فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مدل های مبتنی بر روابط برتری یک شاخه مهم از روشهای تصمیم چندمعیاره هستند که نیاز به تعریف مقدار قابل
توجهی اطلاعات ترجیحی در قالب پارامترها توسط تصمیم گیرنده دارند. تعدد پارامترها، معنای اغلب گیی کننیده
آنها در فضای مسئله و طبیعت غیردقیق دادهها، این فرآیند را خصوصاً در مسائل طبقه بندی اعتباری با ابعیاد بیزر
که نیاز به تصمیمگیری بلادرنگ است بسیار زمانبیر و پییییده میی سیازد. بیدین منریور روی یرد ت مییی زداییی
ترجیحات این اطلاعات را از طریق قضاوتهای جامعی که توسط تصمیم گیرنده فراهم می شوند استنتاج می کند.
این روی رد در تصمیم گیری چندمعیاره معادل یادگیری ماشینی در حوزه هوش مصنوعی است.
تحت این روی رد، ایین مقالیه ییک روش جدیید پیشینهاد میی کنید کیه در آن الریوریتم ینتییک طیی فرآینید
یادگیری، به طور همزمان تمامی پارامترهای میدل ELECTRE TRI را از داده هیای آموزشیی اسیتنتاج و در
خاتمه فرآیند، پارامترهای استنتاج شده بیرای طبقیه بنیدی داده هیای آزمایشیی ب یار گرفتیه میی شیوند. تحلییل
آزمایشات روی دیتاست های اعتباری نشان از کیفیت بالا و قابل رقابت روش پیشنهادی در مقایسه با مدل هیا ی
استاندارد طبقهبندی دارد.
کاربرد روش های باز نمونه گیری در نمودارهای کنترل جمع تجمعی چند متغیره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
رتبه بندی توانمندی فناورانه در کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه با رویکرد تصمیم گیری چند معیاره
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از شاخص های متعدد برگرفته از انواع مختلف مدل های ارزیابی توانمندی فناورانه در سطح ملی، به رتبه بندی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصاد و توسعه به لحاظ توانمندی فناورانه به روش تصمیم گیری چند معیاره پرداخته شد. در گام نخست با استفاده از روش کتابخانه ای، مروری بر مقالات و کتب مرتبط انجام شد. در این مرحله مهم ترین مدل ها و معیارهای ارزیابی توانمندی فناورانه در سطح ملی مورد بررسی قرار گرفته شد و درنهایت 14 شاخص به عنوان معیارهای تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفت. سپس با به کارگیری تکنیک های تصمیم گیری مجموع ساده موزون، تاپسیس و الکتره کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه از حیث توانمندی فناورانه رتبه بندی شده اند. در ادامه به منظور ادغام نتایج هر تکنیک، از روش کپلند استفاده شده است. پژوهش حاضر از جنبه روش در دسته پژوهش های کمی است و از منظر هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. بر اساس یافته های پژوهش آمریکا، ژاپن و آلمان به عنوان پیشگامان توانمندی فناورانه در میان کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه قلمداد می شوند.
بکارگیری روش ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی، شبیه سازی مونت کارلو و پرامتی به منظور اولویت بندی و انتخاب بازار مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری در مورد انتخاب بازار مناسب یکی از تصمیمهای کلیدی در موفقیت شرکتهاست که تاثیر مستقیمی بر میزان سوددهی آنها دارد. هدف تحقیق حاضر معرفی و استفاده از روش جدید ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی(AHP) ، شبیه سازی مونت کارلو و پرامتی در جهت اولویت بندی شهر ها برای ایجاد نمایندگی با توجه به معیار های متفاوت میباشد. مساله مورد بررسی در این مطالعه به یک کارخانه تولید کننده قطعات پیش ساخته ساختمان مربوط میشود که برای معرفی و توزیع محصولات جدید خود به دنبال ایجاد نمایندگی در شهر های مناسب می باشد. جهت اولویت بندی شهرها ،معیار های مورد توجه از طریق مصاحبه با کارشناسان و مطالعه تحقیقات پیشین در این زمینه، مشخص گردید و الگوی سلسله مراتبی آن تشکیل شد. سپس با استفاده از روش ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی و شبیه سازی مونت کارلو ، اوزان معیار ها مشخص گردید و سپس بهترین شهر برای ایجاد نمایندگی با استفاده از روش پرامتی انتخاب و بقیه شهر ها به ترتیب اولویت بندی شدند. از جمله مزیت های روش ترکیبی جدید معرفی شده در این تحقیق نسبت به سایر روشهای انتخاب بازار،کاهش ریسک و افزایش قدرت تصمیم گیری است.
مدلسازی دو هدفه مسئله روزنامه فروش با شرایط تخفیف ترکیبی و محدودیت های فضای انبار و بودجه و حل آن با رویکرد های مختلف مسائل چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله روزنامه فروش از نوع سیستم های موجودی تک دوره ای است که در زندگی واقعی ما بسیار رایج است.
با توجه به اهمیت موضوع این مقاله به بررسی مسئله روزنامه فروش با در نظر گرفتن محدودیت های تخفیف که
شامل تخفیف کلی و نموی است و محدودیت بودجه و فضای انباار باا دو هاد دداکررساازی ساود و ساط
خدمت میپردازد.این اهدا با ارائه یک مدل غیرخطی مدلسازی میشود. دل این مدل با اساتفاده از نارا افازار
گمز8 و تکنیک های مختلف چند هدفه و با این فرض که توزیع هر محصول یکنواخت است صورت میگیارد.
همچنین مقایسه روش ها به دو صورت مقایسه آماری و تصمیمگیری چندگانه انجاا میگیرد
ارائه یک روش تصمیم گیری چند شاخصه مبتنی بر محاسبه مساحت چند-ضلعی ها برای رتبه بندی مدلهای مختلف استقرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله طراحی استقرار تسهیلات، نظیر استقرار ماشین آلات، بخش ها، ایستگاه های کاری و... در کنار هم، به نحوی است که تولیدکنندگان با در نظر گرفتن مجموعه اهداف، قیود و سایر شرایط بتوانند محصولات و خدمات را در حداکثر بهره وری و سودآوری عرضه کنند. مساله طراحی استقرار و چیدمان تسهیلات معمولاً یک مسأله چند شاخصه است که علاوه بر شاخص های کمی، شاخص های کیفی نیز بر آن تأثیرگذار هستند. در این مقاله یک رویکرد تصمیم گیری چند شاخصه مبتنی بر محاسبه مساحت چند ضلعی ها بر روی نمودار رادار، جهت رتبه بندی الگو های طراحی استقرار در حضور هر دو گروه شاخص، پیشنهاد می شود. به منظور نشان دادن جنبهء کاربردی این روش و اطمینان از نتایج به دست آمده، همبستگی رتبه ایی اسپیرمن بین رتبه های حاصل از روش با سایر روشهای پرکاربرد و مطرح تصمیم گیری چند شاخصه در یک مثال محاسبه شده است. نتایج به دست آمده از بررسی، نشان می دهد که: بین رتبه های حاصل از روش مساحت چندضلعی ها، جهت انتخاب چیدمان مناسب، با سایر روشهای پرکاربرد تصمیم گیری چند شاخصه همبستگی بالایی وجود دارد و می توان این روش تصمیم گیری چند شاخصه را برای انتخاب استقرار مناسب و سایر مسائل محیط های صنعتی پیشنهاد کرد.
ارائه مدل بازارگرایی در صنعت بانکداری ایران با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمقاله حاضر هدف ارائه مدلی از بازارگرایی در صنعت خدمات بانکی بوده است. در این راستا مطالعات انجام شده در زمینه بازارگرایی در ایران و جهان بررسی شده و پیشایندهای، پیامدها و متغیرهای مرتبط با آن ارائه شده در مقالات مختلف استخراج گردیده است. در این مطالعه علاوه بر بازارگرایی در سطح سازمان بازارگرایی فردی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است و پیشایندهای آن شناسایی شده است. پژوهشگران ضمن مطالعه گسترده در زمینه پیشایندها و پیامدهای بازارگرایی و عوامل مرتبط با آن در سازمان، با استفاده از روش دلفی اقدام به شناسایی مواردی از پیشایندهای داخلی و خارجی بازارگرایی نموده اند که در مقالات و مطالعات گذشته مورد آزمون و بررسی قرار نگرفته اند. تعداد 24 نفر از پژوهشگران و صاحبنظران دانشگاهی و صنعت بانکداری کشور در انجام این تحقیق همکاری تام داشته اند. در مجموع روش دلفی پس از 4 مرحله منجر به اتفاق نظر شرکت کنندگان و ارائه مدل گردیده است. انجام این پژوهش منجر به ارائه یک مدل کیفی از بازارگرایی شامل پیشایندها و عوامل محیطی موثر بر رابطه بین بازارگرایی و عملکرد شده است.
مدل تاپسیس فازی ارزیابی ریسک های اقتصادی برای پروژه های EPC نفت و گاز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقایسه و رتبه بندی عملکرد مدل های چند متغیره GARCH در برآورد ارزش در معرض خطر صنایع بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عملکرد و رتبه بندی مدلهای GARCH چند متغیره در برآورد ارزش در معرض خطر می باشد. برای این منظور سه پرتفوی با ابعاد کوچک، متوسط و بزرگ و تلاطم های مختلف متشکل از بازده شاخص صنایع بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 06 /01/1390 تا 29 /07/ 1393 انتخاب گردید، تا شرایط متفاوت مجموعه دارایی، منجر به انتخاب بهترین مدل گردد. با توجه به چالش برآورد ارزش در معرض خطر در برآورد ماتریس واریانس-کوواریانس در ابعاد بالا به دلیل ایجاد پارامترهای تصادفی و نامشخص، در این پژوهش مدلسازی پویای مشترک دارایی ها با استفاده از رویکرد درستنمایی مرکب مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی کفایت آماری مدل ها، با اتکا به آزمون شنر برای نتیجه گیری نهایی که به تخصیص بیش از حد منابع به منظور پوشش ریسک علاوه بر شکاف و توالی تخطی ها توجه دارد، می توان گفت مدل هایی که همبستگی را در نظر می گیرند بویژه مدل های همبستگی پویا، عملکرد خوبی داشته و بطور منسجم در ابعاد مختلف پرتفوی و سطوح متفاوت خطای آماری عمل می نمایند. در اکثرموارد، مدل های همبستگی پویا با برآورد راستنمایی مرکب در رتبه نخست، نسبت به سایر مدل ها قراردارند. همچنین درنظر گرفتن اثر شوک های نامتقارن تا حدودی به بهبود نتایج در برآورد ارزش در معرض خطر کمک مینماید. از طرفی شرایط متفاوت داده ها با ابعاد مختلف و انتخاب نمونه نیز می تواند در رتبه بندی مدل ها تا حدی اثرگذار باشد. بعلاوه با کاهش سطح خطای آماری از 0.05 به 0.01 عملکرد توزیع تی در مقایسه با توزیع نرمال بدتر می شود.
تحلیل موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین صنعت خودرو با به کارگیری رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری( ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری بین شرکت ها در زنجیره تأمین صنایع مختلف برای دستیابی به رضایت مشتریان نهایی ضروری است، اما طبق تحقیقات مختلفی که انجام شده است، بسیاری از پروژه های همکاری توفیق لازم را نمی یابند. یکی از مهم ترین دلایل این امر عدم توجه به مسائل و اختلافات فرهنگی در ایجاد همکاری بین سازمان هاست. نظر به اهمیت موضوع، در این تحقیق ابتدا موانع مهم تعامل پذیری فرهنگی بین سازمان های همکاری کننده در زنجیره تأمین صنعت خودرو شناسایی شد و سپس این موانع با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی گردیدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از خبرگان و متخصصین صنعت خودرو در شهر رشت با استفاده از پرسشنامه سطح بندی موانع تعامل پذیری فرهنگی که توسط محقق بر طبق روش شناسی مدل سازی ساختاری تفسیری طراحی شده، گردآوری شده است. مطالعه نشان می دهد که رفع چهار مانع «تفاوت در جهت گیری استراتژیک سازمان ها»، «تفاوت پرسنل سازمان ها از لحاظ دانش، تجربه و ظرفیت یادگیری»، «تفاوت در زبان گفتاری سازمان ها» و «تفاوت در میزان توجه سازمان ها به یادگیری» سنگ زیربنای رفع موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین می باشند.
تجزیه و تحلیل حالات خرابی بالقوه و اثرات آن با استفاده از تحلیل پوششی داده های استوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود و ارتقای سطح کیفیت محصول و خدمات ارائه شده توسط بنگاهها اولین و اصلیترین عامل پیشرفت
نسبت به رقبا و گرفتن سهم عمده بازار میباشد. در همین راستا تجزیه و تحلیل حالتهای خطا و آثار آنها
ابزاری کارآمد بمنظور بهبود کیفیت در مدیریت کیفیت میباشد. با توجه به انتقادات فراوان به روش سنتی،
عدد تقدم ریسک در تجزیه و تحلیل حالات خرابی بالقوه از ضرب سه عدد شدت، وقوع و تشخیص تشکیل
میشود. به منظور برطرف کردن عیوب موجود، روش جدیدی برای محاسبه عدد تقدم ریسک در تجزیه و
تحلیل حالات خرابی بالقوه بر پایه روش تحلیل پوششی دادهها معرفی می گردد. هدف از این تحقیق ارائه نوع
جدیدی از عدد تقدم ریسک با تخصیص وزنهای مختلف برای هر یک از فاکتورهای ریسک میباشد.
همچنین با توجه به این که اعداد شدت، وقوع و تشخیص توسط تیمی متشکل از گروههای مختلف خبرگان
بدست می آید و عاملی قطعی و ثابت نمیباشد، در این پژوهش از روش بهینهسازی استوار که نتایج تحلیل
پوششی دادهها را میپوشاند و پیچیدگی کمتری نسبت به روش فازی دارد، استفاده شده است. نتایج حاصل از
مثال حل شده حکایت از موثرتر بودن مدل پیشنهادی نسبت به RPN سنتی دارد و رتبهبندی کاملی از حالات
خرابی را ارائه میکند.
طراحی سیستم خبره فازی جهت اندازه گیری کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه چشمگیر فناوری اطلاعات و کاربرد های وسیع آن، افزایش وابستگی سازمان ها به فناوری اطلاعات و افزایش پیچیدگی در فناوری های مورد استفاده در سازمان ها مدیریت اینگونه فناوری ها و خدمات مربوطه سخت تر شده است، بنابراین با توسعه خدمات مبتنی بر فناوری اطلاعات بانک ها، از جمله خدمات بانکداری الکترونیکی، نیاز به روش هایی برای ارزیابی کیفیت اینگونه خدمات در سازمان ها افزایش می یابد. بنابراین، در این پژوهش مدلی جامع برای اندازه گیری دقیق تر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی از طریق یک بررسی گسترده ادبیات موضوع و همچنین پرسش از خبرگان این حوزه برای بررسی متغیرهای موثر بر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی با به کارگیری تکنیک دلفی فازی ارائه شده است . در این راستا پس از شناسایی ابعاد و شاخص های مربوطه،از آنجایی که مقیاس های سنتی نمی تواند ارزیابی دقیق و درستی از کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی در شرایط عدم قطعیت ارائه کند اقدام به فازی سازی این شاخص ها می گردد و در نهایت یک سیستم خبره فازی که در برگیرنده 5 سیستم فازی همراه با طراحی یک واسط گرافیکی در نرم افزار MATLAB ارائه می گردد. این سیستم خبره فازی وضعیت نهایی کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی و هم چنین وضعیت هر یک از ابعاد اصلی اندازه گیری کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی را نشان می دهد.در این مقاله کاربرد این سیستم طراحی شده در بانک سینا بررسی شده است. در نهایت با محاسبات خطاهای سیستم خبره، عملکرد مطلوب سیستم فازی طراحی شده با اطلاعات مربوط به بانک سینا تست و ارزیابی شده است و مورد تایید قرار گرفت.
اولویت بندی و تحلیل تعامل میان عوامل موثر بر موفقیت پروژه های توسعه محصولات جدید از طریق روش های ISM و DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های تولید کننده برای تضمین بقای خود در بازار رقابتی و طی کردن مسیر رشد و توسعه، ناگزیر به طراحی، ساخت و ارائه محصولات جدیدی به مشتریان و بازار هستند. از طرف دیگر، توسعه محصولات جدید ( NPD ) ، فرایندی کاملا پیچیده است و موفقیت آن تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. هدف این پژوهش، شناسایی، اولویت بندی و تعیین شدت تعاملات بین این عوامل به صورت کمّی است. در این پژوهش 9 عامل که تعداد زیادی از صاحبنظران به آنها اشاره کرده اند، تحلیل شده اند. برای نظرسنجی از نظرهای 12 نفر از خبرگان صنعت و دانشگاه استفاده شده است. روش به کار رفته برای اولویت بندی عوامل، مدل سازی ساختاری تفسیری ( ISM ) است و برای تحلیل کمّی روابط و تعامل میان عوامل از روش DEMATEL استفاده شده است. در این پژوهش، عواملی چون: ""حمایت سازمانی و مدیریت ارشد""، ""قابلیت های فناورانه"" و ""پاداش دهی به اعضای تیم"" به عنوان عوامل اثرگذار و علت شناسایی شده اند و عواملی چون: ""راهبردهای توسعه محصولات جدید""، ""نوآوری محوری"" و ""کیفیت فرایند"" به عنوان عوامل اثرپذیر و معلول شناسایی شده اند.
پیش بینی قیمت زنجیره محصولات پلی اتیلن ترفتالات با استفاده از سیستم مبتنی بر شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقدان پیش بینی ساختارمند درخصوص محصول پرکاربرد پلی اتیلن ترفتالات شرکت صنایع پتروشیمی را بر آن داشته است که پیش بینی های قیمت را از شرکت های خارجی خریداری کند. جلوگیری از خروج ارز و تحمل عوامل سیاسی مانند تحریم ها در این حوزه نیازمند پیش بینی علمی قیمت ها در داخل است. به دلیل ماهیت زنجیره وار و نیز عدم اطلاع از میزان تأثیر عوامل متعدد موثر بر قیمت، محققان ناچار هستند به منظور پیش بینی، مسائلی با پیچیدگی زیاد و معادلاتی با درجه بالا حل کنند. انتخاب تعداد و نوع متغیرهای ورودی شبکه عصبی، تأثیر بسزایی در کارایی سیستم دارد، ازاین رو از روش تحلیل بنیادین با تکیه بر تئوری عرضه-تقاضا و نگرش کلان اقتصادی، و روش آماری دلفی جهت انتخاب عواملی با اثرگذاری بیشتر بر قیمت استفاده شده است. ابتدا با استفاده از متغیرهای کنترل شده، توپولوژی کلی شبکه عصبی طراحی شده است. سپس با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل، مانند تعداد لایه های پنهان و تعداد نرون ها و بررسی تأثیر آن ها بر کارایی عملکرد شبکه عصبی، شبکه بهینه انتخاب گردید. از معیارهای میانگین مربعات خطا و ضریب تعیین به عنوان متغیرهای وابسته استفاده شده است. بعد از ایجاد رابط کاربری، ارتباط سیستم با شبکه عصبی بهینه برقرارشد. به منظور بررسی عملکرد سیستم، قیمت واقعی محصول مدنظر، در سال مرجع با قیمت پیش بینی شده توسط سیستم پیشنهادی و قیمت خریداری شده از شرکت CMAI مورد مقایسه قرارگرفت و نتایج، کارایی قابل قبول سیستم پیشنهادی را با میانگین خطای کمتراز 3% در پیش بینی قیمت زنجیره مدنظر، اثبات نمود. این سیستم می تواند صنایع پتروشیمی را از خرید اطلاعات پیش-بینی قیمت از شرکت های خارجی بی نیاز سازد.
طراحی مدل جامع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی با رویکرد دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی انجام شد. روش این مطالعه با توجه به گزاره های تحقیق، از نوع توصیفی و کیفی است که در دو مرحله کتابخانه ای و اجرای روش دلفی و با مراجعه به 25 نفر از خبرگان دانشگاهی و افراد اجرایی انجام شده است. در مرحله اول با رویکرد اکتشافی تطبیقی و مطالعه ادبیات، فعالیت ها و مراحل فرایند تجاری سازی شناسایی شده و نیز مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر تجاری سازی احصاء شدند. سپس، با بهره گیری از نظریه سه شاخگی (3c) هر کدام از مؤلفه ها براساس ویژگی هایشان در سه دسته عوامل زمینه ای، محتوایی و ساختاری طبقه بندی شدند. با ترکیب متغیرها و ایجاد سه بُعد زمینه ای، محتوایی و ساختاری و نیز مراحل فرایند تجاری سازی، چارچوب مفهومی تحقیق ارائه شده و سپس، چارچوب مفهومی پیشنهادی با استفاده از روش تحقیق کیفی و مراجعه به خبرگان و کسب نظر آن ها در طی سه دور دلفی اعتبارسنجی و مدل نهایی تحقیق طراحی شد. براساس یافته های این پژوهش، فرایند تجاری سازی در هشت مرحله شناسایی شده و در مورد 29 مؤلفه مؤثر بر تجاری سازی تحقیقات با مقدار ضریب توافق کندال 804/0 بین صاحبنظران اجماع و اتفاق نظر حاصل شد. همچنین، بررسی نظرات خبرگان درباره عوامل سه گانه مؤثر بر تجاری سازی تحقیقات با آزمون فریدمن، نشان داد عوامل زمینه ای با رتبه اول و عوامل محتوایی و ساختاری به ترتیب در رتبه های دوم و سوم اولویت بندی اعضای پانل قرار گرفته است.