فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۵٬۷۲۹ مورد.
تحلیل انتقادی نظریه لین رادر بیکر در تبیین رستاخیز با رویکرد اجمالی به حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
لین رادر بیکر درصدد است که آموزهرستاخیز در مسیحیت را با ماده گرایی سازگار کند. او مدعی است که با تکیه بر نظریه تقوّم به عنوان یک نظریة مادی انگارانه، می توان تبیین کلامی و فلسفی شایسته ای از کیفیت زندگی پس از مرگ ارائه کرد. بیکر، به جای ارائه تبیین فلسفی از نسبت حیات ذهنی با بدن اخروی، به شیوه ای متکلّمانه، رستاخیز را فعل اعجازی خدا می داند. یکی از لوازم نظریه تقوّم، عدم اهمیت این همانی عددی بدن دنیوی و اخروی است. در حالی که به نظر می رسد بدون در نظر گرفتن این همانی بدن دنیوی و اخروی، نمی توان تبیین معقولی از امکان حیات پس از مرگ ارائه کرد؛ زیرا علاوه بر این که انسان یک حقیقت نفسانی جسمانی است، بین نفس و بدن هر شخص، رابطه ضروری، و نه امکانی، برقرار است. در مقام مقایسه، ملاصدرا استمرار وجودی شخص دنیوی و اخروی را با توسّل به وحدانیّت نفس (در عین پذیرفتن بدن های مختلف) توضیح می دهد؛ به طوری که نفس ناطقه، در هر مرتبه به نوعی ماده تعیّن می بخشد و با توجه به حرکت جوهری، بدن دنیوی و اخروی، دو جنبه از یک واقعیت واحد اما ذومراتب هستند.
آموزش فلسفه با رویکرد پرورش تفکر انتقادی و مقایسه آن با سبک سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های فعال و نوین آموزش تفکر فلسفی، روش «تفکر انتقادی» است. این شیوه از ابداعات ماتیو لیپمن و رابرت انیس است که مبتنی بر اصول کنجکاوی اندیشمندانه، عینیت گرایی، انعطاف پذیری، گستردگی فکر، شک گرایی معقول و روشمند بودن است. مسئله مهم و قابل طرح این است که فیلسوفان اسلامی و به طور مشخص ابن سینا به عنوان فیلسوف مروج تفکر فلسفی تا چه اندازه شیوه ی تفکر انتقادی را در مسیر ترویج فلسفه و رشد تفکر فلسفی به کار بسته است. با بررسی آثار ابن سینا و شیوه های عملی او مشخص می شود که وی در نقد و تحلیل اندیشه های عوام و خواص، در نحوه ی برخورد با نقادان معاصرش، در مناسبات علمی با شاگردانش، در تثبیت و ترویج تفکر منطقی (برهانی) در فلسفه به شیوه ی «تفکر انتقادی» برخورد کرده است.
تحقیقات ابن سینا در زمینه علم النفس و کاربرد آن در طب سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش هایی که اذهان محققان و اطبا را به خود مشغول کرده است بررسی چگونگی تأثیر نگرش فلسفی ابن سینا بر طب اوست. ابن سینا در زمینه علم النفس تحقیقات ارزنده ای ارائه کرده است که مبنای او در مراحل شناخت بیماری جسمی و روحی و نحوه درمان آن است. ترکیب انسان از نفس و بدن، برخورداری نفس از قوای متعدد، ارتباط نفس و بدن و شرافت مزاج انسان و نزدیکی به اعتدال حقیقی، از نمونه تحقیقات فلسفی ابن سینا در زمینه نفس است که در طب از آن بهره برده است. از تأثیرات مهم علم النفس ابن سینا بر طب او توجه به تأثیر حالات نفسانی بر امور بدنی و بالعکس است. با توجه به این رویکرد وی در برخی موارد به جای تدبیر طبیعی از تدبیر نفسانی استفاده می کند. بر این اساس در طب سینوی در شیوه معالجه به جنبه های نفسانی و بدنی به یک اندازه توجه می شود.
معناشناسی متون دینی با کاربست آموزه حقیقت و رقیقت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزة حقیقت و رقیقت آموزه ای برهانی عرفانی است که صدرا آن را با مطالعات میان رشته ای و تعمق در برخی متون کلیدی دینی به دست آورده و سپس، با کاربردی وسیع در تجزیه و تحلیل های مختلف فلسفی، آن را در تفسیر سایر متون دینی نیز استخدام کرده است تا با آن فهمی درست و به دور از تنزیه صِرف و تشبیه محض در الهیات فلسفی و جهان بینی عقلانی ارائه دهد. بر اساس این آموزه، حداقل دو طبقة کلی برای موجودات قابل تصویر است؛ «حقیقت» به منزلة خزاین و ملکوت و «رقیقت» به منزلة تنزل وجود از آن مراتب. این آموزة متناظر با تشکیک در مظاهر، «حقیقت» را «متنزّل» در مراتب رقیقه و رقایق می داند و سلسلة عریض و طویل هستی را دارای وحدت حقیقت می بیند، و از کثرت تباینی موجودات به شدت فاصله می گیرد و به توحید شخصی وجود می گراید. بر این اساس هستی از حقیقت اصیل خود به عالم اسمای الهی تجلی می کند، و از آن پس سیر نزولی آغاز و با گذر از هر عالمی تنزلی دیگر روی می دهد، و یکی دیگر از رقایق بروز می کند. برخی متون غامض دینی دربارة موجودات، فقط با این آموزه قابل تفسیر مطلوب و به دور از تشبیه صِرف یا تنزیه و تعطیل محض است که در آن ها از عینیت اولیت و آخریت حق تعالی، عینیت ظهور و بطون واجب، معیت خداوند با مخلوقات بدون تجافی از مقام شامخ وجوب، تنزل موجودات از گنجینة غیب الهی، و تأثیر اسمای الهی در کیان موجودات و فیض بخشی به هستی سخن به میان آمده است.
فضیلت گرایی اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه اخلاقی ابن سینا در زمره نظریه های فضیلت گرایی قرار می گیرد. وی نظریه اخلاقی خود را با بحث از سعادت به عنوان غایت نهایی زندگی انسان آغاز می کند و سعادت نهایی انسان را در «قُرب به خداوند متعال» و راه رسیدن به مقام قرب را کمال در عمل و نظر می داند. بنابراین سعادت حقیقی انسان در کمال قوه نظری و عملی اوست. کمال قوه عملی در این است که انسان به ملکه عدالت برسد و قوای شهوی و غضبی را تحت کنترل قوه عاقله درآورد و فضائل حکمت، شجاعت و عفت را کسب کند. همچنین کمال قوه نظری در آن است که انسان به حقایق همه اشیا علم پیدا کند و عالَم عقلی مضاهی با عالَم عینی باشد. ابن سینا فضائل را به فضائل نُطقی (یا عقلی) و خُلقی تقسیم می کند که فضائل نطقی، فضائل نفس هستند و فضائل خُلقی، فضائل بدن اراده کننده در نگاه او، راه رسیدن به فضائل اخلاقی، رعایت قاعده اعتدال است و نکته مهم در نظریه وی، اکثری دانستن این قاعده است. در این مقاله سعی شده است جهات ابتکاری نظریه اخلاقی ابن سینا در مقایسه با دیگر حکمای اسلامی نیز بیان شود.
تبیین دیدگاه هستی شناسانة ابن سینا پیرامون عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با رویکردی فلسفی عرفانی به بررسی نگرگاه هستی شناختی ابن سینا در مسألة عشق می پردازد. در این دیدگاه شیخ به نحو تشکیکی بالاترین و نفیس ترین مرتبه عشق را مربوط به پروردگار همه عوالم هستی می داند، که بیان ایشان عمدتاً در تفکر فلسفی ایشان ناظر به همین مرتبه است. اما آن چه نظر عرفانی ایشان را معطوف به خود داشته است و سبب هستی شمولی عشق در دیدگاه پورسینا گشته، علاوه بر عشق ذاتی حق به خویش، مراتب خلقت از بالاترین تا پست ترین آن است؛ به این معنا که رتبه بعد مربوط به جواهر عقلی قدسی است که مبتهج به ذات حق و عاشق خیر مطلق اند. سومین مرتبه تشکیکی عشق از آن نفوس ناطق فلکی و سپس نفوس کامل انسانی است. چهارمین و پنجمین مرتبه مربوط به نفوس ناطق متوسط و ناقص است و مراتب بعد مشتمل بر سایر موجودات عالم هستی یعنی نفوس حیوانی، نباتی و جمادات است که شیخ این عشق غریزی و نهفته در ذات مخلوقات را عشق آن ها به کمال خود می داند و این گونه با بیان سریان عشق در گستره هستی به دیدگاه عرفا نزدیک می گردد.
یگانه انگاری صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفة ملاصدرا پس از اثبات نفس، به مجرد و غیر مادی بودن نفس استدلال می شود. حال پرسش این است که با وجود نفس مجرد، آیا ملاصدرا دوگانه انگار است یا یگانه انگار؟ در این مقاله بر اساس اصول صدرایی روشن خواهد شد که وجود انسان، از نطفه تا آخرین مراتب تجردش، حقیقت واحدی است که مدارج و حیثیات گوناگون دارد و مفهوم نفس و بدن از آن مراتب و حیثیات گوناگون انتزاع می شود بدون آن که مرز دقیق و غیر قابل عبوری بین آن ها وجود داشته باشد. اصل حرکت جوهری و تکامل ذاتی به همراه وحدت حقیقت وجود امکان چنین تبیینی را برای صدرا فراهم می کند. وی همچنین، با کمک گرفتن از مدل مفهومی اصل وحدت صورت و ماده (فعل و قوه)، وجود انسان را حقیقتی می شمارد که دارای دو جنبة فعل و قوه (نفس و بدن) است
رابطه اخلاق و دین در اخلاق فضیلت با تکیه بر نظرات اخلاقی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
اخلاق فضیلت، به عنوان شاخه ای از اخلاق هنجاری، بر رفتار فضیلت مندانه با دیدگاهی غایت اندیشانه و کمال طلبانه تأکید دارد که مبتنی بر سعادت محوری با توجه به خیر است. در این نظام اخلاقی، فعلیت یافتگی قوای طبیعی و نفسانی انسان مورد توجه است که خود به لحاظ معرفتی نیل به غایت طبیعی انسان و خیر و سعادت او را در بر دارد. در فضیلت گرایی، بر فاعل اخلاقی تأکید می شود که با رویکردی فضیلت مندانه به سوی خیر اخلاقی حرکت می کند. ولیکن باید دید آیا این فضیلتمندی اخلاقی، نسبتی با فضیلتمندی به معنای دینی دارد یا خیر. از این رو، در این مقاله سعی خواهد شد نسبت بین اخلاق فضیلت و دین را با توجه به آرای اخلاقی علامه طباطبایی بررسی کنیم. علامه معتقد است دین و اخلاق در مقام ثبوت و وجودشناختی از هم مستقل اند و اخلاق امری ذاتی و فطری در انسان است، لیکن به لحاظ اثباتی و معرفت شناختی، نظام اخلاقیِ مبتنی بر عقل به تنهایی قادر به ادراک حقیقت و نیل به سعادت حقیقی و کمال وجودی برای انسان نیست و دین، در مقام هدایتگر، دارای قوانینی است که اخلاق ناگزیر باید از آن ها تبعیت کند.
گستره عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
خواجه طوسی در مرحله عصمت انبیا به اعتبار بُعد نظری، معتقد است که پیامبر در دریافت، حفظ و انتقال وحی کاملاً معصوم است و هیچ گونه خطایی نه سهواً و نه عمداً از او صادر نمی شود اما به اعتبار بُعد عملی، معتقد است که عصمت شامل قبل از بعثت و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، نفرت آور و غیرنفرت آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی و تشخیص مصالح و مفاسد امور و مسائل عادی زندگانی هم می شود. او با تأکید بر لطف بودن «عصمت» در حقّ دارنده آن بیان می کند که عصمت این گونه است: عبد معصوم، در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزه ترک دارد و به سمت طاعات ترغیب می شود. ازآنجاکه خواجه حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیا را که تأمین کننده غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نمی داند، «عصمت» را عقلاً و نقلاً به طور مطلق ضروری می شمارد. ایشان به دلایل نقلی نظیر آیات ناظر به عدم نفوذ شیطان نسبت به مخلصان و مطهران، هدایت یافتگی انبیا، و نرسیدن عهد الهی به ظالمان، و دلایل عقلی نظیر لزوم وثوق و اطمینان، لزوم تکلیف به محال، و لزوم مخالفت با پیامبر در صورت عدم عصمت استناد می کند.
معنا، چیستی و هستی شناسی عقل از نظر ملاصدرا و دکارت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
ملاصدرا برای عقل معانی بسیاری برشمرده است کهبرخی ناظر به عقل نظری و برخی ناظر به عقل عملی اند. ملاصدرا معتقد است عقل در وجود انسان، حقیقت پیوسته ای دارد و انسان با حرکت جوهری خویش و در پرتوی عنایت عقل فعال، آن را به فعلیت می رساند؛ تاجایی که انسان می تواند به موجودی مجرد از ماده تبدیل شود. دکارت معتقد است عقل ممیز انسان از سایر موجودات، قوه درست حکم کردن و تمییز نادرست از درست، و در همه انسان ها یکسان است. معنای عقل دکارتی را باید در کارکرد عقل در فلسفه او جست؛ کارکردی که از دل ریاضیات بیرون می آید. عقل و روش در فلسفه دکارت فقط تمایز مفهومی دارند. عقل دکارتی هم مرتبه عقل بالملکه در فلسفه ملاصدراست. البته ملاصدرا به آن بسنده نکرده، بلکه آن را توسعه داده و برای آن مراتبی درنظر گرفته است. هردو اندیشمند، تعقل را در پرتوی نور عقلی و شهود معنا می کنند. ملاصدرا عقیده دارد عقل انسان می تواند به مرتبه ای وجودی برسد که عقول را مشاهده و صور عقلی را ادراک کند. دکارت معتقد است نور عقلی، همان عقل فطری ذهن است که اشیا را واضح و متمایز ادراک می کند.
تفسیر انسان بر اساس حرکت جوهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین در روایت خود از اسفار چهارگانه اش انسانی را به تصویر می کشد که چون وجود او در حرکت و صیرورت است، هر آن، در مرتبه جدیدی از هستی به فعلیت می رسد. این نحوه وجود، مناسبات عمیقی را با هستی، برای انسان رقم می زند. در این نوشتار برآنیم آن مناسبات را تبیین کنیم. نخست، در مفهوم حرکت جوهری تأمل می کنیم؛ حرکتی که سراسر هستی مادی را دربرگرفته است و انسان نیز که مراتبی از وجودش مادی است، از این حرکت مستثنی نخواهد بود. سپس، به وجود انسان، که مرتبه ای از هستی سیال است، توجه خواهیم کرد و تلاش می کنیم وضع او را در هستی، به روشنی تببین کنیم. آنچه درنهایت حاصل خواهد شد، مسافری است که درعین اینکه سائر در خویش است، سائر در مراتب هستی است. اگر سفر او در خویشتنِ خویش، با اندک تذکری همراه باشد، او با مشاهده مناظر وجود خویش، مراتب هستی را بازمی یابد؛ زیرا انسان و هستی، هیچ بینونتی ندارند. بی تردید آنچه ما را در این سیر به پیش خواهد برد، تماشای انسان، فقط در آیینه وجود است.
بررسی نسبت انکار نبوت و الحاد به محمد بن زکریای رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدبن زکریای رازی فیلسوف قرن چهارم هجری (313 ه.ق)، یکی از اندیشمندان بزرگ ایران و جهان اسلام بشمار می رود اما برخی از مخالفین، وی را متهم به الحاد کرده و اعتقادات دینی اورا مورد خدشه قرار داده اند. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل و بررسی دو پرسش در این باره بپردازیم: آیا حقیقتاً محمد بن زکریا منکر نبوت بوده است یا خیر؟ مخالفین چه دلایل منطقی برمدّعای خود ارائه داده اند؟ در مقام ارزیابی باید گفت: دلایلی از جمله باور وی به تناسخ و قدمای خمسه؛ تأکید زیاد وی براستقلال عقل؛ و نگارش دو کتاب به نام های مخاریق الأنبیاء و نقض الادیان در زمینه انکار نبوت توسط مخالفین مطرح شده است؛ اما در دیگر سو قرائنی وجود دارد که دلایل مخالفین را مخدوش کرده و یا حداقل مورد تردید قرار داده است. از جمله استناد نگارش دو کتاب مذکور به وی نامشخص و بدون دلیل است زیرا متن آن دو موجود نیست و در میان مورخین و فهرست نویسان تنها برخی اندک قائل به نگارش آنها توسط محمد بن زکریا شده اند؛ شواهد دیگری از قبیل احترام أمرای مسلمان به محمد بن زکریا؛ نگارش کتاب هایی در زمینه امامت و معاد می تواند او را از این نسبت ها مبرا سازد. همچنین عبارت هایی در بعضی از آثار او به چشم می خورد که نشانگر باور او به پیامبر اسلام و کتابش قرآن کریم است. در نهایت پس از تحلیل و بررسی أدله هر دو دسته می توان گفت که ظاهراً محمد بن زکریای رازی با داشتن افکار و اندیشه هایی جدید و بعضاً متفاوت از جریان های فکری زمانش مورد قضاوت های نابجا و نادرست برخی جریان های فکری افراطی مانند اسماعیلیه قرار گرفته است.
تحلیل فلسفی فنای فی الله از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان اسلامی در جست وجوی کمال خاص انسانی، به سراغ بعد عقلانی وی رفته، آن را به عقل عملی و نظری تقسیم نموده اند. به اعتقاد ایشان، رهاورد تکامل عقل عملی و تسلط عقل بر قوای حیوانی، تنها آن است که راه را برای استکمال حقیقی انسان باز می کند؛ اما تکامل حقیقی انسان در بعد عقل نظری وی رخ می دهد که پس از طی مراتب عقل هیولانی، بالملکه و بالفعل، در نهایت، به درجه ی عقل مستفاد رسیده، صورت تمامی عالم در وی نقش می بندد.
اما صدرالمتألهین معتقد است که نفس، پس از وصول به مرتبه ی عقل مستفاد، با عقل فعال متحد می شود، سپس تکامل خود را ادامه می دهد تا به «فنای فی الله» دست یابد که همان ادراک عین ربط بودن حقیقت نفس است. وی به مدد مبانی فلسفی خود، به ویژه نظریه ی «فقر وجودی معلول» نشان می دهد که سالک الی الله، در این مرتبه ، با ادراک حقیقت وجودی خویش، علم حضوری به حق تعالی نیز پیدا می کند و چون در این حالت، فقر محض خود و استغنای بی منتهای حق تعالی را به قدر وسعت وجودی خویش ادراک می کند، از آن به «فنای فی الله» یاد می شود.
به گفته ی ملاصدرا، وجود موهوم انسان او را از شهود خداوند متعال بازمی دارد و برای دستیابی به فنای فی الله، باید این حجاب را کنار بزند.
پیش نیازهای مفهوم شناسانه «نظریة فطرت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث دربارة امور و علوم فطری به رغم اهمیت فراوان و پیشینه درازش، همچنان دچار چالش های بسیار، و اختلاف عمیق آرای اندیشمندان به ویژه فیلسوفان است. به نظر می رسد از عوامل اصلی دوام این تفاوت انظار، این است که مبادی تصوریه و تصدیقیة این موضوع، آنچنان که باید، مورد بررسی جدی، دقیق و مستقل قرار نگرفته است. کاستی های موجود در مفهوم شناسی واژة «فطرت» و «فطری» و بی توجهی به تقسیمات فطرت و تفاوت احکام هر قسم و عدم بررسی دقیق عناصر اصلی مفهوم فطری و نارسایی های موجود در روش شناسی این موضوع، از جمله مهم ترین این عوامل است. در این نوشته کوشیده ایم با استخراج معانی مختلف فطرت و فطری از منابع دینی، منطقی، فلسفی و عرفانی و تحلیل مفهوم شناسانة آنها راه را برای تحریر درست محل نزاع هموار سازیم. در پایان نشان داده ایم که دیدگاه رایج دربارة ضرورت دو ویژگی مفهومی «عمومیت» و «زوال ناپذیری» برای امور فطری اثبات پذیر نیست.
دیدگاه هیوم و جی. ال. مکی در مسئله شر و تطبیق آن با حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
حرکت استکمالی انسان نزد شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق حرکت استکمالی انسان را هم به زبان علم، هم به زبان نماد، مورد توجه قرار داده و در قالب داستان های متعدد روایت کرده یا بدون قالب داستانی، به نمادسازی در این مسئله پرداخته است. تحلیل و رمزگشایی از نمادهایی که سهروردی در رساله های خویش برای تصویرسازی سیر نفس به سوی سعادت به کار برده، نشان دهنده عوامل و اسباب کمال و سعادت انسان، در دیدگاه او است. اساسی ترین مراحل سیر استکمالی نفس عبارت اند از: یک؛ چیرگی بر قوای نفسانی، به ویژه حواس ده گانه ظاهری و باطنی؛ دو؛ اتصال به نفوس ناطقه فلکی؛ سه؛ اتصال به عقل فعال و دیگر عقول ده گانه.