چکیده

با وقوع انقلاب اسلامی و تثبیت و یکدستی آن، سیاست های فرهنگی جدید پیاده شد که زندگی روزمره هدف مستقیم آن بود. بدین منظور، روابط قدرت به سرعت دگرگون شد و تمام هستی های اجتماعی، چه انسانی و چه مصنوعات و اشیا، می بایست از لحاظ هستی شناختی بازتعریف می شدند. بنابراین، نخستین موضع آشکارگی این تغییر در هستی های اجتماعی روزمره، به خصوص اشیا، بود. بر این اساس، مسئله پژوهش پیش رو بر کشف پیوند بین روابط قدرت و زندگی سیاسی اشیا، در جایگاه یکی از مهم ترین عناصر زندگی روزمره، متمرکز است که تا پیش از این محور بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران نبوده است. برای بررسی این مسئله، پرسش اصلی آن است که تغییر روابط قدرت پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه تأثیری بر فرهنگ مادی جامعه و زندگی اشیا در دهه 1360 گذاشت. برای بررسی این پرسش، که به علت اکتشافی بودن به فرضیه نیاز نداشت، از روش تاریخ نگاری از پایین یا تاریخ نگاری زندگی روزمره، و بحث مفهومی حول روابط قدرت و فرهنگ مادی بهره گرفته ایم که وجوهی مغفول از تاریخ سیاسی ایران معاصر را نیز پوشش می دهد. مهم ترین یافته های پژوهش به تغییراتی مربوط می شود که بسط نفوذ شیوه زندگی مدرن، از رهگذر کالاها، تحت حکومتی ضدمدرنیسم را هم زمان با بسط نفوذ دولت در زندگی مردم، نسبت به رژیم پیشاانقلابی، بر اثر مدرن ترشدنِ خود دولت انقلابی نشان می داد. به عبارتی، دولتی که ضدمدرنیسم بوده است عملاً هم خودش مدرن شده و هم زندگی مردم را مدرن تر کرده است.

تبلیغات