محمدبن زکریای رازی فیلسوف قرن چهارم هجری (313 ه.ق)، یکی از اندیشمندان بزرگ ایران و جهان اسلام بشمار می رود اما برخی از مخالفین، وی را متهم به الحاد کرده و اعتقادات دینی اورا مورد خدشه قرار داده اند. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل و بررسی دو پرسش در این باره بپردازیم: آیا حقیقتاً محمد بن زکریا منکر نبوت بوده است یا خیر؟ مخالفین چه دلایل منطقی برمدّعای خود ارائه داده اند؟ در مقام ارزیابی باید گفت: دلایلی از جمله باور وی به تناسخ و قدمای خمسه؛ تأکید زیاد وی براستقلال عقل؛ و نگارش دو کتاب به نام های مخاریق الأنبیاء و نقض الادیان در زمینه انکار نبوت توسط مخالفین مطرح شده است؛ اما در دیگر سو قرائنی وجود دارد که دلایل مخالفین را مخدوش کرده و یا حداقل مورد تردید قرار داده است. از جمله استناد نگارش دو کتاب مذکور به وی نامشخص و بدون دلیل است زیرا متن آن دو موجود نیست و در میان مورخین و فهرست نویسان تنها برخی اندک قائل به نگارش آنها توسط محمد بن زکریا شده اند؛ شواهد دیگری از قبیل احترام أمرای مسلمان به محمد بن زکریا؛ نگارش کتاب هایی در زمینه امامت و معاد می تواند او را از این نسبت ها مبرا سازد. همچنین عبارت هایی در بعضی از آثار او به چشم می خورد که نشانگر باور او به پیامبر اسلام و کتابش قرآن کریم است. در نهایت پس از تحلیل و بررسی أدله هر دو دسته می توان گفت که ظاهراً محمد بن زکریای رازی با داشتن افکار و اندیشه هایی جدید و بعضاً متفاوت از جریان های فکری زمانش مورد قضاوت های نابجا و نادرست برخی جریان های فکری افراطی مانند اسماعیلیه قرار گرفته است.