل و معنا انسجام قابل ذکری وجود دارد. بدون تردید به کارگیری چنین نظریه هایی در باره قرآن که متنی به غایت ادبی است، مفاهیم بلند آن را هر چه روشن تر می نماید. این مقاله می کوشد نظم موجود در سوره نازعات را با توجه به نظریه ساختارگرا، در سطوح مختلف صوتی و واژگانی و نحوی و بلاغی، به قدر وسع نمایان سازد. با این هدف، سؤال پژوهش این است که متن سوره نازعات در قالب چه ساختار زبانی بیان شده و مفاهیم برآمده از آن در چه ساختاری ارائه شده است؟ روش تحقیق روشی توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا نظریه ساختارگرا توضیح داده می شود و سپس مقاطع مختلف سوره، با توجه به این نظریه تبیین می گردد و در نهایت نتیجه تحقیق می آید. یافته ها حاکی از آن است که عناصر ساختار زبانی سوره نازعات در جهت انسجام کامل نسبت به موضوع سوره، یعنی حقیقت آخرت و وقایع هول انگیز آن است. مقاطع کوتاه و کوبنده ابتدایی با القای خوف و هراس از قیامت منطبق است و مقاطع بلند و ملایم انتهایی، با محتوای سازنده آن، یعنی سرانجام مؤمن و کافر، هماهنگ است. این هماهنگی و نظم در سطوح دیگر کلام، مانند سطح آوایی، واژگانی و نحوی و بلاغی نیز به چشم خورده و تأثیرگذاری آیات را دوچندان کرده است.
توانش ارتباطی «اقتباس آیات قرآن» در گفتمان سیاسی تحفه الوزارء و آداب الملوک ابومنصور ثعالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ثعالبی از پرکارترین ادیبان عربی نگار ایران بوده است. وی که با بزرگان سیاسی دولت های ایرانی هم نشینی داشته، دو اثر تحفه-الوزارء و آداب الملوک را با موارد متعددی از اقتباس های قرآنی در اندیشه سیاسی تحریر کرده است. پژوهش حاضر با بررسی و دسته بندی اقتباس های قرآنی این دو اثر، براساس رهیافت توانش ارتباطی دل هایمز که بر اهمیت فضای گفتمانی زایش هر متن تکیه دارد و با فهم تاریخی- فرهنگی پژوهش های آذرتاش آذرنوش در باب چالش فارسی و عربی در عصر ثعالبی، نشان داده است که کارکرد اقتباس های قرآنی ثعالبی تفسیر و ترویج اندیشه های دینی نبوده است، بلکه او در چارچوب فرهنگ بزرگان سیاسی عرب گرا، از اقتباس قرآنی به عنوان ابزار ادبی برای کارکرد ارتباطی و عامل ایجاد حداکثر ارتباط با مخاطب و تسهیل گفتمانی این ارتباط بهره جسته است. به عبارت دیگر، این پژوهش نقش بافتار فرهنگی – گفتمانی در رویکرد به استفاده از اقتباس قرآنی در این دو اثر از ثعالبی را نشان داده است. شیوه این پژوهش کتابخانه ای و روش آن توصیفی-تحلیلی بوده است و از تحلیل تاریخی نیز برای شناخت زمینه های بحث استفاده شده است.
بررسی مولفه های انعطاف پذیری و قاطعیت هوش هیجانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی به عنوان یکی از مهم ترین اکتشافات محققان حوزه روانشناسی، در دهه های اخیر می باشد که شناخت و پرورش آن تاثیر چشمگیری در ارتقا ابعاد مختلفی از زندگی جامعه بشری گذاشته است.در مقاله حاضر امکان وجود مولفه های هوش هیجانی(عاطفی) به عنوان دروازه ورود به هوش معنوی و از منظر یک دین پژوه مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر یک مورد اسنادی ، کتابخانه ای است که در ابتدا به صورت خلاصه به توضیح مفاهیمی چون هوش و هوش هیجانی میپردازد و سپس از میان پانزده مولفه ای که بار- اون به عنوان شاخص های هوش هیجانی معرفی می کند؛ دو مولفه انعطاف پذیری و قاطعیت را که به ظاهر متضاد با هم دیگر هستند؛ به صورت موردی در کل قرآن کریم مورد بررسی قرار میدهد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هر دوی این مولفه ها در قالب توصیه الهی به حضرت محمد و مومنین به قرآن بیان شده و همچنین در گفتار و رفتار بعضی از شخصیتهای نام برده شده در قرآن چون ابراهیم پیامبر دیده می شود.
انسجام متنی سوره های شمس و لیل بر پایه فرایند حلقه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
269 - 292
حوزه های تخصصی:
تک تک واژگان و جملات کلام فصیح به صورت هدفمند و منطق پذیر، گزینش و چینش شده اند. از آنجا که قرآن، فصیح ترین سخن است، محققان قرآنی در پی کشف نحوه ارتباط و حکمت چینش آیات قرآنی بوده اند. فرایند «حلقه های معنایی» نیز در همین راستا تعریف شده تا بتواند فهم ساده ای از چگونگی ارتباط آیات سوره های قرآنی ارائه دهد. بر پایه این فرایند نوپا، محتوای هر سوره به حیطه های معنایی متعددی تقسیم شده و نحوه ارتباط بین این حلقه ها مورد بررسی قرار می گیرد. در این نوشتار، فرایند «حلقه های معنایی» به روش توصیفی تحلیلی بر دو سوره شمس و لیل تطبیق داده شده تا پاسخی برای این پرسش بیابد که کاربست فرایند حلقه های معنایی، چگونه موجب کشف انسجام متنی سوره های شمس و لیل می شود؟ در نهایت، این نتیجه به دست می آید که در هر یک از این دو سوره، یک حلقه معنایی مرکزی وجود دارد که بقیه حلقه ها با روش های مختلف بیانی در جهت اثبات و یا باورپذیری و درک بهترِ آن معنای محوری چینش شده اند.
تحلیل معنایی مفعول مطلق و روش ترجمه آن در قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
125 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از نقش های نحوی پرکاربرد در قرآن، مفعول مطلق است. پیچیدگی های موجود در کاربرد مفعول مطلق در زبان عربی به ویژه قرآن باعث شده است که فهم دقیقی از آن، توسط مفسران و مترجمان فارسی زبان انجام نشود. برای نمونه، اینکه مفعول مطلق تأکیدی دقیقاً بر چه چیزی دلالت می کند و چگونه باید ترجمه شود، موضوعی است که همچنان آن گونه که بایسته است، به آن پرداخته نشده است؛ همچنین مصدر مطلقی که در نگاه اول تصور می شود، مفعول مطلق تأکیدی است؛ با بررسی سیاق می توان به این نتیجه رسید که چنین تصوری اشتباه است و چنین مصادری مفعول مطلق نوعی هستند. در این تحقیق با پرداختن به گفتگوی مفهومی مفعول مطلق و نشان دادن خطاهایی که در بعضی از ترجمه های قرآن کریم در رابطه با مباحث مرتبط با مفعول مطلق رخ داده است، بر اهمیت تسلط بر مبانی تفسیر ادبی قرآن کریم به منظور ارائه ترجمه صحیح تأکید گردیده است.
تشخیص نقش معنوی مضاف الیه در مصدرهای مضاف به فاعل یا مفعول و ترجمه فارسی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
315 - 339
حوزه های تخصصی:
یکی از ساختارهای نحوی که دقت در آن، نقشی مهم در فهم صحیح مقصود آیات قرآن کریم ایفا می کند، اضافه مصدر به فاعل یا مفعول به است. گاهی در تشخیص اینکه مصدر به فاعل اضافه شده یا به مفعول به، در میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. مترجمان نیز گاهی ترجمه ای نارسا ارائه کرده اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی انتقادی و با بررسی تعدادی از مصدرهای مضاف به فاعل یا مفعول به در قرآن کریم، به کشف راهکارهایی برای رفع اختلاف در تعیین نقش معنوی مضاف الیه و نیز برای ارائه ترجمه ای رسا از این ساختار پرداخته است. راهکارهای برون رفت از اختلاف، از این قرار هستند: توجه به نحوه ارتباط جملات با یکدیگر؛ توجه به استناد به فاعل در آیه؛ توجه به علت استفاده از صنایع بلاغی در آیه؛ توجه به سیاق تفسیری (سیاق آیه مورد بحث، غرض هدایتی سوره)؛ توجه به آیات و روایات هم موضوع آیه و توجه به اقتضای ادب بندگی. همچنین برای ارائه ترجمه ای صحیح و گویا از ساختار مصدر مضاف به فاعل یا مفعول به، کاربست این راهکارها لازم است: استفاده از فعل در ترجمه مصدر؛ استفاده از واژه مناسب برای ترجمه ضمیر؛ استفاده از واژه مناسب در همنشینی مصدر مضاف؛ استفاده از توضیحات داخل قلاب؛ پرهیز از فشرده نویسی و پرهیز از ترجمه لفظ به لفظ.
دیدگاه قرآن نسبت به تقیه و تحدید مجازات های بدنی با نگاهی به روایات و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
83 - 95
حوزه های تخصصی:
اعمال مجازات های بدنی همچون رجم، تازیانه، قطع عضو و اعدام، مغایر تعهدات حقوق بشری نظام جمهوری اسلامی ایران دانسته شده و واکنش های داخلی و بین المللی را در پی داشته است. از جمله موضوعات بحث برانگیز در محافل علمی که محل استفتاء از مراجع عظام تقلید نیز شده، این است که آیا به رغم منصوص بودن مجازات های بدنی، از نظر شرعی این امکان وجود دارد که با توجه به قاعده فقهی« تقیه » در برهه ایی خاص حکم به تحدید مجازات های بدنی داد؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن است که نظر به دلالت صریح و ضمنی آیات قرآنی و روایات معتبر، تقیه، به مثابه قاعده ای فقهی است. به موجب این قاعده، در صورتی که کیان و اساس نظام و حاکمیت اسلامی به مخاطره بیفتد، می توان به طور موقت، مجازات های بدنی را تعدیل، تبدیل یا اسقاط نمود. هدف از تقیه، همیشه حفظ جان، دوری از خطر و ضرر نیست، بلکه می توان هدف مهم تر از آن را حفظ دین، مذهب و جلوگیری از زوال آن دانست.
بررسی تاریخ انگاره ای «قانتات» در سپهر گفتمان های تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران مقصود از «قانت» در آیات مختلف قرآن را مطیع در برابر خدا بیان کرده اند؛ اما قانت بودن زنان در آیه 34 سوره نساء با سیاق روابط میان زوجین، باعث شده تا فهم ایشان از انگاره «قانتات»، به سمت اطاعت زن از مرد سوق داده شود؛ درحالی که چنین فهمی در آیه پنج سوره تحریم که آن هم سیاقی مبتنی بر روابط زوجین دارد، رخ نداده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که «تاریخ انگاره «قانتات» در تفاسیر چگونه بوده و چه تحولات گفتمانی را پشت سر گذاشته است؟». با بررسی معنای «ق ن ت» در سه بخش ادراکی پیشاقرآنی، قرآن و تفاسیر، و کشف گفتمان های ذیل انگاره «قانتات» در آیات 34 سوره نساء و پنج تحریم، چنین نتیجه می شود که پیدایی گفتمان مستقل و منحصربه فرد «زنان فرمان بر همسر» علاوه بر گفتمان «زنان فرمان بر خداوند» در ذیل آیه 34 سوره نساء به دلیل همسان انگاری معنای «قانت» با «مطیع» است. درحالی که در ادراک پیشاقرآنی، به معنای تحت انقیاد کامل درآمدن و تسلیم محض بودن با هدف رسیدن به مقصود خاصی است که یقیناً چنین چیزی از زنان در برابر مردان انتظار نمی رود؛ اما چون در تفاسیر معنای آن به مطیع بودن تغییر یافته منجربه پیدایی گفتمان «زنان فرمان بر همسر» شده است.
نقد و بررسی تعامل فریقین با روایات فضایل سُوَر بر اساس قاعده تسامح در ادلّه سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
121 - 151
حوزه های تخصصی:
یکی از قواعد پربسامد در عرصه های گوناگون فقه استدلالی فریقین، قاعده ای است که در میان شیعه با نام «تسامح در ادلّه سنن»، و در عامه به «تساهل در اسانید» شهره است. باورمندان به کاربست عام این قاعده، آن را به دلایلی چون اجماع، شهرت عملی، حکم عقل و دسته ای از روایات با نام «اخبار مَن بَلَغ» استوار کرده اند. فهم اخبار پیش گفته و گستره کاربست این قاعده، سبب کشاکش نظرات دانشوران شده است. یکی از حوزه های کاربست قاعده تسامح، روایات دربردارنده فضایل سوره های قرآن است. پژوهش حاضر با روش توصیفی اکتشافی و بهره از منابع کتابخانه ای، به تبیین گونه های مواجهه با این اخبار بر اساس قاعده تسامح پرداخته و در پی یافتن رهیافتی متناسب درباره اخبار فضایل سُوَر است. در رویکرد برگزیده، تعامل با این اخبار بر اساس قرائتی ویژه از قاعده تسامح سامان یافته که پی رنگ آن بر تقریری عقلانی از مفاد اخبارِ مَن بلغ استوار بوده و با دلالات برخی آیات و روایات نیز سازگار است. بر اساس این رهیافت، بهره برداری از اخبار ضعیفِ دربردارنده فضایل سُوَر، با در نظر داشتن سه شرط و نیز باور نداشتن به عدم انتساب این اخبار به شرع روا خواهد بود.
Qur’anic Identity Building: A Discourse Analysis of Asmā’ al-Qur’an
حوزه های تخصصی:
This paper seeks to explains the way in which the Qur’ān historically established its identity through its use of asmā’ al-Qur’ān ( al-qur’ān, al-kitāb, al-furqān, and al-dhikr ). In doing so, it combines the analysis of the literary feature and the historical chronology of every single use of asmā’ al-qur’ān terminologies during its formative period. This analysis requires the use of al-tartīb al-nuzūl approach—that of al-Jābiri—integrated with discourse analysis to understand the process of identity building of the Qur’an. According to this study, the Qur’ān language was the tool through which the Qur’ān distributed its power, both explicitly and implicitly. The implicit mechanism manifesting itself as the Qur’ān’s positional play between the traditional shi‘r and earlier scripture in order to influence the Quraish’s psychological state. The explicit mechanism is that it clearly declares itself to be the Arabic scripture ( Qur’ānan arabiyya ). Asmā’ al-Qur’ān plays an important role in both strategies. There would be no better way to gain influence for the Arab community, which valued language and had a strong emotional attachment to it. Even though few believed in it, the identity of the Qur’an had been successfully established through both strategies in its first seven years.
اقتضائات ساختاری و رفتاری آزادی سیاسی در قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
74 - 105
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم انسان را موجودی مختار، آزاد و صاحب خرد و اندیشه می نماید، موجودی که برای شکوفایی و رشد مادی، روحی و اخلاقی خود نیاز به زیست اجتماعی دارد، استقرار و استمرار زیست اجتماعی نظام مند و نظم یافته بدون سامان سیاسی امکان پذیر نیست و سامان سیاسی نیز پدیده تلفیقی از حکومت و مردم هست و هرکدام نسبت به دیگری دارای حقوق و تکالیفی هستند و انسان در متن جامعه سیاسی نیز دارای مسئولیت و تکالیف سیاسی است به همین دلیل قرآن کریم وی را نسبت به یکسری الزامات سیاسی مکلف و متعهد می داند که قالب آزادی سیاسی میان اندیشه وران سیاست مطرح است. ازاین رو، بررسی و استخراج اقتضائات ساختاری و رفتاری آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم ضرورتی فراروی محققان قران و علوم سیاسی می گذارد که باید نسبت به مسائل و موضوعات نوین پاسخی را ارائه نمایند و پژوهشگران و تشنگان معارف قرآنی را از حیرت و سرگردانی رهایی و روشنایی بخشند. این پژوهش نیز درصدد بررسی اقتضائات ساختاری و رفتاری آزادی سیاسی با روش استخراجی و تحلیلی از منظر قرآن کریم است. بر اساس برآیند و نتیجه این پژوهش، مؤلفه های ساختارساز آزادی سیاسی عبارت از: آزادی دادخواهی، آزادی محل سکونت، آزادی انتخاب شغل و آزادی مالکیت و مؤلفه های رفتاری آن آزادی از تفتیش و تجسس عقیده، آزادی بیان، آزادی تحقیق و اندیشه است.
The Scientific Explanation of Ṣayḥah as a Divine Punishment of Some Ancient Tribes Mentioned in the Qur’an
حوزه های تخصصی:
The narration of the life of some of the past tribes who lived after Noah has been mentioned in detail or in summary in the Qur’an. The fate of these tribes has mostly ended in divine punishment, which based of the geographical location, the type of sins of the people, and other reasons, this punishment has had different external manifestations, such as storm, ṣayḥah, sinking into the ground and drowning in water. Since the function of ṣayḥah (which is translated as loud and strong sound) as a destructive force is not as clear as the other punishments mentioned, the main goal of this research is to scientifically explain the function of ṣayḥah as a divine punishment. Due to the semantic similarities of ṣayḥah to sound wave (a type of pressure wave), the proposal here is the correspondence of ṣayḥah to shock wave which can be defined as a strong sound wave with a large amplitude. Recent advances in science have shown that this type of wave has a very high destructive power and has the ability to cause serious damage to living tissues of the body. In this research, first, the different meanings of the word ṣayḥah have been studied according to Arabic lexicons, and then the verses of the Qur’an related to punishment by ṣayḥah that some past tribes have suffered have been carefully investigated. After studying the possibility of the destruction of the ṣayḥah, both in terms of the Qur’an and the latest developments in physics, as a suggestion for scientific interpretation, shock wave, which is a type of sound waves, has been proposed as a possible example to the punishment by ṣayḥah.
Muḥammad Bāqir al-Ṣadr and Epistemic Decolonisation: al-Tafsīr al-Mawḍūʿī, the Islamic Alternative in Iqtiṣādunā and the Struggle for Cultural Hegemony
حوزه های تخصصی:
The Lebanese scholar Chibli Mallat, analysing Muḥammad Bāqir al-Ṣadr’s work, affirms that the Iraqi intellectual proposed a completely new comprehensive theory of the Islamic State, focusing on constitutionalism and economics. Following Mallat’s intuition, this paper will focus on the second aspect of al-Ṣadr’s work. It will deal with the use of thematic Quranic exegesis (al- tafsīr al-mawḍūʿī ) in al-Ṣadr’s main work on economics, Iqtiṣādunā. The article will argue that al-Ṣadr’s use of this kind of exegesis is determined by his will to provide a comprehensive understanding of the Islamic vision of economics as a central part of a new Islamic society. Furthermore, the paper will argue that in al-Ṣadr’s work, this new conception of Islamic society is also voted to propose a valid alternative to capitalism and Marxism, both as economic systems and conceptions of society, fighting Western cultural influences and Epistemic colonisation. Henceforth, the article will frame al-Ṣadr’s effort to build a comprehensive critique of Western Epistemic colonisation within the concept of Cultural Hegemony and Counter-hegemony as defined by Asef Bayat and Antonio Gramsci and analyse his endeavours within this framework. To highlight these points, the presentation will provide an overview of the use of al-tafsīr al-mawḍūʿī in a short selection of passages from Iqtiṣādunā, drawing on the methodological framework provided by Gramsci, Bayat, and other scholars.
An Evolutionary Reading of Adam's Creation in the Qur'an with Emphasis on the Concepts of Creation and Selection
حوزه های تخصصی:
In theological debates about the creation of human and the theory of evolution, “the theory of creation” means the creation of human at once by the creator of the universe, and “the theory of evolution” means the natural, normal, and gradual creation of human in the evolutionary cycle of life. The question is whether the Qur’an also views human creation as contradictory to his natural and evolutionary genesis. This study shows that the Qur’anic concepts of creation (khalq) and selection (iṣṭifāʾ) based on the contextual analysis of these vocabularies allow for an evolutionary reading of human creation. Creation means the emergence of phenomena in a natural, time-consuming, step-by-step process with the interference of natural laws supported by God’s command. The meaning of the presence of divine command in all stages of creation is the consciousness of all the objects and their components which is effective in the process of creating an organ along with other factors. Also, the concept of selection of Adam suggests that Adam was chosen among his contemporaries as the first modern human being because of his physical and mental superiority, and his creation was not at once, unnatural and unrelated to previous generations.
Rethinking the word faraḍa: An Inquiry to the Earliest Commentaries and Its contextual relevance
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
201 - 212
حوزه های تخصصی:
Some exegetic comments narrated from early scholars do not relate neither to the Quranic context, nor to lexicographical and linguistic evidences. As a case, such irrelevance can be observed for the verb faraḍa in the verse (Q.24:1), as well as the verse (Q.28:85). Regarding methodology, this research used both traditional lexicographical and linguistic etymological inquiries. The result of the research is the fact that both verses are speaking of the philosophy of the Quranic surahs being revealed gradually in separate parts appropriate to social occasions and the challenges in prophetic era.
Panpsychism in Philosophy of Mind, Transcendent Philosophy and the Quran
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
217 - 230
حوزه های تخصصی:
Panpsychism in philosophy of mind is the view that mentality is fundamental and ubiquitous in the natural world. The view has a long and venerable history in philosophical traditions -both East and West- and has recently enjoyed a revival in analytic philosophy. Thus, in conjunction with the widely held assumption that fundamental things exist only at the micro-level, panpsychism entails that at least some kinds of micro-level entities have mentality, and that instances of those kinds are found in all things throughout the material universe. We can see something like this in Mulla Sadra's Transcendent Philosophy. Mulla Sadra claims that all things enjoy some kind of intelligence and understanding. On the other hand, many verses of the Holy Qur'an either explicitly or implicitly assert the presence of understanding and intelligence in all things. In this article, I will explain all three issues (Panpsychism, Mulla Sadra's view, and relevant verses of the Holy Qur'an), then I will make it clear that Mulla Sadra's view and Qur'anic statements are consistent with at least some versions of the Panpsychism.
Scientific explanation of mountains movement on verse 88 of Surah al-Naml from the Noble Qur'an
حوزه های تخصصی:
Verse 88 of Surah al-Naml has likened mountains to moving clouds. Although in the previous centuries, most exegetes considered the movement of mountains as one of the pre-resurrection events, new scientific findings in geology and meteorology have brought new aspects of this similarity to scholars. this study aims to present a new understanding about verse 88 of Surah al-Namal and identify the similarities between the movement of mountains and clouds, according to the reference scientific texts in geology and meteorology. The results showed that the similarity of mountains to clouds, in addition to the direction and speed of movement previously specified, is in the mechanism of motion, layers and constituents. Earlier, many exegetes considered the movement of the mountains to be related to the resurrection and did not see it as compatible with the current conditions of the mountains but today, scientific findings show that the movement of mountains in several aspects is like clouds: 1. Mountain movements are influenced by the movement of earth's twenty plates, in different directions including orbital, meridian, combination of the two and ascending. Clouds also show all four side of movement in the atmosphere. 2. The movement of mountains is slow and at a speed of several millimeters or a few centimeters per year, and the movement of clouds is also slow in the sky. 3. The mountains move on the edge of the plates in an upward motion on the edge of the opposite plate, and this phenomenon can be seen in the front clouds of the warm air mass, i.e. the cold air mass creeps upwards at the front. 4. The mountains continue to evolve even as they move with tectonics forces from below and erosion forces from above. Clouds also evolve from above while moving, by converging currents from below and diverging from above.
Book Review: Ma‘rifat, Muhammad Hadi (2014). Introduction to the Sciences of the Qur’an, Vol. 1, transl. Salim Rossier and Mansoor Limba, Iran: SAMT.
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های خوش سیرتی مدیران در سازمان از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
106 - 131
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مؤلفه خوش سیرتی مدیران در سازمان به دلیل تأثیر مستقیم مدیران در عملکرد کارکنان دارای اهمیت است. لذا در سازمان، کارکنان به عنوان یک جامعه مورد مطالعه، دارای ارزش ها و هنجارهای مورد تائید، هستند که نقش بسیار مؤثر در عملکرد افراد در سازمان دارد. از طرفی با توجه به تأثیر رفتار مدیران بر عملکرد کارکنان، خوش سیرتی مدیران و اعتماد کارکنان به مدیران، نقش مؤثری بر کارایی و بهره وری منابع انسانی و بالتبع بهبود نتایج در سازمان ها دارد. در این تحقیق با استفاده از منابع مطالعات گذشته و با روش توصیفی تحلیلی، به مطالعه مؤلفه «خوش سیرتی» در مدیران سازمان ها پرداخته و آن را از منظر قرآن کریم مورد مطالعه قرار گرفته است و با توجه به نتایج آن مؤلفه هایی همچون امین و امانت داری، بی توجهی به دنیا و ریاست، علم و حکمت، گذشت و مدار، مراقبت در همه امور، راستی و درستکاری، آرامش و شرح صدر، وجدان اخلاقی، عدالت، تقوا، وفای به عهد، تصمیم گیری عاقلانه (مشورت)، حسن خلق و تواضع، بردباری و شکیبایی(صبر) و ایمان به دست آمد.
The Usage of Commissive Speech Act in the Qur’an
حوزه های تخصصی:
One of the remarkable aspects of the holy Qur’an is the use of diverse linguistic methods to convey a particular idea. This study aims to evaluate the commissive act in the Qur’an using Searle's speech act theory, a theory useful in comprehending deeper semantic levels of holy scriptures. The study used a descriptive-analytical method, and the data were analyzed through a qualitative analysis of statistical results to answer the following questions: What linguistic forms does the Qur’an use to represent commissive speech acts? And what themes or topics are included in these commissive speech acts' utterances? First, employing a desk research approach, the Qur’anic verses containing the commissive speech acts were selected based on syntactic, lexical, and semantic criteria. The distinguishing characteristics of each case were then identified, including the discursive structure of the act, the committed person, and the theme of the commitment. Finally, the relationship between the linguistic form and the theme of the speech acts was examined. The findings reveal that the Qur’an expresses commissive speech acts through four linguistic structures: oath, promise (al-wa‘d), threat (al-wa‘īd), and pledge; each includes divine and non-divine conceptions, and each has a unique characteristic. The quantitative comparison of these four shows that “promise” is the most commonly cited sub-speech act, distinguishing it from other linguistic forms. “Threat”, “oath”, and “pledge” are the other most frequently cited sub-speech acts. Moreover, the evaluation of the speech agents and their status as aspects of the situational context reveals that the speech participants are not equal in terms of position and power, which is a decisive factor in the selection of linguistic forms. In all of these cases, the language structures and their intricacies, particularly modality (modal marking), illustrate the relationship between the linguistics style and power dynamics between the participants. The focus of the themes, domain, and frequency differ throughout the four categories mentioned above, with some overlap in certain instances.