فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳٬۳۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر متمرکز بر درک جایگاه و کارکرد موسیقی در مجالس مذهبی زنانه شهر تهران است. همگام با تحلیل موسیقایی و ارائه دسته بندی این مجالس با محوریت موسیقی (آوازی یا آواز به همراه ساز) تلاش شده است تا نقش کلیدی موسیقی در این جلسات و شکل گیری آن ها بررسی شود. پس از بررسی مناطق گوناگون شهر تهران، محله سنگلج به علت داشتن بافت فرهنگی و طبقاتی متنوع و همچنین تحولات فرهنگی-اجتماعی منطقه در سال های اخیر به عنوان میدان پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش از روش مردم نگاری از طریق مشاهده مشارکتی استفاده شد و با شرکت در جلسات و مصاحبه با افراد شرکت کننده، روش تحقیق کیفی به شکل مطالعه موردی به عنوان ابزاری برای فهم موضوع در بازه زمانی مشخص چهارده ماه به کار رفت. به این ترتیب که در تمامی مراسم های مبتنی بر تقویم شیعی (اعم از سور و سوگ) مشاهده مشارکتی انجام شده است. در بخش پیشینه تاریخی از روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی اسناد، سفرنامه ها و روزنامه خاطرات استفاده کردیم. به منظور بررسی و تحلیل موسیقایی، قطعات خوانده شده در این مراسم، آوانگاری و دسته بندی شدند. همچنین برمبنای تحلیل داده ها، طبقه بندی هیئت های زنانه با توجه به موسیقی صورت گرفت. به علت ملاحظات مذهبی و سنتی مبنی بر ممنوعیت خواندن زنان در جامعه ایران، مناسک و آیین های زنانه به دور از رسانه، دوربین و ضبط و پخش عمومی برگزار می شود. با وجود چند پژوهش انجام شده درمورد مجالس مذهبی زنانه، پژوهش حاضر با درنظرگرفتن موسیقی به عنوان بخش اصلی این مراسم، از زاویه ای جدید به این مجالس می پردازد.
رختو و لافو: تهیه رخت و رختخواب نوزادان در سیرجان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
151-174
حوزه های تخصصی:
واکاوی علل و عوامل سیاست جابه جایی کردها در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای سرزمینی متعلق به کردها در دوران صفویه شامل نواحی غرب و شمال غربی ایران و قسمت هایی از شرق قلمرو دولت عثمانی بوده است. دولت صفویه در مواجهه با کردها سیاست های خاصی را از برخوردهای صلح آمیز گرفته تا سرکوب یا استفاده از آنها در سیاست داخلی و خارجی خود اتخاذ کرد. جابه جایی ایلات کرد در عهد شاه عباس صفوی، متأثر از شرایطی چند است که این ایلات در آن قرار داشتند. یکی از علل خارجی مؤثر، مجاورت جغرافیای زیست ایلات کرد با مرزهای دولت عثمانی بود که موجب می شد هم به عنوان رعایای ایران تحت فشار دولت عثمانی باشند و هم به عنوان دستاویزی برای حمله به قلمرو شاه عباس مورد استفاده قرار گیرند یا به وسیله دولت عثمانی برای شورش علیه دولت مرکزی تحریک شوند. از دیگر علل خارجی محرک شاه عباس در کوچاندن ایلات کرد به شرق ایران، تهاجمات ازبکان به خراسان بود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، عوامل درونی و بیرونی جابه جایی کردها در عصر شاه عباس اول را تبیین نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که جابه جایی ایلات کرد علل چندگانه داشت که سیاست تخلیه غرب ایران جهت مهار دولت عثمانی، انتقال کردها برای مقابله با اقوام مهاجم به شرق و شمال شرق ایران، جلوگیری از تراکم ایلات کرد در غرب ایران، ترمیم کمبود جمعیت در دیگر نقاط قلمرو صفوی و احیای کشاورزی و اقتصاد مرزهای شرقی ایران از جمله این علل است.
بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲ و ۷۳
118 - 137
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر میزان فرزندآوری زنان به تدریج رو به کاستی نهاده و حتی تشکیل زندگی بدون فرزند نیز رواج پیدا کرده است. این موضوع یک مسئله حیاتی برای آینده جمعیت کشور و تأمین نیروی فعال خواهد بود و چنانچه به طور جدی برای آن چاره اندیشی نشود، جمعیت فعال کشور در آینده از یک طرف و سالخوردگی جمعیت از طرف دیگر، چالش هایی جدی برای کشور رقم خواهند زد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری انجام شد. پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش 11 نفر از زنان متأهل بودند که با ملاحظه برخی معیارها و با روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ای بود که با تحلیل متون مصاحبه ها با کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. برای سنجش روایی داده ها از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان بیرون از پژوهش و برای سنجش پایایی از کدگذاری مجدد به کمک کدگذار همکار استفاده شد که ضریب پایایی 80/0 حاصل شد. یافته ها نشان داد در دیدگاه مشارکت کنندگان 10 مضمون محوری در مورد بی فرزندی یا کم میلی به فرزندآوری در زنان متأهل وجود دارد که عبارتند از: چالش های اقتصادی، ناکارآمدی خانواده پرجمعیت، مدیریت بدن، تحمل دوگانه، قسمت و تقدیر، اضطرار و هراس، ناباروری ناخواسته و لاعلاج، توافق مشروط، گذشته خود و دیگری و فشار اجتماعی. در نهایت نیز مدل پارادایمی کم میلی به فرزندآوری در زنان ارائه شد.
روایت شناسی قصه «برادران زیرک و نتیجه گیری های هوشمندانه» (کد 655 A.T.U): با تأکید بر روایت های خاورمیانه ای این قصه
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
15-39
حوزه های تخصصی:
انواع پوشاک سنتی در بین اقوام مختلف استان گیلان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
61-81
حوزه های تخصصی:
معرفی کتاب: قوم شناسی بلوچ
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
179-179
حوزه های تخصصی:
معرفی آثار قصه پژوهی مرکز تحقیقات صداوسیما
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
173-191
حوزه های تخصصی:
مبارزه با کرونا به کمک فرهنگ مردم
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
171-176
حوزه های تخصصی:
پردازش و درک پارادایمی از انسان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
189 - 225
حوزه های تخصصی:
شهرستان ممسنی، زیستگاه انسانِ ممسنی است. این انسان از بدو مهاجرت به قلمرو جغرافیایی شولستان و تغییر نام قلمرو اخیر به ممسنی به کنش گری در بستر ساختار ایلی عشیره ای پرداخته است. از این حیث، انسانِ ممسنی و فضای زیست ایشان به طور متقابل به یکدیگر قوام بخشیده اند. هرگونه شناخت علمی از انسان، نیازمند استفاده از چارچوب پارادایمی معینی است. تحلیل و پردازش انسانِ ممسنی سوای از این امر نیست و نیازمند پارادایم خاصی است. از این رو هدف از پژوهش حاضر پردازش و درک پارادایمی انسان ساکن در فضای جغرافیایی ممسنی است. بنیان پژوهش کنونی بر این سؤال استوار است که پردازش و درک پاردایمی از انسان ممسنی چگونه بوده و چه نتایجی به همراه دارد؟ برای این منظور نویسندگان ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل این انسان از منظرهای گوناگون تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک با اتکا بر پارادایم های اثباتی، تفسیری، انتقادی و پست مدرن به تبیین پارادایمی از این انسان پرداخته است. پژوهش حاضر از ماهیتی بنیادی برخوردار است و داده کاوی به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. نتایج تحقیق نشان داد چنین پارادایم های شناختی در پردازش انسانِ ممسنی و نیل ایشان به کیش شخصیت تأثیرگذار هستند.
واکاوی علل تغییر الگوی سنی ازدواج روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰ و ۷۱
148 - 171
حوزه های تخصصی:
تغییر الگوی سنی ازدواج و بالارفتن آن، به همراه پیامدهایی که در سطوح سه گانه فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد، به یکی از مسائل مهم اجتماعی در دهه های اخیر تبدیل شده است. این پژوهش که از نوع کاربردی و از نظر روش، پیمایشی و از نظر نوع، توصیفی است، به بررسی عوامل مؤثر در تغییر الگوهای حاکم بر سن ازدواج روستادیان در شهرستان ایلام پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان و مردان واقع در گروه سنی 18-40 سال روستاهای شهرستان ایلام بود. حجم نمونه به تعداد 375 نفر از طریق جدول مورگان انتخاب شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بهره گرفته شد. برای گردآوری اطلاعات نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. شاخص های آماری توصیفی مورد استفاده، عبارت بودند از: جداول فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد (جهت عینی ترشدن نتایج به دست آمده). به منظور تأیید یا عدم تأیید فرضیه های پژوهش نیز از روش همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های سطح انتظارات افراد، ازدواج هراسی به واسطه وجود ناهنجاری های اجتماعی، قدرت تصمیم گیری در خانواده، مدرنیته و مادی گرایی، دسترسی به فضاهای همسرگزینی، ادامه تحصیل و وضعیت روانی در تحولات سنی ازدواج جوانان تأثیر دارند. یافته های استخراج شده همچنین حاکی از آن است که بالارفتن سن ازدواج و گرایش به زندگی مجردی و رویگردانی از امر ازدواج به صورت یک معضل و آسیب اجتماعی، روند فزاینده ای در جامعه دارد که ضرورت دارد برنامه ریزان و مسئولان به این مهم توجه نمایند.
معرفی کتاب: سفرنامه های معاصر بلوچستان (بخش سوم 1351 تا 1380 خورشیدی)
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
180-182
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل قالیچه های طرح محرابی بلوچ از منظر انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
229 - 335
حوزه های تخصصی:
قالیچه ها، یکی از مهم ترین مؤلفه های هویتی و فرهنگی قوم بلوچ و از برجسته ترین ساحت های مستعد مطالعه و واجد بررسی و تحلیل در منظومه انسان شناسی و رویکرد انسان شناسی هنر می باشد. در این میان، معرفی قالیچه های محرابی(جانمازی، سجاده ای) ایشان به عنوان هویت هنری و مصداق های تصویری از نظام بافندگی و هم چنین شناخت و رسیدن به فهم و درک معنای فرهنگی طرح ها و نقش های قالیچه ها از منظر و دیدگاه آفریننده این نقوش و ارتباط آن ها با مؤلفه هایی چون فرهنگ، اساطیر، عقاید و باورها، آداب و رسوم که مقصد و منظور انسان شناسی هنر است، هدف این پژوهش است. چه این که محتوای قالیچه های بلوچ در سایه و با تکیه بر درک، اندیشه و باور بافندگان آن ها معنا و مفهوم می یابد. بر این مبنا پرسش اصلی این است که قالیچه های محرابی بلوچ از دیدگاه انسان شناسی هنر، دارای چه ویژگی ها و شاخص هایی هستند و چگونه می توان از گذار این دیدگاه و زمینه-های فرهنگی به فهم معنایی و زیبایی نقوش این قالیچه ها پی برد؟ برخی از یافته های پژوهش چنین است. این قالیچه ها در ساحت کارکردشناختی دارای ظرفیت کاربردی، نمادین و تزئینی است. در بُعد معناشناختی، بازنمایی نقوش با شیوه غیر شمایلی(البته بر مبنای ارجاع به گذشته و مصداق بیرونی) صورت گرفته و مفاهیم و نقوشی هم چون محراب(دروازه و درگاه بهشت)، درخت زندگی[مقدس](نماد جاودانگی و معاد) و طاووس، بر کیفیت هرچه بیش تر این بُعد، افزوده است. در وجه زیباشناختی نیز، بافنده با بهره گیری از سبک هندسی(انتزاعی و تجریدی) و آفرینش نقوش انتزاعی و تجریدی با رنگ های گرم، تند و تیره، تشخص و هویتی خاص به فضای قالیچه ها بخشیده است. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است.
آیین «کاکل گندم» در خضری دشت بیاض خراسان جنوبی؛ همراهی کار، نشاط و برکت
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
123-141
حوزه های تخصصی:
پوشاک و آرایه های رخت و رخسار عروس در دهه چهل خور بیابانک
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
141-149
حوزه های تخصصی:
تحلیلی تاریخی بر عکاسی و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
327 - 334
حوزه های تخصصی:
عکاسی از زمان پیدایش اش در اواسط قرن نوزدهم، بسیار مورد توجه شاخه های نوین دانش قرار گرفت و بازویی توانمند شد در توسعه و پیشبرد اهداف گوناگون علمی. انسان شناسان و قوم نگاران از عکس ها برای کشف، ضبط و مطالعه ی جوامع گوناگون بهره بردند و عملاً عکاسی جزئی تفکیک ناپذیر در مسیر مطالعات و پژوهش ها شد و بسیار بعدتر در حدود دهه سوم قرن بیستم، انواع شاخه های عکاسی اجتماعی (همچون عکاسی مستند اجتماعی) از دلِ این عکس های مساحی، زمین نگاری، قوم شناختی و انسان شناسانه به وجود آمد. سوال اما این جاست که انسان شناسی، تا چه میزان بر ویژگی های ذاتی رسانه ی عکاسی (ضبط و ثبت عینی ومستقیم) پایبند ماند؟ پاسخ به این پرسش از آن رو پر اهمیت به نظر می رسد که به برخی از نتایج استفاده ی هدفمند از چنین عکس هایی در حوزه های شرق شناسی و استعماریِ جوامع غربی نظری افکنیم. بدین منظور و برای رسیدن به پاسخ دقیق تر، در تحقیق حاضر به روش تحلیل تاریخی، به تعریف و مطالعه ی انواع عکس های انسان شناسانه، انسان گرایانه و قوم نگارانه خواهیم پرداخت و به شکلی انتقادی آن را در بستر مطالعات اجتماعی تاریخی تحلیل می کنیم. به این نتیجه می رسیم که برداشت های مختلف از عکس ها عموماً و بیشتر حاصل منافع مشخص و معلومی است که انسان شناسان غربی در پی آن بوده اند؛ درحالی که در عکس های قوم نگارانه که مستلزم تعامل و روابط با افراد بر اساس اعتماد متقابل و تجربه ی احساسی و عقلانی محیط است، آشنایی با هویت فرهنگی، تعاملات عمیق انسانی و حضور و تشخیص حواس در ثبت عکس، به لحاظ ثبت استنادی انسانی، فرهنگی و تاریخی، ویژگی های نمایه ای عکاسی را عمیق تر و دقیق تر عرضه می کنند.
فیلم مستند و عدالت زیست محیطی: تحلیل مستندهای مرتبط با بحران آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
121 - 150
حوزه های تخصصی:
در جهان بصری امروز، فیلم های مستند می توانند جنبه هایی از زیست انسان، تلقی اجتماع و نگرش تمدن بشری را درباره آن آشکار کنند. هر چارچوبی موضوعات زیست محیطی را به شیوه ای روایت و چارچوب بندی می کند. همچنین هر چارچوبی تأثیرهای متفاوتی بر رفتارهای مسئولانه در موضوع محیط زیست دارد و می تواند نشانه ای از نگرش اجتماعی یا رسانه ای به موضوع باشد. این پژوهش به کمک نظریه و روش تحلیل چارچوب، به تحلیل 22 فیلم مستند دهه های 1380 و 1390 می پردازد تا به این سؤال پاسخ دهد که مستندهای بحران آب در ایران چگونه این موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی قرار می دهند و این چارچوب را به چه نحو و با چه جزئیاتی ارائه می کنند. این تحلیل نشان می دهد چارچوب عدالت زیست محیطی در این فیلم ها فراوانی چندانی ندارد. در آن دسته از فیلم هایی که موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی ارائه می کنند، محور «نابرابری در علل اجتماعی شرایط زیست محیطی» مبتنی بر دلایل طبیعی و مقصردانستن محیط زیست به مثابه امری خودبنیاد، مستقل، قدرتمند و خارج از اختیار انسان بدون اشاره به دلایل انسان ساز خشکسالی است. این چارچوب در ضلع «نابرابری در تبعات شرایط زیست محیطی»، تقسیم نابرابر منافع توسعه یا تغییرات اقلیمی را با نشان دادن جزئیات زیست مردم محلی و با مقایسه وضعیت پیش و پس از لحظه فاجعه در زندگی آنان نشان می دهند. در اینجا محیط زیست «منبع استفاده» مردم است که به نحو نابرابر نقصان یافته است و مردم آسیب دیده مردمی ناتوان و منفعل اند. محور «نابرابری در عواقب سیاست ها و مدیریت های زیست محیطی» غایب است و مشکلات و تنازع اجتماعی بر سر سیاست های جبرانی محیط زیستی در چارچوب ارائه مستندها جایی ندارد. چارچوب کلی مستندها در تعریف «ما و دیگری» اغلب براساس تقسیمی جغرافیایی در درون یک واحد ملی بنا شده است.
جستاری در آس بادهای دیار خواف؛ تطابق انسان با طبیعت
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
75-102
حوزه های تخصصی:
سوژه تراجنس به مثابه سوژه زبان و میل: تحلیل انسان شناختی از برساختِ اجتماعی جنسیت به مثابه اجراگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش دارد نحوه برساختِ فرهنگی-اجتماعیِ جنسیت و تحقق ناپذیریِ امر جنسیتی را بواسطه نظریاتِ ژک لکان و جودیت باتلر با تمرکز بر سوژه تراجنس بررسی کند. ابتدا از طریق برهم کنشی نظم هایِ سه گانه لکان (تخیلی، نمادین و واقع) به چگونگی شکل گیریِ سوژه تراجنس بواسطه شکاف میانِ هویت تخیلی (منِ آرمانی) و هویت نمادین (آرمانِ من) پرداخته می شود. سپس به فرایندِ گذار جنسی از طریق عمل جراحی تطبیق جنسیت به منظور راهی برای به رسمیت شناسیِ میلِ سوژه توسط دیگری/دیگری بزرگ اشاره می شود. لکان تفاوت جنسی را ورای اندام های جنسی و مبتنی بر دال های زبانی بعنوان ایده آل های هنجارین و باتلر آن را به مثابه ساختارهایِ گفتمانی می داند که بطور زمان مند بدن ها را شکل داده و در قالب اجراگری بیان می شود. روش تحقیق این مقاله، کیفی است و داده ها بوسیله مصاحبه گردآوری و در قالب روایت پژوهی از طریق مفاهیم نظری تحلیل شده است. میدان تحقیق، شهر تهران و مشارکت کنندگان، هفت نفر از افراد تراجنس است که بصورت هدف مند با روش گلوله برفی انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد ناممکن بودگیِ تحقق جنسیت به مثابه مدلول، جنسیت را تنها از طریق دالِ بدنی و در قالب اجراگری ارائه می دهد. تلاشِ سوژه در نظم نمادین (عمل جراحی تطبیق جنسیت) برای همسویی با جنسیت تخیلی (آنچه سوژه از خودِ جنسیتی در ذهن دارد) در برخورد با امر واقع، شکافی پُرناشدنی است؛ که تمرکزِ تفاوت/هویت جنسیتی بر محوریت دال/بدن در نظم نمادین موجب می شود تا فقدانِ جنسیت از طریق اجراگری در قالب فانتزی همزمان سوژه را ساخت و تخریب کند. در نتیجه، جنسیت بیش از آنکه امری درون ماندگار باشد، امری زبان شناختی و اجراگرایانه است.
پوشاک سنتی زنان عشایر شاهسون دشت مغان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
15-42
حوزه های تخصصی: