فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۱۳٬۱۵۸ مورد.
مجمع البیان فی تفسیر القرآن
منبع:
بینات ۱۳۷۴ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
مقایسه تحلیلی تأویل از دیدگاه ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
به استناد آیات و روایات، تأویل راهی برای دستیابی به حقایق متن مقدس و عبور از ظواهر الفاظ برای نیل به حقایق آیات است. در این عرصه، هر یک از فرقه های اسلامی به بحث و تدقیق در این زمینه پرداخته و به گونه ای به ارائه تأویل صحیح همت گماشته اند. نوشتار حاضر به بررسی تأویل از دیدگاه دو دانشمند نام آور از فرقه های اسلامی عقل گرا (شیعه و معتزله)، یعنی ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی می پردازد. صدرالمتألهین به تناسبت دیدگاه وجودشناسانه و به مدد نظام عقلانی شهودی خود، میان مراتب حقیقت و عقل انسانی تناظر برقرار نموده، براساس این تناظر سعی در ادراک حقایق آیات براساس اصل موازنه میان معقول و محسوس دارد. این در حالی است که قاضی از منظر زبان شناسانه، تأویل آیات را منحصر در مدالیل زبانی دانسته، سعی می کند آن را صرفاً براساس عقل استدلالی تببیین نماید. بررسی نوع نگاه به مسئله تأویل از حیث مبدأ ورود به بحث، بدنه اصلی و پیامدهای آن در دو دیدگاه یادشده، دو جلوة متفاوت از دیدگاه های عقل گرایانه را در عالم اسلام ترسیم می کند که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد.
ارزیابی روایات تقسیمات چهارگانه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روایاتی منسوب به پیامبر اکرم (ص) در جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت وجود دارد که در آن طبق فرمایش ایشان، قرآن کریم به چهار بخش به نام های «سبع طوال»، «مِئین»، «مثانی» و «مُفصل» تقسیم می شود که هر یک به ترتیب، عوض کتب پیامبران گذشته، تورات موسی، انجیل عیسی و زبور داوود به ایشان داده شده است. عمده این روایات یا از طریق ابن الاسقع از پیامبر (ص)، و یا از طریق سعد الاسکاف از امام محمدباقر (ع) از حضرت رسول نقل شده اند. کثرت نقل به همراه بی توجهی به صحت و سقم این دست روایات از سوی عالمان قرآن و حدیث و انتسابشان به نبی مکرم اسلام6، اهمیت بررسی این احادیث را از نظر میزان اعتبار دوچندان می کند. مقاله حاضر با تتبع موارد استناد این احادیث نشان داده که برخی از این استنادات بر خلاف مضمون روایات است و سند روایت کافی صحیح و روایات واثلةبن الاسقع دارای اضطراب در سند و متن بوده که در نهایت به علت مستفیض یا متواتر بودن روایات و هماهنگی دلالت آن با قرآن، حکم به صحت آنها داده شده است.
پاسخ به یکپرسش قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفسیر سوره ی دهر (بخش پایانی)
حوزه های تخصصی:
شناخت قرآن
مقایسه چند معنایی در تفسیر الکشاف و مجمع البیان
منبع:
حسنا پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۴
حوزه های تخصصی:
اشتراک لفظی در کنار ترادف و اضداد از جمله مباحث معناشناسی است که زبان شناسان پیشین بدان پرداخته اند و تعریف هایی نیز از آن ارائه داده اند. زبان شناسان معاصر بر این باورند که در بررسی اشتراک لفظی باید میان دو اصطلاح « چند معنایی » و « اشتراک لفظی » تفاوت گذاشت. در اشتراک لفظی، دو واژه قاموسی از روی تصادف، ساختار صرفی واحدی پیدا می کنند و هر یک با حفظ معنای خود، هم آوا و هم نویس می شوند و در پدیده چند معنایی، یک واحد زبانی پس از انتقال و تغییر معنایی در گذر زمان، از چند معنا برخوردار می شود.
رابطه معنایی میان معانی یک واژه یا هسته معنایی ، حوزه معنایی مشترک برای معانی یک واژه، ریشه شناختی واژگان و در نظر گرفتن مؤلفه های معنایی از جمله روش هایی است که زبان شناسان معاصر برای تفکیک «چند معنایی» از «اشتراک لفظی» پیشنهاد کرده اند. در این جستار، مقوله چند معنایی در دو تفسیر ادبی و واژگانی کشاف و مجمع البیان مورد بررسی قرار گرفته است. این دو تفسیر از جمله تفسیرهایی هستند که واژگان قرآن را با رویکردی معناشناسانه مورد بررسی قرار داده اند. واژگان چند معنا چون «الصَّرِیْم» «النجم» «الرَّهو» و.. در این دو تفسیر، در روند تغییر معنایی خویش، راههایی چون گسترش معنایی، تخصیص معنایی، انتقال معنایی از راه مجاز و استعاره را پیموده اند.
کاتبان وحی
حوزه های تخصصی:
کدام تفسیر علمی؟: در باب امکان و امنتاع تفسیر علمی قرآن
حوزه های تخصصی:
تسبیح موجودات
روش شناسى اجتهادى تفسیر قرآن به قرآن در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از مهم ترین مباحث مورد توجه پژوهشگران تفسیر، داشتن روش تفسیرى از جانب مفسر و چگونگى شناخت روش وى مى باشد. هر مفسرى ناگزیر است در تفسیر خود روشمند عمل نماید. علّامه طباطبائى نیز که با کشف روابط بینامتنى آیات به تفسیر قرآن پرداخته است، از این قاعده مستثنا نبوده و با توجه به روش قرآن به قرآن اجتهادى، تفسیر «المیزان» را نگاشته است. در پژوهش حاضر، به شناخت شاخصه ها و ویژگى هاى روش تفسیرى ایشان پرداخته ایم تا به واسطه شناسایى آنها، به شناخت روش قرآن به قرآن اجتهادى دست یابیم. براى شناخت روش ایشان، به دو طریق مى توان تمسک جست: 1. سخنان و نوشته هاى وى؛ 2. تحلیل و بررسى نمونه هاى تفسیرى. با مطالعه نوشته هاى علّامه رهیافت قابل توجهى در این زمینه به دست نمى آید، اما با تحلیل و بررسى نمونه هاى تفسیرى، نگرش جامع علّامه به نظام معنایى قرآن، معناشناسى اجتهادى و روشمند، سنت محورى در روش تفسیر و استفاده از آیات غرر در تبیین و تفسیر واژگان و آیه هاى قرآنى حاصل مى گردد.
پُل برای گذشتن است
حوزه های تخصصی:
صمدیت باری تعالی
نگاهى به تاریخ قرآن
حوزه های تخصصی:
به عقیده نویسنده، انگیزه عثمان در جمع قرآن، هراس از گسترش اختلاف قرائت ها در میان مسلمانان بود که مبادا آن اختلاف، مسلمانان را چون یهودیان و مسیحیان بر سر کتابشان به اختلاف دچار سازد. پیش از او، ابوبکر آیات قرآنرا گرد آورد، ولى آن مجموعه را منتشر نکرد، عثمان که از فقدان مصحف واحد در میان مسلمانان احساس خطر مى کرد، قرآنِ گردآورى شده ابوبکر را انتشار داد.
مترجم در چند مورد، نقدهایى بر کلام جان برتن بیان کرده است، ازجمله: روایت زهرى در کتاب المصاحف، نظر شیعیان در مورد قرآن، روایات نزول قرآن به هفت حرف، نزول قرآن به لهجه قریش، تبدیل کلمات قرآن به مترادف آنها.
نقد و بررسی روایتی در تحدید قرآن به سه بخش
حوزه های تخصصی:
یکی از علل وارد کردن اتهام اعتقاد شیعیان به تحریف قرآن از سوی سایر فرق اسلامی وجود برخی روایات در تقسیم بندی موضوعی قرآن از سوی ائمه معصومین علیهم السلام است. در این قبیل روایات، قرآن به بخش هایی تقسیم می شود که در برخی موارد یک سوم یا یک چهارم قرآن را در منزلت و جایگاه معنوی اهل بیت علیهم السلام و توصیف و سرانجام بد دشمنان ایشان معرفی می کند. این مقاله به بررسی حدیثی از امام علی علیه السلام در این زمینه میپردازد. ایشان می فرمایند: «نزل القرآن ثلاثا، ثلث فینا و فی عدونا وثلث سنن و امثال و ثلث فرائض و احکام». پس از بررسی سندی این روایت و وجود روایات معارض در این زمینه، به نقد آن پرداخته، امکان صدور آن را بعید می شمارد. در پایان به فرض صحت چنین روایتی روش تأویل آن بیان می شود و ثابت می شود امکان پذیرش این روایت بر مبنای قاعده تأویل و جری و تطبیق نیز وجود ندارد.