چکیده
برومر در ادامه مقاله به بررسى «تمثیل هویات» پرداخته و دلیل روىآوردن آکویناس به این نوع تمثیل را بیان مىکند . آکویناس در این نوع از تمثیل سعى مىکند تا با تمسک به «اصل سنخیت علت و معلول» مشکل معناشناختى اوصاف الهى را حل کند . کارلبارت مىکوشد تا با طرح «تمثیل نسبتها» به جاى تمثیل هویات مشکل را حل کند . به نظر بارت ما فقط در صورتى که خداوند خود را از طریق وحى آشکار کند مىتوانیم به او شناخت پیدا کنیم . برومر در این مقاله راهحلهاى دیگرى مانند استفاده از زبان مجاز، کنایه و استعاره (زبان حکایت) را هم بررسى مىکند .
«چکیده»
این مقاله در صدد تبیین دیدگاه خاص قاضى سعید درباره چگونگى و کیفیت اتصاف واجب تعالى به صفات است از آن جا که توضیح دقیق این مسئله، منوط به تبیین اصول فکرى و مبنایى قاضى سعید است، لذا در ابتدا به این مبانى اشاره شده و سپس چون به نظر نویسنده قول حق در مسئله قول صدرالمتالهین شیرازى است، مقایسهاى اجمالى بین این دو دیدگاه به عمل آمده است .
این مقاله موضوع نام های نیکوی خداوند را با رویکردی متفاوت مورد بررسی قرار می دهد. به نظر می رسد یافته ها و روشهای زبان شناسی بویژه در شاخه معناشناسی واژگانی می تواند زمینه پژوهش های تازه تری را فراهم نماید. شارحان اسماء واندیشمندانی که به نامهای خداوند پرداخته اند ‘ به تدریج دریافته اند که میان اسماء خداوند‘نوعی نظم در روابط معنایی و یا احیانأ سلسله مراتب برقرار است. آنان کوشیده اند در قالب لغت‘ کلام‘ تصوف‘ عرفان و فلسفه به جستجوی چنین نظامی بپردازند. این مقاله نیز قصد دارد با پرداختن به روابط معنایی اسماء ‘ مسائلی مانند هم معنایی‘ چندمعنایی‘تضاد معنایی‘همنشینی ها و اشتقاقهای صرفی اسماء را در قالب یک حوزه واژگانی جستجو کند.