فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۳۳۱ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۸۴ شماره ۸۸
حوزه های تخصصی:
اسباب و زمینه های توهم تعارض علم و دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چگونه از دین دفاع کنیم؟ حاشیهاى انتقادى بر مقاله «اعتبار تئوریهاى علمى»
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
یکى از راههاى حل تعارض علم و دین، تشکیک در حجیت معرفتشناختى تجربه و حس است که نویسنده محترم مقاله «اعتبار تئوریهاى علمى»(2) این رویکرد را برگزیده است. ناقد محترم در این نوشتار کوتاه در صدد است نشان دهد که چنین رویکردى منجر به تشکیک در خود دین نیز مىشود. بنابراین، راه حل مناسبى براى حل تعارض علم و دین نیست.
شایان ذکر است که چاپ این دست مقالات که در مقام نقد نویسندگان مجله رواق اندیشه مىباشد لزوما به معناى تأیید محتوى آن از سوى مجله نیست بلکه تنها به منظور ایجاد فضاى نقد و مناظره، چنین مقالاتى امکان چاپ مىیابند.
یکى از وظایفى که هر دینى بر عهده متدینان خود مىنهد، دفاع از آن دین است. این وظیفه در اسلام به نحو مؤکّد است؛ زیرا دین اسلام دین فطرت و عقل است. بنابراین، علاوه بر شرع اسلام، عقل و فطرت نیز این وظیفه را بر عهده مسلمین مىگذارد. یکى از وجوه دفاع از دین دفاع در برابر افکار و آراى رقیب است. متدین باید در برابر افکار و آراى رقیب بتواند چنان دفاعى از دین خود بنماید که معقولیت دیندارى خود را نشان دهد.
علم جدید غرب یکى از همین رقباى دین شمرده مىشود که از جهاتى چند، رقیب دین شمرده شد؛ از جمله:
1ـ ارائه توصیفى از واقعیات مغایر با توصیف دین از آنها؛
2ـ ادعاى ایجاد سعادت و بهشت دنیوى با تسریع در رشد تکنولوژى و تغییرات فوقالعاده در شیوه زندگى بشر.
در مقابل، متدینان به روشهاى مختلفى تلاش کردند در برابر این رقیب جدید و تازه نفس، از دین دفاع کنند و حتى به رقیب بتازند. یکى از قویترین و مهمترین این روشها خدشه در اعتبار تئورىهاى علمى است. در همین راستا، یکى از نویسندگان در مقاله «اعتبار تئوریهاى علمى» تلاش کرده است این اعتبار را زیر سؤال ببرد. وى با خدشه در اعتبار معرفت حسى و تجربى و با استمداد از آراى کوهن و فایرابند در فلسفه علم، در نهایت چنین نتیجه مىگیرد:
«از این جهت، وقتى که نظریات علمى، از اعتبار نظرى برخوردار نیستند، در صورتى که میان یک نظریه علمى با یک نظریه فلسفى، عرفانى، دینى،... تعارض مطرح شود، نمىتوان با اعتماد به آن نظریه علمى، نظریه رقیب را از صحنه خارج نموده و آن را باطل دانست.»(3)
وى براى این منظور استقراگرایى و ابطالگرایى را نقادى نموده و به آراى نسبىانگارانه کوهن و فایرابند نگاه مثبت دارد.
به نظر مىرسد این رویکرد به علم بیش از آن که به نفع دین باشد، به نفع رقباى دیگر دین، از قبیل اومانیسم و لیبرالیسم باشد. در این نقد به توضیح همین نکته مىپردازیم.
تجربه دینى
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۱۱
حوزه های تخصصی:
مبانی معرفتی دیانت و روشنفکری در غرب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک هیدگر
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۷۴
حوزه های تخصصی:
زبان دین و زبان علم
حوزه های تخصصی:
پیروزی عقل در اندیشه ابن رشد
حوزه های تخصصی:
خدمات و حسنات دین
اصول و مبانی تجربه ی دینی و عرفانی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تجربهی دینی و عرفانی از اسرار و عجایب عالم انسانی بوده و کلید علم به این اسرار شناخت روح انسان است. به عقیدهی عرفا روح انسان مظهر تجلی خداوند بوده و انسان مرآت ذات، صفات و افعال خداوند میباشد. همچنین انسان عالمی است منطبق با کل عوالم هستی و لذا راه وصول به خداوند و دیگر حقایق ماورای طبیعی، که از آن به تجربهی دینی و عرفانی نام میبرند، سیر و سلوک انفسی است. مسیر این سیر و سلوک، روح و قوای روحی انسان است. عرفا قوایی نظیر خیال و واهمه
را مبدأ مکاشفات و الهامات میدانند و از نظر آنان کشف و شهود امری است ذو مراتب که بالاترین مرتبهی آن متعلق است به انبیا. بعضی از عرفا وحی و الهام و نیز مکاشفه و مشاهده را متمایز دانسته و معتقدند وحی مخصوص انبیا، الهام مختص اولیا و کشف برای اهل سلوک میباشد.
پلورالیزم فرهنگی در اندیشه ی اسلامی (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پلورالیزم دینی یا پلورالیزم در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت متعالی ادیان، یکی از اصول مورد اتفاق سنت گرایان است. آنان معتقدند تمام ادیان با وجود اختلاف های ظاهری، از گوهر مشترک باطنی برخوردارند. دین در نظر سنت گرایان به ادیان ابراهیمی اختصاص ندارد و هر روشی برای متمرکزشدن بر حق و زندگی کردن طبق اراده عالم بالا و متناسب با مقصد بشر، «دین» محسوب می شود. این دیدگاه سنت گرایان به حقانیت تمام ادیان می انجامد. از این رو اعتقاد به نسخ و انحصارگرایی در باب حقانیت ادیانِ دیگر، امری ناصواب است. سنت گرایان با استناد به وحدت درونی یا متعالی ادیان به کثرت گرایی دینی معتقدند. ایشان برای تبیین مدعای خویش، از آموزه های تصوف و عناصر بنیادین مشترک میان ادیان بهره می گیرند. این مقاله به توضیح مولفه های اصلی این نظریه و بررسی و ابطال آن بر اساس ادله عقلی و نقلی خواهد پرداخت
بررسی انتقادی رابطة اصول فقه اسلامی و هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول اصول فقه کلیات رابطه علم اصول با علوم دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید عقل و ایمان
هرمنوتیک دانشی است نوپا و برخاسته از غرب که رسالت کلی آن راهگشایی جهت درک و فهم متونی است که بر حسب طبیعت موضوع خود تفسیر پذیر هستند و چنانچه افق فکری گوینده و مخاطب نیز در آنها متفاوت باشد راهیابی به محتوای آنها و بویژه درک مقصود گوینده آنها مشکلتر است. هرمنوتیک در شرق اسلامی با نیازهای مربوط به تفسیر قرآن و فهم متون روائی به طور عام و در قلمروی محدودتر با مباحث متداول در بخش الفاظ از اصول فقه، از این جهت که در صدد فهم ادله نقلی احکام است و قواعدی لفظی را برای آن منظور می کند ارتباط می یابد. این ارتباط بتدریج زمینه هایی جهت بحث تطبیقی میان هرمنوتیک و اصول فقه اسلامی پدید آورده و آثاری نیز در این زمینه منتشر شده است. نوشته حاضر در صدد است ارتباط میان این دو دانش غربی و شرقی را مورد بررسی قرار دهد و فرضیه ای که پیش روی دارد این است که مباحث سنتی اصول فقه اسلامی با اندیشه هرمنوتیکی همگام ندارد، گو اینکه تجدید نظر در هر سنتی بر حسب نیازهایی که پیش می آید و زمینه هایی که فراهم می شود میسر و گاهی ناگزیر است.
دین و عقل
حوزه های تخصصی:
تحلیل و نقد دیدگاه عبدالکریم سروش در اثبات پلورالیسم دینی بر مبنای آیات قرآن
حوزه های تخصصی:
پلورالیسم دینی یکی از مسائل کلام جدید است. پلورالیسم یعنی پذیرش چند نوع فهم، برداشت و معرفت نسبت به یک حقیقت واحد، حتی اگر با یکدیگر متضاد باشند. عبدالکریم سروش یکی از قائلان به این نظریه است که تلاش می کند آن را با استناد به آیات قرآن اثبات کند. دقّت در دیدگاه های او درباره پلورالیسم و تفسیری که از آیات مورد استناد خود ارائه می دهد، نشان دهنده اختلاف نگرش و روش تفسیر او با نگرش و روش تفسیر غالب دانشمندان و مفسّران است. به همین دلیل، نتایج و دریافت های او از آیات قرآن نیز با دریافت های آنان، متفاوت و در مواردی متباین است. این پژوهش به روش توصیف و تحلیل محتوا، پس از تبیین دیدگاه سروش در پذیرش و اثبات پلورالیسم دینی، از دو جهت به نقد و ردّ این دیدگاه می پردازد: اثبات نادرستی استناد سروش به آیات قرآن و استنباط از آن ها؛ تحلیل دلایل قرآنیِ ردّ این نظریه به صورت کلّی.
نقد و بررسی آرای ایزوتسو در حوزة معناشناسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروفسور توشیهیکو ایزوتسو، زبان شناس، فیلسوف، اسلام شناس و قرآن پژوه ژاپنی (1914-1993)، علاوه بر این که قرآن کریم را به ژاپنی ترجمه کرده است دارای دو اثر قرآنی به نام های خدا و انسان در قرآن و نیز مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن است که در آن ها با رویکردی معناشناسانه به تبیین ساختار اساسی آموزه های قرآن پرداخته است. وی متأثر از مکتب قوم ـ زبان شناسی یا مکتب بن است، که طبق آن هر زبانی جهان بینی ویژة خود را دارد، و با برخورداری از پیشینه ای علمی در زبان شناسی و فلسفه، به بررسی معنا شناسانه واژه های کلیدی قرآن می پردازد و سعی می کند با کشف ارتباط معنایی واژگان در یک شبکه معنایی گسترده، به نظام هماهنگ قرآنی دست یابد.
وی در روش خود از معناشناسی هم زمانی و درزمانی استفاده می کند که در معناشناسی هم زمانی نیز از اصول هفتگانه ای پیروی می کند که در پژوهش حاضر از جهات متفاوت مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
بی توجهی به معناشناسی جمله ای و سیاق مندی معنا، ناآشنایی با مکاتب مختلف معناشناسی و تک بعدی بودن ، بی توجهی به تفاوت فهم افراد در دوران پس از نزول قرآن کریم، عدم وجود معیار در تعیین کلمات محوری، دید فلسفی منبعث از منابع غیر اسلامی و آشنایی ضعیف با علوم بلاغی، از جمله محورهای نقد روش شناسی ایزوتسو در این مقاله است.
تحلیل معنای سعادت از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله سعادت از مسائل بنیادی اخلاق و فلسفه اخلاق از دیر زمان تاکنون است و مورد توجه اندیشمندان و مکاتب مختلف اخلاقی بوده است. فارابی آن را به دو قسم حقیقی و غیر حقیقی تقسیم می کند و در نگرش او سعادت حقیقی امری بسیط نیست، بلکه مفهوم مرکب است و غایه الغایات، خیر لذاته، خیر مطلق، خیر غایت تام است و لذت آن از نوع لذت معقول و دراز مدت است. اراده به معنای اختیار، قوه ناطقه نظری و فطرت مشترک شرط لازم سعادت هستند نه شرط کافی و تحقق سعادت به برنامه ریزی نیاز دارد و سعادت حقیقی امری مشکک است و بالاترین مرتبه آن قرب وجودی به خداست و همین امر اخیر مؤید تاثر فارابی از متون دینی است.