در فلسفة ملاصدرا پس از اثبات نفس، به مجرد و غیر مادی بودن نفس استدلال می شود. حال پرسش این است که با وجود نفس مجرد، آیا ملاصدرا دوگانه انگار است یا یگانه انگار؟ در این مقاله بر اساس اصول صدرایی روشن خواهد شد که وجود انسان، از نطفه تا آخرین مراتب تجردش، حقیقت واحدی است که مدارج و حیثیات گوناگون دارد و مفهوم نفس و بدن از آن مراتب و حیثیات گوناگون انتزاع می شود بدون آن که مرز دقیق و غیر قابل عبوری بین آن ها وجود داشته باشد. اصل حرکت جوهری و تکامل ذاتی به همراه وحدت حقیقت وجود امکان چنین تبیینی را برای صدرا فراهم می کند. وی همچنین، با کمک گرفتن از مدل مفهومی اصل وحدت صورت و ماده (فعل و قوه)، وجود انسان را حقیقتی می شمارد که دارای دو جنبة فعل و قوه (نفس و بدن) است