سعید اسلامی راد

سعید اسلامی راد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

زیبایی شناسی کوئیر: از سیاست هویت به سیاست کوئیر به مثابه سیاست مبتنی بر برابری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
این مقاله تأملی بر سویه کوئیر در روش شناسیِ نظریه سیاسی ژاک رانسیر است. برای رانسیر، امر سیاسی بیش از هر چیز کنشی زیبایی شناختی است که توزیع امر حسی در نظم پلیس و چگونگی مواجهه با جهان را تغییر می دهد. نظم پلیس به مثابه نظم نمادین، نظمی بدنی و فضایی است که از طریق توزیع امر حسی، برخی شیوه های اندیشیدن، گفتن و دیدن و رویت پذیری خاصی را بواسطه بدن ها ایجاد می کند. وجه زیبایی شناختیِ کنش سیاسی به دلیل نوآوری و گستراندن مرزهای حواس، به باز-توزیع این نظم می پردازد. به منظور درک از چگونگی کنش سیاسی در نفیِ نظم پلیس و هویت های نمادین به روش شناسی نظریه کوئیر و نظریات رانسیر اشاره می شود. سپس، با تأسی از رژیم های سه گانه هنری رانسیر، الگوی سه گانه ای از رژیم های بدن در مطالعات جنسیت ارائه می گردد تا نشان داده شود که بدن کوئیر به مثابه بدنی زیبایی شناختی، ذیل مفهوم بدن بدون اندام (ژیل دلوز و فلیکس گتاری)، چگونه به بدن/سوژه سیاسی مدنظر رانسیر نزدیک می شود. برای درک وجه کوئیر نظریه سیاسی رانسیر و بُعد سیاسی نظریات جودیت باتلر ذیل ایده اجراگری توجه می شود. در ادامه به منظور تحلیل سیاست های هویت/تفاوت و سیاست کوئیر به تطبیق آرای رانسیر با اکسل هونت (نظریه به رسمیت شناسی) پرداخته خواهد شد. در پایان، برای روشن ساختن بهتر پیوند نظریات رانسیر با سیاست کوئیر به نظریه تأثر و توزیع عواطف و کارکرد آن بر/میان بدن ها اشاره می گردد تا از یک سو اقتصاد سیاسی عواطف در نظم پلیس و از سوی دیگر، نحوه و امکان کنش سیاسی توسط فرودستان در برابر این توزیع بررسی گردد.
۲.

سوژه تراجنس به مثابه سوژه زبان و میل: تحلیل انسان شناختی از برساختِ اجتماعی جنسیت به مثابه اجراگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجراگری امر واقع سوژه تراجنس سوژه میل هویت تخیلی/ نمادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
این مقاله تلاش دارد نحوه برساختِ فرهنگی-اجتماعیِ جنسیت و تحقق ناپذیریِ امر جنسیتی را بواسطه نظریاتِ ژک لکان و جودیت باتلر با تمرکز بر سوژه تراجنس بررسی کند. ابتدا از طریق برهم کنشی نظم هایِ سه گانه لکان (تخیلی، نمادین و واقع) به چگونگی شکل گیریِ سوژه تراجنس بواسطه شکاف میانِ هویت تخیلی (منِ آرمانی) و هویت نمادین (آرمانِ من) پرداخته می شود. سپس به فرایندِ گذار جنسی از طریق عمل جراحی تطبیق جنسیت به منظور راهی برای به رسمیت شناسیِ میلِ سوژه توسط دیگری/دیگری بزرگ اشاره می شود. لکان تفاوت جنسی را ورای اندام های جنسی و مبتنی بر دال های زبانی بعنوان ایده آل های هنجارین و باتلر آن را به مثابه ساختارهایِ گفتمانی می داند که بطور زمان مند بدن ها را شکل داده و در قالب اجراگری بیان می شود. روش تحقیق این مقاله، کیفی است و داده ها بوسیله مصاحبه گردآوری و در قالب روایت پژوهی از طریق مفاهیم نظری تحلیل شده است. میدان تحقیق، شهر تهران و مشارکت کنندگان، هفت نفر از افراد تراجنس است که بصورت هدف مند با روش گلوله برفی انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد ناممکن بودگیِ تحقق جنسیت به مثابه مدلول، جنسیت را تنها از طریق دالِ بدنی و در قالب اجراگری ارائه می دهد. تلاشِ سوژه در نظم نمادین (عمل جراحی تطبیق جنسیت) برای همسویی با جنسیت تخیلی (آنچه سوژه از خودِ جنسیتی در ذهن دارد) در برخورد با امر واقع، شکافی پُرناشدنی است؛ که تمرکزِ تفاوت/هویت جنسیتی بر محوریت دال/بدن در نظم نمادین موجب می شود تا فقدانِ جنسیت از طریق اجراگری در قالب فانتزی همزمان سوژه را ساخت و تخریب کند. در نتیجه، جنسیت بیش از آنکه امری درون ماندگار باشد، امری زبان شناختی و اجراگرایانه است.  

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان