زهره توازیانی

زهره توازیانی

مدرک تحصیلی: استاد دانشگاه الزهراء (س)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳ مورد.
۱.

سعد و نحس ایام و تبیین سینوی خواجه طوسی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاک جسم فلکی نفس سعد و نحس ایام خواجه طوسی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۰
بحث اوضاع فلکی و موقعیت ستارگان و همچنین نحوه قرار گرفتن آن ها و متعاقباً سعدی و نحسی روزها مسأله ای است که از دیرباز توجه مردم را به خود جلب کرده است. بسیاری از مردمان بر این باورند ک اوضاع فلکی نقش تعیین کننده در اتفاقات زندگی آن ها دارد. این باور در بخش علمی مسأله، امری انکارناپذیر است مانند اعتقاد به تأثیر خسوف و کسوف در پدیدارهای طبیعی. اما بخش غیرعلمی آن عموماً به شکل خرافات در زندگی انسان ها نمود پیدا کرده است؛ این که اساساً اوضاع فلکی علاوه بر تأثیرات طبیعی بتواند تعیین کننده ی مفاهیم ارزشی از جمله سعد و نحس ایام باشد، دغدغه ای است که حتی فیلسوفان از آن فارغ نبوده اند؛ از جمله ی آن ها خواجه نصیرالدین طوسی است. سوال پایه تحقیق حاضر آن است که خواجه نصیر الدین طوسی چه تبیین فلسفی از سعد و نحس ایام مطرح میکند؟ دستاورد این پژوهش عبارتست از آنکه مسأله سعد و نحس ایام و انتساب آن ها به اوضاع فلکی از نگاه فیلسوفان به دور نمانده است و خواجه نصیر الدین طوسی بر اساس مبانی انسان شناختی و جهاشناختی تاثیر افلاک بر نفوس و سعد و نحس ایام را تحلیل و تبیین کرده است. او معتقد است فعل و انفعالات و حرکت افلاک و شکل و نظم بین ستارگان و اجسام فلکی ، با توجه به توان و قابلیتی که نفس انسانی برای تاثیر در جسم و تاثر از آن دارد، می تواند موجبات سعدی و نحسی ،در زندگی انسان و همچنین تأثیر در زمین و اجسام موجود در آن را فراهم سازد .
۲.

فلسفه برای کودکان در تراز دانش فلسفه و جواز تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه برای کودکان معنا موضوع فلسفه تربیت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
متیو لیپمن، پردازشگر مفهوم فلسفه برای کودکان، عنوان فلسفه را در برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان، متفاوت از برداشت عمومی فیلسوفان از این واژه انتخاب کرده است؛ تا جایی که می توان اذعان نمود که این مفهوم اساساً در سپهر معنایی فلسفه قرار نمی گیرد و یا بسیار کم وسعت تر از آن است. مقاله حاضر بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی، برنامه فلسفه برای کودکان را در ارتباط و در تراز با جایگاه و مرتبه دانش فلسفه با تأکید بر دو مٶلفه معنا و موضوع فلسفه بررسی نماید. همچنین از دیدگاه تربیت اسلامی که نظام تربیتی در کشور ما به تأسی و تأثیر از آن صورت می گیرد، ضرورت یا عدم ضرورت آموزش فلسفه به کودکان و نیز اولویت آن را بررسی کند. نتایج نشان دهنده آن است که معنا و موضوع فلسفه در «فلسفه برای کودکان» با معنا و موضوع رایج آن در دانش فلسفه که موجود بما هو موجود است، تفاوت دارد. موضوع فلسفه در فلسفه برای کودکان از سطح موضوعات و مسائل محیط طبیعی و اجتماعی فراتر نمی رود؛ چرا که در این برنامه، تأکید بر عدم رسیدگی به موضوعات و مسائل متافیزیکی است. حال آنکه متافیزیک و مسائل آن از جمله موضوع خدا، از موضوعات اساسی در فلسفه بوده و تربیت اسلامی نیز بر مدار آن استوار است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که در تربیت اسلامی، دستور و توصیه مستقیمی به آموزش فلسفه برای کودکان وجود ندارد. اما از سوی دیگر، فلسفیدن به وسیله کودکان نهی نیز نشده است. با این حال، اولویت آموزش ها در تربیت اسلامی، آموزش فلسفه نیست؛ بلکه اولویت با آموزش اصول، عقاید، آداب و اخلاق اسلامی و تأدیب کودکان است. بدین سان فلسفه برای کودکان در اولویت نظام تربیت اسلامی قرار نمی گیرد.
۳.

انفعال و عواطف انسانی در مواجهه با آثار هنری بر مبنای حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انفعال نفس عواطف و احساسات صور هنری ابن سینا تجربه زیباشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
ارتباط میان انفعال و عواطف انسانی با صور گوناگون هنر ازجمله مباحث موردتوجه در فلسفه اسلامی است و تخیل قوی و ایجاد عواطف نفسانی، دو مؤلفه اصلی لحاظ شده در تعاریف فلاسفه مسلمان از انواع هنر هستند. ابن سینا نیز ازجمله فلاسفه ای بوده که به این موضوع اهتمام داشته است. با عنایت به این مسئله، مقاله پیشِ روی با رویکرد توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و پرسش اصلی مطرح شده در آن بدین شرح است که ازنظر ابن سینا در مواجهه با اثر هنری، چه انفعال نفسانی یا عواطفی در انسان ایجاد می شود. به دنبال آن، دو پرسش فرعی بدین شرح نیز در این پژوهش موردنظر بوده اند: چه عواملی باعث ایجاد این انفعالات نفسانی می شوند و چه ارتباطی میان انفعال نفس و حدوث عواطف یا احساس و ادراک اثر هنری وجود دارد؟ شایان ذکر است که در حکمت سینوی، حالاتی متفاوت مانند قبض و بسط، تعجب و حیرت، و نشاط و حزن از انواع انفعال نفس برشمرده شده اند و بررسی آثار ابن سینا نشان می دهد انفعال درنتیجه تعامل سه عامل صورت یا ترکیب بندی، محاکات و طبع انسان به وجود می آید. این عواطف درپی ادراک اثر پدید می آیند؛ از این روی، دارای ابعاد شناختی هستند و می توان آن ها را راهی برای شناخت معنا و حتی معیاری برای زیبایی اثر قلمداد کرد.
۴.

علل عمده گرایش به پلورالیسم دینی در غرب و پاره ای از نقدهای وارد بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پلورالیسم کثرت گرایی علل گرایش به پلورالیسم نقد پلورالیسم جان هیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
نظر به تعدّد و تنوّع ادیان در روزگار ما و ادعایی که هر یک از آنها مبنی بر حقّانیت و نجات دارند، رویکردهای مختلفی خصوصاً در عصر حاضر نسبت به چنین ادعاهایی مطرح شده است که عمدتاً بستر آن در غرب فراهم گردیده است. الهیات مسیحی که بیش از هر دین دیگری خود را در مواجهه با پیروان ادیان و نحله های مختلف فکری دیده و از طرفی بر حقّانیت و نجات تأکید دارد، اکنون با این مسئله جدّی روبه روست که مدّعیان ادیان دیگر نیز همین ادعا را داشته و بنابراین یا باید در مقابل حریفان جدّی خود بایستد و یا کثرت آنها را به رسمیت بشناسد و به گونه ای به پلورالیسم دینی تن دردهد. آنچه در غرب اتّفاق افتاده است، صورت اخیر مسئله است که با تلاش های متکلّم معاصر مسیحی، جناب «جان هیک» بیشتر پیوند خورده است. در بینش جان هیک کثرت ادیان به رسمیت شناخته شده و او سهمی برای حقّانیت و نجات آنها قایل شده است. عللی همچون توسعه ارتباطات، معاشرت با پیروان ادیان گوناگون، افول معنویت و در مواردی وجود آموزه هایی عقل گریز در ذات پارادوکسیکال دین مسیحی، انحصارطلبی و علل دیگر از عوامل عمده گرایش به پلورالیسم دینی و سبب تقویت بنیان های این نوع نگرش گردیده است. نویسندگان این مقاله با عنایت به اهمیت موضوع در صدد استقرای آن علل بوده و حتّی الامکان با بررسی پاره ای از نقدهای وارد بر آنها در پی آن اند چشم اندازی از علت عدم اقبال متکلمان مسلمان را به این نوع اندیشه ترسیم نمایند.
۵.

تقریر تقویمی ابن سینا از مسأله خدا و امکان شناسایی او(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا وجود ابن سینا استفاده تقویمی رهیافت از طریق لوازم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۴۲
رهیافت به مسئله خدا برای همه کسانی که بخشی از همّ فلسفی خویش را معطوف به آن ساخته اند مسئله ای جدی است و اهمیت آن از آن جهت است که اگر این رهیافت مبنای دقیق و عمیقی نداشته باشد تلاش فیلسوف و اندیشمند را دچار چالش های جدی می سازد. ابن سینا در مسئله خدا با مشربی کاملاً برگفته از عقل به اثبات وجود برای او می پردازد و با ادله محکم و متقن، که بعضاً به نام او ثبت و ضبط شده اند رویکرد استفاده تقویمی را در مسئله خدا اتخاذ می کند و این در حالی است که او در جایی  به عدم وقوف و رهیافت به حقیقت ذات خداوند تصریح کرده است.بعضی را گمان بر این است که در  اندیشه ابن سینا در این خصوص تعارضی وجود دارد  نویسنده در این مقاله سعی نموده با استقرای آثاری که شیخ الرئیس در آنها به مسأله خدا پرداخته است ضمن توضیح دیدگاه وی نشان دهد که این تعارض ظاهری بوده و دلائلی وجود دارد که نشان می دهد شیخ به لایه های شناختی متفاوت برای افراد قائل بوده و شناخت از طریق لوازم را برای همگان ممکن می دانسته است و وجودی که به ادله عقلی محکم برای خدا ثابت می شود لازمی از لوازم خداست نه حقیقت خدا که آن همچنان امکان رهیافتش نیست.
۶.

مقایسة نظریة فطرت عقل با انسان معلق در اندیشة سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری ابن سینا انسان معلق نظریه فطرت مبناگروی سخت گیرانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۶۳ تعداد دانلود : ۵۵۱
کاربرد علم حضوری و شهود نزد ابن سینا از اهمیت درخور توجهی برخوردار است؛ به همین دلیل، نظریه انسان معلقِ وی نمونه بارز کاربرد مقام شهود محسوب می شود. متناظر با این نظریه می توان از نظریه دیگری یاد کرد که به نظریه فطرت شهرت دارد. شباهت دو نظریه یادشده در این مقام و استفاده از الفاظ مشابه مبنی بر توجه به مقام، فی نفسه نگارندگان را به مقایسه تطبیقی میان این دو نظریه برانگیخته است. نتیجه اجمالی این تحقیق، تقدم نظریه انسان معلق بر نظریه فطرت، آن هم در یک ارتباط طولی، از حیث مبانی و لوازم و ملاک های این دو نظریه است. در مجموع می توان گفت که نظریه انسان معلق، در اثبات جوهریّت نفس، به حیطه نفس شناسی و نظریه فطرت، در مقام تمایز میان بدیهیات یقینی با سطح عامه، به حوزه معرفت شناسی مربوط می شود. تأمل در ملاک ادراکات نفسی نشان می دهد که ملاک فخر رازی، مبنی بر وسط یا عدم وسط در تشخیص قضایای اوّلی و غیراوّلی، بر ملاک ابن سینا تقدم معرفتی دارد. بدین ترتیب می توان مبناگروی سخت گیرانه فخر رازی، علامه حلی و خواجه نصیرالدین طوسی، مبنی بر تعیین اولیات به عنوان تنها قسم بدیهی و موجه به خود، را با ارجاع به مقام انفسی و ادراکات مقام نفس و پسانفس مدلل کرد.
۷.

بررسی مواجهه عدم انگاری شرور با معضل شرّ ادراکی از دیدگاه صدر المتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر ألم عدمی بودن شر شر ادراکی امر منافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۴۲۸
بخشی از آنچه در این دنیا به فهم و تجربه انسان درمی آید، ملائم طبیعت وی نیست. از سویی، استدلال و باور به وجود خداوند حکیم، قادر و عادل مطلق برای متألهان از جمله امور انکارناشدنی است. مسئله شر در دوران معاصر بیشتر حاصل صورت بندی گزاره هایی است که خمیرمایه اصلی آنها برگرفته از همین دو جنبه فهم و تجربه انسانی است. منطقاً و به لحاظ تاریخی پیش از چنین صورت بندی نوعی ناسازگاری در این دو جنبه به نظر می آمده که متألهان و فلاسفه را به تأمل واداشته است، چرا که با نظر به عالم، خصوصاً درد و رنج (شر) در عالم و مخلوق خدای حکیم و قادر و عادل مطلق دانستن آن، به طور طبیعی و در بدو امر ناسازگاری دیده می شود و پرسشی مطرح می شود مبنی بر اینکه چگونه است که چنان خدایی چنین عالمی را خلق کرده است؟ ملاصدرا برای حل مسائل ناشی از این ناسازگاری از نظریه نیستی انگاری شر دفاع کرده و آن را به امر عدمی، اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات، تحلیل نموده است. نظریه عدمی بودن شر با معضلی به نام شرّ ادراکی مواجه است که بنا بر ادعای آن، بعضی از وجودات، بالذات، به شر متصف می شوند. اما او در این باره یکسان نمی اندیشد. بیان تحول دیدگاه ملاصدرا در این مسأله، مهم ترین یافته تحقیق حاضر است. منشأ این تحول تأثر ملاصدرا از نصوص دینی(آیات و روایات) است.
۸.

تأثیرپذیری ابن مسکویه از فارابی در مسئله اعتدال و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارابی ابن مسکویه سعادت فضیلت اعتدال طلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۴۶۵
بعد از عصر ترجمه و توجه مسلمانان به مفاخر فکری و فرهنگی یونانیان یکی از آثاری که مورد اقبال ایشان قرار گرفت کتب اخلاقی ارسطو بود، هر چند که دیدگاههای مابعدالطبیعی و منطق او هم مورد عنایت و توجه مسلمانان قرار گرفت امّا توجه ایشان به آثار اخلاقی ارسطو، با وجود دیدگاههای متنوع دیگری که در این حوزه وجود داشت، محل تأمل و امعان نظر است. در این میان می توان مشخصاً از اندیشمندان بنامی نام برد که بخشی از تلاش فکری خود را مصروف بحث اخلاق و فلسفه اخلاق نموده و در میان نظامهای گوناگون فکری در این عرصه توجه شان را معطوف ارسطو و نظریه معروف «اعتدال طلایی» وی کرده اند؛ فارابی و ابن مسکویه از آن جمله اند. فارابی کتاب تحصیل السعاده را نوشته و ابن مسکویه کتاب الطهاره و تهذیب اخلاق را، و هر دو حکیم در طراحی نظام اخلاقی خویش توجهات ارسطویی را نشانگرند. امّا در این میان، این فارابی است که حلقه اتصال حکمای بعد از خود با اندیشه ارسطویی محسوب می شود. در این مقاله سعی شده تا با مقایسه دیدگاه ابن مسکویه با فارابی، آنهم در بخشی از مسائل اخلاق، یعنی نظریه اعتدال، سعادت و فضیلت، تأثیر تحلیل فارابی بر آراء او نشان داده شود و ضمناً وجوه مشترک دو حکیم نیز که عموماً برگرفته از اعتقادات دینی مشترک ایشان است، بازنمایی شود و بدینوسیله به این نتیجه رهنمون می شویم که ابن مسکویه هم متأثر از فارابی و هم متأثر از ارسطو است. تأثیر از ارسطو در اصل نظریه اعتدال و تأثیر از فارابی در تحلیل آن نظریه و آموزه های دینی مورد اعتقاد اوست.
۹.

مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئلة شر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر خیر اصالت وجود ملاصدرا عدمی بودن شر مجعول بالعرض بودن شر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۴۹
در این نوشتار، مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئلة شر بررسی شده است. وی از جمله فیلسوفانی است که با تلاش وافر، ضمن طرح انواع شبهاتی که صفات کلیدی علم، قدرت و خیرخواهی خداوند را نشانه رفته اند و به تبع آن احسن بودن نظام عالم را نیز زیر سؤال برده اند، با مددگرفتن از اصول و مبانی حکمت متعالیة خود، راه حل های منطقی برای آن ها ارائه می کند و همچنان بر اعتقاد خود به خیر محض بودن خدا، قدرت مطلقه، حکمت بالغه، علم بی منتها و احسن بودن نظام صادر از او تأکید دارد. اصلی ترین مبنای ملاصدرا در پاسخ گویی به شبهات در این زمینه اصالت وجود است و راه حل های اساسی او در این خصوص، از الگوی عدمی بودن شر و مجعول بالعرض بودن آن تبعیت می کند، یعنی همان راه حل هایی که فیلسوفان یونان باستان نظیر افلاطون و ارسطو در این باب عرضه کرده اند، اما نوآوری ملاصدرا در این باب بازگشت به استفادة کاربردی از اصل اصالت وجود و مساوق قراردادن آن با خیر است، علاوه بر این که از براهین لمّی و انّی در حل مسئله مدد گرفته است؛ مهم ترین یافته های وی حل مشکل ثنویت و هموارکردن بستر توحیدی در حوزة عمل و نظر برای هضم مسئلة شر و پاسخ گویی مناسب به شبهات مطرح شدة آن است. این بحث در مقالة حاضر به تفصیل بیان می شود.
۱۰.

بررسی مواجه عدم انگاری شرور با معضل شرّ ادراکی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر ألم عدمی بودن شر شر ادراکی امر منافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۳۴۵
بخشی از آنچه در این دنیا به فهم و تجربه انسان در می آید، ملائم طبیعت وی نیست. از سویی، استدلال و باور به وجود خداوند حکیم، قادر و عادل مطلق برای متألهان از جمله امور انکارناشدنی است. مسئله شر در دوران معاصر بیشتر حاصل صورت بندی گزاره هایی است که خمیرمایه اصلی آنها برگرفته از همین دو جنبه فهم و تجربه انسانی است. منطقاً و به لحاظ تاریخی پیش از چنین صورت بندی نوعی ناسازگاری در این دو جنبه به نظر می آمده که متألهان و فلاسفه را به تأمل واداشته است، چرا که با نظر به عالم، خصوصاً درد و رنج (شر) در عالم و مخلوق خدای حکیم و قادر و عادل مطلق دانستن آن، به طور طبیعی و در بدو امر ناسازگاری دیده می شود و پرسشی مطرح می شود مبنی بر اینکه چگونه است که چنان خدایی چنین عالمی را خلق کرده است؟ ملاصدرا برای حل مسائل ناشی از این ناسازگاری از نظریه نیستی انگاری شر دفاع کرده و آن را به امر عدمی، اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات، تحلیل نموده است. نظریه عدمی بودن شر با معضلی به نام شرّ ادراکی مواجه است که بنا بر ادعای آن، بعضی از وجودات، بالذات، به شر متصف می شوند. اما او در این باره یکسان نمی اندیشد. بیان تحول دیدگاه ملاصدرا در این مسئله، مهم ترین یافته تحقیق حاضر است. منشأ این تحول، تأثر ملاصدرا از نصوص دینی (آیات و روایات) است.
۱۱.

دیدگاه هیوم و جی. ال. مکی در مسئله شر و تطبیق آن با حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۲.

مقابله قاضی عضدالدین ایجی با حکما در مسئله اعاده معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اعاده معدوم امتناع اعاده معدوم معاد حکمای مسلمان قاضی عضدالدین ایجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۳۷۳
حکمای مسلمان بتناسب مباحثی که در فلسفه بعنوان عوارض ذاتی وجود شناخته میشوند، مسئله اعاده معدوم را در جایگاه امور عامه قرار داده و آن را از بحثهای تبعی تبیین احکام وجود قلمداد کرده اند و تقریباً مشهورترین و معروفترین ایشان، از جمله ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، سبزواری و از معاصرین نیز علامه طباطبایی تماماً در موضعی واحد بر امتناع آن استدلالهای تام و تمامی آورده اند. امّا ظاهراً این مسئله گروهی از اندیشمندان مسلمان بویژه متکلمان را خوش نیامده است و از آنجایی که بخشی از رسالت و انگیزه متکلمان تبیین معاد است، بگمان ایشان این تفکر فلسفی مانع جدی بر سر راه پذیرش حشر جسمانی است که در دین مبین به آن اشاره شده است. قاضی عضدالدین از متکلمان برجسته سده هشتم هجری از جمله شناخته شده ترین متکلمان اهل سنت است که در کتاب المواقف بحث خود را در معاد با دفاع از ایده اعاده معدوم آغاز کرده و با جدیت تمام به مقابله با آراء حکمای پیشین پرداخته است. این مقابله نشان میدهد که وی از مواضع فیلسوفان درباره عدم انقیاد در مسئله اعاده معدوم آگاه بوده و بگمان خویش توانسته است شبهات ایشان را پاسخ دهد. امّا علیرغم تلاشهای وی حتی حکمایی هم که بعد از وی در حوزه اندیشه اسلامی ظهور یافتند، یکی پس از دیگری، همچنان در این مقابله جانب حکمای سلف را گرفته و تبیین قاضی عضدالدین از این مسئله را خرسند کننده نیافته و با علم به انگیزه مقدس وی همچنان اعاده معدوم را ایده یی غیرقابل دفاع دانسته اند. در این میان تلاش امثال ملاصدرا و شارحان بعدی مکتب او قابل ستایش است. نگارنده این مقاله سعی نموده است با مقابل قرار دادن دیدگاه های ارائه شده «له» و «علیه» اعاده معدوم، امر داوری را بسود حکما آسان نماید، هر چند دفاع از عقیده امتناع اعاده منحصر نزد حکما نبوده بلکه بعضی از متکلمان، اعم از شیعه و سنی، نیز در این باب از عقیده حکما دفاع کرده اند.
۱۳.

مقایسه دیدگاه بیکن و ملاصدرا در مورد موانع شناخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت ملاصدرا فرانسیس بیکن بت موانع معرفت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۹۷ تعداد دانلود : ۸۰۷
راه های دستیابی به معرفت و شناخت موانع آن از مهم ترین دغدغه های معرفت شناسان است. نمونة بارز آن ملاصدرا حکیم شرقی و فرانسیس بیکن اندیشمند مغرب زمین است. ملاصدرا اساس معرفت حقیقی را در ایمان به خدا و کسب آن به شیوة شهودی می داند و این نوع معرفت را کلید اکثر معارف معرفی می کند. او حصول این نوع معرفت را با سه مانع اصلی روبه رو می داند. فرانسیس بیکن نیز با اعتقاد به ضرورت شناخت طبیعت برای کسب معرفت الهی به خطاهای ذهنی و باورهای غلط به منزلة موانع مهمی در رسیدن به آن اشاره می کند. او در این زمینه چهار مانع (یا به تعبیر او بت) را معرفی می کند. نگارندگان در پژوهش حاضر سعی کرده اند با کنار هم نهادن دیدگاه دو فیلسوف نمونه ای از دغدغه های مشترک نظام های فلسفی متفاوت را به تصویر بکشند.
۱۵.

واکاوی تکفیر ابن سینا از سوی غزالى در مسئله علم خداوند به جزئیات(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۶.

پردازش ابن سینا از مسئله نبوت در مقایسه با جریانات کلامی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مراتب هستی نبوت علم عنایی کلام الهی عوارض ذاتی وجود پردازش فلسفی پردازش کلامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۱۸۲ تعداد دانلود : ۵۶۵
ابن سینا فیلسوف مسلمان مشایی با عنایت به این­که در دانش فلسفه تنها احکام و عوارض ذاتی وجود، مورد بحث قرار می­ گیرد، مسئله نبوت را در آثار فلسفی خود مطرح می کند. علاوه بر او برخی از فیلسوفان مسلمان دیگر نیز به طور جدی به این بحث پرداخته اند و برخی نیز به اقتضای لوازمات بعضی از مباحث فلسفی مانند صفات تکلم، علم عنایی خداوند و مراتب هستی به آن اشاره کرده اند و البته بعضی در آثار فلسفی خود، با وجود طرح موضوعاتی مانند خدا و صفات او، به مبحث نبوت نپرداخته اند. پیش از ابن سینا، فارابی در مباحث فلسفی خود مانند اخلاق، سیاست، علم النفس و ما بعدالطبیعه موضوع نبوت را مطرح می کند. پس از شیخ الرئیس نیز جریانات فکری در حوزه اسلامی متعرض مسئله نبوت شده­ اند. این جریانات هر یک به دلایلی ورود به بحث مذکور را جایز دانسته اند. جریانات فلسفی به ملاحظه عوارض ذاتی وجود و جریانات کلامی به دلیل صبغه کلامی نبوت به آن پرداخته ­اند. از میان متکلمان، شخصیت­ های تأثیرگذاری چون فخر رازی، علامه حلی و ایجی نیز گاهی در این بحث سبک و سیاق سینوی را پیش گرفته­ اند. در میان جریانات فلسفی، تفکر اشراقی و حکمت صدرایی در فقراتی از بحث خود متأثر از ابن­ سینا بوده ­اند. در عین حال فیلسوف معاصر، علامه طباطبایی با پای بندی به آن­چه ملاک تعیین کننده مسائل و مطالب فلسفی است، از ورود به موضوع نبوت در آثار فلسفی خود پرهیز می کند.
۱۷.

مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در تبیین موضوع فلسفه و رابطه آن با مسائل فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود فلسفه موضوع مسائل عوارض ذاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۸۰
نظر به اینکه علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل وحدت آفرین را موضوع علم می خوانند. پرسش اصلی مقاله حاضر تبیین رابطه موضوع و مسائل فلسفی طبق دیدگاه ابن سینا و ملاصدراست. چنان که در منطق آمده، موضوع هر علم چیزی است که در آن علم از عوارض ذاتی آن بحث می شود؛ به تعبیر دیگر محمولات هر علم و مسائل آن از عوارض ذاتی آن است، لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. طبق دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا، موضوع فلسفه - در مقام تعریف - «موجود بما هو موجود» است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند، اما تطبیق قواعد منطقی علم شناسی بر همه آنچه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالش برانگیز است؛ چرا که در مقام تعریف، مسائل فلسفه باید از عوارض ذاتی «موجود بما هو موجود» باشند، اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر می رسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است؛ لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه، به وجود می آید که باید برای پر کردن این شکاف و رسیدن به فهمی دقیق از موضوع فلسفه و مسائل مطرح شده در آن و چگونگی هماهنگی میان موضوع و مسائل آن تلاش هایی انجام شود.
۱۸.

نظام اخلاق فضیلت مدار ابن مسکویه و سهم آموزه های دینی در شکل گیری آن

۱۹.

رویکرد کلامی فلسفی به مسأله عینیت صفات و بررسی دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا در خصوص آن

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا صفات عینیت مصداقی عینیت مفهومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۷۷۱ تعداد دانلود : ۴۰۵
مسأله صفات در حوزه کلام و فلسفه و در بحث مربوط به خدا از جدی ترین مسائل حوزه الهیات است. این مسأله در دو حوزه ""ربط صفات با ذات خداوندی"" و ""ربط صفات با یکدیگر"" قابل طرح است. یک بار می توان سؤال کرد که آیا اساساً خداوند را می تواند وصفی باشد یا نه؟ و یک بار هم می توان سؤال کرد که اوصاف چه نسبتی با ذات و با یکدیگر دارند؟ تلاشهای کلامی و فلسفی عمدتاً در دو نگاه تعطیل و تشبیه سامان پذیرفته است، بعضی به دلایلی قائل به تعطیل بحث صفات شده و بعضی نیز در مرز تعطیل و تشبیه همچنان گرفتارند. وآنها هم که قائل به تشبیه اند گرفتاری شان کم نیست. در این مقاله سعی بر آن است تا نشان داده شود چگونه حکیمان ما در تبیین مسأله صفات به زحمت افتاده اند و از این میان ملاصدرا و ابن سینا دو حکیمی هستند که بیش از دیگران به مسأله صفات عنایت داشته اند. ملاصدرا به عینیت مصداقی صفات با ذات و با یکدیگر معتقد است و ابن سینا به چیزی فراتر از عینیت مصداقی اندیشیده است. او در صفات خدا به عینیت مفهومی قائل است. هر یک از این دو نگاه لوازم و توابعی دارد که این نوشتار در راستای آن نگارش یافته است و در پایان به این نتیجه رسیده است که نه تنها عینیت مفهومی توجیه خرسند کننده ای از صفات به دست نمی دهد بلکه عینیت مصداقی هم در جای خود، معذوراتی دارد.
۲۰.

توجیه نظریه پیدایی عالم در ترازوی نقد: (مدل سینایی، مدل اشراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا اشراق عالم پیدایش تعقل نور صدور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
تعداد بازدید : ۱۷۳۰ تعداد دانلود : ۹۳۱
مقاله ای که در پیش روی دارید در پی تبیین دو مدل از مدلهایی است که نظام پیدایی عالم را به تصویر می کشند. در حوزه تفکر اسلامی، الگوهای سینایی و اشراقی، نسبت به دیگر الگوهای شده، معروف تر و درخور توجه بیشتری هستند.گر چه اصل مساله ارتباط خدا با عالم، خصوصا در باب پیدایش آن (و نه صرفا تدبیر آن)، پس از مساله خدا، مهمترین مساله فلسفی، به خصوص برای فیلسوفان متاله تلقی می شود، اما نویسندگان این مقاله درصددند تا نشان دهند که اتفاقا ناکامی فیلسوفان در این مساله بیش از هر مساله دیگری است و برای اثبات فرض خود به اندیشه دو فیلسوف بزرگ مسلمان (ابن سینا و شیخ اشراق) که تلاشهایی جدی برای ارایه مدلی نظام مند از خلقت نموده اند، تمسک جسته اند. در نهایت پس از تحلیل محتوایی و در حد ظرفیت یک مقاله، برخی از نقدهایی که ممکن است آرای این بزرگان را آسیب پذیر نماید، مطرح کرده و امر داوری را به خوانندگان واگذار نموده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان